مطالعات ساختار و کارکرد شهری
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره 10 زمستان 1402 شماره 37 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
وجود امکانات و زیرساخت های مختلف در شهرها موجب شده است تا بسیاری از روستاییان محل زندگی خود را ترک و به شهرها مهاجرت کنند. این درحالی است که گرانی قیمت زمین و مسکن مهاجران تازه وارد را مجبور می کند تا به دور از چشم مسؤولان و بدون اخذ مجوز از دستگاه های متولی، به ساخت سرپناه در حاشیه شهرها اقدام کنند که به تبع آن مشکلات زیادی را برای مسؤولان درزمینه خدمات رسانی و همچنین برای حاشیه نشینان به وجود می آورد. این پژوهش با روش فراتحلیل )روشی سیستماتیک برای نیل به این اهداف با تحلیل آماری یافته های کمی حاصل از مطالعات مربوط به یک مسأله پژوهشی است (و با هدف شناسایی و دسته بندی مقالات پژوهشی نوشته شده در حوزه حاشیه نشینی در مجلات علمی- پژوهشی در داخل ایران نگارش شده است؛ به طوری که پس از جست وجو و شناسایی مقالاتی که طی سال های اخیر مستقیماً به موضوع یادشده پرداخته اند، بافهم رویکردها و ماهیت آن ها، به بررسی ساختار مقالات شامل روش شناسی، شاخص ها، نمونه گیری، روش های جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداختیم تا جنبه های مثبت و منفی را واکاوی کنیم. در چهارچوب این روش، در ابتدا واژه اسکان غیررسمی و سایر واژگان نزدیک به آن از نظر معنایی مانند آلونک نشینی، حاشیه نشنی و سکونتگاه های غیرقانونی در کتابخانه ها، مراکز و بانک های علمی فارسی مورد جست وجو قرار گرفتند و مرتبط ترین مطالعات با اهداف تحقیق انتخاب شدند. معیارهای ورود مطالعات شامل انجام پژوهش در کشور ایران، انتشار مطالعه به زبان فارسی و تمام متن بودن آن ها بود. نتیجه پژوهش ها حاکی از آن است که همه مقالات نوعی نظریه آزمایی بوده و منجر به نظریه سازی نشده است. هرچند که برخی از پژوهش ها، الگوها و پیشنهادهای بسیار خوب و تازه ای را ارائه داده اند، باتوجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آنها را در رده پژوهش های بنیادی و نظریه ساز قرار داد.
بررسی عوامل موثر بر میزان رضایتمندی کاربران از مسیرهای دوچرخه سواری درون شهری؛ مورد مطالعاتی: مسیرهای دوچرخه سواری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسأله: رشد شتابان کلان شهرها در جهان، باعث افزایش جمعیت و تمایل به استفاده هرچه بیشتر از خودروها شده است. کلان شهر تهران نیز از این امر مستثنا نیست. استفاده و ترویج دوچرخه سواری به عنوان یکی از پاک ترین شیوه های حمل ونقلی همواره مورد توجه بوده است که موانع و عوامل زیادی بر این موضوع اثرگذار بوده است. هدف: هدف از پژوهش پیش رو بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایتمندی از مسیرهای دوچرخه در شهر تهران براساس نظرات و ترجیحات شهروندان است که از این مسیرها استفاده می کنند. روش: پژوهش به لحاظ نوع کاربردی و با روش ترکیبی (کمی-کیفی) انجام شده است. پس از استخراج شاخص ها از طریق مرور منابع، تعداد 138 پرسش نامه توسط شهروندان تهرانی که از این مسیرها استفاده می کنند، تکمیل شده است. روش تحلیل عاملی جهت استخراج عوامل و رگرسیون چند متغیره جهت بررسی میزان همبستگی بین رضایت شهروندان از مسیرهای دوچرخه و عوامل ذکرشده، به کار گرفته شده است. یافته ها: پس از 44 چرخش واریماکس در مجموع تعداد 14 عامل با واریانس تجمعی بالاتر از 60 درصد استخراج شده است. 2 عامل از عوامل فوق تنها دربرگیرنده یک شاخص بوده است و حذف شده و میان 12 عامل باقی مانده به عنوان متغیر مستقل و میزان رضایت شهروندان به عنوان متغیر وابسته. رگرسیون چندمتغیره برقرار شده است. نتایج: میان رضایت شهروندان و عوامل وضعیت مسیر، عوامل بصری، تأسیسات و تجهیزات، عوامل نهادی، وضعیت ساماندهی، عوامل اجتماعی، مدیریت و برنامه ریزی ترافیک و عوامل زمانی ارتباط مستقیم و معناداری برقرار است، به گونه ای که با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد. بنابراین پیشنهاد می شود مدیران، برنامه ریزان، طراحان و تمامی عوامل مؤثر بر برنامه ریزی شهری، عوامل ذکرشده را به عنوان عوامل مؤثر بر میزان رضایت شهروندان از مسیرهای دوچرخه سواری مورد توجه قرار دهند.
