مقالات
حوزه های تخصصی:
کودک همسری با واردکردن دختران بدون آمادگی و توان جسمی، روانی و اجتماعی لازم، از کودکی به مرحله بزرگ سالی، چالش هایی جدی برای آن ها به وجود می آورد. مسئله کلیدی در این ارتباط تأثیرگذاری پیچیده و چندسطحی این پدیده بر شئون مختلف زندگی عاملان اجتماعی موردنظر است که بررسی این پدیده را منوط به واکاوی ژرفانگرانه تجربه زیسته زنان از ازدواج زودهنگام در بستر اجتماعی و فرهنگی پیرامونشان می کند. در تحقیق حاضر با رویکرد کیفی، مبتنی بر نظریه زمینه ای، به بررسی مسئله مذکور در میان دختران 13 تا 17 سال، در روستای بقمچ، از توابع بخش مرکزی شهرستان چناران که تجربه ازدواج زودهنگام داشته اند، پرداخته شده و در مجموع با 10 نفر از این دختران مصاحبه شده است.بر مبنای نتایج تحقیق، عواملی همچون «رواج بین نسلی ازدواج زودهنگام»، «بی اهمیتی تحصیل دختران»، «فشار اجتماعی بر دختران مجرد»، «محیط فرهنگی بسته و درون نگر جامعه روستایی»، «محوریت مردسالاری در نظام اجتماعی جامعه روستایی» و «عدم پذیرش عشق پیش از ازدواج» بر رخداد «کودک همسری: تلفیق انفعال کودکانه و اقتدار سنت مدارانه» مؤثر است. مشارکت کنندگان در تحقیق، در مقابلِ پدیده کودک همسری، راهبردهایی مانند «سهل گیری در گزینش همسر»، «تقدیرگرایی در تن دادن به زندگی زناشویی»، «تعجیل در یاددهی اصول زناشویی» و «همسرگزینی در شبکه خویشاوندی» را در پیش می گرفتند و پیامدهایی از قبیل «به خطرافتادن سلامتی جسمانی»، «فشار روانی ناشی از عدم آمادگی پذیرش نقش همسری و مادری»، «تداوم سنت های اجتماعی پشتیبان ازدواج زودهنگام»، «تجربه بیگانگی از خود در نقش همسری» و نهایتاً «انزوای اجتماعی» را می پذیرفتند.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی در زوجین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین تعیین کننده های عملکرد مطلوب خانواده، سازگاری زناشویی است. عوامل مختلفی با سازگاری زناشویی مرتبط هستند؛ از جمله آن ها می توان به احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر نیز پیش بینی سازگاری زناشویی براساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی می باشد. روش این مطالعه از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش، همه افراد متأهل ساکن در شهر تهران هستند. به این صورت که 231 نفر به روش نمونه گیری در دسترس برای تکمیل پرسش نامه ها در فضای مجازی به صورت آنلاین انتخاب شدند. پرسش نامه ها عبارت بود از سازگاری زناشویی (MAT)، احساس تنهایی (UCLA)، اضطراب مرگ (DAS) و معنای زندگی (MLQ). داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که سازگاری زناشویی به ترتیب با احساس تنهایی رابطه منفی و معنادار و با معنای زندگی رابطه مثبت و معنادار دارد و با اضطراب مرگ ارتباط معناداری ندارد. همچنین متغیرهای احساس تنهایی و معنای زندگی سازگاری زناشویی را پیش بینی می کرد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد که احساس تنهایی و معنای زندگی نقش بسزایی در سازگاری زناشویی همسران دارند.
