مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (دانشگاه اسلامی)
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال 27 بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 94) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اندیشه هایدگر و نصر در باب علم مدرن بود. در راستای نیل به این هدف، نخست دیدگاه هایدگر در باب علم مدرن، واکاوی و به این امر اشاره شد که وی ماهیت فنّاوری در جهان مدرن را نه امری تکنیکال، بلکه امری متافیزیکی و مبتنی بر سوبژکتیویسم می داند. همچنین او در مصاف با سوبژکتیویسم مترتّب بر علم مدرن، به تفکر هستی شناسانه مبتنی بر از میان برداشتن شکاف میان سوژه و ابژه روی آورده است. سپس در واکاوی دیدگاه نصر در باب علم مدرن، بر این امر تأکید شد که نزد وی، تنها راه مصون ماندن از هجوم امواج فنّاوری و علوم مدرن، گسست کامل از علم مدرن و بازگشت به سنّت و علم قدسی است. در پایان پژوهش نیز به شباهتها و تفاوتهای میان هایدگر و نصر در باب علم مدرن اشاره شد. روش: روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی- مقایسه ای بود. یافته ها: اگر چه هایدگر نیز همچون نصر، عقلانیت فنّاورانه مترتّب بر عالم مدرن را به مهمیز نقد کشید؛ اما او همانند نصر قصد وانهادن کامل علم مدرن و بازگشت به دوران قدیم را نداشت و روش شناسی او در مواجهه با علم مدرن، گسستی-پیوستی بود. نتیجه گیری: از نظر هایدگر، تنها راه مواجهه صحیح با فنّاوری و علم مدرن این است که ضمن استفاده صحیح و بهینه از دستاوردهای علمی و فنّاورانه می توان اسیر و خادم فنّاوری هم نشد. اما نصر بر خلاف هایدگر، رویکردی کاملاً گسستی و سلبی در قبال علم و فنّاوری مدرن دارد. واقع امر این است که به دلیل عدم مخالفت دین مبین اسلام با برگرفتن علم و فنّاوری مدرن، رویکرد گسستی-پیوستی در مواجهه با علم و فنّاوری مدرن، راهکاری منطقی تر و کارامدتر در راستای مواجهه با علم مدرن به شمار می آید.
موانع پیشرفت جوامع اسلامی از منظر علامه محمدتقی مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پیشرفت و تعالی جوامع اسلامی، در شمار مهم ترین مسائل جهان اسلام است که اندیشمندان و متفکران مسلمان و غیر مسلمان درباره آن سخن گفته اند. علامه محمدتقی مصباح یزدی نیز به عنوان یک فیلسوف و اسلام شناس، با رویکرد فلسفی و دینی در این باره مطالب فراوانی مطرح کرده است. هدف: در این تحقیق، موانع پیشرفت جوامع اسلامی از منظر ایشان مطالعه شده است. روش: روش پژوهش در این تحقیق، توصیفی- تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به مکتوبات و بیانات علامه مصباح تنظیم شده است. یافته ها و نتایج: او موانع پیشرفت جوامع اسلامی را در چهار ساحت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار داده است که مهم ترین آنها عبارتند از: عدم شناخت اسلام، سلطه فرهنگی بیگانگان، ضعف باورهای دینی، سطحی نگری و ظاهرگرایی، خودباختگی و تقلید کورکورانه، در ساحت فرهنگی؛ حاکمیت رهبران ناصالح، سلطه کفار و بیگانگان و تفکر جدایی دین از سیاست، در ساحت سیاسی؛ تعصبات نابجای مذهبی و قومی و نژادی، تفرقه و کشمکشهای اجتماعی و شکل گیری هویتهای جدید بر اساس ارزشهای غیر اسلامی، در ساحت اجتماعی و اسراف و تبذیر، رباخواری و دنیاطلبی و اشرافی گری خواص در ساحت موانع اقتصادی.
