مقالات
حوزه های تخصصی:
در کشور ایران ایجاد روستا- شهرها از طریق اجرای سیاست ارتقای روستاهای بزرگ و مستعد به شهر صورت گرفته است. هدف از ایجاد روستا- شهرها بهبود کیفیت زندگی در نواحی روستایی و حل مشکلات شهری و روستایی می باشد. به طور کلی روستا- شهرها سکونتگاه های روستایی هستند که به علت تمرکز جمعیت در آن ها، مرکزیت بخش و یا دلایل دیگر معیار شهر شدن را پیدا می کنند، ولی هنوز اکثریت جمعیت شاغل آن ها به کشاورزی مشغول هستند. در این پژوهش با بهره گیری از روش های اسنادی و پیمایشی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی توسعه روستا- شهری در استان فارس مورد بررسی قرارمی گیرد. پایایی پرسشنامه تحقیق به وسیله ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های اقتصادی و اجتماعی به ترتیب 866/0 و 832/0 بدست آمد. جامعه آماری تحقیق کلیه ساکنین روستا - شهر حسن آباد می باشد (2072N=)، که تعداد 200 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین شده و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون های t تک نمونه ای و ویلکاکسون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تبدیل حسن آباد به شهر در خدمات رسانی به ساکنین موفق بوده است، اما در بهبود درآمد، اشتغال، کاهش وابستگی به مرکز شهرستان، تثبیت جمعیت، توسعه مشارکت و جلب رضایت ساکنین تأثیر چندانی نداشته است.
تحلیل توزیع مکانی- فضایی پارک های درون شهری آمل با رویکرد عدالت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
در سده های اخیر از جمله معضلات ناشی از رشد شتابان شهری می توان به پیشی گرفتن رشد جمعیت شهرها از سطوح فضاهای خدماتی از جمله فضای سبز شهری و عدم مکان گزینی صحیح آن اشاره نمود. شهر آمل در شمال کشور نیز با وجود پتانسیل محیطی بسیار از عدم تعادل و ناهماهنگی از بعد توزیع مکانی و فضایی کاربری فضای سبز با توجه به مساحت و جمعیت شهر رنج می برد. لذا این تحقیق با هدف تحلیل کمیت و توزیع مکانی- فضایی پارک های موجود و تعیین معیارهای مؤثر بر ارزیابی و مکان یابی بهینه پارک ها در شهر آمل و ارائه معیارها متناسب و فراگیر به منظور ارزیابی این نوع از کاربری ها در سطح شهرهای کشور بوده است. جامعه آماری این تحقیق 385 نفر از مراجعه کنندگان به پارک ها و 20 نفر از کارشناسان آشنا به فضای سبز شهر آمل بوده است. که ابتدا به ارزیابی مکان استقرار پارک های موجود شهری با توزیع پرسشنامه و سپس با استفاده از نرم افزارGIS اقدام گردیده است. نتایج برآمده از تحلیل پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS و آزمون های همبستگی اسپیرمن، فی و کرامر و آنوا نشان داده است که که عدم توزیع مناسب پارک های موجود در سطح شهر موجب کاهش رضایت و نیز مراجعات مردمی به پارک ها گردیده است. تحلیل نتایج حاصل از تحلیل فضایی در نرم افزار GIS نیز نشان داد که الگوی پراکنش فضای سبز شهری شهر آمل در وضع موجود از الگوی مناسب برخوردار نمی باشد.