آسیب های روان شناختی وارد شده بر مادران در شرایط همه گیری کووید 19: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف درک آسیب های روان شناختی واردشده بر مادران در شرایط همه گیری بیماری کووید 19 انجام پذیرفت. روش پژوهش این مطالعه کیفی و مصاحبه شوندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش، مصاحبه ها به شکل نیمه ساختاریافته با 25 نفر از مادران انجام پذیرفت و تا رسیدن به مرحله اشباع داده ها ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از شیوه تحلیل مضمون استفاده شد. سر انجام از نتایج حاصل از تحلیل داده ها چهار مضمون اصلی و مضمون فرعی شناسایی شد: 1. دل نگرانی های مادرانه (ترس حاصل از رصد رسانه، نگران سلامت فرزندان، دلواپسی درباره وضعیت فرزندان)؛ 2. رفتار و افکار تکرارشونده (بازکردهای غیرمعمول، بازگفت های آزار دهنده)؛ 3. خمودگی خلق (فرسوده از شرایط قرنطینه، آزرده از سوگ اطرافیان، خسته از آموزش مجازی)؛ 4. درهم ریختگی الگوی خواب و خوراک (بیداربودن های شبانه، نوسان در رژیم غذایی). نتایج این مطالعه نشان داد در شرایط همه گیری بیماری کووید 19 سلامت روان مادران در معرض خطر قرار گرفته است؛ همچنین مضامینی اطلاعاتی در خصوص آسیب های روان شناختی واردشده بر مادران و به تبع آن سایر افراد خانواده کشف شد که می تواند در اقدامات درمانی و پیشگیرانه توسط سازمان های مرتبط مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر آموزش مبتنی بر الگوی روان شناختی شکوفایی بر بخشش در مادران دانش آموزان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روان شناختی شکوفایی بر بخشش مادران دانش آموزان کم شنوا بود. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل 98 نفر مادران دانش آموزان کم شنوای شهر کاشان، در سال تحصیلی 1401-1400 می شد که از بین آن ها 28 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در یک گروه آزمایش (13 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. جلسات آموزش مبتنی بر بسته آموزشی شکوفایی سلیگمن (2011) در 10 جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش برگزار شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه گرایش به بخشش هارتلند (2005) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که مداخله باعث افزایش معنادار بخشش و خرده مقیاس های بخشش خود، دیگران و موقعیت در مرحله پس آزمون می شود (01/0P<). نتایج آزمون بنفرونی نشان داد میزان افزایش نمرات پس آزمون در مرحله پیگیری هم نسبتاً پایدار بود. بر اساس یافته ها، برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی روان شناختی شکوفایی در بهبود بخشش مادران دانش آموزان کم شنوا مؤثر بود. بنابراین، از این برنامه می توان برای بهبود بخشش مادران استفاده کرد و در مدارس نیز از آن بهره مند شد.
تدوین و روایی یابی برنامه مراقبتی والدینی مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تدوین و روایی یابی برنامه مراقبتی والدینی، مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک مبتلا به دیابت بود. با روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی، 16 مادر دارای کودک مبتلا به دیابت، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، اطلاعات در زمینه عوامل مراقبتی کودکان مبتلا به دیابت جمع آوری شد. در تجزیه وتحلیل داده ها به روش کلایزری ۴ مضمون اصلی شامل «تأثیر بر ویژگی های فردی»، «تأثیر بر خانواده»، «نگرانی ها»، و «نیازها» و 18 مضمون فرعی طبقه بندی شد و مطابق با این مضامین، یک برنامه مراقبتی والدینی در 14 جلسه ویژه مادران و 6 جلسه، ویژه کودکان مبتلا به دیابت طراحی و تدوین شد. نتایج روایی یابی نشان داد حداقل و حداکثر میزانCVR برای هر آیتم یا جزء برنامه، به ترتیب 81/0 و 1 است. همچنین حداقل و حداکثر میزان CVI برای هر آیتم یا جزء برنامه به ترتیب 80/0 و 1 به دست آمد. در نهایت، متوسط شاخص روایی محتوا برای کل برنامه 96/0 به دست آمد. نتایج نشان داد برنامه مراقبتی والدینی مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک مبتلا به دیابت از روایی صوری و محتوایی مناسبی بهره مند است و روایی لازم را برای کاربردهای آموزشی، بالینی و استفاده پژوهشی دارد.
مسئولیت مدنی والدین مبتلا به بیماری های خطرناک، موضوع تبصره ماده 23 قانون حمایت خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حریم خصوصی افراد در حقوق، امری پذیرفته شده است و امکان دخالت حاکمیت، جز در موارد محدود قانونی وجود ندارد. یکی از مصادیق این مداخله در ماده 23 قانون حمایت خانواده و تبصره آن وجود دارد و بیانگر امکان مطالبه گواهی پزشکی، دال بر عدم اعتیاد به موادمخدر و عدم ابتلا به بیماری های موضوع ماده برای ثبت ازدواج است. به علاوه، تبصره ماده مذکور در صورت وجود بیماری های مسری و خطرناک، انجام مراقبت و نظارت که شامل منع تولید نسل هم می شود را لازم دانسته است. پرسش آن است که در صورت عدم رعایت این مقرره و تولید نسل، چه مسئولیتی برای والدینی که علی رغم هشدار به بچه دارنشدن، خواسته یا ناخواسته دارای فرزند شده اند وجود دارد؟ چراکه مطابق این ماده، در صورت وجود بیماری و توافق زوجین، نکاح و ثبت آن میسر است و در موارد امکان خسارت به جنین، به دلیل وجود بیماری، باید مراقب باشند فرزنددار نشوند؛ زیرا انتقال بیماری به فرزند آن ها احتمال بالایی دارد. با این حال، روشن نشده که اگر والدین بی توجه به این امر اقدام به فرزندآوری نمایند، آیا مسئولیتی خواهند داشت یا خیر و در صورت پاسخ مثبت، جبران خسارت به چه ترتیب باید باشد. به نظر می رسد با توجه به مبانی و مصالح موجود در این موضوع، می توان مسئولیت مدنی والدین را محرز دانست؛ زیرا این طفل به راستی متحمل زیان های مالی و معنوی می گردد. برای جبران می توان از روش های متناسب بهره برد و ضمناً روش پرداخت مستمری با توجه به خسارت مطرح در این موارد، پیشنهاد مناسبی به نظر می رسد.