شاخصه های اخلاق حرفه ای در سازمان از منظر نهج البلاغه(مطالعه موردی: کارکنان ساختمان مرکزی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری در سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از غنی ترین منابع اسلامی در مطالعات اخلاق حرفه ای، آموزه های کتاب شریف نهج البلاغه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی شاخصه های اخلاق حرفه ای در سازمان با توجه به آموزه های نهج البلاغه بود. روش: در این پژوهش از روش توصیفی- همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. جامعه آماری، کارمندان ساختمان اصلی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری در نیمه دوم سال 1400 به تعداد 700 نفر بود و حجم نمونه آماری با توجه به جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای حدود 250 برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اخلاق حرفه ای قاسم زاده(1393) بود. یافته ها: نتایج حاصل از نقد منابع، مبیّن آن بود که در سازمانهای مبتنی بر رعایت اصول اخلاق حرفه ای، کارکنان تعهد بیشتری نسبت به وظایف اخلاقی در سازمان داشتند. شاخصه های اخلاق حرفه ای مؤثر در سازمان با توجه به سخنان حضرت امام علی(ع) در نهج البلاغه که در این پژوهش بررسی شدند، عبارتند از: درستکاری و صداقت، احترام به حریم شخصی، مسئولیت پذیری، اصل مدارا و سعه صدر و وفای به عهد. نتیجه گیری: با توجه نتایج این تحقیق و بررسی و تبیین مهم ترین مؤلفه های اخلاق حرفه ای از منظر نهج البلاغه، شاخصه درستکاری و صداقت دارای بیشترین اهمیت بود.
سنتزپژوهی چیستی معرفت نفس، و وجه طریقیت آن بر معرفت رب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به برداشتهای متعدد از حدیث «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»؛ هدف از انجام این پژوهش، بررسی منظور از معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب بود. روش: فراترکیب یا متاسنتز(سنتز مطالعات کیفی) کمک می کند با احاطه به همه نظرات، به نظریه جدیدی درباره منظور از معرفت نفس و وجه طریقیت آن بر معرفت رب رسید. ۱۲ رساله دکتری و پایان نامه کارشناسی ارشد و مقالات علمی به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد همه برداشتها از معنای معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب به این مطلب برمی گردد که معرفت نفس، نقطه آغازین همه معارف دیگر است. نتیجه گیری: منظور از معرفت نفس، شناخت ویژگی ها، مبدء و معاد، ارزش وجودی و هدف آفرینش خود است و منظور از تلازم معرفت نفس با معرفت رب، این است که اگر انسان قبل از سیر در آیات آفاقی خداوند، به مبدء و معاد و ذات و صفات و افعال و هویت و استعدادها و ویژگی ها و ابعاد وجودی و هدف آفرینش و موقعیت خود در هستی نیک بنگرد و نیک بشناسد، همین سرمنشأ همه شناختهای دیگر از جمله شناخت خدا خواهد بود.
کاربست معرفت فطری در شناخت اوصاف الهی از منظر دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: کاربست معرفت فطری در شناخت صفات خدا از دیدگاه صدرا و دکارت با نظامهای فلسفی مختلف، تلاش برای بازنمایی نقش فطرت در کسب معرفت یقین بخش و استخراج وجوه اشتراک و افتراق خداشناسی فطری در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب با هدف دستیابی به معیار و مبنایی مستحکم در اثبات معناداری گزاره های الهیاتی و تکامل مباحث خداشناسی است. روش: در این پژوهش عقلی، به نگرش این دو اندیشمند به شناخت صفات خدا مبتنی بر ادراک فطری با روش توصیفی، تحلیلی پرداخته شد. یافته ها: مهم ترین وجوه اشتراک صدرا و دکارت در این زمینه، ابتنای شناخت اوصاف الهی بر معرفت فطری و بهره مندی از عقل و شهود در شناخت صفات خدا؛ و از جمله وجوه افتراق این دو اندیشمند، تفاوت در تعیین مصادیق اوصاف الهی و اقسام و گستره صفات خدا می باشد. نتیجه گیری: وجود اختلاف در مبانی فلسفی و معرفت شناختی نظیر اصالت وجود، اعتقاد به علم حضوری و به کار گیری ابزار وحی و شهود عرفانی در کنار عقل در فلسفه صدرا و نیز اصالت مفهوم، عدم شناخت علم حضوری و به کارگیری صرف عقل یا شهود عقلانی از جانب دکارت، در کنار رویکرد عرفانی صدرالمتألهین نسبت به صفات خدا در مقابل نگاه فلسفی و مقیاس صرفاً ریاضی دکارت در حوزه مباحث خداشناسی، این دو دیدگاه را متمایز گردانده است؛ اما اتفاق در برخی مبانی، موجب آرای مشترک و مشابهی در امکان شناخت فطری خدا و صفات او شده است.
