مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (دانشگاه اسلامی)
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال 18 زمستان 1393 شماره 4 (پیاپی 61) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله، تبیین ضرورت و چگونگی تحول در علوم انسانی از یک سو و بیان برخی از نکات قابل توجه در عرصه اجرا و همچنین برخی از آسیب های روشی و محتوایی مطرح در آن بوده است. روش: روشاین پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. یافته ها: با توجه به این مسئله که علوم انسانی فعلی، محصولی وارداتی از غرب بوده و خود نیز حاصل چهار قرن اخیر تمدن غربی است، لازم است با شناخت و آگاهی عمیق و دقیق به بررسی مبانی علوم انسانی در غرب پرداخته، در کنار آن با شناخت کارامد از فرهنگ بومی خود، به طراحی و سازماندهی الگویی بومی برای حوزه علوم انسانی اقدام کرد. یکی از مهم ترین گامها در این فرایند، تعیین مهم ترین موضوعات بنیادی در علوم انسانی از یک سو و از سوی دیگر تبیین این مفاهیم با تکیه بر مبانی اندیشه اسلامی و معارف دینی است. همچنین در امر تحول بنیادین در علوم انسانی، باید به آسیبهای مطرح در این زمینه توجه کرد که می توان از جمله آنها به سه آسیبِ کارکردگرایی به جای صدق گرایی، محدود ساختن روش تحقیق به روش تجربی و سطحی نگری به جای اجتهادنگری اشاره کرد. نتیجه گیری: مبانی فلسفی علوم انسانی غربی با فرهنگ و مبانی اندیشه اسلامی در تعارض و تقابل بوده و همین مسئله، ضرورت امر تحول را بیان می کند. از تفاوتهای اساسی موجود بین این دو می توان به این موارد اشاره کرد: 1. تفاوت نگاه و نحوه نگریستن به انسان؛ 2. نسبیت گرایی 3. تجربه زدگی؛ 4. عقل زدگی؛ 5. عدم توجه به سایر منابع معرفتی.
سه تفاوت مبنایی در علم دینی و علم سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین سه سؤال مبنایی در خصوص 1) رابطه معرفت نفس با علم دینی، 2) نسبت بین علم انسان، علم خدا و جهان، و 3) مزیت نسبی علوم انسانی- اسلامی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است که با نگرشی تحلیلی- تطبیقی به منابع دینی و علوم انسانی رایج صورت گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که: 1) توجه به معرفت نفس یکی از زمینه های لازم برای تحول در علوم انسانی است. 2) در تدوین نظریه علوم انسانی- اسلامی باید آموزه های وحیانی به عنوان دانش درجه اول قلمداد شود. 3) مزیت نسبی علم دینی، توانایی عبور از ظاهر به باطن امور است که از طریق درک جوهر اشیا حاصل می شود. نتیجه گیری: به دلیل تفاوتهای مبنایی در علم دینی و سکولار، رویکردهای تذهیبی و ترکیبی نمی توانند منتهی به تحول اساسی در علم رایج شوند و تنها یک فلسفه علم جدید می تواند کارساز واقع شود
نقد و بررسی مبانی و پیش فرض های فنّاوری (از دیدگاه دین اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه فرهنگ دینی و فنّاوری، از جمله موضوعاتی است که برای تحقق جنبش نرم افزاری، نهضت تولید علم، معرفی سبک زندگی اسلامی و در نهایت، تمدن سازی ضرورت ویژه ای دارد. این مسئله که متأسفانه تاکنون ابعاد و زوایای آن به طور دقیق بررسی نشده است، مستلزم دانستن مبانی و پیش فرض های فنّاوری از یک سو و همچنین آثار، لوازم و پیامدهای آن از دیگر سو و سپس نقد دینی هر کدام است. هدف: هدف این مقاله با توجه به محدودیتی که نقد این مبانی و پیش فرض های فنّاوری تا مقدمه ای باشد بر تشریح تعامل و تأثیر متقابل دین و فنّاوری بر یکدیگر و سپس از خلال آن بتوان رابطه ابعاد مختلف دین مانند اخلاق، معنویت و .. را با دین بررسی نمود و فنّاوری را آسیب شناسی کرد، این پیش فرضها را می توان در سه گروه پیش فرض های فلسفی، اخلاقی، روانی (جمعاً 12 مورد) فهرست کرده که به نقد دینی هر یک اشاره شده است. روش: این تحقیق بنیادی است و نوع روش تحقیق آن تبیینی و تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات آن هم با روش تحلیل اسنادی، سامان پذیرفته است. نتیجه گیری: از میان پیش فرض های فنّاوری، بعضی منطبق با دین، بعضی ضد دینی و اکثراً غیر دینی هستند. و نمی توان از این مبانی و پیش فرض ها ، توقع برآمدن یک فناوری اسلامی را داشت.
