مطالعات ساختار و کارکرد شهری
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال 6 بهار 1398 شماره 18 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی فیزیکی-کالبدی شهرها در راستای توسعه پایدار شهرها تهیه می شود، اما این برنامه ریزی ها همواره با مشکلاتی روبرو هستند، یکی از این مشکلات وقوع تخلفات ساختمانی زمان در زمان اجرای طرح های فیزیکی می باشد که سیمای شهر را تغییر می دهد. این پژوهش دو هدف دارد، ابتدا تخلفات ساختمانی و نحوه برخورد با این تخلفات مورد بررسی و تحلیل خواهد گرفت، در مرحله بعد عوامل کلیدی و تأثیر گذار در بروز تخلفات ساختمانی مورد اکتشاف و تحلیل خواهد گرفت، روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و تحلیل اکتشافی بر مبنای اکتشاف عامل کلیدی در بروز تخلفات ساختمانی می باشد. مهمترین عوامل تأثیر گذار در بروز تخلفات ساختمانی ابتدا با استفاده روش دلفی(سه مرحله) با نظر خواهی از کارشناسان مورد کاوش قرار گرفت که 46 عامل به عنوان عامل های تاثیر گذار انتخاب شدند ، در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار میک مک 15 عامل به عنوان مهم ترین عامل های تأثیر گذار انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد، اولاً تخلفات ساختمانی از سال1391 تا 1395، پنج برابر شده است، دوما بیشترین تخلفات ساختمانی در کاربری های مسکونی با مقدار 74/0 بوده است و بیشترین برخورد شهرداری با تخلفات ساختمانی استفاده از ابزار جریمه با مقدار 72/0 بوده است. در نهایت مهمترین عوامل کلیدی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت که نتایج نشان می دهد، در بروز تخلفات ساختمانی چهار عامل یعنی شهرداری، قوانین، درآمد زایی - سودجویی و آگاهی مردم بیشترین تأثیرگذاری را در بروز تخلفات دارند.
تحلیل فضایی نقش شبکه معابر در تاب آوری کالبدی شهر مورد مطالعه: منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه معابر به مثابه شریان های حیاتی، بخش اصلی ساختار کالبدی سیستم شهری هستند که در مواقع بحران نقش بسیار موثری در امداد رسانی و ارتقای تاب آوری دارند. بن بست بودن بخش شمالی منطقه، بلند مرتبه سازیهای خارج از ظرفیت، وجود سه گسل بزرگ در شمال(گسل شمال تهران)، گسل مرکزی(راندگی نیاوران) و گسل جنوبی(گسل محمودیه) و ... از منظر تاب آوری، جایگاه خاصی به منطقه یک شهرداری تهران داده است از این جهت نقش معابر منطقه در زمان بحران بسیار حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر سنجش و ارتقای تاب آوری شبکه معابر منطقه یک در برابر زلزله است. بنابراین به لحاظ هدف از جمله تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش انجام مبتنی بر رویکرد ارزیابی؛ شیوه گردآوری داده ها به شیوه اسنادی و به لحاظ نوعیت داده ها جزء تحقیقات آمیخته( کمی و کیفی) است. بر اساس شاخص های 21 گانه انسانی و وزن تلفیق شده آن ها در تعیین وضعیت معابر منطقه یک برای زمان بحران، بخش عمده ای از معابر مرکز منطقه دارای وضعیت نامطلوب و بسیار نامطلوب به لحاظ ریسک وقوع بحران هستند. در زمان وقوع بحران معابر مرکزی منطقه می توانند روند امداد رسانی را به کلی فلج نمایند. با توجه به نتایج تحقیق راهبردهایی مانند ایجاد کمربند شمالی منطقه یک و اتصال بزرگراه شهید بابایی به تقاطع بزرگراه چمران-یادگار امام و ... پیشنهاد گردیده است.