بررسی و تحلیل عملکرد شاخص های طیفی در استخراج مناطق شهری بر اساس تصاویر ماهواره ای چندطیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش بی رویه جمعیت در بسیاری از جوامع ازجمله ایران منجر به تغییرات سریع چشم اندازهای شهری شده است. در برنامه ریزی های شهری استفاده از تصاویر سنجش ازدوری و بکارگیری شاخص های طیفی نقش بسزایی در تسریع روند نظارت شهری دارد. بررسی این امر نیازمند به ارزیابی عملکرد شاخص ها در شرایط مختلف متناسب با کاربرد است که می تواند یکی از چالش های کاربران دراین زمینه باشد. هدف از این پژوهش، یک مطالعه تطبیقی و تحلیل راه کارهای مناسب جهت بکارگیری شاخص های مطرح شهری با کمک تصاویر ماهواره ای و تحلیل عملکردآنهاست. در این راستا، ابتدا شاخص های طیفی از تصاویر لندست 8، سنتینل2و1 استخراج و سپس به جهت جداسازی مناطق ساخته شده، الگوریتم حد آستانه خودکار بر روی تصاویر اعمال شد. نتایج حاکی از آن است که به طورکلی تصاویر سنتینل-2 عملکرد بهتری نسبت تصاویر لندست از خود نشان دادند. از بین شاخص های طیفی، شاخص UI برای تصاویر لندست و سنتینل-2 در رفسنجان با دقت کلی (28/86 و 19/98)، شاخص NBI برای تصاویر لندست و سنتینل-2 در شهر آمل با دقت کلی (21/87 و 48/97)، شاخص UI در لندست و IBI در سنتینل-2 برای اصفهان با دقت کلی (73/78 و 69/91) دارای بهترین عملکرد بوده اند. همچنین با هدف ارزیابی عملکرد شاخص های ضعیف با اعمال حد آستانه دستی این نتیجه حاصل شد که اغلب موارد حد آستانه دستی باعث افزایش دقت خواهد شد. در یک بررسی دیگر با بکارگیری تصاویر سنتینل-1 با حد آستانه نظارت شده توسط کاربر اقدام به شناسایی مناطق ساخته شده شد که نتایج برای سه شهر آمل، رفسنجان و اصفهان به ترتیب دقت های کلی 24/89، 03/80 و 10/76 حاصل شد. یافته های این تحقیق نشان داد که دقت عملکرد شاخص ها با توجه به پارامترهایی مانند نوع اقلیم، سنسورهای مختلف و حدآستانه می تواند متغیر باشد. لذا نتایج این تحلیل می تواند با به عنوان یک الگوی راهبردی محققان را در جهت شناخت و درک بهتر شاخص ها با در نظرگرفتن پارامترهای مختلف یاری کند.
