مطالعات ساختار و کارکرد شهری
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال 7 پاییز 1399 شماره 24 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
رضایت فرد از ابعاد مختلف زندگی، «کیفیت زندگی» تعبیر شده که از دیرباز مدنظر طراحان و برنامه ریزان شهری بوده است و حتی دغدغه سایر رشته های مرتبط با آنها، ازجمله روان شناسی و جامعه شناسی نیز محسوب می شود. ارتقای کیفیت زندگی در فضاهای شهری به مطلوبیت مؤلفه های سازنده آن فضا بسیار وابسته است. برخلاف پژوهش های صورت گرفته در محله ها، شهرهای جدید و...، بررسی مفهوم کیفیت زندگی اجتماعی در میدان های شهری کمتر در پژوهش ها دیده می شود. میدان فرهنگ (نعل اسبی) شهر تاریخی یزد، با قرارگیری در بافت معاصر، همواره بستری برای رویدادها و مراسم ها گوناگون بوده است؛ لذا علل حضورپذیری آن و بررسی کیفیت زندگی اجتماعی در آن می تواند به بهبود عملکرد فضاهای شهری موجود نیز کمک شایانی نماید. با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی اجتماعی در میدان فرهنگ (نعل اسبی) شهر یزد، پژوهش حاضر با تمرکز بر دو بعد «عینی» و «ذهنی» کیفیت زندگی صورت گرفت. راهبرد این پژوهش کیفی و داده های آن به صورت پیمایشی گردآوری و از روش توصیفی- تحلیلی در فرایند دست یابی به نتایج استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود و حجم نمونه نیز به کمک فرمول کوکران محاسبه شد. سپس با تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون «تحلیل عاملی اکتشافی»، عوامل مؤثر بر کیفیت زندگیِ اجتماعی شهروندان در نمونه مورد مطالعه، شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب عواملی از قبیل: الف) امنیت و پاکیزگی، ب) سبزینگی، ج) رویدادها و تعاملات اجتماعی، د) سلامت جسمی و روانی و ه ) شادمانی و امید به زندگی دارای بیشترین تأثیر بر کیفیت زندگی اجتماعی از دید شهروندان و استفاده کنندگان از این میدان هستند. این عوامل می توانند به منظور ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی در سایر میدان های و فضاهای شهری معاصر نیز در اولویت رسیدگی قرار گیرند.
تحلیل شاخص ها و عوامل مؤثر بر دست یابی به شهر زیست پذیر در بافت های فرسوده و غیرفرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زیست پذیری به عنوان رویکردی منتج از نظریه توسعه پایدار درپی کاهش مشکلات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی شهرها و جوامع بر مبنای نیازها و ظرفیت های آنهاست. زیست پذیری از اصولی پیروی می کند که در واقع اجزای مورد نیاز برای حرکت به سمت پایداری است. از اینرو دست یابی به شهر زیست پذیر بسیار پر اهمیت است. هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی شاخص ها و عوامل مؤثر بر دست یابی به شهر زیست پذیر در بافت های فرسوده و غیرفرسوده شهری است که به صورت مطالعه موردی در منطقه 10 شهر تهران صورت گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را ساکنان منطقه 10 شهر تهران تشکیل می دهند. برای دست یابی به حجم منطقی از نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه تعیین شده و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در پژوهش حاضر پرسش نامه است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری نشان می دهد که منطقه 10 شهر تهران به لحاظ زیست پذیری شهری در شرایط غیر قابل قبولی است. همچنین نتایج حاصل از آزمون t مستقل نشان می دهد که در منطقه 10 تهران، بین بافت فرسوده و غیرفرسوده شهری به لحاظ شاخص ها و عوامل دست یابی به شهر زیست پذیر تفاوت معنی داری وجود دارد.
