مطالعات ساختار و کارکرد شهری
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال 11 بهار 1403 شماره 38 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تشکیل نهادهای متناسب با وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یکی از ابزارهای قوی و مؤثر برای تسریع فرایند نوسازی در بافت های فرسوده است. یکی از مظاهر جلب مشارکت شهروندان در نوسازی محلات ایجاد دفاتر تسهیلگری است. با این فرایند مشارکت مردم در زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می توان به توسعه ی محله ای پایدار دست یافت. محله ی جعفرآباد از جمله محلات حاشیه نشین و فقیرنشین با پیشینه ی اسکان غیررسمی و فرسوده در شهر کرمانشاه به شمار می رود. هدف این پژوهش، ارزیابی نقش دفاتر تسهیلگری در توسعه ی محله ای با رویکرد مشارکتی در محله ی جعفرآباد است. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای بوده و با توجه به روش کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی ساکنین محله که براساس سرشماری 1395، برابر 32608 نفر بوده است، همچنین حجم نمونه براساس فرمول کوکران 319 نفر به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد از بین ابعاد توسعه ی شهری، مؤلفه ی پایداری زیست محیطی و پایداری کالبدی به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت و تأثیر را در توسعه ی پایدار شهری محله ی جعفرآباد دارند. همچنین تسهیلگری با تمام ابعاد توسعه ی محلی ارتباط مستقیم و معناداری داشته است و بیشترین همبستگی و ارتباط بین تسهیلگری و عامل اجتماعی- فرهنگی وجود داشته است. بنابراین می توان گفت که هر چه فرایند تسهیلگری در بافت بهتر باشد، توسعه ی محلی نیز از سطح بالاتر و بهتری برخوردار خواهد بود.
واکاوی چگونگی کارکردپذیری ابنیه ی تاریخی تطبیق پذیر در تغییر کاربری به بناهای فرهنگی (نمونه ی موردی: میراث صنعتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده ی مجدد تطبیقی، به عمل هدف گذاری مجدد بر عملکردهای جدید ساختمان های فرسوده یا کم استفاده ی تاریخی اشاره دارد که در عین حفاظت از میراث فرهنگی و هویت جامعه، بستری در تطبیق با نیازهای روز جامعه، فراهم می سازد. از آنجاکه بسیاری از محدوده های صنعتی قدیمی با تغییر یا تعطیلی صنایع دچار افول و بی توجهی شده اند، فرایند کارکردپذیری تطبیقی می تواند با جذب بازدیدکنندگان به ترویج گردشگری و تحریک فعالیت های اقتصادی جان تازه ای به این مناطق بدهد.هدف این مطالعه، تبیین شاخص های کارکردپذیری منطبق با تغییر کاربری میراث صنعتی به کاربری فرهنگی با تأکید بر پایداری محیطی است. روش تحقیق از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف،کاربردی است. در گام نخست، با بررسی ادبیات و پیشینه ی موضوع، چارچوب نظری تحقیق تدوین و شاخص های اصلی تبیین شد. در مرحله پیمایش، جهت تأیید معناداری روابط و اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص ها، از تحلیل پرسشنامه ی محقق ساخته ی متخصصین با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار Smart pls استفاده گردید. در گام بعدی، میزان تأثیر هر یک از ابعاد پایداری محیطی در تغییر کاربری بناهای صنعتی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP سنجیده شد. نتایج نشان می دهد که در فرایند کارکردپذیری بناهای تاریخی صنعتی، بعد اقتصادی بیشترین توجه و بعد زیست محیطی کمترین توجه را به خود نسبت داده است. این موضوع می تواند به دلیل تأثیرات قابل مشاهده ی مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی در کوتاه مدت باشد که تمرکز بیشتر بر ساختمان ها به عنوان عنصری منفک از بستر و کاهش توجه بر حفظ و احیای منظر در مجموعه میراث صنعتی را در پی خواهد داشت. طبق نتایج حاصل، جهت حفظ تعادل مطلوب و دستیابی به توسعه ی پایدار محیطی در فرایند استفاده ی مجدد سازگار از میراث صنعتی، باید به طور متوازن به شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی توجه نمود. به طور کلی، استفاده ی مجدد تطبیقی از ساختمان های میراث صنعتی در قالب یک مجموعه ی فرهنگی، نه تنها میراث تاریخی را حفظ و احیا نموده، بلکه به حیات فرهنگی و رشد اقتصادی جوامع پیرامونی نیز کمک می نماید.
