مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی پایداری اجتماعی شهرهای کوچک استان مازنداران انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات با توجه به ماهیت مطالعه حاضر، به دو صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر تمامی شهرهای کوچک استان که جمعیتی کمتر از 50 هزار نفر دارند می باشد. برای انتخاب نمونه، کل استان مازندران از نظر وسعت و جمعیت به سه ناحیه ی مازندران شرقی، مرکزی و غربی تقسیم بندی شده است و در هر ناحیه چند شهر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. انتخاب خانوارهای شهری به روش «تصادفی سیستماتیک» و انتخاب شهرهای نمونه به روش «تصادفی خوشه ای» بوده که تعداد 7 شهر انتخاب گردیده است. یافته های تحقیق بر اساس مدل بارومتر پایداری نشان از وضعیت نامطلوب پایداری اجتماعی در شهرهای کوچک مورد مطالعه بویژه شهرهای واقع در بخش مرکزی استان دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد، عواملی مانند ناپایداری شاخص های کیفیت زندگی هم از بعد ذهنی و هم عینی، نارضایتی از عملکرد ارگانهای دولتی، کیفیت پایین خدمات عمومی، عدم رضایت شغلی، سطح پایین عملکردی شهر در شاخص خدماتی و تنوع فرهنگی بواسطه توریستی بودن شهرهای ساحلی بیشترین سهم را در ناپایداری اجتماعی این شهرها داشته اند. بنابراین در امر سیاست گذاری جهت پایدارسازی ابعاد اجتماعی، توجه به عواملی که سبب افزایش کیفیت زندگی در این شهرها می شود ضروری است.
سنجش میزان رضایتمندی سکونتی شهروندان از کیفیت محیط در محله های شهری (مطالعه موردی: محلات شهر بابلسر)
حوزه های تخصصی:
بروز بحران های مختلف در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهرها که ناشی از فقدان برنامه ریزی مناسب در سطح محلی است، سبب تنزل کیفیت محله های شهری شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل میزان رضایتمندی سکونتی شهروندان از کیفیت محیط در محلات شهر بابلسر است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که داده های آن با استفاده از پرسشنامه بدست آمده است. جامعه آماری 375 خانوار از محلات (برنامه ریزی شده و ساحلی، قدیمی و فرسوده، حاشیه ای) شهر بابلسر انتخاب گردیده اند. شاخص های رضایتمندی سکونتی در پرسشنامه به سه شاخص زیست محیطی، کالبدی- اجتماعی و واحدهای مسکونی و 35 زیر شاخص تقسیم شده اند. جهت تحلیل میزان رضایتمندی سکونتی ساکنان محلات هدف از روش تحلیل میزان رضایت- اهمیت استفاده گردید. در این روش پس از محاسبه درصد میزان رضایت و میزان اهمیت هر یک از متغیرها، میزان و رتبه IS هریک از آنها محاسبه شده و سپس در انتهای تحلیل، ماتریس رضایت – اهمیت و همچنین با استفاده از نرم افزار ARCGIS نقشه رتبه بندی محلات مورد مطالعه ترسیم شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که محلات مورد مطالعه در تمامی شاخص ها نیازمند بهبود کیفیت محیط سکونتی هستند. همچنین مقایسه بین محلات سه گانه پژوهش نشان داد که بیشترین و کمترین میزان رضایت سکونتی از کیفیت محیط محلات به ترتیب به محلات برنامه ریزی شده و ساحلی با میانگین رضایت- اهمیت 4/0، قدیمی و فرسوده با میانگین43/0 و حاشیه ای و پیرامونی با میانگین 46/0 اختصاص دارد.