توسعه فضاهای زیرسطحی شهری، راهبردی نوین در توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای زیرزمینی یا زیرسطحی فضاهایی هستند که تمام یا درصدی از کالبد آنها در زیرزمین ساخته شده باشد این گونه فضاها در طول تاریخ با فرمها و اهداف گوناگون از جمله امنیتی، ناسازگاری آب و هوا، حفظ و نگهداری محصولات، عمر بیشتر ساختمانهای زیرزمینی، کمبود فضا، کاهش آلودگی و ... مورد استفاده قرار گرفته اند. بررسی سوابق استفاده از فضاهای زیرزمینی در دوران گذشته و معاصر نشان می دهد که این فضاها در گذشته دارای کاربری های متنوع: مسکونی، مذهبی، انباری بوده اند. روستاهای زیرزمینی به جای مانده در چین و تونس نشان می دهد که فضاهای زیرسطحی با کارکرد سکونتی و به دلایل اقلیمی و امنیتی شکل گرفته اند، اما امروزه فضاهای زیرزمینی با رویکردی متفاوت در زمینه های حمل و نقل، شبکه دسترسی پیاده زیرزمینی، ذخیره سازی، تاسیسات زیرساختی شهری، معدن سازی و ... استفاده می شود. از نمونه های معاصر فضاهای زیرسحطی می توان به فضاهای ایجاد شده در کشورهای کانادا، فرانسه، ژاپن، چین اشاره داشت که با کارکردهای مختلط حمل و نقل، تجاری، مسکونی و خدماتی با در نظر داشتن اهداف متنوعی از قبیل رفع کمبود های فضاهای روی سطح،کاهش آلودگی های زیست محیطی، مقابله با شرایط اقلیمی نامناسب، افزایش ایمنی و امنیت احداث شده اند. هدف این نوشتار معرفی فضاهای زیرزمینی، ابعاد، جنبه ها و فواید استفاده از آنهاست که با روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و تاریخی و بررسی نمونه های موردی انجام شده است. فرض پژوهش حاضر این است که رویکرد توسعه زیرسطحی می تواند راه کار مناسبی برای حل نیازها و مسائل شهری معاصر بدون تخریب میراث فرهنگی و آسیب زدن به محیط باشد.
تحلیلی بر جایگاه شهر مشهد در زمینه توسعه اقتصادی – اجتماعی براساس برندرقابت پذیرملی در افق1404(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، یکی از مهم ترین پارامترهای اثرگذار بر توسعه اقتصادی، اجتماعی شهرها، بحث رقابت و رقابت پذیری درزمینه معرفی و تصویرسازی مشتری پسند برندینگ در عرصه های جهانی، ملی و منطقه ای است. در طی این فرآیند، یکی از چالش های مدیریت شهری برای افزایش کارایی، با ایجاد برند شهری به عنوان راه حلی در فرایند توسعه شهرها گره خورده است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی از جایگاه ملی مشهد در زمینه توسعه اقتصادی- اجتماعی بر پایه برند رقابت پذیر شهری تا سال 1404 با استفاده از تکنیک Meta- SWOT است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و هدف کاربردی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، (سند توسعه شهر مشهد) و پیمایشی جمع آوری شده است. جامعه آماری تعداد 40 نفر از متخصصان و پژوهشگران مرتبط با موضوع تحقیق بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که؛ موقعیت شهر مشهد در نقشه رقابتی ازلحاظ پارامتر توسعه اقتصادی (محور Y) با امتیاز 05/3 از 5 امتیاز ممکن در سال 1404 در بین رقبای خود بعد از تهران که با امتیاز 90/3 در بالاترین جایگاه قرارگرفته است قرار دارد. همچنین، در زمینه پارامتر توسعه اجتماعی (نمودار X) شهر مشهد در سال هدف با امتیاز 90/2 از 5 امتیاز ممکن به ترتیب دارای جایگاهی پایین تر از تهران با امتیاز 45/4، شیراز و اصفهان به طور مشترک با امتیاز 45/3 خواهد بود. مهم ترین متغیرهای کلان تأثیرگذار بر توسعه اقتصادی- اجتماعی مشهد با توجه به برند شهری رقابت پذیر آن عبارت اند از؛ حکمرانان و مدیریت شهری در مشهد، تنش های بین ایران و برخی کشورها اسلامی منطقه و وجود عتبات عالیات در کشورهای همسایه (عراق، سوریه) است.
بررسی نقش برندسازی شهری در تحقق مفهوم شهر خلاق (مورد مطالعه: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای نام آور برای تثبیت جایگاه خود همواره در تلاش اند تا خود را به یکی از انگاره های جدید ربط دهند. یکی از این انگاره ها شهر خلاق است. شهرها با ملحق شدن به شبکه شهرهای خلاق در پی افزایش توان اقتصادی خود می باشند و برای نیل به این رشد اقتصادی به تدوین سیاست ها و استراتژی هایی دست زده اند که یکی از آن ها برندسازی شهری است، زیرا اصلی ترین رسالت برندینگ شهری کمک به رشد اقتصادی شهر است. پژوهش حاضر بر آن است تا نقش و تاثیر برندسازی شهری را بر تحقق مفهوم شهر خلاق موردآزمون قرار دهد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی_تحلیلی می باشد. نتایج رابطه و همبستگی معنی داری را بین مولفه های برندسازی و شاخص های شهر خلاق نشان می دهد و آنها را مکمل و تقویت کننده ی یکدیگر می داند. همچنین نتایج رتبه بندی مناطق شهری از منظر مولفه های مذکور نشان می دهند که مناطق 5 و 1 نسبت به دیگر مناطق در وضعیت بهتری به سر می برند و با توجه به اینکه عنوان شهر خلاق مطرح می باشد و نه مناطق شهری خلاق، لذا توصیه می گردد، مدیریت شهری در راستای توازن مناطق شهری و توزیع مناسب و عادلانه ی خدمات، زیرساخت ها و ... به اتخاذ سیاست ها و استراتژی های مناسب اقدام نماید.