تحلیل تأثیر تغییر کاربری باغات و کشاورزی بر دما در مناطق شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغات واقع در محدوده شهرها را شاید بتوان مهم ترین عنصر زیست محیطی دانست که از برهمکنش مؤلفه های طبیعی و هویتی تشکیل شده و خود بازنمود مؤلفه های انسانی را بر عهده دارند. هدف این تحقیق تحلیل تغییر کاربری باغات و کشاورزی در مناطق شهر ارومیه بوده است. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده بدین جهت که می تواند تصمیم گیران شهری را از آثار تخریب با غ ها آگاه ساخته تا به عنوان ارزش های زیست محیطی و هویتی حفاظت گردند. روش انجام کار توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای، میدانی و طرح های توسعه شهری صورت گرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، ابتدا محدوده باغات شهر ارومیه برای دو دوره 1385 و 1398 استخراج گردیده و دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 5 و 8 استخراج شده و در نرم افزار 5.3Envi تحلیل گردیده است. سپس با استفاده از دو معیار میانگین مساحت کاربری باغات و دمای سطح زمین در دو دوره، نسبت به ارزیابی مناطق شهری مبتنی بر روش SECA اقدام شده است. نتایج بیانگر آن بوده که بیش ترین میزان تخریب باغات در منطقه 4 و بیش ترین میانگین دما در دو دوره به منطقه سه (به دلیل ارتفاع زیاد از سطح دریا) مربوط بوده است. از بررسی داده های دمایی، ارتفاع از سطح دریا و کاربری باغات و کشاورزی در سال 1385 می توان نتیجه گرفت بین میانگین دما و ارتفاع از سطح دریا رابطه مستقیمی وجود داشته، در سال 1398 می توان چنین بیان نمود که میان مساحت کاربری باغات و کشاورزی با میانگین دما رابطه معکوس وجود داشته و در مقطع زمانی 1385 و 1398 چنین نتیجه گرفته شده که لزوماً ارتباط مستقیمی بین تغییر کاربری و دما وجود ندارد و می تواند بسته به نوع و تعداد شاخص ها نتایج متفاوتی داشته باشد.
بررسی نقش بازآفرینی شهری در رونق محورهای گردشگری (مورد مطالعه: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد بازآفرینی شهری و شناخت متغیرهای تأثیرگذار در آن، می تواند به نوبه خود، باعث توسعه ی ی گردشگری شهری شود، هدف از این پژوهش شناسایی و بررسی تأثیر مؤلفه ها و ابعاد اصلی بازآفرینی (کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی،اقتصادی) بر هفت محور گردشگری شهر ایلام است؛ که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی پژوهش، توصیفی- تحلیلی متکی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. جامعه ی آماری اول 100 نفر متخصص و کارشناس از میان مدیران و فعالان بخش گردشگری و مدیریت شهری هستند، تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه به وسیله ی پرسشنامه ی هدفمند و از طریق روش گلوله ی برفی انتخاب شدند. جامعه ی آماری دوم کلیه ی شهروندان و گردشگران شهر ایلام هستند،که به وسیله ی فرمول کوکران تعداد 376 نفر به صورت تصادفی و به وسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته، به عنوان جامعه ی نمونه انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. از دو نرم افزار Spsss و SmartPLS برای سنجش و بررسی داده ها از طریق روش های آماری مختلف همچون معادلات ساختاری و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان دهنده، اهمیت و اولویت بیشتر دو بعد کالبدی و بعد اقتصادی؛ به ترتیب از نقطه نظر جامعه ی نمونه ی اول و جامعه ی نمونه ی دوم است، همچنین محور گردشگری عتبات عالیات جایگاه بهتری نسبت به 6 محور دیگر گردشگری در شهر ایلام دارد. از این رو با توجه به ناکارآمدی محورهای گردشگری شهر ایلام، می توان گفت بازآفرینی شهری، تلاشی در راستای رونق اقتصاد شهر ایلام و فراهم آوردن شرایطی برای حضور و مشارکت شهروندان ایلامی و گردشگران است و به عنوان ابزاری مؤثر، پایداری و تقویت کلان سطح گردشگری شهر ایلام را به همراه خواهد داشت.
