مطالعات ساختار و کارکرد شهری
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال 6 تابستان 1398 شماره 19 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ارزیابی اکولوژیکی با توجه به بررسی الگوها و ساختارهای تشکیل دهنده بستر مطالعاتی در مقیاس موزاییک منظر، روشی مناسب برای ارزیابی منظر شهری طبیعی است که ارتقا تجربه ادراک محیط و اهداف طراحی زیبایی شناسانه منظر طبیعی را محقق خواهد کرد. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اکولوژیکی و تلفیق آن با تکنیک تحلیل سنجش از دور در سیستم اطلاعات جغرافیایی در تحلیل ساختار منظر شهری طبیعی کناره رودخانه خشک شیراز شکل گرفته است. در این راستا نخست به تحلیل و بررسی الگوها و جریان های منظر مطالعاتی از طریق آنالیز عکس های هوایی پرداخته شده است. در این مرحله از مدل های تحلیل پوشش گیاهی، تحلیل آب های سطحی و تحلیل ارتفاعی در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. سپس با بررسی روند تغییرات ایجاد شده در 15 سال اخیر، آشفتگی های منظر مطالعاتی شناسایی گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش بر بهبود کیفیت ترکیبب بندی الگوها در کناره رودخانه از طریق کاشت و تکثیر نمونه های بومی وسازگار با محیط طبیعی این منطقه، ایجاد سپرهای محافظتی در اطراف حرایم پوشش گیاهی، تثبیت عوارض طبیعی، ایجاد ارتباط پیوسته میان لکه های موجود، احیای جریانات تخریب شده، حفظ تنوع و پیچیدگی منابع، بهبود آگاهی عمومی نسبت به ارزش های اکولوژیکی، ارتقا کیفیت بصری و افزایش رازآلودگی محیط تاکید دارند.
نظارت و پیش بینی تغییرات گسترش کالبدی و تراکم ساخته شده شهر ساری با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست و مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست، تغییرات کالبدی و تراکم ساخته شده شهر ساری به طور همزمان در چهار دوره 10 ساله از 1988 تا 2018 ارزیابی شد. از الگوریتم های طبقه بندی حداکثر احتمال و آنالیز طیف مخلوط نرمال شده به ترتیب به منظور استخراج اطلاعات کالبدی و تراکم ساخته شده از تصاویر ماهواره ای لندست استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که مساحت کالبدی شهر ساری از 1726 هکتار در سال 1988 به 3071 هکتار در سال 2018 رسیده است که بیشترین گسترش کالبدی در جهات شرق، جنوب و جنوب غرب این شهر اتفاق افتاده است. همچنین تراکم ساخته شده نیز از 49 درصد در سال 1988 به 56 درصد در سال 2018 رسیده است که بیشترین افزایش تراکم ساخته شده در جهات شمال شرق (12%)، جنوب (12%) و غرب (10%) مشاهده می شود. علاوه بر این، گسترش کالبدی و تراکم ساخته شده در سال 2028 شبیه سازی شد. نتایج مدل، افزایش 1716 هکتاری مساحت کالبدی شهری ساری با بیشترین مقدار در جهات جنوب غرب و شرق و افزایش میانگین تراکم ساخته شده از 56 درصد به 63 درصد با بیشترین مقدار در جهات شمال، شرق و جنوب غرب در راستای راه های اصلی شهر را پیش بینی کرد.