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهر ساری با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و در پی آن گسترش افقی شهرها منجر به تغییرات کاربری اراضی به ویژه در استان مازندران شده که افزایش قیمت زمین و تخریب اکوسیستم های شهری را در پی داشته است. تبدیل اراضی باغی و شالیزاری به مسکونی که در طی چند دهه گذشته رشد فزاینده ای را در مازندران نشان می دهد می تواند از عوامل مهم در تشدید سیلاب شهری باشد. بطوری که در اثر تخریب پوشش گیاهی پیامدهایی نظیر سیلابهای شهری را شاهدیم. علاوه برآن تغییر کاربری اراضی یکی از چالش های عمده در آینده بوده و به نظر می رسد بسیاری از زنجیره های حیاتی و امنیت منطقه ای را تحت تأثیر خود قرار دهد. در این پژوهش داده های یک بازه سی ساله از ماهواره های لندست سالهای 1978، 2001 و 2013 شهر ساری و اطراف آن مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از محیط GIS از مدل LCM پیش بینی تغییرات اراضی تا سال 2018 انجام گردید. در این راستا از سه سناریوی A-B-C و برای هر کدام شش متغییر و 10 نقشه پتانسیل انتقال پیش بینی تغییرات انجام شد. ضریب کاپا و دقت کلی نقشه ها برای سال 1366 به ترتیب 88%، 87/86%، برای 1380، 89% و 42/87% و برای سال 1390 این ضریب 90% و 89/88% محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که سطح اراضی کشاورزی روند کاهشی شدید و به همان نسبت اشغال اراضی مسکونی روند افزایشی را داراست.
واکاوی تغییرات فضایی- زمانی جزایر گرمایی شهری و کاربری اراضی با رویکرد زیست محیطی در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، افزایش دمای سطح زمین و استقرار جزایر گرمایی در کلان شهرها منجر به یکی از معضلات زیست محیطی شهری شده است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، واکاوی تغییرات مکانی- زمانی جزایر گرمایی، پوشش گیاهی، کاربری اراضی و شناسایی پهنه های بحرانی زیست محیطی جزایر حرارتی شهری در شیراز است. بدین منظور، ابتدا 8 تصویر دوره گرم سال در بازه زمانی 2015-1986 از ماهواره لندست شامل سنجنده های (TM) لندست 5، (+ (ETM لندست 7، (TIRS/OLI) لندست 8 استخراج و پس از پیش پردازش های لازم، دمای سطح رمین (LST)، شاخص تفاضل به هنجارشده پوشش گیاهی (NDVI)، الگوهای کاربری اراضی برای پایش تغییرات کاربری اراضی شهری شیراز محاسبه شد. در ادامه، مناطق حساس شهری با استفاده از شاخص قیاسی وضع بحرانی زیست محیطی (ECI) شناسایی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اراضی بایر پیرامون شهر به صورت پیوسته و متراکم دارای بالاترین دما هستند و محدوده های دمایی بسیار گرم را تشکیل می دهند. این مراکز حرارتی در مناطق مسکونی شهری با محدوده های بافت فرسوده و متراکم شهری انطباق دارد. در عین حال، واکاوی نقشه های دمای سطح زمین در شهر شیراز حکایت از هماهنگی بین پایین ترین طبقه دمایی با کاربری پوشش گیاهی دارد.نقشه های کاربری اراضی نیز نشان از کاهش مساحت اراضی بایر و پوشش گیاهی و افزایش کاربری شهری دارد. بدین ترتیب، حدود 01/10 کیلومتر مربع از اراضی بایر و 7/19 کیلومتر مربع از پوشش گیاهی به کاربری شهری تبدیل شده است. این موضوع نشان می دهد که مهم ترین عامل در گسترش جزایر گرمایی کاهش پوشش گیاهی (به میزان 36%) بوده است. بیشترین حساسیت محیطی (پهنه بحرانی با مساحت 7/29 کیلومتر مربع، 2/14 درصد از سطح منطقه مورد پژوهش) نیز غالباً در پیرامون شهر به سبب وجود اراضی بایر و در درون شهر نیز به صورت خرد در اطراف مراکز صنعتی، اطراف فرودگاه بین المللی، ترمینال مسافربری (کاراندیش)، اطراف ایستگاه های مترو، بزرگراه ها و خیابان های پرترافیک و مکان های دارای بافت فرسوده مشاهده می شود. از این رو، گسترش بام سبز و استفاده از پوشش گیاهی سازگار با اقلیم بومی به عنوان راه حلی برای تعدیل جزیره گرمایی شهری و مقابله با وضع بحرانی زیست محیطی پیشنهاد می شود.
