مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین دیدگاه های خانواده ایرانی درباره مفهوم سلامت خانواده انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع کیفی و نمونه گیری به صورت هدفمند بود. از مجموع 104 مصاحبه انجام شده در میان اقوام و مناطق مختلف ایران، 76 مصاحبه از کیفیت مناسب جهت تحلیل داده ها برخوردار بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. با بررسی گزاره های ثبت شده می توان سلامت خانواده را در چهار طبقه جای داد: سلامت فردی، سلامت نهادی، سلامت تعاملی و سلامت جامعه ای. از مقایسه ویژگی های خانواده سالم و آسیب دیده در این پژوهش، می توان چنین گفت که در نظر خانواده ایرانی، یک خانواده سالم، خانواده ای مادی گرا و درگیر بقا، کارکردی، مذهبی، سنتی، سلسله مراتبی، وابسته متقابل، جمع گرا، محافظه کار، مضطرب و نمایشی است. اگرچه جامعه ایرانی نشانه هایی از حرکت به سوی نوگرایی را بروز می دهد، اما خانواده ناسالم به زعم شرکت کنندگان در این تحقیق، بیشتر دربرگیرنده عناصر مدرن است تا سنتی. به نظر می رسد الگوی ایده آل خانواده ایرانی در درون ساختار سلسله مراتبی و جمع گرایانه تعریف می شود.
مدل رابطه ابعاد چشم انداز زمان و رضایت زناشویی با توجه به اثرات میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ابعاد چشم انداز زمان و رضایت زناشویی با توجه به نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در قالب یک مدل تحلیل مسیر به انجام رسیده است. نمونه آماری این پژوهش عبارت بود از 408 زن متأهل 20 تا 50 ساله ساکن شهر تهران که با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ، بهزیستی روان شناختی ریف و فرم کوتاه چشم انداز زمان زیمباردو بود. برای تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین مشخص شد که گذشته خوب، حال لذت گرا و آینده، نه تنها به طور مثبت مستقیم، بلکه به طور مثبت و غیرمستقیم با واسطه بهزیستی روان شناختی بر رضایت زناشویی تأثیر می گذارند. به علاوه متغیرهای گذشته بد و حال منفعل به طور منفی مستقیم و همچنین به طور منفی و غیرمستقیم با واسطه بهزیستی روان شناختی بر رضایت زناشویی تأثیرگذار هستند. از مجموع یافته ها نقش ابعاد چشم انداز زمان بر رضایت زناشویی و نقش میانجی بهزیستی روان شناختی تأیید شد که این امر دارای تلویحات کاربردی برای متخصصان و روان شناسان در تدوین مداخلات زناشویی است.
نگرش زوجین نابارور به اهدای اسپرم: نقش باورهای مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیمی از زوجین نابارور مراجعه کننده به مراکز درمانی را مردان نابارور تشکیل می دهند. هدف از مقاله حاضر، نگرش زوج های نابارور نسبت به روش اهدای اسپرم است. تحقیق حاضر یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوایی است که به بررسی نظرات افراد در مورد اهدای اسپرم در یک شبکه اجتماعی پرداخته است. در این حوزه به آرای فقها و مسائل علمی مبتنی بر گزینه های موجود برای درمان ناباروری و اولویت هر یک نسبت به دیگری پرداخته شده است. به منظور تحلیل این نگرش، با توجه به وجود محور مذهب و تأثیرات آن در نگاه و تصمیم گیری افراد در زندگی خصوصاً در درمان ناباروری به عنوان تکمیل زندگی زناشویی، سایه مذهب در تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت 3 تم اصلی و 4 تم فرعی استخراج گردید. تم های اصلی: رایج ترین روش های اهدای اسپرم، اهدای جنین و فرزندخواندگی بودند. به علت وجود نگاه منفی تر به روش اهدای اسپرم نسبت به اهدای جنین به نظر می رسد وجود این روش تنها تعداد گزینه های درمانی را افزایش می دهد اما در کل محدودیت های بسیاری را در جامعه اسلامی می افزاید.
بررسی رابطه فرهنگ خانواده- کار و تداخل کار با خانواده از طریق حمایت سرپرست بلافصل بین کارکنان پلی اکریل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای حل تعارض کار با خانواده ایجاد یک فرهنگ خانواده کار اهمیت یافته است که طبق آن مدیران باید خود را (در حدی که هستند) مسئول زندگی خانوادگی کارکنان دانسته و از آن حمایت کنند. هدف این پژوهش بررسی رابطه تداخل کار خانواده و حمایت مدیر از زندگی خانواده از طریق حمایت سرپرست بلافصل می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری و تفکیک اثرات مستقیم و غیرمستقیم است. در این پژوهش یافته ها نشان داد که حمایت مدیر از زندگی خانواده از طریق حمایت سرپرست بلافصل، تعارض کار خانواده را تا سطح بالایی بهبود می بخشد. بر مبنای یافته های این پژوهش آموزش مدیران برای انجام حمایت اجتماعی از کارکنان شان را می توان مداخله ای مؤثر برای اثربخش کردن فرهنگ خانواده کار دانست. اما مهم تر از آن آموزش سرپرستان بلافصل، برای حمایت از همکاران شان جهت تعادل بخشی بین تقاضاهای کار و خانواده است.