واکاوی عوامل موثر بر افزایش تبدیل روستا به شهر و ایجاد خامشهرها در ایران (مطالعه موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سه دهه اخیر، یکی از اثرات فرآیند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزاینده تعداد شهرها، از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک و شکل گیری طبقه خامشهر در انتهای هرم شبکه شهری کشور است که این تبدیل بدون ایجاد بسترهای مناسب علاوه بر افزایش هزینه های بخش عمومی سبب افزایش سطح توقع ساکنان این سکونتگاه ها شود. لذا هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر گسترش خامشهرها در سطح استان سمنان است که بیش از 50 درصد شهرهای استان را تشکیل می دهند. برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای پیمایشی استفاده شد. بدین صورت که با استفاده از آمار و اسناد ابتدا عوامل موثر بر این فرایند شناسایی و سپس برای بررسی آسیب های موجود از تکنیک دلفی فازی استفاده شد. براساس یافته های پژوهش تعداد 7 خامشهر در سطح استان به نام های میامی، بیارجمند، امیریه، کلاته رودبار، کهن آباد، رویان و رضوان شناسایی شدند. که با دسته بندی عوامل ارتقاء در سه دسته طبیعی، سیاسی و برنامه-ریزانه، مشخص شد که مهمترین عامل برای گسترش خامشهرهای استان مولفه سیاسی است، که باعث ایجاد پنج خامشهر شده است و سپس عوامل جمعیتی و برنامه ریزانه هر کدام باعث ایجاد یک شهر شده اند. همچنین با استفاده از مدل تحلیل ساختاری درباره آسیب شناسی در تبدیل روستا به شهر ، مهم ترین آسیب دخالت نمایندگان محلی در ارتقاء نقاط روستایی به شهر شناسایی شد. بنابراین اینگونه نتیجه گیری شد که در اکثر دوره های سرشماری از سال 1335، شهرهای زیر 5000 نفر وجود داشته است اما این موضوع در سه دهه اخیر با توجه به دستکاری زیاد قانون افزایش پیدا کرده است.
بررسی مؤلفه های حکمروایی خوب شهری در تجربه های تسهیلگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب شهری انگاره ای است که با هدف هماهنگ سازی و هدایت نیروهای جامعه، سعی دارد از طریق شفافیت و پاسخگویی، شرایطی را برای پیشبرد اهداف جامعه در ابعاد مختلف از طریق جلب مشارکت مردمی فراهم آورد. در سال های اخیر، نهادها و سازمان های مدیریتی جهت پیشبرد اهداف پروژه های تعریف شده و ایجاد بستر مناسب جهت تعامل با شهروندان، افرادی آموزش دیده تحت عنوان «تسهیلگران» را در نظر گرفتند. این افراد با حضور در محدوده جغرافیایی هدف، با شهروندان وارد گفتگو می شوند و با تشریح مسأله و در برخی موارد با مسأله یابی به دنبال ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و رسیدن به اهداف مورد نظر سازمان مربوطه هستند تا بدین ترتیب تعامل بهتری بین عرضه و تقاضا و شناسایی نیازها براساس داده ها صورت گیرد. براساس مرور تجربه های تسهیلگری در شهرهای مختلف ایران، مشاهده می شود که تسهیلگران با چالش های متعددی روبه رو هستند. در این پژوهش، از طریق مصاحبه با تسهیلگران، به بررسی میزان تحقق مؤلفه های حکمروایی خوب شهری در این تجربه ها در ارتباط با نحوه تعامل شهروندان با مدیریت شهری پرداخته شده است. در ابتدا با شناسایی تسهیلگران موفق از نگاه سازمان نوسازی شهر تهران، اقدام به شناسایی این افراد و مصاحبه با آن ها شد. این تسهیلگران تجربه انجام کار در شهرهای مختلف را داشته اند و بعد از مصاحبه با آن ها، در مرحله بعد، براساس روش نمونه گیری گلوله برفی، تسهیلگران بیشتری معرفی و انجام مصاحبه ها تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافت. جهت طبقه بندی بهتر در این پژوهش، مکان جغرافیایی با توجه به آخرین پروژه ای که این تسهیلگران در آن فعالیت داشته اند، عنوان شده است که در پنج شهر تهران، اصفهان، کرمانشاه، همدان و اسلام آباد غرب قابل دسته بندی هستند. در این دسته بندی وسعت شهرها نیز در نظر گرفته شده که در شهرهای بزرگ، میانی و کوچک جای می گیرند. تعداد 16 مصاحبه با تسهیلگران انجام شد که در این مصاحبه ها با کدگذاری باز و محوری از طریق در نظر گرفتن مؤلفه های حکمروایی خوب شهری، به بررسی میزان اهمیت این شاخص ها و فراوانی هر کد پرداخته شده است. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار maxQDA 2020 انجام یافته و خروجی ها در قالب نمودار آمده است. در نهایت مشخص شد که مهم ترین چالش تسهیلگران، نحوه ارتباط با مدیریت شهری است که در بعضی موارد به واسطه تغییر افراد و یا تغییر سیاست ها، نتایج اقدامات میدانی آن ها از دید مدیریت شهری مغفول مانده و یا به دلیل عدم به رسمیت شناختن این گروه از سوی مدیریت شهری، دستیابی به اهداف طرح به کندی پیش می رود و با چالش های زیادی مواجه است.
