مقالات
حوزه های تخصصی:
در نظام حقوقی ما، روابط مالی زوجین مبتنی بر اصل «استقلال دارایی» نظام یافته و با تدابیر مالی ویژه ای هم چون «نفقه»، «مهریه» و «اجرت المثل»، تکمیل شده است. با تحلیل جزء به جزء این عناصر، به نظر می رسد که عملکرد آن ها در کنار یکدیگر چندان مطلوب نیست، چرا که ناتوان از برآورده ساختن یکی از مهم ترین خواسته های خانواده امروز یعنی «برابری دو رکن هم طراز زن و مرد» بوده و جایگاه اقتصادی متعادلی را برای طرفین برقرار نمی سازند. در راستای اصلاح این ساختار، با توجه به نقش هر یک از زوجین در خانواده امروز و هم چنین با نظر به تجربیات موفق سایر نظام های حقوقی، می توان به تعریف یک رژیم مالی منسجم پرداخت که در جهت ایجاد تعادل اقتصادی میان زوجین و برابر ساختن سطح اقتصادی آنان در دوران زندگی مشترک و پس از آن، کارساز است. رژیم «اشتراک دارایی زوجین» علاوه بر قابلیت انطباق با نظام اجتماعی ما، با اصول حقوقی نیز سازگار به نظر می رسد. در نتیجه می توان آن را حداقل به عنوان یک مکمل در کنار رژیم مالی موجود معرفی کرده و امکان انتخاب آن را برای زوجین فراهم ساخت.
رضایت زناشویی زنان و ارتباط آن با سرمایه فرهنگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه فرهنگی زوج ها در رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری را زنان متأهل 15 تا 54 ساله شهر یاسوج تشکیل می دهند که 380 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش رضایت زناشویی پرسش نامه انریچ و جهت سنجش سرمایه فرهنگی از پرسش نامه پژوهشگر استفاده شده است که با استفاده از اعتبار صوری تعیین اعتبار گردید و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند رضایت زناشویی زنان در سطح متوسط رو به بالاست. هم چنین بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته زنان، سرمایه فرهنگی عینیت یافته، تجسم یافته و نهادی شده همسر با رضایت زناشویی زنان رابطه معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مجموع دو متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته همسر و سرمایه فرهنگی تجسم یافته همسر قادرند %8 از تغییرات متغیر رضایت زناشویی زنان را تبیین نمایند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد، داشتن سرمایه فرهنگی می تواند در روابط زناشویی برای طرف مقابل انرژی عاطفی تولید نماید. حال این انرژی عاطفی تولید شده به نوبه خود می تواند در شکل رضایت یا عدم رضایت زناشویی باشد.
ویژگی های شخصیتی، طرحواره های ناسازگار اولیه و کارکرد خانواده در زوجین متقاضی و غیر متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم به طلاق به متغیرهای فردی و بین فردی بستگی دارد. ویژگی های شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه عوامل فردی مهمی هستند که در کنار کارکرد خانواده به عنوان یک عامل بین فردی در کنارآمدن با مشکلات زندگی نقش مهمی ایفا می کنند و می توانند تعیین کننده گرایش یا عدم گرایش زوجین به سمت طلاق باشند. نمونه پژوهش 285 نفر از زوجین متقاضی طلاق (147 نفر) و عادی (138 نفر) بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از مناطق مسکونی و دادگاه های خانواده شهر تهران انتخاب شده، و پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی، طرحواره های ناسازگار اولیه، و کارکرد خانواده را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که دو گروه در طرحواره های ناسازگار اولیه (محرومیت هیجانی، رهاشدگی و طرد، بی اعتمادی، بدبینی و بازداری هیجانی)، ویژگی های شخصیتی (روان رنجور خویی، تجربه گرایی، توافق پذیری، و با وجدان بودن)، و کارکرد خانواده (حل مسئله، نقش ها، و کنترل رفتار) با یکدیگر تفاوت دارند. تحلیل رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که 34 تا %45 تقاضای طلاق توسط خرده مقیاس های فوق تبیین می شود. به نظر می رسد که توجه به چنین متغیرهایی در پیشگیری اولیه و ثانویه نقش مهمی داشته و لازم است که روان شناسان و مشاوران در محیط های بالینی و مشاوره ای به این متغیرها توجه کنند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی بر فرایند خانواده و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی در ارتقای فرآیندهای خانواده و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار شهر چهارباغ استان البرز تشکیل می دادند که حداقل یک فرزند محصل در دوره ابتدایی داشتند. نمونه مورد مطالعه شامل 50 نفر از این جامعه بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 25 نفری (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. اعضای هر دو گروه نسبت به تکمیل مقیاس خودگزارشی فرآیند خانواده و پرسش نامه بهزیستی ذهنی اقدام نمودند. سپس، هشت جلسه دوساعته مداخله آموزشی مثبت اندیشی برای گروه آزمایش برگزار شد و پس از آن، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی به صورت معناداری موجب ارتقای فرآیند خانواده در اعضای گروه آزمایش شده، اما در میانگین نمرات بهزیستی ذهنی آن ها تفاوت معناداری ایجاد نشده است. بنابراین، می توان گفت که بسته آموزش مثبت اندیشی قابلیت بهبود عملکرد خانواده در خانواده های تحت سرپرستی مادر را دارد، اما افزایش بهزیستی ذهنی در این گروه آسیب پذیر، مستلزم غنی سازی برنامه مداخله ای و انجام پژوهش های جامع تر است.
