مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (دانشگاه اسلامی)
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال 24 تابستان 1399 شماره 2 (پیاپی 83) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مبادی ادراکی، از عوامل بیرونی و درونی تأثیرات مثبت و منفی می پذیرند. بخشی از این تأثیرات باعث اعوجاج و محرومیت از معرفت و بخشی سبب ایجاد نوعی جدید از بصیرت یا تسریع در معرفت می شوند. هدف: هدف در این مقاله، تبیین تأثیرگذاری فضایل و رذایل به عنوان بخشی از عوامل غیر معرفتی تأثیرگذار بر معرفت بشری از منظر قرآن بود. روش: روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و با رویکرد پژوهش تفسیری- اخلاقی انجام شد. یافته ها: رذایل اخلاقی باعث دگرگونی در عقل و حسّ تشخیص آدمی و زمینه ساز سقوط و سبب شُبهه در اندیشه و کج فهمی در بینش شده و فضیلت مندی زمینه ساز ارتقای فهم و ایجاد نوعی بصیرت می شود که وسعت دید را زیاد می گرداند. نتیجه گیری: اثرمندی مستقیم عوامل غیر معرفتی، نظیر ملکات اخلاقی و نیز عنایات ویژه الهی با زمینه سازی اختیاری خود انسان در کیفیت و میزان معرفت با تکیه بر ادلّه قرآنی و روایی اثبات شده است.
بومی سازی علوم تربیتی در ایران؛ ضرورتها و چالشها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: محققان در این مقاله به بررسی ضرورتها و چالشهای بومی سازی برنامه درسی علوم تربیتی در ایران پرداخته و نحله های مختلف آن را در حوزه علوم تربیتی بررسی کرده است. روش: در پژوهش حاضر از روشهای تحلیل مفهومی و قیاس نظری استفاده شده است. یافته ها: در این رویکرد با تفکیک مفاهیم مختلف در گفتمان علوم تربیتی بومی، چهار مورد از مهم ترین ضرورتهای بومی سازی برنامه درسی علوم تربیتی در ایران، شناسایی و مهم ترین چالشهای آن استخراج شد که عبارتند از: 1) تفابل فرهنگ اسلامی ایرانی با فرهنگ غربی، 2) فقدان دانش اسلامی پایه در اساتید علوم تربیتی، 3) نبود برنامه های درسی بومی برای علوم تربیتی، 4) عدم حمایت برخی روشنفکران ایرانی از بومی سازی علوم تربیتی و 5) حجم زیاد ترجمه ها به جای اقتباس در علوم تربیتی بومی. نتیجه گیری: نقد و بررسی ضرورتها و تحلیل جامعی از چالشهای بومی سازی علوم تربیتی نشان داد با دوری از هر گونه افراط و تفریط در دانش بومی و دانش جهانی می توان در مواجهه با فرصتها و چالشهای پیش رو، تصمیمات بهتر و مؤثرتری اتخاذ کرد وگامی در مسیر بومی سازی برنامه درسی علوم تربیتی در ایران برداشت.
معیارهای بینشی حل دو راهه اخلاقی استقلال و استبداد رأی در داوری بر اساس منابع دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: داوران در زمان تصمیم برای صدور حکم، گاهی دچار تحیّر میان استقلال و استبداد می شوند که تنها با شناخت ماهیت و معیارهای آن قابل تمایز است. آثار مکتوب موجود در این زمینه به استقلال قاضی، از زوایای حقوقی، فقهی و سیاسی پرداخته و فاقد بررسی برای شناخت آن دو از حیث بینشی اند. حل چنین مسئله ای در شبکه ای از حوزه های مختلف امکان پذیر بود که هدف این پژوهش حل این دو راهه اخلاقی، از طریق حوزه بینشی و بر اساس منابع دینی بود. روش: روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی و کاربردی بر اساس منابع معتبر کتابخانه ای بود. یافته ها: استخراج چهار معیار صحّت نگرش به مبادی وجود، شناخت ظرفیتهای تحلیلی و محدودیتهای هیجانی، شناخت حقیقی مبادی معرفت معنوی و التزام به آن، توجه به فرجام تکلیفی و تدوینی و تکوینی داوری که علاوه بر دستگاه قضایی، در تصمیم گیری های فردی و سازمانی نیز ضروری بود. نتیجه گیری: این پژوهش، معیارها، نشانگرها و مصادیق استقلال و استبداد را با توجه به حوزه بینشی بیان کرده است تا داوران در موقعیتهای مواجه شده، توانایی خروج از این دو راهه اخلاقی را داشته باشد.