مصداقیابی و ارتباط سنجی «امت وسط» و پیروان «ملت حنیف» در نظام قرآنی تمدنی «امت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امت، کلان ترین نظام اجتماعی و تمدنی قرآنی است. عبارت «اُمَّهً وَسَطا» در قرآن کریم(بقره: 143) افراد محدودی را مخاطب قرار داده است. خطاب ویژه این آیه در کنار دعوت عمومی قرآن مبنی بر تبعیت از ملت حنیف ابراهیمی در آیه «فَاتَّبِعُوا مِلَّهَ إِبْراهِیمَ حَنِیفا»(آل عمران: 95)، این سؤال را ایجاد کرده است که جایگاه پیامبر خاتم(ص) و پیروان آن حضرت در کنار سایر پیروان ملت حنیف ابراهیمی در نظام تمدنی امت، چگونه تبیین شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی مصادیق و ارتباط «امت وسط» و پیروان «ملت حنیف» در نظام قرآنی تمدنی «امت» بود. روش: با روش توصیفی- تحلیلی، پس از مفهوم شناسی و مصداق یابی «أُمَّهً وَسَطا» و پیروان «ملت حنیف»، ارتباط تمدنی «امت وسط» با «ملت حنیف» پژوهش شده است. یافته ها: انسانهایی که به ندای فطرت حق گرای خویش گوش می دهند، پیروان ملت حنیف ابراهیمی اند و امت را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: اهل بیت(ع) و کارگزاران ایشان در جایگاه «امت وسط»، مردم را هدایت می کنند. امت وسط، «خَیْرَ أُمَّه» هستند که با دو ویژگی «یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُون » در قرآن کریم معرفی شده اند.
تغییر دین در رهیافت ادیان ابراهیمی و عقلانیت حکم آن در گفتمان قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تغییر دین، بریدن از صورت قدیمی باورها، شیوه زیست وگرایش به گروه های دینی، شیوه زندگی، نظامهای اعتقادی و روش نوین ارتباط با الوهیت است که در جستار حاضر به این موضوع در ادیان ابراهیمی پرداخته شد. روش: پژوهش حاضر با شیوه توصیفى- تحلیلى و با تکیه بر اسناد کتابخانه ای، تغییر دین را در ادیان ابراهیمی بررسی کرده است. یافته ها: این مفهوم در ادیان ابراهیمی یهودی و مسیحی به صورتهای نودینی، بدعت و ارتداد و مؤلفه های همبسته به آن آمد. چنین پدیده ای در پیش دینداران و متولیان دینی یهودی و میسحی، ناخوشایند بوده و روی آوری به آن هم همسان نبوده است. تغییر دین در مؤلفه ارتداد در روایت متن مقدس به معنی بیرون رفتن از دایره ایمان است و گزاره های آن با سویه توصیه ای و حکمی به صورت خشونت آمیز بیان شده و شیوه اجرای آن نیز در طول تاریخ از سوی خوانشگران و متولیان دینی در پیوند با عناصر فرامتنی و مؤلفه قدرت بوده است. اما مفهوم تغییر دین در گفتمان قرآن کریم، تنها در مؤلفه ارتداد مطرح شده که پیامد آن، افزون بر حبط اعمال، مجازات اخروی را در هم پی دارد. نتیجه: بر اساس این پژوهه، وجود تغییر دین در روایتگری قرآن کریم با زوایای عقلانیت و مؤلفه های آن بررسی شد و در پی آن، احکام قرآن کریم در این خصوص، موجّه دانسته شد.
تحلیل هندسی و عددی آرایه های معماری آستانه ماهان از جنبه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش، تحلیل دو جنبه اصلی ریاضیات؛ یعنی تحلیل «هندسی» نقوش و تحلیل «عددی» آرایه های معماری مزار شاه نعمت الله ولی ماهان بود. روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و برداشتهای میدانی است. در این مقاله ابتدا به شناخت اشکال و اعداد آرایه های معماری پرداخته شده و سپس احتمال ارتباط معنایی آنها را با مضامین عرفان اسلامی و اندیشه های شاه نعمت الله ولی بررسی می شود. یافته ها: نقش هندسی «چلیپا» و عدد «چهار» در تزئینات معماری آستانه بیشترین کاربرد را داشته و در ترکیب با هندسه هشت ضلعی منتظم، نمادی از «انسان کامل» و مظهر نور الهی و یادآور «حضور منجی موعود» است. نتیجه گیری: به نظر می رسد معماران این اثر، از نقوش هندسی منحصر به فردی بر پایه اعداد یک تا دوازده در شمسه ها و آرایه ها بهره برده اند که اشاره به اعتقادات شیعی اشاره دارند. «عدد دوازده» در نقاشی منحصر به فرد خطوط چلّه خانه برای معرفی امام دوازدهم شیعه به کار رفته و به نظر می رسد آموزه های شاه نعمت الله به صورت آرایه های معماری در مقبره وی مجسّم شده است. همچنین چرخش، پیچش و گردش این دوازده تَرک و وصول آنها به دایره ای واحد، نمایانگر اصل «وحدت در عین کثرت» است.