ارزیابی بافت های فرسوده شهری با رویکرد برنامه ریزی توسعه راهبردی (مطالعه موری: محله سلمان فارسی شهر یزد)
حوزه های تخصصی:
امروزه بافت های فرسوده شهری در اغلب شهرهای کشور به عنوان مساله ای مهم، مورد توجه اکثر برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. یکی از راهکارهای عملی در جهت ساماندهی فضایی مطلوب این بافت ها، شناخت قابلیت ها و پتانسیل های موجود آنها در راستای استفاده ی بهینه و شناخت نارسایی های موجود می باشد، عوامل منفی و نامطلوبیت هایی که این بخش از شهر بر فضای شهری وارد نموده، نظم و سازمان ف ضایی شهر را برهم زند و فرایند زوال آنها را تسریع می کند. این امر ضرورت برنامه ریزی راهبردی در این بافت را در جهت دستیابی توسعه ی پایدار آشکار می سازد. با توجه پیشینه ی تاریخی شهر یزد، برخی از محلات آن دارای بافت فرسوده بوده، که در پژوهش حاضر به ارزیابی و تحلیل پتانسیل و نارسایی های بافت فرسوده محله ی سلمان فارسی پرداخته می شود. هدف اصلی این پژوهش، شناخت ویژگی های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی این محله می باشد که پس از بررسی وضع موجود محله، در جهت برنامه ریزی و ساماندهی بافت آن گام برداشته می شود. نوع پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از مدل SWOTو نرم افزار ARC GIS مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشانگر این است که جمعیت محله سلمان فارسی بین سال های 1375- 1385 با نرخ رشد 9/0- از 6589 به 5998 نفر کاهش پیدا کرده است. این کاهش جمعیت ناشی از انتقال جمعیت به محلات جدیدتر می باشد. در نتایج آخرین سرشماری 497 مهاجر خارجی در محله زندگی می کنند، که نتایج آن حاکی از تغییرات اجتماعی در این محله می باشد. پدیده مهاجرت در این بافت ها بویژه مهاجرت افراد بدون حس تعلق باعث نارسایی هایی در ساختار کالبدی محله شده است. نتایج نهایی تحلیل سوات نشانگر این است که نقاط ضعف در محله با 11/3، بیشترین امتیاز و نقاط تهدید با 93/2 با کمترین امتیاز قرار دارند. رویکرد نهایی در این تحقیق رویکرد رشد و شناخت می باشد که در نهایت با توجه به نوع استراتژی راهکارهایی جهت تجدید حیات در بافت این محله ارائه شده است.
تبیین مفهوم منطقه شهری چندمرکزی از منظر تحلیلی و هنجاری(مطالعه ای مروی)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر اصطلاح مناطق شهری چندمرکزی در بین صاحب نظران و برنامه ریزان رواج گسترده ای یافته است. با این وجود هریک از آنها رویکرد و نگاه متفاوتی دارند که کاربرد همزمان آنها بدون تمایزی مشخصی در اسناد سیاسی و مطالعات نظری، ابهاماتی را در درک صحیح این مناطق، کارایی و برنامه ریزی آنها به وجود می آورد. این مقاله سعی دارد تا حدودی به وضوح مفهومی و برنامه ریزی مناطق شهری چندمرکزی کمک کند. روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای تحلیلی و تطبیقی است. در این راستا، بررسی ها، دو دیدگاه غالب تحلیلی و هنجاری را حول این مفهوم، از یکدیگر بازمی شناسد. بر این اساس، این دو دیدگاه نه در تقابل با هم، بلکه مکمل یکدیگرند. در حالی که دیدگاه نخست – که اغلب متعلق به اقتصاددانان و جغرافیدانان می شود-، بیشتر این مناطق را به عنوان یک فضا در نظر می گیرند و بر روی تعاملات بین شهری تمرکز می کنند. دیدگاه هنجاری- که متعلق به برنامه ریزان است- با تکیه بر مزایای رقابتی بالقوه ساختارهای چندمرکزی در مقابل مناطق تک مرکزی، بر همکاری بین شهرها و محرک های راهبردی تاکید می کنند. بنابراین، برنامه ریزان، سعی می کنند، علاوه بر صرفه های تجمع که به ویژگی های فضایی منطقه وابسته است، با مشارکت و همکاری میان بازیگران- نهادها و شرکت های خصوصی و عمومی مراکز شهرهای منطقه– صرفه های شبکه و هم افزایی را نیز در منطقه حاصل کنند. در نتیجه، برای مطالعه مناطق شهری چندمرکزی باید هر دو دیدگاه را برای رسیدن به تحلیلی درست در نظر گرفته شوند.
سنجش و تحلیل رد پای بوم شناختی (مطالعه موردی شهرستانهای استان مازندران)
حوزه های تخصصی:
شاخص رد پای بوم شناختی مبنایی برای ارتباط بین انسان و طبیعت است. وقتی که ردپای جمعیتی منطقه ای از مقدار توان طبیعی محیطش برای تامین منابع مورد نیازبیشتر گردد، جامعه به سمت ناپایداری پیش می رود. بنابراین ردپای بوم شناختی، یک ابزار ارزیابی مناسب، جهت حفظ محیط زیست و توسعه پایدار می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. در این تحقیق ردپای بوم شناختی استان مازندران در سال 1390 مورد سنجش قرار گرفت تا مشخص شود که آیا توان طبیعی محیط این استان می تواند نیازهای جمعیت و گردشگرانی که از خارج استان به این منطقه می آیند را تامین نماید؟ ردپای بوم شناختی شهرستانهای استان با توجه به جاذبه های گردشگریشان به چه میزان بوده و میزان پایداری شهرستانها و استان چگونه است؟ برای محاسبه ردپای بوم شناختی شهرستانهای استان مازندران از اطلاعات گردآوری شده توسط مرکز آمار ایران و وسازمان آمار استان مازندران استفاده گردید. شیوه محاسبات با روش های انجام شده توسط گوتلیب، گازمن ونحوه محاسبات ارائه شده در شبکه جهانی جاپای بوم شناختی می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد استان مازندران وشهرستانهای آن، بجز 2 شهرستان، بیش از توان زیستی منطقه از محیط طبیعیشان استفاده می نمایند.
