مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (دانشگاه اسلامی)
دانشگاه اسلامی سال یازدهم پاییز 1386 شماره 3 (پیاپی 35)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با نگاهی اجمالی به ریشه های جدایی دین و علم، پیشینه تاریخی- اجتماعی افتراق نظری حوزه و دانشگاه به ویژه در تاریخ معاصر ایران بررسی شده است. همچنین با تاملی در روند اشتراک نظری دو مرکز تولید علم (حوزه و دانشگاه) جامعه طی نیم قرن اخیر، فرضیه تقدم توسعه علمی بر توسعه سیاسی یا توسعه اقتصادی به اجمال، اثبات و در ادامه نیز وضعیت پیوند حوزه و دانشگاه و چالشهای فعلی این مقوله نقد و بررسی و راهکارهایی نیز جهت رفع این چالشها ارائه شده است.
همگرایی حوزه و دانشگاه ضرورتی برای تحقق اهداف ملی
حوزه های تخصصی:
با تعریف چشم انداز بیست ساله کشور و ارائه تصویری اجمالی از ایران آغاز سده پانزدهم هجری شمسی در سال 1404، بازخوانی نقش و جایگاه نهادهای مختلف اجتماعی در این مسیر و سهم هر یک در تحقق این مهم ضروری است. در این میان، نهادهای علمی کشور مسئولیت محوری به دوش دارند؛ زیرا محور چشم انداز و توسعه مورد نظر آن، دانش محور و دانایی بنیاد است. دو نهاد ملی و کلیدی تولید دانش در کشورمان، دانشگاه و حوزه هستند که هریک با کار ویژه های خود در صحنه علمی کشور به ایفای نقش می پردازند و به طبیعت امر در جهت جامه عمل پوشاندن به اهداف توسعه ملی گام بر می دارند. این نوشتار به نقش انفرادی این دو نهاد نمی پردازد، بلکه بر آن است درامدی باشد بر بررسی نقش همگرایی این دو نهاد به منظور هم افزایی ظرفیتها در راستای اهداف چشم انداز بیست ساله ایران اسلامی.
تبیین اهداف مشترک حوزه و دانشگاه
حوزه های تخصصی:
دانشگاه و حوزه علمیه دو پایگاه علمی و فرهنگی کشور هستند که باید برای تولید علم و جنبش نرم افزاری برنامه ریزی کنند.مهم ترین رسالت حوزه و دانشگاه باید اسلامی کردن علوم باشد. امروزه تربیت نیروهای متفکر و کارامد و تولید علم و تکنولوژی، مهم ترین دغدغه حوزه و دانشگاه است. مهم ترین، بزرگ ترین و زیربنایی ترین اهداف حوزه و دانشگاه در سازندگی جامعه، تلاش در راستای نظریه پردازی الگوی نوین و توسعه دینی است. امام خمینی (ره) به این دو نهاد به عنوان دو بال برای پرواز کشور می نگریستند و راهبرد اساسی ایشان در پیشبرد انقلاب، وحدت حوزه و دانشگاه بود و همواره بر آن تاکید می کردند. اگر حوزه و دانشگاه به مسئولیتهای خود عمل کنند، وحدت بین این دو عمیق تر می شود و در نتیجه به رشد کشور و جامعه اسلامی کمک می کند. در حوزه روی روشهایی از جمله روشهای گروهی، روش بحث و گفتگو و... بیشتر تاکید می شود؛ باید در دانشگاه نیز به این موارد بیشتر توجه شود وارتباط بین اینها بیش از پیش باشد تا به تحقق اهداف این دو نهاد کمک کند. اگر چه تلاشها و گامهای مهم و محکمی در زمینه تبیین اهداف حوزه ودانشگاه برداشته شده، ولی تا تحقق تمام اهداف و آرمانها راه درازی در پیش است. دستیابی به این حرکت مقدس و اهداف مشترک حوزه و دانشگاه در جامعه اسلامی ما، مستلزم همکاری جدی بین این دو نهاد در طراحی برنامه جامع و دقیق توسعه ایران اسلامی با محور قرار دادن دین مبین اسلام و آخرین دستاوردهای علمی و تکنولوژیک است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، اهداف مشترک حوزه و دانشگاه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. جامعه آماری، کلیه منابع دست اول و دست دوم در نشریات و سایتهای اینترنتی و پژوهشها و تحقیقات مرتبط با موضوع پژوهش است. ابزار پژوهش نیز فیش برداری می باشدکه یافته های حاصل از تحقیق را مورد تحلیل قرارخواهد داد. در پژوهش حاضر، اهداف مشترک حوزه و دانشگاه (از جمله تربیت نیروهای متخصص و مورد نیاز جامعه، تربیت استاد و معلم کارآموز برای دوره های مختلف، پژوهش، اشاعه فرهنگ علمی، ادبی و هنری و ارزشهای فرهنگی جامعه، سازندگی جامعه، تلاش در راستای نظریه پردازی الگوی نوین و توسعه دینی و...) مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
دانشگاه و هویت دانشجویی
حوزه های تخصصی:
دانشگاهها به تربیت و آماده سازی کسانی در جامعه می پردازند که مقدرات کشور در دست آنهاست و دارای کارکردهای اساسی در زمینه پرورش منابع انسانی، تولید و انتشار دانش و همچنین اعتلای فرهنگ جامعه می باشند. وظیفه دانشگاهها با توجه به نقش کلیدی آنها در توسعه جامعه، به تولید علم بسنده نمی شود، بلکه اصلاح و هدایت جامعه، تقویت تفکر و تعقل، مسئولیت پذیری، توسعه سرمایه اجتماعی، خودباوری و بسیاری شاخصهای دیگر توسعه را نیز به عهده دارند. در این مقاله ضمن اشاره به نقش دانشگاه در جامعه، کارکردهای آن مطرح و بیان شده است که مدیریت دانشگاهها برای اینکه اثربخشی لازم را در جامعه داشته باشند، باید هویت دانشجویی را شناسایی و تبیین کنند. شناسایی و تحقق بخشیدن به هویت دانشجویی یکی از معیارهای مهم دانشگاه اسلامی مطلوب جامعه ماست. اجزای هویت دانشجویی که مورد توجه قرار گرفته است عبارتند از: هویت علمی، هویت معنوی، هویت اجتماعی، هویت سیاسی و هویت نمادین. این اجزا در این مقاله توضیح داده شده و پیشنهادهای لازم برای هرکدام از آنها ارائه شده است. برای تبیین مطلب، از نظرات معمار کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری استفاده شده است.