بررسی میزان تاثیر دلبستگی شهروندان بر مشارکت پذیری آن ها (مطالعه موردی: محله شهیدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به یک مکان خاص نشان دهنده معناداری و اهمیت آن مکان برای شهروندان بوده و پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، ازجمله اینکه شهروندان دغدغه بهبود وضعیت محله یا محل زندگی خود را داشته باشند که زمینه شکل گیری فعالیت های محله ای و مشارکت شهروندان می شود. این پژوهش با عنوان بررسی میزان تأثیر دلبستگی شهروندان بر مشارکت پذیری آنها در محدوده خیابان شهیدان است لذا هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر دلبستگی شهروندان به محل زندگی خود در مشارکت پذیری مدنی و اجتماعی آنها است. در همین راستا برای جمع آوری اطلاعات پژوهش تعداد 384 پرسش نامه در محدوده محله شهیدان واقع در منطقه 9 شهرداری تهران، بین ساکنین توزیع و تکمیل گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 بهره گرفته شده است که نهایتاً با آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و آزمون تی و تحلیل توصیفی و کمی داده ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. با توجه به یافته های پژوهش به ترتیب شاخص های «دلبستگی شهروندان به محله» و «مشارکت شهروندان» میانگین 08/3 و 03/3 را به خود اختصاص داده اند که نشان از وضعیت مطلوب هردوی این شاخص ها در این محله دارد. همچنین ساکنین این محله تمایل بالایی به برقراری تعامل با همسایگان و در مقابل پایین ترین تمایل را در مشارکت در امور مالی در محله خود داشته اند. از سویی دیگر توجه به نتایج مدل سازی، شاخص دلبستگی شهروندان به محله خود موفق به پیش بینی 1/38 درصد از شاخص مشارکت شهروندان شده است و این به معنی وجود رابطه مستقیمی میان دلبستگی افراد این محله و مشارکتشان در امور شهری و محلی خود است. به عبارت دیگر مشارکت پذیری و مشارکت مدنی شهروندان تابعی از دلبستگی شهروندان است و می توان با افزایش میزان دلبستگی شهروندان به محل زندگی خود و ایجاد یک رابطه عاطفی میان افراد و محل زندگی آنها، میزان این مشارکت پذیری را افزایش داد
تحلیل ساختار کالبدی _فضایی شهرهای کوچک نوپا در انتظام شبکه شهری مورد مطالعه: شبکه شهری استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد شهرهای کوچک در پیوند نظام سکونتگاهی به منظور انتظام شبکه شهری مستلزم کارایی و مطلوبیت در ساختار کالبدی_ فضایی این شهرها است. البته به دلیل برخی سیاست گذاری های نامتوازن شهری _منطقه ای در گذر زمان، شاهد دگرگونی در ساختار کالبدی این شهرها بوده ایم که موجبات ناکارآمدی عملکردی شهرهای کوچک را در پی داشته است. این تغییرات ساختاری به جهت موقعیت مکانی–فضایی در بین شهرهای کوچک نوپا استان گلستان متفاوت است. این مقاله با هدف تبیین و تحلیل ساختار کالبدی- فضایی شهرهای کوچک نوپا در انتظام شبکه شهری استان گلستان انجام گرفت. روش انجام پژوهش ازلحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ هدف کاربردی است. دادها به روش های اسنادی و پیمایشی و مبتنی بر پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شد. جامعه آماری شامل: مدیران شهری، شهروندان و دهیاران و جامعه نمونه شامل تمام 14شهردار و 28 نفر اعضای شورای شهر، 379 شهروند و 74 دهیار می باشند. یافته-های پژوهش نشان می دهد، ناحیه دشت شمالی هم از نظر شهروندان با ضریب کندال (588/0) و میانگین رتبه ای کروسکال والیس (95/193) و هم از نظر دهیاران با ضریب کندال (585/0) و میانگین رتبه ای کروسکال والیس (87/39) و ناحیه کوهستانی جنوب از نظر مدیران شهری با ضریب کندال (702/0) و میانگین رتبه ای کروسکال والیس (50/24) درزمینهٔ کالبدی-فضایی دارای بیشترین تغییرات بوده است؛ اما ناحیه جلگه میانی روند متوسطی را در این تغییرات داشته است. نتیجه اینکه نواحی سه گانه علی رغم اینکه در یک منطقه جغرافیایی قرار دارند اما با توجه به مقتضیات محلی و ناحیه ای، ساختارهای کالبدی-فضایی متفاوتی را در انتظام شبکه شهری تجربه کردند.
