مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (دانشگاه اسلامی)

مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی (دانشگاه اسلامی)

دانشگاه اسلامی سال شانزدهم بهار 1391 شماره 50 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تبیین و تحلیل نظریه اسلامی سازی معرفت از دیدگاه فاروقی و علوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۴۲ تعداد دانلود : ۷۷۷
هدف از این نگاشته، تبیین فرایند دانش دینی در المعهد العالمی للفکر الاسلامی است. نگارنده در این نگاشته، ابتدا به دیدگاه اسماعیل فاروقی و سپس به دیدگاه طه جابر العلوانی در باب اسلامی سازی دانش می پردازد. چیستی اسلامی سازی معرفت و مساله عقب ماندگی مسلمانان و استعمار غرب و مبانی و اصول هستی شناختی و روش شناسی دانش اسلامی و نیز فرایند عملیاتی شدن این حقیقت از دیدگاه این دو شخصیت، بخش مهمی از این نگاشته به شمار می آید. روش: روش مقاله تحلیل اسنادی می باشد. یافته ها: 1- علوانی درد عقب ماندگی مسلمانان را خوب درک کرده و راه کار مناسبی به نام اسلامی سازی معرفت ارایه نموده است و به خوبی بر معرفت شناسی و روش شناسی تاکید داشته است؛ ولی به جهت ضعف فلسفی نتوانسته نظام معرفت شناختی و روش شناختی مناسبی برای اسلامی سازی معرفت ارایه کند. 2- علوانی به بی طرف نبودن دانش و روش شناسی دانش پی برده؛ ولی گویا با تمسک به پست مدرنیسم به نوعی نسبی گرایی غلطیده است و با نسبی گرایی می خواهد علم دینی را محقق سازد. این رویکرد، اولا، خطری به مراتب بیشتر از پوزیتیویسم دارد و ثانیا، چنین علم دینی، ارزش معرفت شناختی ندارد. نتیجه گیری: هنوز رویکرد مرکز جهانی اندیشه اسلامی نتوانسته مدل روش مندی برای اسلامی سازی معرفت ارایه دهد و در نیمه راه به سر می برد. امید آنکه نسل بعدی بتواند با توجه به این اشکالات، گامی موثرتر در اسلامی سازی معرفت بردارد. روش ترکیبی فاروقی که بر گرفته از روش شناسی غربی و محتوای اسلامی است؛ گره ایی را برای تولید دانش اسلامی باز نمی کند. پس باید محققان در گام های بعدی بتوانند روش شناسی مبتنی بر فلسفه های مضاف اسلامی تولید کنند و سپس با تبیین فرایند تولید دانش اسلامی به نظریه های علوم اسلامی دست یابند.
۲.

«اسلامی سازی دانش» از دیدگاه عطاس و فاروقی (مطالعه تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۴۱ تعداد دانلود : ۸۴۷
هدف: هدف تحقیق حاضر ارزیابی آراء دو تن از اندیشمندان جریان فکری «اسلامی سازی دانش» است. در نیمه دوم قرن بیستم، عطاس در مالزی و فاروقی در آمریکا، طرح کلی اسلامی سازی دانش را مطرح کردند. با وجود تمایز جدی میان آرای این دو، فصل مشترک اندیشه آنها این بود که دانش غرب به خصوص در حوزه علوم انسانی، باید اسلامی شود. بر این اساس، آنها به ارائه الگو هایی از اسلامی سازی این دانش سکولار پرداختند تا بتوانند چالشهای پیش روی تفکر در جهان اسلام را پاسخ دهند. در این مقاله، ابعاد فکری این دو اندیشمند، از چشم انداز هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی، ارزیابی شده است. روش: روش مطالعه، اسنادی است که با رجوع به آثار این دو اندیشمند، آرای آنها ارزیابی می گردد. یافته ها: اگر تولید علم و دانش را در مجموعه ای از سلسله مراتب معرفتی درنظر بگیریم، می توان گفت که فاروقی بیشتر بر ابعاد هستی شناسی و عطاس، بیشتر به ابعاد روش شناختی توجه داشته است. هر چند به لحاظ روش شناختی، فاروقی مراحل 12گانه ای را برای رسیدن به علم اسلامی معرفی کرده و عطاس بیشتر بر دانشگاه اسلامی تاکید می کند که در آن ادب، جای تربیت در دانشگاه را بگیرد؛ اما عدم شفافیت در سلسله مراتب معرفت و نیز ضعف روش شناختی دقیق، در آرای هر دو آشکار است. به عبارتی؛ مراحل 12 گانه فاروقی و دانشگاه اسلامی عطاس، فرایندی روش شناختی نیست که بتوان با آن علم اسلامی تولید کرد. نتیجه گیری: توجه به مبانی بنیادین هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی علم اسلامی و نیز سلسله مراتب معرفت، از مبانی اساسی جهت نیل به علم اسلامی است. توجه به این نیازهای اساسی در دیدگاه عطاس و فاروقی ابهام دارد و به درستی پرداخته نشده است؛ هر چند مبانی فکری آن ها کمکی جدی به شکل گیری گفتمان اسلامی سازی دانش در جهان اسلام کرده است.
۳.