بکارگیری مدل پتانسیل جمعیتی و ماتریس ارتباطات درتعیین مراکز خدمات (مطالعه موردی شهرستان بابلسر)
حوزه های تخصصی:
مراکز خدمات روستایی، نقش مهمی را در ارائه امکانات و خدمات مورد نیاز روستاهای تحت نفوذ خود دارا می باشند. مهم ترین عامل در ارتباط با تعیین مکان مناسب برای خدمات رسانی روستایی در سطح دهستان و یا مجموعه روستایی، تعیین و تنظیم ساخت سلسله مراتبی در سطح مجموعه روستاها می باشد تا جامعه روستایی بتواند از امکانات خدماتی موجود ، هر چه بهتر سود برد. هدف از نگارش این مقاله، تحلیل وضع موجود و تعیین مراکز بهینه خدمات رسانی روستایی در شهرستان بابلسر (استان مازندران)است. برای نیل به این هدف از تکنیک تحلیلی پتانسیل جمعیتی و ماتریس ارتباطات استفاده شده است. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر، روستاهای با جمعیت بالای 500 نفر شهرستان بابلسر براساس نتایج سرشماری سال1385 می باشد. بدین منظور تعداد 20 روستا انتخاب گردیده اند که با استفاده از این مدل چند روستای تاثیر گذار و مهم جهت ارائه خدمات روستایی به نقاط اطراف مشخص شدند. نتایج نشان می دهد سکونتگاه هایی که از جمعیت بیشتر و راه های ارتباطی منظم و گسترده تری برخوردار هستند، می توانند به عنوان مراکز توزیع خدمات به مناطق اطراف معرفی شوند. در نواحی دوردست شهرستان بابلسر روابط خدماتی روستاها قوی، منظم ، سلسله مراتبی و چند سطحی است.
سنجش و تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی شهری (مطالعه موردی: نسیم شهر)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش و تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی شهری بر پایه تقسیم بندی مایکل وولکاک(سرمایه اجتماعی مقیدکننده یا الزام آور، سرمایه اجتماعی ارتباط دهنده یا ارتباطی و سرمایه اجتماعی پیونددهنده یا اتصالی) مطالعه موردی: شهر نسیم شهر می باشد. این هدف از طریق تشخیص میزان اولویت کار بست شاخص ها، میزان تأثیر مستقیم شاخص های پژوهش در ارتقای سرمایه اجتماعی شهری بررسی شده است. برای این منظور، از پنج مؤلفه اعتماد، مشارکت، آگاهی و شناخت، انسجام و امنیت در قالب چهل و یک متغیر دسته بندی شده و از دیدگاه شهروندان نسیم شهری مورد ارزیابی قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش از لحاظ هدف گذاری، مطالعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی، توصیفی– تحلیلی است که در آن از روش پیمایشی به صورت ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه نمونه 325 نفر از شهروندان نسیم شهر هستند که با روش نمونه گیری بر حسب توزیع جغرافیایی جمعیت و با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات متناسب با اهداف پژوهش، از آزمون های آماری T، برازش رگرسیونی و تحلیل واریانس در قالب نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد از دیدگاه شهروندان نسیم شهر، تمام مؤلفه های سرمایه اجتماعی شهری(به غیر از مشارکت) با توجه به میزان میانگین پایین نسبت به میانگین مبنا در آزمون T دارای وضعیت ضعیف و نامناسب هستند. همچنین، با توجه به نتایج مدل برازش رگرسیونی در بین مؤلفه های منتخب پژوهش و با توجه به میزان معناداری به دست آمده، تمام مؤلفه های سرمایه اجتماعی رابطه مستقیم با سرمایه اجتماعی شهری دارند. مؤلفه های امنیت اجتماعی با ضریب بتای 391/0، انسجام اجتماعی با ضریب بتای 349/0 و مشارکت اجتماعی با ضریب بتای 311/0 بیش ترین تأثیر را سرمایه اجتماعی شهری دارند؛ همچنین از دیدگاه شهروندان بین نواحی شهر نسیم شهر تفاوت معناداری وجود ندارد.