طبقه بندی جامع رویکردهای علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: طبقه بندی هایی که درباره رویکردهای علم دینی ارائه شده، با چندین مشکل روبه روست. این مقاله می کوشد طبقه بندی جامعی از رویکردهای علم دینی ارائه دهد که فارغ از اشکالات موجود باشد. روش: در ارائه طبقه بندی جدید، از روش تحلیلی و ایده «نمونه ایدئال» ماکس وبر استفاده شده است. یافته ها: در این طبقه بندی در کنار کسانی که به صراحت از ایده علم دینی حمایت می کنند، جایی هم برای آن دسته از اندیشمندانی که به عنوان مخالف علم دینی از آنها یاد می شود، در نظر گرفته شده است؛ کسانی که یا به صراحت با معنایی از علم دینی موافق اند؛ یا بر مبنای آرای مختار آنها می توان نشان داد که آنها نمی توانند به طور کامل با علم دینی مخالف باشند. در کنار رویکردهایی که جریان تحول علم و تولید علم دینی را مدیریت پذیر می دانند، به رویکردهایی که تحول علم و دستیابی به علم دینی را ممکن اما مدیریت ناپذیر می دانند، توجه کرده است. در کنار رویکردهایی که مستقیم به سراغ تحول علم و تولید علم دینی می روند، رویکردهایی هم که تحول علم و دستیابی به علم دینی را از دریچه تحول کنشگر معرفتی و ساختارهای اجتماعی و نهادهای علمی دنبال می کنند، دیده است. هم به رویکردهایی که از علم موجود آغاز می کنند و می کوشند با بهره گیری از علوم اسلامی به سوی علم دینی حرکت کنند، توجه کرده است؛ هم به رویکردهایی که از علوم و معارف اسلامی آغاز می کنند و می کوشند علم دینی تأسیس کنند. نتیجه گیری: این مقاله نشان داد که دیدگاه اکثر نظریه پردازان علم دینی، ترکیبی از رویکردهای ایدئال در زمینه علم دینی است.
ارزیابی ادلّه انکار علم دینی (بر اساس دیدگاه عبدالکریم سروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مخالفان علم دینی از منظرهای گوناگونی تولید علم دینی را انکار کرده اند. از مشهورترین مخالفان علم دینی در جامعه ما، عبدالکریم سروش است. هدف از نگارش این مقاله، تبیین و ارزیابی دیدگاه وی در انکار علم دینی بود. روش: روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و در استنتاج، توصیف و تحلیل و نقد است. یافته ها: سروش برای انکار علم دینی از ادلّه مختلفی استفاده کرده که عمده آنها عبارتند از: نفی علم دینی از طریق تحریف محل نزاع؛ امتناع علم دینی؛ نفی علم دینی از طریق موضوع، روش، غایت و فرایند تولید علم؛ تلقی تجربی از علم؛ جدایی دانش از ارزش و رویکرد حداقلی به دین. نتیجه گیری: ادلّه سروش در انکار علم دینی دارای اشکالات و چالشهای اساسی است.
بررسی انگیزه های تجدد علمی در دوره ایلخانان (مطالعه موردی: ربع رشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اول حمله مغول، علم و تمدن دچار رکود شد؛ اما با حضور دانشمندان و وزرایی همچون خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در دوره ایلخانان و تأسیس مرکز علمی ربع رشیدی در تبریز و متمرکز کردن علوم و دانشمندان سرزمین های مختلف در آن، دوره جدیدی از رونق آموزش و پژوهش علوم مختلف در تمدن اسلامی به وجود آمد. هدف: پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعه موردی مرکز علمی ربع رشیدی، انگیزه های تجدد و احیای علمی را بررسی کرده است. روش: روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع دست اول در تاریخ و تمدن و آثار خواجه رشیدالدین است و ابزار پژوهش، فیش برداری بود. یافته ها: در بررسی تجدد علمی در دوره ایلخانان با تأسیس مرکز علمی ربع رشیدی، نقش انگیزه های معنوی، علمی، سیاسی- مذهبی و اقتصادی بسیار برجسته است. نتیجه گیری: ایلخانان در ایجاد برخی انگیزه های توسعه علمی نقش اساسی داشتند. انگیزه های درونی شخص خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی نیز سبب تجدد آموزش و پژوهش و تأسیس مرکز مهم و مؤثر علمی ربع رشیدی شد. بی شک در هر دوره ای، اگر انگیزه های عام المنفعه در افراد جامعه وجود داشته باشد و حاکمان نیز این انگیزه ها را تقویت کنند، اسباب ترقی ملت و دولت آن جامعه فراهم می شود.