پراکنده رویی شهر بابل و تغییرات ساختاری-کارکردی روستاهای پیرامون-مطالعه موردی: روستای «سیاه کلا محله»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بطور کلی، شهرهای بزرگ و متوسط ایران در شش دهه اخیر با رشد شتابان و گسترش پراکنده به تأثیر از فرایند نوسازی مواجه بوده اند. این روند، اغلب به دگردیسی و استحاله ساختاری و کارکردی روستاهای واقع در پیرامون این شهرها منتهی شده است. هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش شهر بابل از سال 1335 تا 1395 و تأثیر آن بر تغییرات ساختاری و کارکردی روستاهای پیرامون آن، به ویژه روستای «سیاه کلامحله» است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. برای مطالعات میدانی از ابزار پرسشنامه و از سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت تهیه نقشه ها، تحلیل میزان، جهت (افقی و عمودی)، الگو (منفصل، خطی و خوشه ای) و شکل گسترش (پراکنده و فشرده) شهر بابل استفاده شده است. برای محاسبه و تعیین میزان پراکنده رویی شهر بابل از مدل کمی هلدرن و تحلیل آن ها در دوره های مختلف استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که پراکنده رویی شهر بابل بر روی اراضی کشاورزی و با ادغام و الحاق روستاهای پیرامون آن اتفاق افتاده و تغییرات ساختاری و کارکردی گسترده ای را در روستای سیاه کلامحله درپی داشته است. به گونه ای که، حدود 74 درصد رشد افقی این شهر در دوره زمانی 1335 تا 1395 به واسطه رشد جمعیت و 26 درصد آن به تأثیر از پراکنده رویی اتفاق افتاده است. در اثر این روند، تعداد 16 آبادی و روستاهای پیرامون این شهر به محدوده قانونی آن طی سال های ادغام و الحاق شده اند. پراکنده رویی این شهر به صورت متصل (شمال، جنوب و در امتداد محورها) و منفصل به صورت تغییر کالبدی سکونتگاه های پیرامونی این شهر به وقوع پیوسته است.
طراحی اقلیمی و جهت گیری بهینه مساکن مطالعه موردی: شهر قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مصرف زیاد سوخت های فسیلی و پیامدهای ناشی از آن شهرها را با مشکلات عدیده ای مواجه کرده است. یکی از راهکارهایی که در این زمینه ارائه شده است، طراحی اقلیمی ساختمان ها است. اگر ساختمان ها مطابق با عوامل اقلیمی احداث شوند نیاز به مصرف سوخت های فسیلی به حداقل خواهد رسید. بنابراین ساختمان ها باید به گونه ای باشند که در دوره سرد بیشترین و در دوره گرم حداقل انرژی را دریافت دارند. تحقیق پیش رو، به منظور تعیین مناسب ترین جهت برای احداث ساختمان از اطلاعات اقلیمی ایستگاه سینوپتیک شهرستان قائم شهر در دوره آماری (1363-1384) بهره می گیرد. از طریق روش محاسباتی قانون کسینوس میزان انرژی تابشی بر سطوح قائم در جهات مختلف ساختمان برای 5 نمونه موردی محاسبه گردید. شهرک نساجی (48/3 درجه انحراف به صورت شمال شرق-جنوب غرب) به دلیل دریافت حداقل انرژی در فصل گرم و حداکثر انرژی در فصل سرد به عنوان مناسب ترین جهت قراگیری مشخص شد. سایر موارد به ترتیب، بافت قدیم کوچکسرا، شهرک نیکان، شهرک فرهنگ شهر و بخش دوم شهرک نساجی (17/39 درجه انحراف به صورت شمال غرب-جنوب شرق) تشخص داده شدند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، بهترین جهت به منظور احداث بنا در شهر قائم شهر با توجه به میزان تابش دریافتی، 5 درجه انحراف از سمت جنوب به سمت شرق یا غرب است.
بازشناسی اصول حاکم بر مکانیابی و توسعه آرامستانها از گذشته تا عصر حاضر (موردپژوهی: آرامستان تخت فولاد و باغ رضوان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گورستان محلی است که آخرت و حیات پس از مرگ را به عنوان یکی از اصول دین اسلام به انسان یادآوری می نماید و از مهمترین تجلی-گاه های فرهنگ و باورهای مردمی محسوب می شود.این گونه فضاها که محلی برای نمایش تعلق خاطر به متوفیان و زندگی پس از مرگ هستند، می تواند به عنوان یکی از نشانه ها و نمادهای هویت فرهنگی و تمایز فرهنگها از یکدیگر محسوب شودآرامستان های ایران در دوره اسلامی هویت و مفاهیمی متفاوت با آنچه امروزه در حال رخ دادن است، داشته اند و به عنوان مکانی برای زیارت و تفریح مطرح بوده اند؛ امری که در طراحی گورستان های امروزی مورد بی توجهی واقع و با طرح های تیپ جایگزین شده اند. مطالعه حاضر با رویکرد پژوهشی کیفی و روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی و پژوهش میدانی با مطالعات کتابخانه ای به بازشناسی بایدها و نبایدهای مکانیابی و احداث گورستان ها می پردازد. از نتایج این پژوهش چنین بر می آید که گورستان، به عنوان یک فضای شهری بومی، محلی برای تعاملات اجتماعی، تجلی تعلق خاطر بازماندگان ، تشخص فرهنگی و خوانایی فضاهای شهری در گذشته کاربرد داشته است. به عنوان مثال گورستان تخت فولاد اصفهان به عنوان یکی از با ارزشترین گورستانهای جهان تشیع مورد بررسی قرار گرفته است.این پژوهش با مقایسه تطبیقی میان آرامستان رضوان که در خارج از شهر احداث شده و تخت فولاد که به تدریج در حال تخریب است، جهت باز زنده سازی مفهومی گورستانهای پیشین انجام گرفته است.