رویکرد های گوناگون نسبت به جهانی شدن حقوق زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن واقعیتی غیرقابل انکار است و مفهوم شناسی آن با توجه به پیچیدگیِ ابعاد آن دشوار است. در جهانی شدن سخن از فرو ریختن مرزهاست؛ لذا بحث از جهانی شدن حقوق زنان که با فرهنگ و سنت و ارزش های اخلاقی یک جامعه عجین شده، امری خطیر است. ابتدا با توجه به واژه شناسی جهانی شدن، مفهوم جهانی شدن تبیین می شود. سپس سه رویکرد سنتی، اصلاحی یا بینابینی و رویکرد نواندیشان دینی که مواضع گوناگونی نسبت به جهانی شدن حقوق زنان اتخاذ نموده اند، تعریف و تحلیل می شوند. این رویکردها، متوجه جهانی شدن حقوق زنان به معنایِ نیل به مقررات و قوانین همسان است که در کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان متبلور شده است. البته رویکردهای مذکور همگی با بینشی مؤمنانه به بحث می پردازند و رویکردهای خداناباور، خروج موضوعی دارند. در نهایت، به نظر می رسد؛ با نگرشی که منبعث از دیدگاه نواندیشان دینی است و با حفظ دغدغه ای که رویکرد اصلاحی برای محافظت از ارزش های دینی دارد، می توان ساز و کارهایی را تبیین کرد که از یک سو به بنیان های مذهبی آسیب نرساند و از سوی دیگر مسیر جهانی شدن حقوق زنان را هموار سازد.
بررسی رابطه جو عاطفی خانواده و کنترل عواطف با گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه جو عاطفی خانواده و کنترل عواطف با گرایش به اعتیاد انجام گرفت. در این پژوهش جامعه آماری شامل کلیه 7500 شهروند ساکن در شهرک قلعه از توابع شهرستان قروه می باشد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده 323 نفر در گروه نمونه این پژوهش قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش شامل پرسش نامه جو عاطفی خانواده، پرسش نامه کنترل عواطف، و پرسش نامه گرایش به اعتیاد می باشند. یافته های تحقیق نشان داد که بین جو عاطفی خانواده با گرایش به اعتیاد و مؤلفه های آن رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین بین کنترل عواطف و گرایش به اعتیاد نیز رابطه معناداری وجود دارد. در زمینه رابطه بین مؤلفه های کنترل عواطف با گرایش به اعتیاد نیز به جز مؤلفه خشم، سایر مؤلفه ها (خلق افسرده، اضطراب و عاطفه مثبت) با گرایش به اعتیاد رابطه معنادار وجود دارد. در مجموع بین جو عاطفی خانواده و کنترل عواطف با گرایش به اعتیاد رابطه وجود دارد. هم چنین جو عاطفی خانواده پیش بینی کننده خوبی برای گرایش به اعتیاد است. اما کنترل عواطف نمی تواند پیش بینی کننده خوبی برای گرایش به اعتیاد باشد.
تعارضات زناشویی و تعارضات والد-نوجوان: نقش میانجی ارزیابی های نوجوانان از تعارضات بین والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نقش میانجی ارزیابی های فرزندان از تعارضات بین والدینی در رابطه با تعارضات زناشویی و تعارضات والد-نوجوان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی است و جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان شهرستان قدس استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای،700 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه تعارض والد نوجوان، مقیاس تعارضات زناشویی و مقیاس ارزیابی های فرزندان از تعارضات بین والدین بودند. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها می باشد. به این معنی که می توان متغیر ارزیابی نوجوانان از تعارضات بین والدینی را به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین تعارضات زناشویی و تعارضات والد-نوجوان شناخت. همچنین در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم برای پیش بینی تعارضات والد-نوجوان معنی دار به دست آمد. بنابراین تعارضات زناشویی با در نظر گرفتن عوامل میانجی در پیش بینی تعارضات والد-نوجوان نقش دارد. همچنین می توان بیان کرد که مدل بافتی-شناختی قابلیت تبیین تعارضات والد-نوجوان را دارد.
نقش ابعاد والدگری و رابطه والد-کودک در مشکلات رفتاری درونی سازی شده و برونی سازی شده کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی و بررسی ارتباط میان ابعاد والدگری و رابطه والد کودک با مشکلات رفتاری برونی سازی و درونی سازی شده انجام گرفت؛ و روش آن به صورت توصیفی همبستگی طراحی شد. نمونه مورد پژوهش را تعداد 413 نفر از دانش آموزان تک فرزند و چند فرزند پایه اول تا ششم مدارس ابتدایی شهرستان یزد (141 تک فرزند، 121 دو فرزند، 101 سه فرزند و 50 چهار فرزند و بیشتر) به همراه والدین شان تشکیل دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. از سیاهه رفتاری کودکان (CBCL)، پرسش نامه ابعاد والدگری آلاباما (APQ)، مقیاس رابطه والد کودک (PCRS) به همراه فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج رگرسیون خطی گام به گام نشان داد از میان مهارت های والدگری، ابعاد فقر نظارت و تنبیه جسمانی در تبیین مشکلات درونی سازی و ابعاد مشارکت و تنبیه جسمانی، در تبیین مشکلات برونی سازی کودکان، نقش پیش بینی کننده تری دارند. از زیرمقیاس های رابطه والد کودک، مؤلفه وابستگی در پسران و مؤلفه تعارض در دختران توانایی پیش بینی مشکلات درونی سازی و مؤلفه تعارض هم در پسران و هم در دختران توانایی پیش بینی مشکلات برونی سازی شده را دارد.