سنجش عدالت فضایی به منظور دسترسی برابر به فرصت های اجتماعی )نمونه مطالعه: بافت قدیم شهر قزوین(
حوزه های تخصصی:
دستیابی به توسعه، مستلزم برقراری تعادل و ترکیب در درون شهر می باشد که در قالب عدالت فضایی در شهر امکان بروز می یابد. فرصت های اجتماعی برابر، از مهم ترین مؤلفه های سازنده ی عدالت در شهر است که اجازه می دهد شهروندان از فرصت های متناسب با شایستگی هایشان برخوردار شوند. در صورت تحقق این ممکن، می توان شاهد ارتقاء حس عدالت در بین ساکنین شهر و در نهایت توسعه هویتمند آن بود؛ توسعه ای که همه اقشار با تمامی ویژگی های متفاوتشان را تحت پوشش قرار خواهد داد. هدف این تحقیق، سنجش عدالت فضایی به منظور دسترسی به فرصت های اجتماعی در منطقه یک شهر قزوین، که دربرگیرنده بافت قدیمی شهر است، می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای و روش آن، توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن از ابزارهای مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. برای تحلیل اطلاعات و سنجش میزان عدالت از روش های تحلیل محتوای کیفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان عدالت در دسترسی به نیازهای اولیه تا حدی مطلوب بوده ولی پایین بودن دسترسی به فرصت های اجتماعی در شاخص های حق حضور در شهر و حق متفاوت بودن، تا حدودی از میزان عدالت فضایی در محدوده مورد مطالعه کاسته است.
بررسی و تحلیلی بر پایداری اجتماعی از منظر اجرای طرح های توسعه شهری مورد پژوهش؛ شهر بهنمیر استان مازندران
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل طرح های شهری طی این سال ها، علاوه بر نمایش عملکرد آن ها از ابعاد مختلف، زمینه مناسبی را نیز برای پی بردن به نقاط ضعف و قوت طرح های مذکور فراهم می نماید. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش طرح های شهری بر بافت کالبدی و نیز متغیرهای پایداری اجتماعی شهر، به بررسی نقش طرح هادی شهر بر بافت کالبد و پایداری اجتماعی شهر بهنمیر می پردازد. روش مطالعه در این تحقیق بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی استوار بوده که در عین حال تعداد 309 پرسشنامه بر اساس مدل کوکران در میان جامعه آماری توزیع گردیده است. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارspss و آزمون هایی چون ضریب همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر و رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اجرای طرح هادی موجب پیشرفت نسبی زندگی مردم و افزایش تمایل آنها به سکونت در این شهر شده است. همچنین نتایج بخش دوم یافته ها نیز نشان می دهد که اثرات اجرای طرح شهری بر متغیرهای پایداری اجتماعی (سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، تعامل و برابری اجتماعی) دارای نتایج متفاوتی در میان محلات مختلف شهر بوده که این، نتایج منعکس کننده میزان موفقیت و کیفیت اجرای طرح و در نهایت میزان رضایتمندی مردم از نتایج این طرح ها در ارتباط با وضعیت موجود کالبدی، اجتماعی، فرهنگی شهری است.
تحلیلی بر عملکرد فضاهای عمومی شهری با اهداف پیاده مداری (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر ارومیه)
حوزه های تخصصی:
پیاده روی به عنوان یکی از بنیادی ترین، ارزانترین، سالمترین، پاکترین و دراستطاعت ترین شیوه های آمد و شد، تفریح و اجتماعی شدن شهروندان به شمار می رود. از آنجا که آغاز و پایان نزدیک به همه جابه جایی های درون شهری با پیاده روی گره خورده است و این شیوه آمد و شد دارای پیامدهای مطلوب اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بسیاری است، ارزیابی قابلیت پیاده روی شهر، به عنوان یکی از دغدغه های برجسته برنامه ریزی شهری نوین مطرح می باشد. بنابراین آسیب شناسی عملکرد فضاهای عمومی شهری با اهداف پیاده مداری به عنوان برجسته ترین هدف این پژوهش مطرح شده است. در همین زمینه تلاش پژوهش باشنده بر این بوده تا عملکرد فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر ارومیه را از نگاه میزان ایمنی و راحتی در پیوند با اهداف پیاده مداری، مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد. روش پژوهش پیمایشی بوده و گردآوری داده ها بر پایه مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و بررسی های میدانی (در قالب کاربست ابزاری چون چک لیست، مطالعات کارشناسی، مشاهده و عکس برداری از محدوده) بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزارهای آماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که هر چند بخش مرکزی شهر ارومیه دارای بیشترین بار ترافیکی و جمعیتی در سطح شهر می باشد، اما به لحاظ شاخص های مرتبط با تسهیلات پیاده روی دارای وضعیت مطلوبی نبوده و این امر با بنیادهای پیاده مداری سازگار نمی باشد. در این راستا، راه حل ها و پیشنهادهایی ارائه گردیده است.