نقش فضاهای شهری در خلق الگوهای رفتاری ناهنجار با تأکید بر عامل پیش گیری از وقوع جرم در محله چهارباغ منطقه ثامن مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری یکی از تأثیرگذارترین عوامل در هدایت الگوهای رفتار فردی و اجتماعی افراد هستند. تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معینی شکل می گیرد که بستر رفتار به شمار می آیند. از همین رو، با ارتقای کیفیت محیط می توان از بروز رفتارهای ناهنجار تا حدی جلوگیری کرد. ایجاد محیط دفاعی با نظر به ترکیب دو جنبه فیزیکی و روان شناسی به طور همزمان، جوهر و اساس مفهوم پیش گیری جرم ازطریق طراحی محیطی را تشکیل می دهد. برخی مکان ها به دلیل ساختار کالبدی خاص، نوع فعالیت و ویژگی های ساکنان آن مکان، فرصت بیشتری را برای وقوع جرم فراهم می کنند. هدف کلی از انجام این تحقیق دست یابی به الگویی از برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور جلوگیری از خلق الگوهای رفتاری ناهنجار به ویژه جرم در محله چهارباغ منطقه ثامن مشهد است. محله چهارباغ یکی از محله های قدیمی بافت اولیه و پیرامون حرم مطهر رضوی است که از ساختار کالبدی نامناسبی برخوردار است و میزان وقوع جرم در این محله بسیار بالاست. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است که با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی، داده ها و اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. همچنین نظرات و دیدگاه های شهروندان به کمک ابزار پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده جمع آوری و سپس با روش های آمار ناپارامتریک ازجمله آزمون تی و معادلات ساختاری به تحلیل استنباطی داده ها پرداخته شده است. با توجه به جمعیت سال 1395 این منطقه که معادل 13849 نفر است و با کمک فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 381 پرسش نامه در این محدوده مورد پرسش گری قرار گرفته است. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان می دهد عوامل مختلفی ازجمله درآمیختگی کالبدی و محیطی در فضاهای شهری و کیفیت نامناسب بافت بر وقوع جرم نقش مؤثری دارند، همچنین بین مؤلفه های کالبدی در برنامه ریزی شهری و مسئله وقوع جرم رابط معناداری وجود دارد، به طوری که کالبدهای نامناسب و بدون فرم و با شکل نامنظم بر وقوع جرم می افزایند.
چالش های انبوه سازی مسکن، ارزیابی نقاط ضعف مسکن مهر در مقیاس ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله مسکن به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای زندگی انسان ها از ابتدای سکونت بشر مطرح بوده است؛ لذا با رشد شهرنشینی و تجمع افراد در شهرها مسائل و مشکلات مسکن بیشتر خودنمایی کرده است. این موضوع به خصوص در شهرهای جهان سوم در قالب کمبود مسکن و نیز پایین بودن کیفیت مساکن موجود نمایان شد. در همین جهت هرکدام از دولت ها با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... خود طرح هایی را درجهت رفع و یا کاهش مشکل مسکن در نظر می گیرند. طرح مسکن مهر نیز به عنوان یکی از طرح های درنظر گرفته شده برای کاهش مشکلات مسکن مهر در ایران در دهه 1380 بوده است. تحقیق حاضر به دنبال بررسی مهم ترین چالش ها و نقاط ضعف مسکن مهر در ایران بوده است. این تحقیق ازنظر هدف جزء تحقیقات کاربری و ازنظر روش جزء تحقیقات توصیفی– تحلیلی است. جمع آوری داده ها به صورت اسنادی– پیمایشی بوده است. در بخش اسنادی با مطالعه ادبیات تحقیق، ابعاد و شاخص های مرتبط با تحقیق استخراج شده اند. در بخش پیمایشی نیز ابعاد و شاخص های استخراج شده از مطالعه ادبیات تحقیق به همراه شاخص های مدنظر کارشناسان و متخصصان، به صورت پرسش نامه در بین 45 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه مسکن، و به خصوص طرح مسکن مهر، توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SMART-PLS و SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که 6 شاخص (کالبدی، نهادی- مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، حقوقی و مکان یابی) به عنوان مهم ترین نقاط ضعف این پروژه انتخاب شده اند. در این بین بعد اجتماعی- فرهنگی با اهمیت 0.255، بعد کالبدی با 0.244 و بعد حقوقی با 0.243 به ترتیب مهم ترین نقاط ضعف و بعد از آن ها ابعاد نهادی- مدیریتی با 0.233، بعد مکان یابی با ضریب 0.237 قرار دارند و در انتها نیز بعد اقتصادی با اهمیت 0.160 داشته اند.