تحلیل شاخصه های ضروری جدال احسن بر اساس آموزه های قرآن کریم در سیره عملی امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجا که جدال کلامی و اقناع مخاطب به شیوه صحیح و مؤثر، یکی از موضوعات مهم تعاملات اجتماعی از گذشته های دور تا عصر ارتباطات کنونی بود؛ پژوهش حاضر در راستای کاربردی کردن مفهوم «مجادله احسن» بر اساس آموزه های قرآن کریم و با الگوگیری از سیره عملی امام علی(ع) صورت پذیرفت. روش: گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی بود. یافته ها: بر خلاف معنای لغوی جدال که اغلب به «ستیزه جویی کلامی» تعبیر می شد، قرآن کریم به معنای مثبت جدال نیز توجه کرده و از آن به «جدال احسن» تعبیر می کند و شاخصه هایی را نیز برای دستیابی به آن معرفی کرده بود. نتیجه گیری: با استناد به آیات قرآن کریم، پنج مورد از ضروری ترین ویژگی های جدال احسن، شامل بیان تمثیل، همدلی با مخاطب، استفاده از برهان، حفظ ادب و پرهیز از استهزا و رعایت انصاف و پرهیز از تعصب ورزی انتخاب شد. سپس با بررسی سیره امام علی(ع) در نهج البلاغه، به طور جداگانه برای هر کدام از آنها مصادیق عملی تبیین شد.
چتر دانستن، بودن و انجام دادن در کتاب اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، بررسی سه مفهوم مهم در محتواهای آموزشی، شامل دانستن(Know)، مهارت(Do) و بودن(Be) و تطبیق آنها بر کتاب اندیشه اسلامی 1، تألیف مهدی ترتیفی، به منظور تبیین مباحث نوین آموزشی مرتبط با درسهای معارف اسلامی در دانشگاهها بود. در آموزش تلفیقی، بررسی این سه با عنوان اختصاری چتر KDB انجام گرفته است. روش: در این مقاله با انجام پژوهش به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی، تبیینی و میان رشته ای، نیازهای محتواهای آموزشی، برای رسیدن به استانداردهای مدّ نظر در آموزش تلفیقی و به ویژه چتر KDB بیان شده است. نتیجه گیری: نتیجه مدّ نظر در این مقاله، پاسخ به سه پرسش مهم ذیل در تدوین محتوای آموزشی و تطبیق آن بر کتاب درسی اندیشه اسلامی 1 است: یادگیرندگان چه چیزی را باید بدانند، چه چیزی انجام دهند و چگونه افرادی باشند؟ از آنجا که پاسخ به این پرسشها یکی از دغدغه های متخصصان تدوین برنامه های درسی، به خصوص با گرایش آموزش میان رشته ای است، توجه به آنها باید یکی از الزامات تألیف کتابهای درسی قرار گیرد. گفتنی است که کار تطبیقی انجام گرفته در این مقاله، فاقد پیشینه پژوهشی قابل ذکر است.
بررسی نظریه «کارکردگرایی صحیح» پلنتینگا به عنوان شرط ضروری معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف نوشتار حاضر، بررسی یکی از دیدگاههای مهم در تحلیل معرفت؛ یعنی دیدگاه نوین پلنتینگا، با عنوان کارکردگرایی صحیح بود. روش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی- انتقادی از طریق گردآوری اطلاعات، مطالعه آثار مکتوب و تحلیل مفاهیم، گزاره ها و استدلالات انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دیدگاههای سابق (اعم از درون گرایانه و برون گرایانه) به دلیل نادیده گرفتن کارکرد درستِ قوای شناختی به عنوان شرط ضروری معرفت، صدق یک باور را نمی توانند تضمین کنند. اما دیدگاه پلنتینگا افزون بر کارکردگرایی درست، متضمن عناصر دیگری همچون نقشه طراحی خوب و محیط شناختی مناسب است. البته دیدگاه پلنتینگا خالی از انتقادات نبوده است. مهم ترین انتقاداتی که نسبت به دیدگاه وی مطرح شده اند، عبارتند از: «مَرد مُرداب» و «مسئله دقت». در این نوشتار، نابسندگیِ دیدگاههای سابق نشان داده شده و همچنین عناصر و مقوّمات دیدگاه پلنتینگا توضیح داده شده و سپس «مَرد مُرداب» و «مسئله دقت» بررسی شدند. پلنتینگا در مواجهه با مسئله دقت، تقریرهای متفاوتی از کارکردگرایی درست ارائه کرد. نتیجه گیری: بررسی اشکالات و پاسخهای طرفین نشان داد که تحلیل نهایی پلنتینگا در مواجهه با این دو انتقاد، قابل دفاع است.