تأملاتی پیرامون تمایز باور و پذیرش در معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف محقق در این مقاله، تحلیل و بررسی انتقادی ماهیت باور و نسبت آن با پذیرش، از دیدگاه ون فراسن، جاناتان کوهن، آلستون و کلارک بود. ون فراسن با تفکیک باور و پذیرش درباره یک نظریه علمی، معتقد است پذیرش به معنای کارامد بودن و باور به معنای احتمال شخصی است. کوهن معنای باور را به گرایش به صدق قضیه و معنای پذیرش را حکم به نسبت موجود در قضیه تحویل برده است. آلستون نیز با پذیرش تمایز باور و پذیرش، مشخصه باور را یقین دانسته، نسبت این دو مفهوم را با ایمان بررسی کرده است. کلارک نیز با بیان ویژگی هایی همچون: امتداد زمانی، غیر ارادی بودن و مراتب داشتن باور، بر تمایز آن با پذیرش تأکید دارد. در مجموع، دیدگاهها در خصوص باور، با تمایز نهادن بین پذیرش و اعتقاد، ماهیت باور را بررسی کرده اند. روش: این پژوهش به روش توصیف و تحلیل عقلی کوشیده است با مقایسه دیدگاهها در خصوص چیستی باور، فهمی درخور از آن ارائه دهد. یافته ها و نتیجه گیری: مشخصه و ویژگی های باور عبارتند از: 1. رویکردی است از ناحیه فاعل شناسا نسبت به قضیه و نیز امور؛ 2. همواره ناظر به صدق است؛ 3. با احتمال سازگار نیست؛ 4. مستقیماً ارادی نیست؛ 5. بین باورهای مبتنی بر حواس و باورهای مبتنی بر سایر منابع باورساز، تفاوت است.
*گفتگوهای پدر و فرزند در قرآن از منظر رتوریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلوب گفتگو در قرآن، یکی از بارزترین شیوه های بیان و روشی حکیمانه برای برقراری ارتباط و دعوت به اسلام و تبلیغ آن است. هر گفتگو به عنوان یک ترکیب زبانی، دارای ویژگی ها و اسرار بلاغی، لغوی و اسلوبی است که نیاز به واکاوی دارد. یکی از مصادیق گفتگوها، گفتگوی پدر و فرزند است. زیبایی های ادبی و بلاغی آنها به گونه ای است که هم واجد آثار تربیتی سازنده است و هم ایده و الگوی ادبی- بلاغی ارزنده ای دارد. هدف: هدف از این جستار، ارائه خوانشی زیباشناسانه از گفتگوی پدر و فرزند در قرآن بود. روش: پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی است که به شیوه تحلیلی- توصیفی با تکیه بر روش استنطاقی انجام شده است. یافته ها: در گفتگوهای قرآنی، مسائل خداشناسی با استفاده از اطناب، مسائل تشریعی با اسلوب حکمی، اعمال ناپسند با کنایه و تعریض و مسئله معاد با زبان استعاری بیان شده و گاهی اسلوب انشایی طلبی مدّ نظر بوده است. نتیجه گیری: در گفتگوهای قرآنی به طور کلی فرزندان با پدران خود با دید تعظیم و حفظ شأن و منزلت پدری که یک امر اخلاقی است و لو اینکه کافر باشند، صحبت می کنند؛ لذا وجود الفاظ عاطفیِ دال بر حفظ حرمت، تقریباً در همه موارد مشهود است که می تواند به عنوان الگوی رفتاری در جامعه بیشتر برجسته شود. در مواردی که پدران، فرزندان خود را خطاب قرار می دهند، باز الفاظ بیانگر محبت و عاطفه بر زبان جاری می شود، هر چند فرزند از گمراهان باشد.
ریزشها و رویشهای حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش در پی کشف انگیزه های جوانان برای ورود به حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان و در عین حال، علل ترک تحصیل برخی از معرفت جویان پیش از اتمام دوره بود. روش: مقاله حاضر با روشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شده و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از معرفت جویان است. این افراد بر اساس روش گلوله برفی انتخاب شدند و مصاحبه ها تا حد اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها: انگیزه های معنوی، علمی، اجتماعی و ابزاری، افراد را برای تحصیل در حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان ترغیب می کند. از سوی دیگر، کیفیت نظام آموزشی موجب ریزش معرفت جویان می شود که این ریزشها به تبع، پیامدهایی را برای فرد، سازمان(حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان) و جامعه در بر دارد. نتیجه گیری: لازمه تحول در حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان، تغییر نگرش نسبت به آن است. اگر حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان به منزله یک قرارگاه فرهنگی تلقی شود، آن وقت است که می توان با تعریف درست از رسالت آن، برای پیشبرد رسالت مذکور برنامه ریزی کرد.