امکان سنجی اجرای شهر دانش بنیان در کلان شهر تبریز با رویکرد توسعه مبتنی بر دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دانش و اطلاعات به عنوان کلید رشد اقتصادی جهان است. از آنجا که شهرهای جهان بر اساس مدل سرمایه داری صنعتی درحال رشد هستند و به زودی با محدودیت منابع شهری روبه رو خواهند شد، بنابراین شهرهای دانش بنیان به عنوان راهکاری مناسب برای رشد اقتصادی و مدیریت مناسب منابع زیربنایی و بهبود کیفیت زندگی در قرن 21 محسوب می شوند. شهرهای دانش بنیان در جهان دو گونه اند: 1) شهرهای دانش بنیان توسعه یافته که دارای زیرساخت های خوبی هستند، مانند: بارسلونا، بوستون، هلسینکی، اتاوا، سنگاپور؛ 2) شهرهای دانش بنیان نوظهور مانند: استانبول، منچستر، ملبورن، سان فرانسیسکو، سیدنی که ازطریق رویکرد KBUD درحال توسعه هستند. ایجاد شهرهای دانش بنیان به راحتی قابل تحقق نیست، بلکه نیازمند خصوصیات و ظرفیت هایی در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و فناوری ازقبیل داشتن سطح بالایی از فناوری، بهبود خدمات و آموزش شهروندان ازطریق ایجاد ارتباطات و به این ترتیب تقویت سرمایه انسانی است. این پژوهش رویکرد KBUD (توسعه مبتنی بر دانش) را به عنوان روشی برای اجرای شهر دانش بنیان مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. در ادامه، این مطالعه چارچوب جدیدی متناسب با کشور ایران برای رویکرد KBUD طراحی کرده است. این رویکرد جدید شامل 6 بعد است: اقتصاد دانش محور، جامعه دانش محور، دولت دانش محور، محیط دانش محور، سلامت دانش محور، امنیت دانش محور. سپس برای سنجش میزان تحقق شهر دانش بنیان در کلان شهر تبریز، بر اساس هر 6 بعد این رویکرد پرسش نامه ای بر اساس سوات شهر تنظیم و در بین 20 نفر از نخبگان شهر توزیع شد. سپس داده های حاصل از اجرای پرسش نامه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون T نشان داد که کلیه شاخص های توسعه مبتنی بر دانش در کلان شهر تبریز در وضعیت خوب و بالاتر از متوسط ارزیابی شده اند و نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن است که متغیر درمان دانش محور با میانگین رتبه ای 75/4 در وضعیت بهتر و مساعدتری نسبت به سایر متغیرهای شهر دانش بنیان قرار دارد. بنابراین کلان شهر تبریز پتانسیل ها و زمینه های لازم برای تبدیل شدن به یک شهر دانش بنیان را دارد.