ارزیابی تأثیر شاخص های منظر شبانه شهری بر رونق گردشگری ( مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاصد گردشگری به دنبال یافتن شیوه های جدید گردشگری برای رقابت در این صنعت هستند، گردشگری شبانه به عنوان یکی از این شیوه ها در سال های اخیر مورد توجه گردشگران قرارگرفته است. شهر شیراز به عنوان یکی از مناطق اصلی گردشگری در کشور، پتانسیل های بسیاری در این زمینه را دارا است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر منظر شبانه شهر شیراز بر رونق گردشگری شبانه در این شهر است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی با تأکید بر موردکاوی و مبتنی بر پرسش نامه محقق ساخته انجام شده است، جامعه آماری پژوهش گردشگرانی می باشند که در مقطع زمانی انجام این پژوهش (بهمن 1400 تا بهمن ماه 1401) به شیراز سفر کرده و با استفاده از فرمول کوکران 335 نفر تعیین شده اند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل با آزمون های؛ فریدمن، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری و رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد متغیرهای مستقل رضایت گردشگران با بارعاملی 33/0و مقدار T7/64، بازدید مجدد گردشگران از شهر شیراز با بارعاملی 79/. و مقدار T11/44، تصورات ذهنی گردشگران از شهر شیراز با بارعاملی 57/0 و مقدار T12/45، با متغیر وابسته رونق گردشگری در شهر شیراز با سطح خطای یک درصد رابطه مثبت و معنادار دارند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شیراز از رونق گردشگری بسیار خوبی برخوردار است، فراهم نمودن زیرساخت ها به جهت حضور شبانه گردشگران برای بازدید از بناها و آثار تاریخی، مکان های جذاب فرهنگی، مذهبی و فضاهای تفریحی به سبب مطلوبیت بالای آنها برای گردشگران، باعث توسعه و رونق گردشگری شبانه در شهر شیراز خواهد شد.
ارزیابی گسترش شهری و تأثیر آن بر شکل گیری فقر شهری (مورد: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر شهر ارومیه به مانند دیگر شهرهای بزرگ ایران رشد شهری شتابان داشته است. یکی از مهم ترین اثرات این رشد شتابان گسترش سریع شهر ارومیه بوده است. بخش بزرگی از این گسترش توسط مهاجران مناطق روستایی بوده است که مشکلات مبدأ را نیز به همراه خود به شهر آورده اند. حال این تحقیق به دنبال اثبات این فرض است که بین گسترش شهری و شکل گیری خوشه های فقر رابطه معناداری وجود دارد. در رابطه با فقر شهری و تحلیل فضایی آن مطالعات زیادی انجام شده است، اما در ارتباط با گسترش شهر و ارتباط آن بر شکل گیری خوشه های فقر شهری مطالعات کمتری انجام شده است. ازاین رو این پژوهش با انتخاب شهر ارومیه به عنوان نمونه موردی در جستجوی ارزیابی رابطه گسترش شهر ارومیه و توزیع خوشه های فقر شهری است. در این پژوهش وضعیت فقر شهری در دوره های مختلف توسعه شهری در طول صد سال اخیر بررسی می شود. در این راستا، روش های مختلف برای تحلیل اثر گسترش شهری بر فقر شهری و تهیه اطلاعات مکانی مورد نیاز برای تصمیم گیری بهتر آمیخته شده است. در مرحله اول 21 شاخص