کاربرد ابزار متاسوات در ارزیابی تطبیقی راهبردهای شهرهای بیوفیلیک با تاکید بر تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، بروز بحران های زیست محیطی ناشی از گسترش کالبدی شهرها به سمت نواحی باز و طبیعی پیرامون، ضرورت توجه به محیط زیست شهر را افزایش داده است. از جمله مهمترین چالش ها، تغییر اقلیم می باشد. بهره مندی از دیدگاه های شهری جدید مبتنی بر محیط زیست می تواند ضمن پاسخگویی به نیازهای کالبدی، منجر به حفظ طبیعت، تنوع زیستی و افزایش کیفیت محیط زیست در شهر و نهایتا پاسخگویی به معضلات ناشی از تغییرات اقلیم گردد. یکی از اندیشه های نوین در این زمینه، شهرسازی بیوفیلیک می باشد. از این رو، هدف تحقیق حاضر ارائه مدلی تحلیلی برای ارزیابی ویژگی های شهر بیوفیلیک در پنج شهر سنگاپور، پورتلند، بریسبین، پرت و برلین در پاسخ به تغییرات اقلیم می باشد. روش این تحقیق از نوع توصیفی (مبتنی بر مطالعات اسنادی) و تحلیلی (با بهره مندی از تکنیک متاسوات) است. رویکرد این تحقیق نیز، کمی و کیفی می باشد. نتایج نشان می دهد که شهر سنگاپور در اقدامات راهبردی بیوفیلیک نسبت به سایر شهرها در شرایط بهتری قرار دارد. همچنین هر سه هدف شهر بیوفیلک، دارای اهمیت بالا هستند و در پاسخگویی به اثرات تغییر اقلیم، تبیین راهبردها در دو قابلیت پارک های جنگلی و کشاورزی شهری، در اولویت قرار دارند (عوامل داخلی). اولویت دادن به توسعه زیست محیطی در برابر توسعه کالبدی، نیز مهمترین عامل محیطی (بیرونی) در دستیابی به اهداف شهر بیوفیلیک می باشد.
بررسی سرمایه اجتماعی در فرآیند بازآفرینی شهری در بافتهای مسئله دار شهری- نمونه: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مقوله سرمایه اجتماعی در فرآیند بازآفرینی شهری در شهر رشت مهمترین هدف این پژوهش بوده است و برای این منظور از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی در محدوده های سه گانه شهر رشت شامل بافت های ناکارآمد میانی، بافت تاریخی و سکونتگاههای غیر رسمی اطلاعات مورد نیاز مورد نیاز بررسی شده و موارد مورد نیاز به دست آمده است. جامعه آماری پژوهش شامل 90084 نفر از ساکنین محدوده مورد مطالعه است. برای استخراج جامعه نمونه از روش کوکران (با سطح اعتماد 95 درصد و میزان p و q برابر با 5/0) استفاده شده که باتوجه به اهداف پژوهش پرسشنامه ای در قالب طیف لیکرت طراحی شده و مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه نمونه مورد بررسی 382 نفر است. برای تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی از نظر شاخصهای افزایش تعاملات بین شهروندان، مشارکت و آگاهی مطلوب بوده اما از نظر ایجاد حس اعتماد در بین شهروندان نامطلوب بوده است. از دیگر نتایج مهم قابل اشاره در این پژوهش تفاوت معنادار سرمایه اجتماعی در بافتهای سه گانه و محله های مورد مطالعه است.