ابعاد هویت اجتماعی - دینی دانشجو
حوزه های تخصصی:
هویت ابتدا به معنای «یکی شدن» و در روان شناسی به معنای «یکی شدن خود» مطرح شده و در مردم شناسی، در «هویت نژادی» متجلی بوده است. هویت از نظر جامعه شناسی صرفاً «یکی شدن خود» نیست، بلکه «یکی شدن با خود و دیگران» محسوب می شود که توضیح دهنده هویت فردی و اجتماعی است. در بحث هویت دینی، برخورداری از دین و تعالیم مذهبی مشترک در یک جامعه مورد توجه قرار می گیرد. با توجه به شدت یافتن فرایندهای توسعه و نوسازی در جوامع کنونی، مذهب همچنان در تمام ابعاد خود به عنوان منبعی مهم برای هویت و معنابخشی در جهان متجدد و آشفته کنونی به شمار می رود. ازطرفی، هویت دینی ویژگی هایی دارد که این ویژگی ها زمینه تعریف هویت اجتماعی دانشجو را مشخص می کنند. این ویژگی ها عبارتند از: 1. ارائه پاسخ به پرسشهای بنیادین؛ 2. جهت بخشیدن به زندگی؛ ۳. رویکرد مثبت به آینده؛ 4. وحدت اعتقادی؛ ۵. زمینه ساز هویت تمدنی؛ 6. مقبولیت اجتماعی؛ 7. ایجاد شان و منزلت برای یک جمع؛ ۸. معنابخشی به جهان. بنابراین، دانشجوی امروزی رسالتها و وظایفی بسیار مهم تر از فراگیری دروس خاص علمی دارد. ایفای چنین نقش مهم و تاریخ سازی بدون حصول شرایطی خاص ممکن به نظر نمی رسد. از این رو، باید به ترسیم هویت جدید دانشجو متناسب با نیازهای نو رو آورد که یکی ازاین نیازها، تقویت هویت معنوی ودینی دانشجویان است که هویت اجتماعی وی را نیز می سازد.
بررسی رابطه نظام پهلوی و دانشگاه در ایران
حوزه های تخصصی:
دانشگاه از همان بدو تولد در کنار کارویژه های فنی و علمی خود به عنوان یکی از دستگاههای ایدئولوژیک برای باز تولید مشروعیت نظام پهلوی مورد استفاده قرار گرفت. این مقاله به بررسی تلاشهای دولت پهلوی برای کنترل دانشگاه و مقاومت دانشگاه در برابر این اقدام می پردازد. در این راستا، سیاست غربی سازی دانشگاهها در این دوران با مخالفت گسترده دانشجویان روبه رو شد. این مخالفتها که از سوی دو گروه دانشجویان چپ و مسلمان صورت می گرفت، منجر به بروز بحران مشروعیت نظام در دانشگاهها شد و زمینه را برای فروپاشی آن فراهم کرد.
مفهوم شناسی و نگرشی بر ابعاد برنامه ریزی مهندسی فرهنگی
حوزه های تخصصی:
بنا به فرموده مقام معظم رهبری: یکی از مهم ترین تکالیف ما در درجه اول، مهندسی فرهنگی کشور است. با توجه به این نکته که فرهنگ، امری اکتسابی و فراگرفتنی است و افراد انسانی از طریق تعلیم و تربیت و جامعه پذیری، عناصر فرهنگ یک جامعه را فرا می گیرند، دراین مقاله سعی شده است ابتدا واژه فرهنگ از زوایای متعدد تعریف و بررسی و سپس، تعاریف مهندسی فرهنگ ارائه شود. در انتها نیز ابعاد برنامه ریزی مهندسی فرهنگی تبیین شده اند. در بحث مهندسی فرهنگی، هدایت و ساماندهی و مطلوبیت فعالیت دستگاههای فرهنگی جامعه برای پاسخ به نیازها مورد توجه است. از یک منظر، مهندسی فرهنگی عبارت از چهار بعد اصلی است که در طول یکدیگر قرار دارند: شناسایی فرهنگ و رصد فرهنگی، تبیین مدلهای فرهنگی، برنامه ریزی فرهنگی، مدیریت فرهنگی و نظارت. در این مقاله برنامه ریزی فرهنگی را مد نظر قرار داده و مسئله را از این بعد توصیف می کنیم.