در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی انتخاب و برای ارزیابی فقر شهری در سطح بلوک های آماری از یک روش پیشنهادی استفاده شده است. در نهایت گسترش شهر از سال 1311 تا 1401 در 8 دوره توسعه استخراج شده است و وضعیت فقر شهری در هر دوره توسعه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که خوشه های فقر شهری همگام با گسترش شهر شکل گرفته است. بیشترین افزایش فقر شهری در بعد کالبدی مربوط به دوره 1383تا 1401 با مقدار 21 درصد، در بعد اجتماعی با مقدار10 درصد در دوره 1366-1373و در بعد اقتصادی مربوط به دوره 1354- 1366 با مقدار 6 درصد بوده است. همچنین بیشترین افزایش شاخص کل فقر شهری با مقدار29 درصد مربوط به دوره 1401-1383 است. نتایج رگرسیون خطی نشان می دهد که بین گسترش شهری و شکل گیری خوشه های فقر شهری رابطه مستقیم وجود دارد و به طور کلی گسترش شهری 37 درصد از شکل گیری فقر شهری را تبیین می کند
ارائه مدل پیش بینی کننده آسیب پذیری کالبدی محلات در برابر زلزله با استفاده از یادگیری ماشین (مطالعه ی موردی: منطقه 1 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران هوشمند (در سه مرحله قبل، حین و پس ازآن)، با تأکید بر آمادگی و پیش بینی آسیب پذیری در برابر زلزله، امکان پیش بینی، کاهش آسیب پذیری و افزایش قدرت در تصمیم-سازی را فراهم می آورد. این مقاله بر آن است تا با استفاده از یادگیری ماشین، به ارائه مدل پیش-بینی کننده آسیب پذیری کالبدی در برابر زلزله بپردازد. روش پژوهش کمی است. داده های ارائه شده به ماشین برای آموزش و تست، مربوط به پهنه های محلات منطقه 1 شهرداری تهران بوده اند (که در محدوده خطر گسل شمال تهران قرار دارند). ویژگی های مورد تأکید که ماشین براساس آنها آموزش دیده تا مدل پیش بینی کننده را ارائه دهد، مشتمل بر موارد زیر هستند: ویژگی های الگوی قطعات و ساختار ابنیه، الگوی معبر، کاربری اراضی و موقعیت نسبت به گسل اصلی و فرعی بوده اند. مجموعه داده ها مشتمل بر 1997 سطر و 26 ستون بوده است. برخی از داده ها از جی.آی.اس. منطقه استخراج و بخش دیگری از داده ها از تحلیل نقشه پهنه ها به دست آمد. با توجه به بهره گیری از رویکرد یادگیری ماشین نظارت شده، برچسب گذاری توسط محققان در پنج طیف انجام شد. برای آموزش ماشین از الگوریتم درخت تصمیم، ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی چندلایه استفاده شد. حجم داده های آموزش به تست 70 به 30 در نظر گرفته شد. با بررسی دقت مدل توسط ماتریس درهم آمیختگی، مشخص شد که الگوریتم درخت تصمیم با دقت 99.50، حساسیت 99.42 و خطای 0.5 دارای عملکرد بهتری نسبت به دو الگوریتم دیگر است. شبکه عصبی نیز با دقت 97.85، حساسیت 97.57 و خطای 2.15، دارای عملکرد مناسبی است. بررسی میزان اعتمادپذیری مدل پیش بینی کننده با داده های مربوط به محله جوانمرد قصاب در منطقه 20 نیز نشان داد که ماشین آموزش دیده، با دقت بالای 97 درصد قابلیت پیش بینی پذیری دارد. بدین ترتیب ماشین آموزش دیده با دقت و سرعت بالا می تواند به پیش بینی میزان آسیب پذیری بافت های کالبدی در برابر زلزله بپردازد.
