مقالات
حوزه های تخصصی:
زندگی با کودکان ADHD در خانواده، مسائل و مشکلات خاصی را برای مادران ایجاد می کند. هدف این پزوهش دستیابی به تجربه مادران کودکان ADHD در زندگی با آن ها بود. این مطالعه به شیوه کیفی، به روش پدیدارشناسانه، با نمونه گیری هدفمند و به وسیله مصاحبه ژرف نگر با 10 مادر که دارای کودک ADHD بودند، در مرکز مشاوره شمس تبریز، انجام شد.مصاحبه ها ثبت شده، سپس به صورت کتبی پیاده شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجربیات مادران در زندگی با کودکان ADHDدر 4 مضمون اصلی «نابسامانی خانوادگی»، «نگرانی های اجتماعی»، «نگرانی های تحصیلی»، «احساسات منفی تجربه شده توسط مادر» و چندین مضمون فرعی خلاصه گردید. این یافته ها می تواند اطلاعات لازم را در خصوص منابع حمایتی و اتخاذ راهبردهای حمایتی و درمانی برای مادران کودکان ADHDجهت تامین سلامت روان آن ها فراهم نماید.
تاثیر آموزش مدیریت استرس بر سلامت روان مادران کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولد کودک با آسیب شنوایی، واقعه ای تنش زا و غیرمنتظره است و خانواده را با استرس و مشکلات روان شناختی مواجه میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بهبود سلامت روانی مادران کودکان با آسیب شنوایی از طریق اجرای کارگاه مدیریت استرس صورت گرفته است. محتوای کارگاه در دو بخش دانش افزایی و مهارت آموزی تنظیم و در شش جلسه ارائه شد. روش پژوهش حاضر شبه تجربی و طرح آن پیش-آزمون ـ پس آزمون بدون گروه کنترل است.
گروه نمونه پژوهش حاضر شامل 33 مادر دارای کودک با آسیب شنوایی در سنین پیش از دبستان بودند که به مرکز توانبخشی کودکان ناشنوای نیوشا مراجعه کرده و داوطلب شرکت در کارگاه آموزشی بودند.
ابزارهای پژوهش فهرست نشانگان 90 (SCL-90) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) بوده است. داده های حاصل از اجرای آزمون ها قبل و بعد از کارگاه با استفاده از آزمون t وابسته تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش بیانگر کاهش مشکلات روان شناختی مادران شرکت کننده در کارگاه است. با توجه به نقش مادران در توانبخشی کودکان با آسیب شنوایی، آموزش مادران در برنامه های درمانی کودکان حائز اهمیت است.
بررسی رابطه رفتارهای متفاوت ارتباطی - نظارتی والدین در وضعیت های مختلف تحصیلی و اجتماعی فرزندان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، به عنوان بخشی از یک پژوهش ملی، بررسی تاثیر رفتار ارتباطی و نظارتی والدین بر وضعیت تحصیلی- اجتماعی دانشجویان می باشد. تعداد 2636 نفر متشکل از 1318 دانشجو از میان دانشجویان مجرد دوره های کارشناسی دانشگاه های شهید بهشتی، تبریز، اصفهان، شهرکرد و گیلان (دانشگاه های جامع دولتی تحت پوشش وزارت علـوم، تحقیقـات و فنـاوری در گـروه های آمـوزشی پنج گـانـه) و 1318 نفـر والـد پـاسخگـو (والد یا یکی از افرادی که به عنوان مراقب اصلی با دانشجو زندگی می کند)، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. معیار انتخاب، پیشرفت تحصیلی و سازگاری اجتماعی با محیط دانشگاه بوده که در این چارچوب از میان دانشجویان 421 دانشجوی مشروط و 411 نفر معادل مشروط، 237 دانشجوی کمیته انضباطی، 245 نفر معادل کمیته انضباطی، انتخاب شدند. سپس هر دو عضو خانواده های شرکت کننده در طرح (دانشجو و والد پاسخگو) به طور جداگانه مقیاس سنجش کیفیت ارتباط با خانواده و میزان نظارت والدین را تکمیل کردند.