تدوین الگوی ارتقای امنیت اجتماعی در بافت های فرسوده (نمونه ی موردی: محلات منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده شهری به دلیل عدم تطابق با استانداردها و معیارهای اصلی یکی از معضلات امروز کلان شهرها اس وو مسأله قابل توجهی که در بافت های فرسوده شهری بیش از سایر مسائل و معضلات اجتماعی چشمگیر تر است مسأله امنیت اجتماعی است. هدف از این تحقیق ارائه الگوی ارتقای امنیت اجتماعی با بررسی بایدها و نبایدهای امنیت شهری در بافت های فرسوده منطقه 12 تهران است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و برای تجزیه وتحلیل یافته ها از نرم افزار MICMAC و برای وزن دهی و رتبه بندی شاخص ها از روش مقایسات زوجی استفاده شده است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و 15 نفر از متخصصان شهری به صورت روش دلفی برای پرسش گری و امتیازدهی به شاخص ها انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای ابعاد کالبدی با مجموع میانگین وزنی 0.0234بیشترین و ابعاد حکمروایی با 0.0153کمترین تأثیرگذاری را بر امنیت اجتماعی منطقه مذکور داشته اند. همچنین در بین پیشران های کلیدی نهایی مشخص شده (جدول شماره 7)، شاخص های توجه کالبدی به ساختمان های کم دوام، فاصله زمانی صرف شده تا محل سکونت، وجود اراضی رهاشده و ساختمان های متروکه، رضایت ساکنین از بهداشت محیطی و رضایت مردم از ایمنی خیابان ها و پیاده رو ها به ترتیب با ارزش عددی 232، 232، 230، 219، 219 بیشترین اثرگذاری را به صورت مستقیم بر امنیت اجتماعی در بافت های فرسوده داشته اند.
بازآفرینی شهری در پرتوی نوآوری اجتماعی در شهرهای ایران، نمونه موردی شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی یک چشم انداز جامع و یکپارچه است که هدف آن حل مشکلات شهری است و به دنبال ایجاد تغییرات پایدار از نظر اقتصادی، فیزیکی، اجتماعی، محیطی است. اما در این روند بیشتر بر ابعاد کالبدی توجه شده و مسائل اجتماعی و فرهنگی کمتر مدنظر بوده است. به نظر می رسد رفع این نقیصه تنها با بهره مندی از نوآوری اجتماعی ممکن باشد. در این معنا، نوآوری اجتماعی به کاربرد شبکه ها، روابط اجتماعی، همکاری، انسجام اجتماعی، ارضای نیازهای انسانی، بهبود کیفیت زندگی، توانمندسازی، پایداری و مقیاس پذیری اشاره دارد. به این منظور، این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و بررسی امکان بهره مندی از نوآوری اجتماعی در بازآفرینی بافت های ناهمگون در شهر نیشابور به انجام رسید. داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 30 نفر از متخصصان گردآوری شد. این داده ها با استفاده از تکنیک های SWOT و ACCEPT تجزبه و تحلیل و ارزیابی گردید. یافته ها نشان داد که در بافت های ناهمگون نیشابور، 4 راهبرد در حوزه نوآوری اجتماعی امکان استفاده دارند. در این بین، «استفاده از ظرفیت نهادها و هیئات مذهبی در جهت تشویق مردم به مشارکت در طرح های بازآفرینی، بالاترین اولویت را به خود اختصاص می دهد. این یافته نشانگر آن است که مدیران شهری، شرکت ها و سازمان ها، می توانند از رویکردهای کم هزینه تر، اما موثرتری در بازآفرینی بهره برداری نمایند که تاکنون توجه چندانی به آنها نشده است.