سنجش میزان تاب آوری مدیریتی – نهادی سکونتگاه های شهری جدید در برابر خطر زلزله (موردپژوهی: منطقه شهری اصفهان بزرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری مدیریتی – نهادی که به عنوان ظرفیت نهادی و اجرایی جوامع برای کاهش خطر و ایجاد پیوندهای سازمانی در درون جامعه تعریف می شود، به نوعی ویژگی های مرتبط با تقلیل خطر، برنامه ریزی و تجربه سوانح قبلی را در بر می گیرد. در این بعد، ویژگی های فیزیکی سازمان ها ازجمله تعداد نهادهای محلی، دسترسی به اطلاعات، پایبندی به دستورالعمل های مدیریت بحران، به هنگام بودن قوانین و مقررات، قوانین و مقررات بازدارنده و تشویقی به ویژه در امر ساخت وساز مسکن، تعامل نهادهای محلی با مردم و نهادهای دولتی، رضایت از عملکرد نهادها، مسؤولیت پذیری نهادهای محلی با مردم و نهادهای دولتی، رضایت از عملکرد نهادها، مسؤولیت پذیری نهادها و نحوه مدیریت یا پاسخگویی به سوانح نظیر ساختار سازمانی ارزیابی می شود. هدف از انجام این پژوهش، رتبه بندی میزان تاب آوری مدیریتی – نهادی سکونتگاه های شهری جدید منطقه شهری اصفهان در برابر خطر زلزله با استفاده از روش آراس است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش شامل 6 سکونتگاه شهری جدید شاهین شهر، مجلسی، سپاهان شهر، فولادشهر، بهارستان و شهید کشوری هستند. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی بوده و در بخش ادبیات تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی اقدام شده است. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، سکونتگاه های جدید شهید کشوری، مجلسی، سپاهان شهر، بهارستان، فولادشهر و شاهین شهر به ترتیب رتبه های اول تا ششم را ازنظر تاب آوری مدیریتی – نهادی در برابر خطر زلزله را دارا هستند. ازآنجاکه تمام برنامه ریزی ها، راهبردها و اهدافی که برای تاب آوری سکونتگاه های مورد مطالعه ترسیم می شود، تحت تأثیر عوامل مدیریتی – نهادی است. بنابراین توجه به مسأله تاب آوری مدیریتی – نهادی در سطح سکونتگاه های مورد مطالعه اهمیت بسیار زیادی دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برند شهری، شهر سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر سهند علی رغم دارا بودن پتانسیل هایی برای حضور در عرصه برندسازی شهری و خلق برندی منحصربه فرد برای بهره مندی از مزیت های برندینگ شهری، هنوز جایگاه مناسب خود را در این زمینه نیافته است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برند شهری،شهر سهند است. ازنظر هدف گذاری کاربردی و ازنظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا مؤلفه های تببین کننده برند شهری با استفاده از نظرات 30 نفر از اساتید و کارشناسان سازمان های مربوطه از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات 18عامل به عنوان عوامل تأثیرگذار قوی بر برند شهری، شهر سهند از مدل سازی تفسیری-ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص های رسانه های جمعی، کالبدی و محیط زیست جزو تأثیرگذارترین مؤلفه های برند شهری و شاخص های شهرت مطلوب، حس غرور و افتخار به شهر، حس تعلق، جذابیت شهر، تسهیلات گردشگری، مهاجرت و مشارکت جزء تأثیرپذیرترین عوامل به شمار می آیند. همچنین نتایج حاصل از میک مک نشان می دهد که شاخص های تأثیرگذار جزء متغیرهای کلیدی هستند که این عوامل از قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی برخوردارند و بیشترین تأثیر را بر توسعه برند شهری در شهر سهند می گذارد و همچنین سایر شاخص ها جزء متغیرهای پیوندی است که از قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردارند. بنابراین جهت انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است