مقالات
حوزه های تخصصی:
مهارت حل مسئله یکی از مهارت های شناختی است که انسان را در حل مسائل درونی و بیرونی خود یاری می دهد. آموزش این مهارت می تواند از بروز مسائل و مشکلات نوجوانان و بحرانی شدن تعارض های خانوادگی پیشگیری کند. حل مسئله یکی از مهارت های مهم زندگی است که بسیاری از والدین و فرزندان با آن آشنا نیستند. بر این اساس برخی از متخصصان به طراحی و اجرای کارگاه های آموزش حل مسئله برای والدین، کودکان و نوجوانان پرداخته اند. هدف از پژوهش حاضر ارزشیابی کارگاه هایی با عنوان تربیت نوجوان اندیشمند بوده است که در آن مهارت های حل مسئله به گروهی از مادران که فرزندان آنان در آستانه دوران نوجوانی قرار دارند، آموزش داده شده است. در کارگاه تربیت نوجوان اندیشمند مهارت های درک احساسات و نظرات دیگران، درک انگیزه ها، یافتن راه حل های متعدد برای یک مسئله، در نظر گرفتن عواقب و نتایج امور و برنامه ریزی متوالی با استفاده از طرح درس هایی آموزش داده شده است. گروه نمونه مطالعه حاضر شامل 96 نفر از مادران نوجوانانی هستند که در برخی مدارس غیرانتفاعی شهر تهران مشغول به تحصیل بوده اند. این مادران در پنج کارگاه آموزشی که هر کارگاه شامل 10 جلسه آموزشی دو ساعته است زیر نظر مجریان مجرب آموزش دیده اند. این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون بدون گروه گواه است. داده های این پژوهش با استفاده از اجرای پرسشنامه ارزیابی خانواده گردآوری شده است. با استفاده از این ابزار کارکرد خانواده در سه عامل ارتباط، پاسخدهی عاطفی و مشارکت عاطفی در قبل و بعد از اجرای کارگاه مقایسه شده است. یافته ها بیانگر تاثیر این کارگاه ها بر بهبود عملکرد آزمودنی ها در عامل مشارکت عاطفی است. در خاتمه، بحث و نتیجه گیری، کاربرد یافته های تحقیق، محدودیت ها و هم چنین پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده ارائه شده است.
بررسی نقش انعطاف پذیری و انسجام خانواده در هدف گرایی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف گرایی فرزندان یکی از مفاهیم اساسی روان شناسی انگیزش محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پیش بینی جهت گیری هدف فرزندان شامل: اهداف تسلط رویکردی، تسلط اجتنابی، عملکرد رویکردی و عملکرد اجتنابی توسط انعطاف پذیری و انسجام خانواده است. شرکت کنندگان پژوهش شامل 449 دانش آموز دختر (243 نفر) و پسر (206 نفر) دبیرستان های مختلف شهر شیراز بودند. برای سنجش جهت گیری هدف از مقیاس اهداف پیشرفت الیوت و مک کریگور (2001) و برای سنجش انعطاف پذیری خانواده از مقیاس انعطاف پذیری مثبت شاکری (1382) و در نهایت برای سنجش انسجام خانواده از مقیاس انسجام خانواده سـامـانی (1381) استفاده شد.روایی مقیاس ها از طریق همبستگی هر گویه با نمره کل و پایایی آن ها به روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی تعیین شد. نتایج بیانگر روایی و پایایی مطلوب مقیاس ها بودند. با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان میزان پیش بینی هر یک از جهت گیری هدف فرزندان توسط انعطاف پذیری و انسجام خانواده مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که انسجام خانواده پیش بینی کننده مثبت اهداف تسلط رویکردی، عملکرد رویکردی و پیش بینی کننده منفی عملکرد اجتنابی بود. انعطاف پذیری خانواده پیش بینی کننده مثبت هدف تسلط رویکردی و پیش بینی کننده منفی اهداف تسلط اجتنابی و عملکرد اجتنابی بود.
بررسی رابطه سبک های فرزندپروری و نشانگان برونی سازی شده در کودکان 7 تا 9 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت فرزندپروری چه در پرتو سبک های فرزندپروری و چه در قلمرو رفتارهای خاص والدینی در پیش بینی اختلال های رفتاری در کودکان و از آن جایی که روابط متقابل والد ـ کودک در مرکز آسیب شناسی کودکان در نظر گرفته شده است، در این پژوهش سعی بر آن است تا رابطه بین سبک های فرزندپروری (سبک های فرزندپروری مستبدانه، مقتدرانه و سهل گیرانه) و اختلال های رفتاری کودکان، که در پژوهش حـاضر بـه عنـوان نشانـگـان برونی سازی شده (رفتارهای پـرخاشـگرانه و قانون شکنی) مفهوم سازی گشته است، بررسی شده، نقش این متغیرها در پیش بینی اختلال های رفتاری کودک تعیین گردد.
جامعه این پژوهش شامل مادران کودکان پسر 7 تا 9 سال مشغول به تحصیل در مدارس ابتدایی منطقه شش تهران بودند که 273 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای از بین کلاس های مقاطع اول تا سوم از 4 مدرسه ابتدایی موجود در این منطقه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری سهل گیرانه با نشانگان برونی سازی شده رابطه مثبت معناداری دارد ولی سبک فرزندپروری مقتدرانه با نشانه های برونی سازی همبستگی منفی معناداری نشان داد. سبک فرزند پروری مستبدانه با نشانگان برونی سازی شده رابطه معنی داری نداشت.