آسیب شناسی پژوهشی اعضای هیات علمی رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۰۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۸۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی پژوهشی اعضای هیات علمی رشته های علوم انسانی اجرا گردید. روش: نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت پیمایشی بود. یافته ها: یافته ها نشان داد ضعف مدیریت و سیاست گذاری پژوهشی، موانع توانمندسازی اعضای هیات علمی، ضوابط دست و پا گیر اداری، موانع شخصی، مسائل اجتماعی، مشکلات اقتصادی و کمبود امکانات پژوهشی از عوامل آسیب زای پژوهشی رشته های علوم انسانی هستند. از مشکلات جدی در دانشگاه های اهواز، فقدان ارتباط علمی قوی، جدی و کارآمد با دانشگاه های مطرح دنیا و مجامع بین المللی است. نبود ساختار و روابط صحیح درون سازمانی، ضعف قوانین و مقررات باعث سردرگمی و سرگردانی محققین می شود. عدم آشنایی با نرم افزارهای پژوهشی، عدم آشنایی کافی با تایپ و اصول نگارش پژوهش و عدم آشنایی با اصول مقاله نویسی)، مسائل شخصی(عدم تسلط کافی برای استفاده از منابع خارجی، بالا بودن موظفی تدریس، استخدام هیات علمی بدون توجه به توان پژوهشی آنها)، عوامل اجتماعی(عدم شفافیت جایگاه تحقیق و محقق، ناکافی بودن مشوق های معنوی مناسب از محقق، نبود زمینه فرهنگی برای فعالیت های علمی در جامعه، فراغ خاطر به علت تنش های خارج دانشگاه، اهمیت ندادن به محققان برجسته و عدم تقدیر مناسب از آن ها، پایین بودن جایگاه پژوهش در بین مسئولین دانشگاه، اجتماعی پژوهش های علوم انسانی) و مشکلات اقتصادی (ناچیز بودن درآمد حاصل از فعالیت های پژوهشی، پایین بودن حمایت مالی تحقیقات علوم انسانی، عدم تخصیص به موقع اعتبارات پژوهشی، کسر مالیات از قراردادهای پژوهشی، گران بودن هزینه تالیفات و نتایج پژوهشی و بودجه ناکافی پژوهش در تحقیقات علوم انسانی) انجام پژوهش قائل هستند. نتیجه گیری: توجه به پژوهش نیازمند یک دید جامع، وسیع و همه جانبه است که توجه جدی تر، منعطف تر و عملی تر مدیران و مسولان دانشگاه ها و به طریق اولی، مدیران و مسولان ارشد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاه های آزاد اسلامی را می طلبد.
۴.

علل و عوامل دین گریزی و نقش دانشگاه ها در اصلاح آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۴۳ تعداد دانلود : ۲۲۸۱
هدف: این مقاله باهدف یافتن و استخراج بخشی از علل و عوامل دین گریزی، به بررسی و استقصای ناقصی از علل و عوامل دین گریزی از منظر دین پرداخته است و در ضمن، آن دسته از علل و عواملی در آن مطرح شده که به نوعی با دانشگاه و اصحاب آن مرتبط اند؛ عواملی چون: سخت و نازیبا جلوه دادن دین، فقر معرفتی به مقولات دینی، عدم تعقل، خصوصی سازی دین، انتظار نامعقول از دین، مدیریت ناکارامد، شبهات و ...، که هر یک می توانند در دین گریزی آدمیان موثر باشند. روش: روش تحلیل اسنادی بوده و در عین حال، نیم نگاهی هم به وضعیت و شرایط عینی و خارجی جامعه داشته است. یافته ها: 1- دین گرایی یا دین گریزی مقوله تک علتی نیست و علل متعددی در تحقق آن موثر است.2- برخی از علل و عوامل مذکور، معرفتی و از سنخ دانش بوده و برخی غیر معرفتی است. 3- علل دین گریزی، به علل داخلی و خارجی (درونی و بیرونی) قابل تقسیم است؛ به این معنی که برخی علل به متن جامعه دینی و پیروان آن دین مربوط است، ولی برخی دیگر، زمینه خارجی دارند.4- هر چه از عقلانیت فاصله گرفته شود، به همان نسبت با دین و دینداری نیز فاصله خواهد افتاد.5- اختلاط و آمیزش حق و باطل - که از عوامل دین گریزی است – امری است تقریباً پایدار. همواره چنین بوده و خواهد بود.6- فضایل و رذایل اخلاقی آدمیان، در دین گرایی و دین گریزی آنها موثر است. نتیجه گیری: ارائه بخشی از علل و عوامل معرفتی و غیر معرفتی دین گریزی که بی تردید نقش اساسی و مهمی را در این بستر ایفا می کنند. و در پایان نیز به بیان ضرورتها و بایستگی هایی پرداخته شده که مراکز علمی از جمله دانشگاهها باید بدانها بپردازند. بی شک دانشگاهیان در این بستر، رسالت عظیمی دارند.
۵.

