مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (دانشگاه اسلامی)
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال 20 تابستان 1395 شماره 2 (پیاپی 67) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه هایمرجعیت علمی در آموزش عالی ایران انجام شده است. روش: روش تحقیق به لحاظ هدف، کابردی و از نظر گردآوری داده ها، کیفی است که به طور خاص از راهبرد نظریه برخاسته از داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خبرگان و متخصصان حوزه منابع انسانی بود که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 15 نفر انتخاب و مصاحبه های عمیق با آنها انجام و تا حد امکان موضوع اتکاپذیری پژوهش رعایت شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده مناسب بودن مراحل پژوهش کیفی است. مطابق رویکرد سیستماتیک اشتروس و کوربین و پس از طی شدن مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، شش مؤلفه اصلی شامل عوامل انگیزاننده، عوامل اقتضایی، عوامل راهبردی، عوامل ساختاری، پیامدها و پدیده محوری، شناسایی و در مراحل نهایی، مؤلفه های شناسایی شده به همراه مشخصه های آنها در قالب مدل سیستماتیک اشتروس ارائه شد. نتیجه گیری: مرجعیت عملی به عنوان پدیده محوری شامل اخلاق گرایی، سلامت روحی و روانی، مهارت، نگرش، انگیزش درونی و خلاقیت فردی است و برای ایجاد آن بایستی عوامل علّی اثرگذار(عوامل انگیزاننده) بر مرجعیت علمی شامل نظام انگیزش و پاداش، شایسته سالاری و فضای آزاد اندیشی را مورد توجه قرار داد.
ارزیابی میزان انطباق سطوح قصد شده، اجرا شده و کسب شده برنامه درسی اخلاق اسلامی دانشگاهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان همخوانی برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده درس اخلاق اسلامی دانشگاهها که بر اساس نگرش اساتید دروس معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم صورت گرفته است. روش : توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری تعداد40 نفر از اساتید مشغول به مشغول تدریس در نیمسال دوم 94-93 بودند که به جهت محدود بودن، کل آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با 57 سؤال بسته پاسخ در طیف پنج درجه ای لیکرت بود که پایایی آن 0.89بر اساس آلفای کرانباخ تعیین شده بوداست. در تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روشهای آمار توصیفی، از آزمونهای استنباطی تی تک گروهی و آزمون مجذور کای استفاده شده است. یافته ها : 1. بین سطوح سه گانه قصد شده، اجرا شده و کسب شده برنامه درسی اخلاق اسلامی دانشگاهها بیش از 90 درصد همخوانی وجود دارد. 2. بین برنامه درسی قصد شده وکسب شده اخلاق اسلامی از نظر تناسب اهداف با نیازها، محتوا، استادان و روشهای یاددهی و یادگیری، صلاحیتهای اساتید و شیوه ارزشیابی تا حد معناداری انطباق وجود دارد. نتیجه گیری : اجرای برنامه درسی اخلاق اسلامی در پرهیز از رذیلتهای اخلاقی، افزایش محبت به اولیای الهی، متّصف شدن به اخلاق اسلامی، افزایش معنویت و بندگی، تشخیص فضایل و رذایل اخلاقی، تعهد و پایبندی به ارزشهای اخلاق اسلامی دانشجویان مؤثر بوده است.