سهم ابعاد کارکرد خانواده در میزان استفاده از راهبردهای مقابله در بیماران مبتلا به اختلال مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی سهم ابعاد کارکرد خانواده در میزان استفاده از راهبردهای مقابله در بیماران مبتلا به اختلال مولتیپل اسکلروزیس انجام یافت. در این مطالعه 94 بیمار از میان بیماران مبتلا به این عارضه که به صورت تصادفی ظرف مدت 1 ماه جهت گرفتن مجوز دارو به معاونت سلامت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران (واحد بیماران خاص) مراجعه کرده بودند و پس از آگاهی از اهداف پژوهش و اعلام رضایت، شرکت کردند.پرسشنامه های ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه راهبردهای مقابله توسط این افراد تکمیل شد. با کمک تحلیل رگرسیون سهم ابعاد کارکرد خانواده در میزان استفاده از راهبردهای مقابله در بیماران مبتلا به این اختلال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کارکردهای «حل مسئله»، «آمیختگی عاطفی» و «کنترل رفتاری» خانواده بیش از سایر کارکردها با راهبردهای مورد استفاده این بیماران ارتباط دارند.
تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه در کاهش نشانه های اختلال سلوک کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه در کاهش نشانه های اختلال سلوک کودکان دبستانی (دختران 10 و 11 ساله) انجام شده است. براساس مطالعات، کودکان مبتلا به اختلال سلوک، در زمینه کاربرد مهارت های اجتماعی بسیار ضعیف عمل می کنند و این نقص به تداوم و تشدید مشکلات رفتاری آن ها می انجامد. این مطالعه از نوع تجربی حقیقی، با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است.گروه نمونه این پژوهش متشکل از 22 دختر دبستانی 10 و 11 ساله بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای در دو مرحله و سپس براساس نمره پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 (فرم والد و معلم) و پرسشنامه ارزیابی رفتار راتر (فرم معلم و والد) انتخاب شدند. از این افراد 11 نفر به طور تصادفی در گروه آزمایش و 11 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول 1 ماه، 12 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه قصه گویی و فعالیت های مکمل قرار گرفت. داده های پس آزمون، سه هفته پس از اتمام جلسات جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس بررسی شد. نتایج نشان دادند که براساس هر دو فرم دو پرسشنامه، آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه موجب کاهش نشانه های اختلال سلوک در آزمودنی ها می شود (005/0>P). این نتیجه با یافته های پژوهشگران دیگر تطابق دارد و قابلیت کاربرد قصه و ساختار آن را در آموزش و درمان مشکلات رفتاری کودکان نشان می دهد.
تاثیر آموزش تعهد پیش از ازدواج بر بهبود ویژگی های تعهد دردختران دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تاثیر آموزش تعهد پیش از ازدواج بر بهبود ویژگی های تعهد در دختران دانشجو مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، 30 نفر دانشجوی دختر از میان دانشجویان دانشگاه آزاد، به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. افراد گروه نمونه به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند. طرح پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود.پس از اجرای پیش آزمون با استفاده از آزمون سنجش ویژگی های تعهد فر1 (1988) برای هر دو گروه، گروه آزمایش به مدت 6 هفته، هر هفته یک جلسه 45 دقیقه ای، تحت آموزش پیش از ازدواج تعهد قرار گرفتند و پس از پایان این مدت، پس آزمون سنجش ویژگی های تعهد، برای هر دو گروه اجرا شد. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان دادند که آموزش تعهد پیش از ازدواج، بر بهبود ویژگی های تعهد و افزایش میزان آن تاثیر مثبت داشته، و نمرات پس آزمون گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به نمرات گروه کنترل بیشتر است.
هم وقوعی رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان دبیرستان های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای پرخطر به رفتارهایی اطلاق می شود که احتمال نتایج مخرب جسمی، روان شناختی و اجتماعی را برای فرد افزایش دهد. این رفتارها در نوجوانان با یکدیگر به شدت همبسته اند و از الگوی هم تغییری پیروی می کنند. خطرپذیری جنسی به دلیل پیامدهای ناگوار و غیرقابل جبران از قبیل بارداری، بیماری های عفونی و ابتلا به اچ آی وی در سال های اخیر بیش از سایر رفتارهای پرخطر مورد تاکید واقع شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی فراوانی و هم وقوعی انواع خطرپذیری ها و تاثیر زمینه های مختلف جمعیت شناختی بر این هم تغییری و ارائه راهکارهایی برای پیشگیری است.نمونه تحقیق 807 دانش آموز پایه دوم، سوم و چهارم مقطع متوسطه شهر تهران (371 پسر و 436 دختر) را در برمی گیرد که با روش نمونه گیری طبقه ای و متناسب با حجم انتخاب شدند. برای سنجش خطرپذیری از مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) (زاده محمدی، احمدآبادی و حیدری، 1386) استفاده شد. برحسب یک مقیاس 5 قسمتی، میانگین خرده مقیاس های گرایش به جنس مخالف 24/3، رابطه و رفتار جنسی 15/2، مصرف الکل 00/2، سیگار 87/1 و مصرف مواد مخدر و روان گردان 74/1 بدست آمده است. نتایج نشان داد که بین تمامی رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنی داری برقرار است. الکل، دوستی با جنس مخالف و موادمخدر و روان گردان به همراه جنسیت (پسر)، تحصیلات مادر (دانشگاهی)، رشته تحصیلی (انسانی) و درآمد خانواده (زیر 200 هزار تومان) بیشترین واریانس خطرپذیری جنسی را در نوجوانان تبیین می کنند. وجود همبستگی بین رفتارهای پرخطر، به متولیان سلامت اجتماعی و نهادهایی چون آموزش و پرورش کمک می کند تا با شناسایی رفتارهایی که با صرف هزینه و زمان کمتر قابل کنترل است، از بروز و ظهور سایر رفتارها در دانش آموزان پیشگیری کنند.