مقایسه نتایج گزارش شده در این پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین نمرات متغیرهای مقیاس های چندگانه (ارتباط از دید فرزند و والد، گرمی ارتباط از دید فرزند و والد، نظارت از دید فرزند و والد و لزوم نظارت از دید فرزند و والد) در بین دانشجویان متعلق به گروه های مشروط، کمیته انضباطی و گروه های معادل آن ها به گونه ای است که میانگین نمرات ارتباط و گرمی ارتباط و هم چنین نظارت، در دانشجویان و والدین دانشجویان متعلق به گروه های مشروط و کمیته انضباطی نسبت به گروه های معادل آن ها پایین تر و تفاوت میانگین نمرات معنادار است. کیفیت ارتباط والدین با فرزندان، میزان محبت و کنترل والدین، از مؤلفه های مهم در افزایش سلامت روان دانشجویان است. ارتباط مناسب والدین و فرزندان، همدردی در مورد مشکلات، تبادل نظر در مورد مسائل تحصیلی و اجتماعی و کنترل و نظارت بر وضعیت آن-ها منجر به ایجاد احساس خودکارآمدی در دانشجویان و انگیزه بیشتر برای کسب موفقیت های بعدی در تحصیل می-گردد.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری همراه با توصیه های مذهبی و گروه درمانی شناختی - رفتاری کلاسیک بر کیفیت ارتباط زناشویی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی و گروه درمانی شناختی ـ رفتاری کلاسیک بر کیفیت ارتباط زناشویی بانوان بود. نمونه پژوهش شامل 33 نفر از بانوان مراجعه کننده به کلینیک های شهر تهران بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. یکی از گروه های آزمایش 8 جلسه درمان شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی و دیگری 8 جلسه درمان شناختی ـ رفتاری کلاسیک دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه کیفیت ارتباط زوجین و پرسشنامه نگرش مذهبی که هر دو ابزار از روایی وپایایی خوبی برخوردارند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه درمانی شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی در مقایسه با گروه درمانی شناختی ـ رفتاری کلاسیک و گروه کنترل در افزایش کیفیت ارتباط زناشویی بانوان به طور معناداری مؤثرتر بوده است (0001/0>p). هم چنین در خرده مقیاس سبک های ارتباطی بین سه گروه تفاوت معناداری مشاهده شد (0001/0>p). به این معنا که در گروه درمانی شناختی ـ رفتاری همراه با توصیه های مذهبی، نسبت به دو گروه دیگر بهبود بیشتری در سبک های ارتباطی حاصل شده است. تفاوت بین سه گروه در سایر خرده مقیاس ها معنادار نبود (05/0
بررسی تاثیر آموزش شادکامی بر کیفیت زندگی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش شادکامی بر کیفیت زندگی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بود. روش پژوهش، تجربی بوده، بدین منظور 20 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره به روش داوطلبانه انتخاب شدند و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه قرار داده شدند (یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش)، به گروه آزمایش، آموزش شادی به روش فوردایس توسط محقق داده شد.اابزار پژوهش در این تحقیق، پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989) و پرسشنامه کیفیت زندگی از فرم کوتاه شده سازمان بهداشت جهانی (1994) می باشد. بعد از اجرا ی پرسشنامه ها، روش تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. مقایسه میانگین نمرات پس آزمون کیفیت زندگی در گروه های مورد مطالعه و تحلیل کوواریانس نمرات آزمون کیفیت زندگی نشان داد، بین گـروه آزمایش و گـروه کنتـرل در تمامی خرده مقیاس های کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی زوجین بر اثر آموزش شادکامی افزایش می یابد.
بررسی اختلالات شخصیت در مردان همسرآزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اختلالات شخصیت در مردان همسرآزار شهر تبریز می باشد. پژوهش، توصیفی و از نوع پس رویدادی است. 100 مرد (50 مرد همسرآزار و 50 مرد غیرهمسرآزار) از طریق نمونه گیری در دسترس در این پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه بالینی چندمحوری میلون (MCMI-III) را تکمیل نمودند. به منظور مقایسه میانگین نمرات مردان همسرآزار و غیرهمسرآزار در مقیاس های MCMI-III از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین میانگین نمرات دو گروه مردان همسرآزار / غیرهمسرآزار در خرده مقیاس های شخـصیت دوری گزین، افـسرده و وابـستـه از خرده مقیاس الگوهای بالینی شخصیت؛ بین میانگین دو گـروه مـردان همسـرآزار/-غیرهمسرآزار در خرده مقیاس های شخصیت اسکیزوتایپـال و پارانوئید از مقیاس الگوهای بالینی شدید شخصیت؛ بین میانگین نمرات دو گروه مردانهمسرآزار/ غیرهمسرآزار در خرده مقیاس های اختلال افسرده خویی و وابستگی به مواد و اختلال استرس پس از ضربه از مقیاس نشانگان بالینی؛ بین میانگین نمرات دو گروه مـردان (همسرآزار / غیرهمسرآزار) در هـر سـه خرده مقیاس اختلال تفکر، اختلال افسردگی اساسی و اختلال هذیانی از مقیاس نشانگان بالینی شدید، تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به بالاتر بودن میانگین نمرات مردان همسرآزار در بیشتر خرده مقیاس ها نتایج و پیامدهای پژوهش در مقاله تشریح و تبیین می شوند.
بررسی پایایی، روایی و ساختار عاملی مقیاس تجدیدنظر شده تاکتیک های حل تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی پایایی و روایی مقیاس تجدیدنظر شده تاکتیک های حل تعارض می باشد. نمونه پژوهش شامل 395 نفر (206 زن و 189 مرد) بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق مختلف تهران انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده مقیاس تجدیدنظر یافته تاکتیک های حل تعارض (CTS2) بود. روایی واگرا و همگرای این مقیاس با استفاده از خرده مقیاس-های پرسشنامه تایید شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که در نمونه ایرانی پژوهش حاضر تحلیل سه عاملی با استفاده از سه خرده مقیاس حمله، خشونت روانی و مذاکره نسبت به سایر تحلیل ها مناسب تر است. همین طور این مقیاس و خرده مقیاس های آن از همسانی درونی مناسبی برخوردار هستند (آالفای کرونباخ بین 66/0 تا 86/0).
به طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقیاس تجدیدنظر شده تاکتیک های حل تعارض از روایی و پایایی مناسبی در جامعه ایرانی برخوردار است. می توان گفت این مقیاس یک ابزار خودگزارش دهی مفید و کارآمد برای اهداف پژوهشی و هم چنین مشاوره زوجین است.