تحلیل قابلیت زیست پذیری در مناطق کلانشهر اهواز
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی به عنوان دومین انقلاب در فرهنگ انسان، باعث دگرگونی در روابط متقابل انسان هاومحیط شده است. در دهه های اخیر به موازات نظریه های توسعه پایدار و توسعه پایدار شهری ایده ارتقای کیفیت زندگی که خود موجبات زیست پذیر بودن شهرها را سبب می شود جای خود را در ادبیات برنامه ریزی شهری باز کرده است و به همین دلیل قابلیت برخورداری از خصوصیات زیست پذیری برای شهرها و به ویژه کلانشهرها ضرورت یافته است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت زیست پذیری مناطق کلانشهر اهواز در راستای توسعه پایدار است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. داده های موردنیاز برای تحلیل از نوع کمی و کیفی می باشند.که با استفاده از مدل تاپسیس به تحلیل آن ها پرداخته شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS، ARCGIS، و مدل TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری شامل مناطق و شهروندان کلانشهر اهواز می باشند. نتایج پژوهش نشان می دهد که درمیان مناطق کلانشهر اهواز منطقه 2 با امتیاز0.74 به نسبت سایرمناطق در وضعیت برخوردارتری درقرار دارد ومنطقه 7 با امتیاز0.25دربدترین وضعیت زیست زیست پذیری قرار دارد. ودر میان ابعاد بکار رفته درپژوهش حاظر بعد زیست محیطی با امتیاز0.63بیشترین تاثیر را دروضعیت زیست پذیری کلانشهر اهواز داراست. که با این روند کنونی به سمت توسعه پایدار پیش نخواهد رفت.
تحلیل پراکنده رویی شهری با استفاده از فن تحلیل عاملی موردپژوهی: نواحی شهر قزوین
حوزه های تخصصی:
از زمان انقلاب صنعتی به این سو با افزایش کیفیت زندگی در شهرها، مردم بسیاری از روستاها مهاجرت کرده و به شهرها پیوسته اند. این هجوم جمعیت به شهرها اثرات فراوانی بر زندگی شهری داشته است. یکی از این اثرات پراکنده رویی شهری است که به طور کلی به گسترش افقی و چندپاره شهرها ناشی از تمایل شهروندان برای خروج از ناحیه مرکزی شهر و اسکان در حومه اطلاق می شود. مقاله حاضر به تحلیل پدیده پراکنده رویی در نواحی شهر قزوین می پردازد. در این راه ابتدا مبانی نظری مرتبط با این پدیده در سه دسته «تعاریف پراکنده رویی»، «دلایل وقوع پراکنده رویی» و «نتایج و مظاهر پراکنده رویی» ارائه می شوند. سپس با مرور متون نظری ، شاخص های مختلف برای سنجش این پدیده معرفی شده و 13 شاخص منتخب استخراج می گردند. سپس داده های مرتبط با هر یک از شاخص ها با استفاده از سرشماری سال 1390 و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استخراج می شوند. سپس با استفاده از تحلیل عاملیِ داده ها به کمک نرم افزار SPSS، شاخص ها در ذیل چهار عامل (تراکم، پیکربندی، کاربری، دسترسی) قرار گرفتند که در تناسب کامل با مبانی نظری است. هر یک از این عوامل به ترتیب 8/27، 6/21، 3/11 و 5/9 درصد از واریانس پدیده پراکنده رویی را تبیین می کنند. بر این اساس مشخص می شود که «شاخص شکل» و «بعد فرکتال» به عنوان شاخص های جدید معرفی شده برای سنجش پراکنده رویی، به میزان بالایی بر پراکنده رویی اثرگذار هستند. نتایج همچنین نشان می دهند که نواحی 4 5، 7، 11 و 12 دارای بیشترین پراکنده رویی و نواحی 17، 28، 38 و 39 دارای کمترین پراکنده رویی هستند.