علم زدگی و بحران در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۵۱ تعداد دانلود : ۷۰۳
هدف: هدف این تحقیق، بیان ضرورت یکی از انواع تحولی است که باید در علوم انسانی شاهد وقوع آن بود. دغدغه در خصوص دانشگاه اسلامی و اسلامی شدن دانشگاهها یکی از دل مشغولی های صاحب نظران و مسئولان امر بوده است. همچنین در سالهای اخیر شاهد هستیم که توجه به علوم انسانی و ضرورت تحول آن، یکی دیگر از دغدغه های جاری اندیشمندان جامعه اسلامی شده است. میان این دو نوع دل مشغولی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا اسلامی شدن دانشگاهها، مستلزم وقوع تحول در علوم انسانی موجود در دانشگاههاست. روش:روش تحلیل اسنادی نشان خواهد داد که چگونه علم زدگی به عنوان یک روش انحصاری، می تواند محتوی و غایت علوم انسانی را تحت تاثیر قرار دهد. یافته ها: یکی از گامهای مهم در مسیر اسلامی شدن دانشگاهها، متحول ساختن علوم انسانی به معنای تطهیر آن از تفکر انحرافی علم زدگی است. قطعاً آن نوع علوم انسانی رایج در دانشگاه که بر علم زدگی محدود است، نمی تواند جزیی از یک دانشگاه اسلامی به حساب آید؛ زیرا در قالب این نظام فکری، تنها سازوکارهای محدود به عوامل مادی به رسمیت شناخته می شوند و بسیاری از ارزشهای مورد تاکید در دین اسلام، قابل دفاع و تبیین نخواهد بود. اسلام ضمن اینکه به فراگیری دانش تجربی دعوت و تشویق می کند، هیچگاه حد و مرز نظام فکری انسان را محدود به دانش تجربی نمی کند و در تمام حوزه هایی که موسوم به علوم انسانی است، به علل و سازوکار های فراتر از دانش تجربی توجه و توصیه می کند. نتیجه گیری: این تحقیق نشان می دهد که علم زدگی یکی از آسیبهای عمده برای علوم انسانی اسلامی است و تطهیر آن از این آسیب، یکی از گامهای مهم در اسلامی شدن دانشگاهها محسوب می شود.
۶.

مبداء و منتهای تربیت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸۰ تعداد دانلود : ۶۰۴
هدف: هدف این تحقیق، بررسی نقطه آغاز و فرجام تربیت انسان به عنوان موضوع اصلی تربیت و پرورش است؛ زیرا دانشگاه اسلامی، به عنوان یکی از اصلی ترین جایگاهها برای پرورش نسلهای آینده، نیازمند الگویی جامع و مبتنی بر پیش فرضها، نظریه ها و گزاره های دینی در تربیت انسان است تا خروجی آن، دانش آموخته ای مطابق با معیارهای دین باشد. روش: روش تحلیلی ـ توصیفی با تکیه بر متون فلسفی ـ تربیتی اسلامی و نیز منابع دینی (کتاب و سنت) است. یافته ها: تربیت انسان یک مصداق روشن از «حرکت» است؛ یعنی سیر تدریجی از قوه به فعل. این حرکت، واجد لوازمی است که آغاز و انجام حرکت، از جمله آنهاست. توجه به این ابتدا و انتها؛ یعنی نحوه ورود و خروج در امر تربیت، از مهم ترین ارکان تربیت انسان است که علاوه بر انگیزش بخشی، راه را می نمایاند و لازمه های مسیر را بیان می کند. نتیجه گیری: نقطه شروع این حرکت، شناخت انسان از راههای سه گانه شناخت علت، شناخت عناصر و شناخت آثار اوست که با چهار ابزار وحی، فطرت، حس و عقل به دست می آید. نهایت حرکت تربیتی نیز در دو دسته اهداف متوسط (نظری و عملی) و غایی (قرب) خلاصه می شود.
۷.