پیش بینی کمال گرایی بیمارگون (بیشینه خواهی) بر اساس بخشش، قدردانی و وابستگی در متأهلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین بیشینه خواهی بر اساس متغیرهای بخشش، قدردانی و وابستگی در متأهلین بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی، از انواع روش های پیش بینی بوده است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده متأهلین ساکن شهر تهران بوده است. برای این منظور، 220 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و داوطلبانه انتخ اب ش دند و ب ه پرسش نامه بیشینه خواهی شوارتز و همکاران، (M S، ۲۰۰۲)، پرسش نامه بخشش احتشام زاده و همکاران (IFI-25، 1389)، پرسش نامه قدردانی مک کالوف و همکاران (GQ -6، 2002) و پرسش نامه وابستگی بین فردی هیرشفلید و همکاران (BDI، 1997) پاسخ دادند. نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که مؤلفه های بخشش، قدردانی، و وابستگی، در مجموع 55/31 درصد بیشینه خواهی را در سطح معناداری 001/0>p پیش بینی می کنند. مؤلفه های بخشش با ضریب بتای برابر با 189/0، در سطح ۰۱/۰ معنادار است. با این حال، ضریب بتای قدردانی برابر با 044/0- محاسبه شده که معنادار نیست و ضریب بتای وابستگی نیز برابر با 435/0 است که در سطح ۰۱/۰ معنادار است. نتایج نشان می دهد متغیرهای بخشش، قدردانی و وابستگی بیشینه خواهی را پیش بینی می کنند.
تدوین و اعتباریابی بسته زوج درمانی تلفیقی سیستمی، بر اساس چهار رویکرد سیستمی با روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی بسته زوج درمانی، مبتنی بر رویکردهای خانواده درمانی سیستمی بود که متشکل از تلفیق چهار رویکرد سیستمی میلان، سیستم خانواده گسترده، ساختاری و راهبردی است. در این پژوهش، در مرحله تدوین بسته، از روش تحلیل محتوای کیفی متون استفاده شد. بدین منظور مطالب موجود و در دسترس، اعم از کتب، مقالات و پایان نامه ها، از طریق جست وجوی الکترونیکی در پایگاه های اطلاعاتی معتبر جمع آوری و با روش تحلیل محتوا، طراحی شد. در نهایت، به منظور اعتباریابی، ارزیابی پنج کارشناس جمع آوری و ضریب نسبی CVR محاسبه شد. یافته های پژوهش حاضر شامل پروتکل زوج درمانی بر اساس تلفیق چهار رویکرد سیستمی است که شامل هشت جلسه ۹۰دقیقه ای می باشد. عناوین جلسات به این شرح است: 1. الحاق و تمرکز روی سیستم؛ 2. گفت وگوی متقابل؛ 3. مرزسازی؛ 4. نامتعادل سازی؛ 5. سلسله مراتب قدرت؛ 6. حل مشکلات مربوط به صمیمیت یا تکنیک اضداد؛ 7. پیشگیری از عود؛ 8. پایان درمان. نتیجه گیری: اعتباریابی بسته تدوین شده با ضریب اعتبار 1 نشان داد این بسته با تلفیق رویکردهای سیستمی می تواند موازی یا مقدم بر سایر روش ها در جلسات زوج درمانی، مورد استفاده قرار گیرد.
شرط ضمن عقد تحدید حق بر طلاق زوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حقوق موضوعه متاثر از فقه امامیه اختیار طلاق با زوج است. امکان اعمال مطلق و بدون دلیل طلاق توسط زوج منجر به سست شدن نهاد خانواده گردیده است. حال پرسش اصلی این است که آیا برای کاهش طلاق بدون دلیل موجه، می توان حق طلاق را ضمن عقد نکاح یا عقد دیگری منع یا محدود کرد؟ در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی پس از شرح آرا و ادله قائلین به بطلان، آرا و ادله قائلین به مشروعیت شرط تبین می شود. این پژوهش با تمسک به آیات و روایات، قواعد فقهی از جمله قاعده لاضرر، عدالت، اصل حمایت از خانواده و آزادی قرارداد ها، ضمن بررسی محیط نزول قرآن کریم و منع سوءاستفاده از حق طلاق، تحدید قراردادی حق طلاق زوج به صورت شرط فعل و مقید را مشروع می داند. یعنی زوج به عنوان شرط فعل متعهد می گردد به غیر از موارد خاصی همچون ناتوانی از مسائل خاص زناشویی یا نافرمانی، اقدام به طلاق همسر خویش نکند.