رد ادّعای مستشرقان مبنی بر تأثیرپذیری اسلام از ادیان پیشین در تدوین احکام خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی شبهه اقتباس در دایره المعارف اسلام پرداخته است. دایره المعارف اسلام در بسیاری از مداخلش تلاش دارد اثبات کند منشأ بسیاری از احکام اسلام، ادیان قبلی مانند یهودیت و مسیحیت است و با اثبات چنین مدّعایی، اصالت احکام و دستورات اسلام را زیر سؤال می برد. روش: در این مقاله بر مبنای روش تحلیل گفتمان، به مداخل مختلف دایره المعارف که به چنین مدّعایی پرداخته اند، رجوع و ادّعای آنها شرح داده شده است. یافته ها: مستشرقان یهودی از دو جهت به شبهه اقتباس توجه می کنند: نخست اینکه آنها نیز مانند مستشرقان غربی از هر شبهه ای که به تضعیف جایگاه اسلام منجر شود استقبال می کنند و تلاش می کنند بی اعتباری این دین را نشان دهند. از سوی دیگر کوشش دارند ریشه اصلی دین اسلام را نیز یهودیت معرفی کنند. از این روست که شبهه اقتباس، یکی از مؤلفه های گفتمان یهودی به شمار می آید. نتیجه گیری: طرفداران شبهه اقتباس تلاش دارند اثبات کنند اسلام دارای ریشه های یهودی است و از خود اصالتی ندارد. از این رو پرداختن به این بحث برای تبیین ابعاد مختلف اقتباس و نقش گفتمان یهودی در طرح و گسترش آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بسیاری از مستشرقان معتقدند دینی که پیامبر اکرم(ص) آورد، دینی نبود که منشأ الهی داشته باشد. بر اساس دیدگاه آنان، پیامبر به دلیل نبوغ بالایی که داشت توانست به این مهم دست پیدا کند. از این رو، مستشرقان غربی معتقدند قرآن محتوا را از تورات و انجیل دریافت کرده، ولی در فرمت جدید، آن را بیان کرده است.
بررسی نسبت فطرت بشری با نظام تکنیکیبررسی نسبت فطرت بشری با نظام تکنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از میان تأثیراتی که فنّاوری بر انسان دارد، این پژوهش در صدد بحث از جایگاه فطرت انسانی در نظام فنّاورانه است. روش: روش مقاله تحلیلی است. یافته ها: در جامعه صنعتی، انسان در محضر تکنیک است و فنّاوری از یک ابزار، به عاملی برای تعیّن و تشخّص هویت انسان تبدیل می شود که نتیجه آن، تضعیف فطرت توحیدی است. نظام تکنیکی دارای مجموعه ای از فرهنگها و ارزشهای اجتناب ناپذیر است که سبب گسترش فرهنگ دنیاگروی، غفلت انسان از خودآگاهی و معنویت، غلبه ابعاد مادی بر سایر جنبه ها می شود. نتیجه گیری: صنعتی کردن محیط پیرامون و تکنیکی کردن زندگی، سبب تضعیف فطرت الهی انسان می شود. برای خروج از بحران تضعیف فطرت، باید نسبت خود را با فنّاوری بر اساس جهان بینی الهی بازبینی کنیم.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و تأثیر آن بر تربیت اخلاقی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اعتقاد خواجه نصیر به تباین کامل نفس و بدن و عرضی دانستن رابطه بین این دو، تبیین رابطه نفس و بدن و بررسی تأثیر دیدگاه علم النفسی خواجه نصیرالدین طوسی بر دیدگاه اخلاقی وی شایان توجه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها: خواجه به تأثیر دوسویه بدن و قوای فیزیکی در کسب ملکات اخلاقی و نیز تأثیر کسب ملکات نفسانی بر بدن و کنترل قوای بدنی اعتقاد دارد. تأثیرگذاری نفس بر بدن از طریق روح بخاری است. روح بخاری از ترکیب اخلاط اربعه در بدن پدید می آید و سرچشمه نفس بهیمی و سبعی است. او قائل به دو نوع خلق یا ملکه(طبیعی و اکتسابی) در افراد است و معتقد است ترکیب اخلاط اربعه سبب تعیّن نوعی خلق طبعی در روح بخاری است که زمینه کسب ملکات خلق اکتسابی است. نتیجه گیری: برای تربیت اخلاقی فرد، در مرحله اول، کنترل خلق طبعی از طریق اعتدال مزاج و اخلاط اربعه مهم است. در مرحله دوم باید نفس ناطقه، تفکر در شناخت مقصد و توجه به اهمیت تربیت اخلاقی نماید؛ زیرا فعلیت نفس به آن چیزی است که به سوی آن توجه کرده است. مرحله سوم، به کارگیری اراده نفسانی در تدبیر و کنترل قواست که با تصور و تصدّق به فایده و ایجاد شوق مؤکّد و با تسلط قوه نفس ناطقه بر قوای فیزیکی حاصل می شود. مرحله چهارم، تکرار و تمرین در کسب ملکات فاضله و ترک رذایل است.
گسست ها و پیوند های دینی با اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله درپی تبیین این نظریه است که اخلاق، با وجود ماهیت مستقل از دین، وابستگی معرفتی و انگیزشی به دین دارد و همچنین عبودیت و بندگی را به عنوان اصلی مهم در جهت وابستگی اخلاق به دین معرفی کند. روش: روش این مقاله توصیفی، از نوع تحلیل اسنادی می باشد. یافته ها : اخلاق نه جزیی از دین و نه متباین و متعارض با آن است؛ بلکه هر کدام از دین و اخلاق را دارای هویتی مستقل می داند که ارتباط و نسبتی بین آنها وجود دارد. نتیجه گیری: عبودیت نه تنها باعث پرهیز از انجام محرمات می شود بلکه در تحقق ارزش های اخلاقی مؤثر است.