واکاوی تأثیر گسترش شهری بر تغییرات مکانی جزیره ی حرارتی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز سرعت شهرنشینی رو به افزایش است که با این توسعه، شهرها جایگزین بخش وسیعی از زمین های کشاورزی و جنگلی شدند. این عامل سبب شد دمای سطح شهر نسبت به محیط اطراف آن بالاتر باشد و معضلاتی همچون جزیره حرارتی را به وجود آورد که تأثیر زیادی بر کیفیت هوا و متعاقب آن سلامت عمومی جامعه می گذارد. در این پژوهش جزیره حرارتی منطقه مورد مطالعه و روند تغییرات و اثرات آن مورد بررسی قرار گرفت. بدین ترتیب از تصاویر ماهواره لندست 5 برای سال های1990 تا 2020 و همین طور از نرم افزارهایی مانند ENVI, Arc GIS, Google Ear استفاده گردید و تغییر درجه حرارت و نقاط گرم و سرد در طی سی سال مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن با توجه به اهداف موردنظر طبقه بندی و دسته بندی گردید. نتایج تحقیق نشان داد دما در کاربری های متراکم، بایر، صنعتی بالا بوده و در قسمت هایی که دارای پوشش گیاهی هستند دارای دمای پایین تری هستند. در طول 30 سال در شهر ساری میزان دمای سطحی افزایش پیدا کرده و تعداد نقاط گرم هم در طی این دوره بررسی زیاد شده اس به طوری که وسعت نقاط گرم در سال 199 14.300 متر مربع بوده و در سال 2020 به 267.660 متر مربع رسیده است. براساس این موضوعات می توان گفت که در شهر ساری بر تعداد کاربری های انسان ساز افزوده شده و نقاط گرمایی بیشتری در این شهر به وجود آمدند که این نقاط در حال افزایش هستند.
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت بحران در مقیاس محلی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رویکرد کاهش خطرپذیری سکونتگاه ها، جریان سازی مدیریت ریسک در برنامه های محلی با توجه به محلی بودن مخاطرات و اثرات آنها، گام مهمی برای ارائه ی یک چارچوب استراتژیک برای اجرای پروژه های مدیریت بحران محسوب می شود. با توجه به ضرورت کاربست مدیریت بحران در برنامه های محلی، هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت بحران در مقیاس محلی به منظور مواجهه با اثرات انواع بحران ها در کلان شهر تبریز بوده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر کمی-کیفی با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی است که در راستای تحلیل اطلاعات از مدل حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Warp-PLS و رویکرد داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و نخبگان دانشگاهی کلان شهر تبریز بوده که با توجه به مشخص نبودن تعداد جامعه ی آماری، تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 100 نفر تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق مدیریت بحران در مقیاس محلی تبریز مربوط به متغیرهای تأکید بر برنامه ریزی محلی و پایین به بالا در نظام مدیریت بحران، اختصاص بودجه ی سالانه به دولت های محلی (شهرداری های مناطق) به منظور اقدامات مدیریت بحران، بهره مندی از افراد باصلاحیت دانشی در نظام مدیریت بحران هر منطقه و وجود سامانه ی اطلاعاتی پویا در شهرداری های مناطق ده گانه به منظور دست یابی به اطلاعات مکانی توزیع و شدت خطرات بوده که به ترتیب امتیاز هرکدام 74/0، 69/0، 66/0 و 65/0 محاسبه شده است. همچنین به منظور جریان سازی مدیریت بحران در سطوح محلی نیاز به رویکرد یکپارچه با درنظرگیری عوامل علی همچون ساختار سازمانی و سیاست ها و قوانین، میانجی (محیط خرد) همچون تهیه ی نقشه های خطر و سناریوهای ریسک منطقه ای و زمینه ای (محیط کلان) مانند برنامه های آگاهی و آموزش عمومی احساس می گردد.