نقد و بررسی رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۲۳ تعداد دانلود : ۸۰۲
هدف: هدف این مقاله تبیین رابطه ی علم و دین، بر اساس آن نوع از ارتباط که علم دینی را معنادار تلقی می کندمی باشد. بر این مبنا رویکرد تهذیب و تکمیل علوم، بررسی و نقد شده است. این رویکرد که طرفداران زیادی دارد، اهتمام خاصی به تلفیق عناصر تمدن اسلامی و علوم جدید و غربی دارد. روش: روش تحقیق کیفی و از نوع تحلیل اسنادی می باشد و روش تجزیه وتحلیل داده ها به صورت نقد و تحلیل محتوایی میباشد. یافته ها:این مقاله با ذکر ایراداتی این رویکرد را نا کارآمد می شناسد؛وسرانجام، رویکرد تاسیسی راپیشنهاد می کند؛ این رویکرد با تکیه بر علم شناسی معاصر، بیان می کند که علم، پدیده ای فرهنگی و انسانی بوده و در فرایند تولید و بقای خود، مبتنی بر پیش فرضهای متافیزیکی است. در واقع؛ بدون زیربنای فلسفی، هویت خود را از دست خواهد داد. نتیجه گیری: تلاشهای زیادی صورت گرفته که هدف آنها اصلاح، ترمیم و بازسازی علوم رایج به واسطه رویکرد تهذیب و تکمیل است. بر اساس این رویکرد، فلسفه و فرهنگ همان گونه که در علم شناسی معاصر به اثبات رسیده، مقوم علم است. علم کنونی حاصل مشاهده محض نیست، بلکه قابلیتهای فکری و نظری دانشمند در فهم و تفسیر مشاهدات، نقش تعیین کننده ای دارد. دانشمند علوم انسانی که ادعای دیندار بودن دارد، باید به جای آنکه نقش تزیینی برای حضور ارزشهای دینی در علم قائل باشد، مضامین متافیزیکی موجود در اندیشه اسلامی را درباره انسان، از دین استنباط و استخراج کرده، در فرایند علم ورزی خود، این مبانی را به کار گرفته، به تولید و تاسیس علم اسلامی بپردازد.
۸.

تحلیل و نقد مقاله «انبیا و نبوت» در دایره المعارف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۹۵ تعداد دانلود : ۸۵۶
هدف: هدف این مقاله معرفی و نقد مدخل «انبیا و نبوت» از دایره المعارف قرآن می پردازد. مقاله یوری روبین مشتمل بر این مباحث است: تفاوت بین رسول و نبی؛ فرشتگان و ماموریت آنان؛ جایگاه، مرتبه و تبار پیامبران؛ کاربرد های وحی و برخی ویژگی های آن؛ معجزات؛ رابطه محمد و کتاب ایشان با دیگر پیامبران؛ گستره رسالت؛ اهداف رسالت؛ برخوردهای امتها؛ قصه های پیامبران الهی؛ گزارشی از پیامبر در منابع حدیثی و تاریخی؛ جانشینان پیامبر اسلام؛ تحقیقات جدید در مورد پیامبرشناسی. روش: روش تحقیق بکار گرفته شده روش تحلیل اسنادی بوده است. یافته ها: این مقاله از تاثیر و نفوذ شیطان در پیامبران الهی و وحی آنان و اقتباس قرآن از کتب عهدین سخن به میان آورده است. این مطالب با مفاد آیات قرآن، اصول و مبانی اسلام و واقعیت تاریخ، ناسازگارند. وی در بررسی موضوع انبیا و نبوت، از منابع شیعی استفاده نکرده است. استفاده نکردن از منابع شیعی، مشکل عمده ای است که نه تنها در پژوهش او، بلکه در تحقیقات بسیاری از خاورشناسان نیز جلب نظر می کند. نتیجه گیری: هر چند در مقاله «انبیا و نبوت»، نکات و برداشتهای مثبتی از آیات قرآن آمده، ولی برخی شبهات و مطالب نقد پذیر نیز بدان راه یافته است؛ از جمله: تاثیر و نفوذ شیطان در وحی، اقتباس قرآن از عهدین و کتب مقدس، تبار محمد و محمد عرب. در نوشتار پیش رو، به این شبهات پاسخ داده شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۷