واکاوی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی محلات ناکارآمد شهری با تأکید بر تأمین مسکن مطالعه موردی: منطقه 12 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که محلات قدیمی هویت فرهنگی و تاریخی شهرها محسوب می شوند و تخریب و نابودی آنها تیشه ای بر ریشه هویت ساکنان است، ضرورت رسیدگی به این بافت ها و بازآفرینی آنها احساس می شود. البته موضوع محلات فرسوده و ناکارآمد شهری و بازآفرینی این محلات موضوعی پیچیده و چندبعدی است؛ لذا بایستی هرگونه مسائل و موضوعات درارتباط با بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری به صورت نگاه چندبعدی و ترکیبی از عوامل مختلف مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. در این زمینه، یکی از اهدافی که در بازآفرینی محلات فرسوده به آن توجه ویژه شده است، تأمین مسکن مناسب برای ساکنان این محلات است. بدین منظور در این پژوهش سعی شد که به صورت سیستمی و نظام مند پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی با تأکید بر تأمین مسکن در محلات فرسوده منطقه 12 کلان شهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. منطقه 12 بخش اصلی مرکز تاریخی شهر تهران را شامل می شود. این محدوده که در گذشته ای نه چندان دور، از مراکز مهم و پویای این شهر محسوب می شد، اکنون نشانه های فرسودگی شهری را در خود آشکار ساخته است. بنابراین در این پژوهش، ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 49 عامل اولیه در شش حوزه مختلف اقتصادی و مالی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، کالبدی- زیست محیطی، سیاستی، قانونی و حقوقی، مدیریتی، ساختاری و اجرایی و تجربی و زیباشناختی استخراج و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل شده است. در مرحله بعدی، ازطریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرم افزار میک مک، حاکی از ناپایداری سیستم در بازآفرینی محدوده مورد مطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت، با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، پانزده عامل اصلی به عنوان پیشران های کلیدی در آینده بازآفرینی منطقه با تأکید بر تأمین مسکن مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشران های مورد بررسی نیز، متغیرهای بخش اقتصادی و مالی بیشترین تأثیر را بر تأمین مسکن در زمینه بازآفرینی محلات منطقه مورد مطالعه و عوامل تجربی و زیباشناختی درجه تأثیرگذاری را به خود اختصاص دادند.
شناسایی اثرات و تحلیل نقش گردشگری در رضایتمندی و حمایت ساکنان مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: گردشگاه سیاسرد بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان نیروی اصلی اقتصادی و فرهنگی در دنیا شناخته شده است و همچون ابزاری نیرومند در راستای ایجاد منفعت برای جوامع محلی در نظر گرفته می شود. از عوامل موثر در افزایش روند گردشگری توجه به جامعه میزبان در محیط های گردشگری و میزان رضایتمندی و خشنودی آنها از این فعالیت ها است. از این رو درک و فهم ساکنان از اثرات گردشگری برای دستیابی به حمایت های ایده آل از توسعه گردشگری ضرورت می یابد. هدف کلی این تحقیق، شناسایی ابعاد عملکرد گردشگری و مکانیسم اثرگذاری آن بر حمایت از توسعه گردشگری در گردشگاه سیاسرد شهر بروجن است. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته است که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به به تأیید رسیده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان شهر بروجن بوده و حجم نمونه 155 نفر است. برای تحلیل داده ها از قابلیت های آماری در نرم افزار SPSS و مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شده است. برآیند ارزیابی ها مطابق با تحلیل های صورت گرفته نشانگر آن است بیشترین اثرات گردشگری در حوزه اجتماعی مشاهده شده است که این وضعیت را می توان ناشی از یک فرآیند پیچیده تغییر و مبادله بین گردشگران، سکونتگاه های میزبان و مقاصد گردشگری دانست. دیگر اثر مهم ناشی از توسعه گردشگری، مربوط به عامل کالبدی است. چنانچه گردشگری در منطقه مورد مطالعه تغییرات نامطلوبی همچون تضاد در بافت قدیمی و جدید بواسطه از بین رفتن معماری سنتی، الگو برداری از خانه های تاریخی در ساخت مسکن و رواج ویلاهای گردشگری ایجاد کرده است. در واقع می توان گفت توسعه گردشگری با ایجاد رضایتمندی در گردشگران مطابق نظریه تبادل اجتماعی منجر به حمایت از توسعه گردشگری گردیده است.