بررسی تعمیق فلسفی مبانی معرفت دینی در هندسه فکر به منظور فرهنگ سازی نهادی معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت دینی از عوامل بنیانی در هندسه فکر است که با توجه به نقش آن در تطورات فکری، می توان مدعی چترگستری تأملات بشری به واسطه آن شد. در طول تاریخ همواره بشر از عدم رویکرد بنیادین به زندگی و مثلث خدا، انسان و طبیعت، به نوعی در غفلت به سر برده و همین عامل برای در جهل بسیط نگه داشتن بشر کفایت داشته است. هر چند با به کارگیری منابع مطلوب سخت افزاری و نرم افزاری، به نظر می رسد جامعه به سمت عقلانیت دینی می رود؛ اما الغای ماهوی انسان مدرن به ابتنای تئوری عقلانیت خودبنیاد، اذهان را از مبدء و شناخت منحرف و با ترویج پلورالیسم معرفتی و شخصی کردن دین، گستره ابری از جهل ایجاد کرده است. روش: در پژوهش حاضر؛ از روش ترکیبی استفاده شده است. بررسی ساختار کلی موضوع با نگاه کیفی و در پاسخ به پرسش آیا در جریان نهادینه سازی مبانی معرفت دینی در جامعه، در سالیان گذشته موفق بوده ایم؟ و آیا توانسته ایم عقلانیت محوری را در جامعه حاکم کنیم؟! از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: در این مقاله سعی شده با بررسی نقش تعمیق معرفت دینی در مرحله اول و اثرگذاری فزاینده تعمیق فلسفی معرفت دینی در مرحله دوم، بر هندسه فکر و سلامت جسم در انسان و بالتبع جامعه، به بیان رابطه معناداری میان آنها اشاره شود، که با بازمهندسی طرحهای معرفتی به بخشی از هدف بزرگ تبیین الگوی زندگی دینی پاسخ می دهد. به نظر می رسد موضوع معرفت دینی، حلقه مفقوده انسانی است که به همه چیز می پردازد مگر به شناخت دین خود، که همان شناخت خود و ندای فطرت درونی اش است.
آموزه های دینی رهیافتی بر نهادهای امنیتی دانش محور (مطالعه موردی پلیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین نقش آموزه های دینی بر پلیس دانش محور، تلاش کرده است به این سؤال که آیا بین آموزه های دینی با پلیس دانش محور رابطه معناداری وجود دارد، پاسخ دهد. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی و همبستگی و با استفاده از شیوه کتابخانه ای و پیمایش است. جامعه آماری شامل مدیران پلیس در حوزه دانش است که تعداد 100 نفر به صورت تصادفی طبقه ای مشخص شدند. روایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از نظر اساتید و خبرگان تأیید و برای محاسبه ضریب پایایی آن نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای این پ ژوهش 81/. برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از آزمونهای تک نمونه ای و همبستگی پیرسون و برای داده های حاصل از مبانی نظری و یافته ها به شیوه حکمی اجتهادی، از روش تبیینی و تفسیری استفاده شده است. یافته ها: یافته ها بیانگر وجود رابطه علّی میان آموزه های دینی با متغیّرهای پلیس دانش محور معادل ۷۳/ ۰ بوده و در سطح اطمینان 95 درصد می توان گفت آموزه های دینی موجب ارتقای پلیس دانش محور می شود. نتیجه گیری: هر چه بهره برداری و به کارگیری آموزه های دینی در فرایند تولید و به کارگیری دانش پلیسی و رفتارهای کارکنان مورد توجه قرار گیرد و به عبارتی چارچوب تولید و چرخه دانش و الگوهای رفتاری را آموزه های دینی تشکیل دهند، به همان اندازه می توان توسعه دانش دین محور را در سازمان پلیس محقق ساخت.
کاستی ها و انتظارات پژوهشی در علوم سیاسی ایران (بررسی کیفی و کمّی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی کاستی ها و انتظارات پژوهشی در علوم سیاسی ایران و ارائه پیشنهادها و راهکارهایی برای رفع کاستی ها انجام شده است. روش: این مطالعه به صورت تلفیقی با دو روش کیفی و کمّی(پیمایشی) انجام شده است. جامعه آماری، کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد(در مرحله پایان نامه) و دانشجویان دکترای علوم سیاسی دانشگاههای دولتی اند. یافته ها: کاستی های پژوهشی از نظر دانشجویان و انتظارات آنها در این حیطه از میانگین بالاتر است و پاسخگویان عمدتاً پژوهشهای این رشته را دارای کاستی هایی همچون کمتر کاربردی بودن، کم توجه به مسائل و چالشهای اساسی جامعه و سویه عمدتاً نظری و تاریخی ذکر کرده اند. بین متغیّرهای عضویت مدنی و میزان بحث در مورد مسائل سیاسی اجتماعی و متغیّرهای وابسته کاستی ها و انتظارات پژوهشی دانشجویان، رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: در عصر کنونی، حیات بشری در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به طور فزاینده ای به دانش و پژوهشهای بنیادین و کاربردی وابسته شده است و این دو نقش مهمی در ارتقای اقتدار ملی کشورها دارند. طراحی و انجام پژوهشهای روشمند، بنیادین و کاربردی در توسعه کشورها، اهمیت شایان توجهی داشته اند. گرچه در سالهای اخیر، در پژوهشهای علوم سیاسی، پیشرفتهای خوبی حاصل شده، اما با وضع مطلوب، فاصله نسبتاً زیادی هست که بایستی کاستی ها رفع شوند.