ملاحظاتی در باب تحول در علوم اجتماعی با تأکید بر بنیانهای تحلیل اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحول در علوم اجتماعی، از جمله بسترهای تحول در ساخت اجتماعی جوامع است. تحقق جامعه اسلامی نیز متوقف بر تحول در علوم اجتماعی و ابتنای ساخت اجتماعی بر علومی اجتماعی برخاسته از مبانی اسلامی است؛ لذا امکان و چگونگی این تحول باید مورد مداقّه های علمی قرار گیرد. این مقاله با تمرکز بر حوزه مطالعات اقتصادی، دلایلی را برای موجّه بودن تحول در علم اقتصاد مبتنی بر آموزه های اسلامی ارائه داده است. روش: این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی به ارائه ملاحظاتی درباره تحول در علم اقتصاد پرداخته است. یافته ها: اعلام موضع صحیح و منطقی در باب تحول در علم اقتصاد، نیازمند سه ملاحظه مهم معرفت شناختی و روش شناختی است: 1. خاستگاه معرفت شناختی علوم اجتماعی مدرن؛ 2. کارکرد علم اقتصاد به عنوان یکی از علوم اجتماعی و نیز ماهیت فعالیت اقتصاددانان؛ 3. مبانی تحلیلهای اقتصادی متعارف و دوری از سطحی نگری در ارائه مطالعات منتسب به اقتصاد اسلامی. نتیجه گیری: با توجه به سه ملاحظه مذکور، می توان علم اقتصاد متعارف را دانش مبتنی بر قبول مبنایی اخلاقی برای حل تعارضات منافع تلقی کرد؛ لذا عرصه برای ورود ارزشها از مسیرهای مختلف به دستاوردهای علمی اقتصاددانان فراهم است. البته باید توجه داشت که تحول مدّ نظر در علم اقتصاد متعارف، در راستای تولید ایده ها و نظریات اقتصاد اسلامی، مستلزم دقتهایی است تا در این تحول مبنایی دچار خطاهای بنیادین معرفت شناختی و روش شناختی نشویم.
آیا فنّاوری از لحاظ ارزشی جهت دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله، پاسخ به این پرسش مهم بود که آیا فنّاوری ابزاری خنثی است یا جهت و بار ارزشی و اخلاقی دارد. روش: روش نگارش مقاله، تحلیل اسنادی است. برای پاسخ، ضمن ارائه تعریف مختار از فنّاوری و جهت داری، با ذکر چهار دلیل از طرفداران خنثی بودن فنّاوری(ابزارگرایان) و نقد ادلّه آنان(مثل پیت، مطهری، رحیم پور) به ادلّه طرفداران جهت دار بودن فنّاوری با شش گرایش متفاوت پرداخته شده است(مثل هایدگر، فینبرگ، نصر، پستمن، گلشنی، آیدی، وندپول، کروز، سروش و...). سپس ادلّه کسانی مثل ذات گرایان و تعیّن گرایان را جبری و افراطی دانسته و در نهایت، با پذیرش سخن طرفداران تأثیر علوم پیشینی و فرهنگ در فنّاوری و پذیرش مشروط نظریه «وساطت فنّاوری» و «طرح کاربرد» فنّاوری، به موضعی میانه و معتدل می رسد. یافته ها و نتیجه گیری: نویسنده هم افراط ذات گرایان را رد می کند و هم تفریط ابزارگرایان را و خود موضعی اصلاحی در بین آن دو اتخاذ می کند.
بررسی موانع و مشکلات تولیدات علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی موانع و مشکلات فعالیتهای پژوهشی و تولیدات علمی در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه از دیدگاه اعضای هیئت علمی آن بود. روش: پژوهش حاضر، کاربردی و روش آن، پیمایشی- توصیفی با رویکرد علم سنجی است. جامعه پژوهش، اعضای هیئت علمی 10 گروه آموزشی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی94/0 است. به منظور تعیین مقوله ها و رتبه بندی مقوله ها از شیوه تحلیل عاملی استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها: سه عامل مهم با 04/78 درصد از واریانس کل نمره ها، در بالای ارزش ویژه 3 قرار گرفت و عوامل بازدارنده و مانع انجام پژوهش معرفی شدند. در موانع فردی و شخصی، ناآشنایی با راهبردهای جستجو در وب با بار عاملی 895/0؛ در موانع درون دانشگاهی، آزمایشگاههای تخصصی در رشته های موجود دانشکده با بار عاملی 836/0 و در موانع برون دانشگاهی، عدم چاپ مقالات در نشریات بین المللی به دلیل تحریم با بار عاملی 898/0، بیشترین بار عاملی را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: با شناسایی گویه های مهم و مرتبط با هر کدام از عوامل(فردی و شخصی، درون دانشگاهی و برون دانشگاهی) و تأیید تحلیل عاملی، سه شاخص عمده کمبود مهارتهای فنّاورانه و پژوهشی، فقدان جایگاه پژوهشی مناسب در سطح کشور و ضعف ساختار پژوهشی در دانشگاه، به عنوان موانع و مشکلات تولیدات علمی و پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی شناسایی شدند.