واکاوی تاریخی اصول راهبردی ساختار شهرهای ابواب البر ایلخانی با رویکرد نمایانگرهای طراحی شهری کارمونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهرهای ابواب البر ایلخانی (شنب غازان، ربع رشیدی و سلطانیه) شامل دو قسمت کلی«هسته ی مرکزی» و «شهرستان» بوده که با یک ساختار هندسی منظم و طرحی از پیش اندیشیده شده شکل گرفتند. بخش مرکزی شهرهای ابواب البر، هسته ی مذهبی بود که چهارچوب این شهرها را دو محور عمود بر هم منتهی به دروازه ها تشکیل می داد. مقاله حاضر با هدف تبیین ارتباط اصول عوامل موثر بر شکل گیری و استخوانبندی شهرهای ابواب البر و دسته بندی عوامل ذکر شده با نمایانگرهای کارمونا انجام شده است. این تحقیق تاریخی با روش مبتنی بر دقت در مطالب و نکات موجود در متون تاریخی با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. نخستین مطالعه ی کالبدی ، مؤید تفاوت هایی شکلی و ظاهری در مواردی از قبیل اندازه، موقعیت و زمینه بود؛ اما با نگاهی ژرف در نمایانگرهای شکل دهنده ی این شهرها، بر ما روشن می شود که به لحاظ رویکرد فلسفی و انگیزه ی احداث، هر سه مورد با هدفی واحد و بر مبنای تعالیم اسلامی و نظام وقف، اصول و مؤلفه های ارزشی قابل توجهی، ورای ویژگی های متفاوت کالبدی آنها داشته اند؛ اصولی که به مثابه ی باطن و روح شهرها، در کنار ویژگی های کالبدی آن ها، به جنبه های مختلف مادی و معنوی حیات شهری جهت می دهند که مطابق نظریه کارمونا در نمایانگرهای ریخت شناسی، ادراکی،اجتماعی،بصری،عملکردی،زمانی و زیست محیطی دسته بندی شده اند.
مطالعه تطبیقی سطح پایداری توسعه در مناطق1و2شهرمشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگرگونی در شرایط شهرها و افزایش سریع شهرنشینی و توسعه شهری تغییرات اجتناب ناپذیری را در شهرها ایجاد کرده است. لذا، تحلیل پایداری و وضعیت شاخص های پایداری در سطح نواحی شهری به عنوان رهیافتی جهت دست یابی به توسعه پایدار شهری همواره یکی از اهداف مدیران شهری بوده است. از این رو، هدف این پژوهش تحلیل و سنجش شاخص های پایداری در ناحیه1منطقه1 و ناحیه1منطقه2 به عنوان نمونه مطالعاتی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی انجام شده است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای_اسنادی همراه با گردآوری میدانی(تعداد 383 پرسشنامه مردمی) است. در این پژوهش با بهره گیری از نظرات 15 کارشناس و با استفاده از تکنیک مکبث، 30 شاخص پایداری وزن دهی گردیده و وضعیت پایداری نواحی مورد مطالعه در پنج بعد کالبدی، زیست محیطی، نهادی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی ارزیابی شده است. بر اساس مقایسات زوجی انجام شده، از میان پنج بعد مذکور، بعد اقتصادی مهم ترین بعد پایداری می باشد. نتایج تحقیق نشان دهنده پایداری کالبدی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی ناحیه1منطقه1و پایداری کالبدی ناحیه1منطقه2 می باشد. در مجموع ناحیه1منطقه1 نسبتا پایدار و ناحیه1منطقه2 ناپایدار ارزیابی شده است. لذا، می توان نتیجه گرفت که تنها توجه به شرایط کالبدی و عملکردی برای جذب ساکنان کافی نیست و عواملی چون وضعیت اقتصادی خانوارهای ساکن نیز در پایدار بودن یک محله تاثیرگذار است. با در نظر داشتن این مهم که بعد اقتصادی مهم تر از سایر ابعاد می باشد، لذا پیشنهاد می شود رسد هرنوع سازوکار برنامه ریزی در جهت پایدار ساختن نواحی مورد مطالعه در گام اول باید مبتنی بر بهبود وضع شاخص های اقتصادی صورت پذیرد.