تشیّع و دوران نظام سازی مذهبی و سیاسی (از زمان شکل گیری تا پایان دوره اول خلافت عباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی بررسی چگونگی و زمان شکل گیری تشیّع در اسلام و وضعیت آن در زمان حیات پیامبر(ص) و پس از آن تا دوره اول دولت عباسی و نقد فرایند شکل گیری نظام مذهبی و سیاسی شیعه به ویژه در ایران بوده است. روش: مقاله حاضر با روش تحلیلی و توصیفی و با رویکردی کاربردی و منطقی، به اثبات این فرضیه می پردازد که شیعه به عنوان مذهب، همزمان با بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص) شکل گرفته، نظامی مذهبی و سیاسی را پی افکنده و از همان ابتدا مورد توجه بخش عمده ای از مردم ایران قرار گرفته است. یافته ها: نقش خلفا و زمامداران عرب، حاکمان ایرانی، قیامگران شیعی و حاکمان شیعه و در یک کلام، شکل گیری نظام مذهبی سیاسی تشیّع در پذیرش تشیّع از سوی ایرانیان را بررسی کرده، اثبات کند که اولاً، تشیّع نشأت گرفته از اندیشه ها و آرای حضرت رسول(ص) و صحابه بوده و نظام معرفی شده از سوی این مذهب برگرفته از اندیشه های اصیل اسلامی است و ثانیاً، ورود آن به ایران با ورود اسلام همزمان است. همین موضوع ثابت خواهد کرد که شیعه در قرون اولیه اسلام و همزمان با آن رشد کرده و از شبه جزیره عربستان به سایر نقاط جهان اسلام گسترش یافته است. نتیجه گیری: با پذیرش این امر مسجل خواهد بود که مذهب شیعه، مذهبی نظام مند بوده که با بهره گیری از عملکرد خلفا، زمامداران عرب، انجام قیامهای مختلف از سوی علویان و مخالفان امویان و عباسیان و نیز تشکیل حکومتهای شیعی در ایران برای دستیابی به استقلال و معرفی اندیشه های خود تلاش کرده و همین امر، شیعه را به عنوان مذهب انتخابی ایرانیان به جهان معرفی کرده است
نقد روش شناسی تاریخ تفکّر تشیّع در کتاب مکتب در فرایند تکامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامد پژوهش هایی همچون کتاب «مکتب در فرایند تکامل»که در عرصه تاریخ تشیّع صورت پذیرفته، تشکیک در برخی اعتقادات کنونی شیعه امامیه است. لذا مؤلفان این مقاله درصدد ارزیابی روش شناسی پژوهش نویسنده آن برآمده اند. روش: در این مقاله، روش پژوهش مدرّسی در استناد و برداشت از منابع مرتبط با تاریخ تفکّر تشیّع، به روش تحلیلی و با عنایت به روش متداول در علوم مرتبط با تاریخ تشیّع مورد نقد و بررسی قرارگرفته است. یافته ها: روش پژوهش مدرّسی در آن کتاب دارای اشکالاتی است که منجر به حصول چنان نتایجی شده است؛ آن ایرادها عبارتند از: ارجاعات غیر روشمند، خلط کاربردهای واژگان، برخورد انتخابی با منابع بر اساس حدسیات، کاربرد معیار غیر معتبر و غفلت از مؤلفه تقیّه در احادیث. نتیجه گیری: مدرّسی با چنین اشکالاتی در روش استناد و برداشت از منابع، نتوانسته مدل و نظام واره ای متقن و غیرقابل خدشه برای تاریخ تفکّر تشیّع در عرصه امامت ارائه کند و این، نتایج پژوهش وی را دچار خدشه می کند.