نقش عوامل خانوادگی در تبیین تعارض نقش های شغلی و خانوادگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است رابطه بین عوامل خانوادگی شامل پایگاه اجتماعی اقتصادی، حمایت خانواده، تعلق خانوادگی، گرانباری نقش خانوادگی و ساختار توزیع قدرت در خانواده را با تعارض نقش های شغلی و خانوادگی زنان شاغل در شهر یزد مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق، از نوع توصیفی همبستگی است؛ و نمونه پژوهش با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای از 323 نفر از زنان شاغل انتخاب شده است. مقیاس های تعارض نقش های شغلی و خانوادگی، حمایت اجتماعی در خانواده، درگیری خانوادگی، گرانباری نقش خانوادگی، و ساختار قدرت در خانواده در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین پایگاه اجتماعی اقتصادی، حمایت اجتماعی خانواده از فرد شاغل، تعلق خانوادگی و ساختار توزیع قدرت در خانواده با تعارض میان نقش های شغلی و خانوادگی زنان شاغل در شهر یزد رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. در مقابل گرانباری نقش خانوادگی و تعارض نقش های شغلی و خانوادگی دارای رابطه ای مثبت و معنی دار می باشند. بنابراین به طور کلی عوامل خانوادگی از جایگاه بسیار مهمی در میزان تعارض میان نقش های شغلی و خانوادگی برخوردار است و می تواند نقش مؤثری در کاهش فشار و تنش روانی ناشی از این تعارض ایفا کند.
مقایسه شادکامی، سبک های عشق و نارسایی هیجانی در افراد زودازدواج و دیرازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه شادکامی، سبک های عشق و نارسایی هیجانی در افراد زودازدواج و افراد دیرازدواج بود. از بین جامعه آماری پژوهش حاضر که شامل کلیه زوج های ساکن شهر اردبیل بودند،50 آزمودنی زودازدواج (25 زن و 25 مرد) و 50 آزمودنی دیرازدواج (25 زن و 25 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان دو گروه مورد مطالعه انتخاب شدند. فهرست شادکامی آکسفورد، آزمون سبک های عشق و مقیاس آلکسی تیمیا به عنوان ابزارهای جمع آوری اطلاعات بر روی آزمودنی ها اجرا شد. روش تحقیق پژوهش حاضر علی مقایسه ای بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات شادکامی، سبک های عشق و نارسایی هیجانی در افراد زودازدواج و افراد دیرازدواج تفاوت آماری معناداری وجود دارد. به طوری که میانگین نمرات افراد دیرازدواج در متغیر شادکامی، سبک عشق واقع گرا و سبک عشق رفاقتی بیشتر از افراد زودازدواج بود. اما میانگین نمرات افراد زودازدواج در سبک عشق رمانتیک، سبک عشق وابسته، دشواری شناسایی و توصیف هیجانات و تفکر عینی در مقایسه با افراد دیرازدواج به طور معناداری بیشتر بود. براساس این نتایج پیشنهاد می شود متخصصین خانواده در مراجعان زودازدواج و دیرازدواج این متغیرها را مدنظر داشته باشند.
بازنمایی معنایی طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به شیوه استقرایی و کیفی و با استفاده از روش مردم نگاری به مطالعه طلاق توافقی در بستر اندیشه و نگرش زنان متقاضی این نوع طلاق، پرداخته است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی هدفمند با 30 نفر از زنانی که برای طلاق توافقی به دادگاه خانواده شهرستان کرج مراجعه نموده بودند، مصاحبه عمیق انجام یافت. یافته های به دست آمده شامل شش مقوله عمده به شرح ذیل است: بازاندیشی در نقش مرد به عنوان نان آور خانواده، روابط جنسی نامطلوب، درگیری عاطفی، اختلافات فرهنگی اجتماعی، فشار هنجاری اطرافیان و اختلالات شخصیتی و رفتاری. مقوله هسته محوری این بررسی «جهت گیری زنان نسبت به طلاق توافقی» است که سایر مقولات عمده را در بر می گیرد و خود می تواند در تغییر و جهت دهی معنایی طلاق توافقی نزد زنان مؤثر واقع شود. با توجه به نتایج تحقیق، لفظ توافق در این گونه طلاق ها قابل تأمل است، زیرا تأمل در شرایط منجر به طلاق توافقی و کمی سازی مقولات، حاکی از آن بود که در نزدیک به %32 طلاق های توافقی، واژه توافق برازنده نیست، زیرا زن کاملاً با اجبار و از روی استیصال، اجبار و تهدید تن به آن داده است.
بررسی تعارض قانون حمایت خانواده و قانون مجازات اسلامی جدید از جهت مسئولیت زوج در افضای زوجه نابالغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج در سنین پایین، امکان اضرار به کودک را افزایش می دهد؛ لذا قوانین جدید در راستای حمایت از حقوق آنان در مقابله با ازدواج زودهنگام، ضمانت اجرا تعیین نموده اند. طبق روایات اسلامی، سن بلوغ نکاح دختران، 9 سال تمام قمری است، ولی مقنن، این سن را به 13 سال تمام شمسی افزایش داده است. قانون حمایت خانواده 1391 در ماده 50 با توجه به قانون مدنی برای تزویج دختر زیر سن 13 سال تمام شمسی با این قید که نکاح بدون اذن ولی و تشخیص دادگاه صورت گرفته باشد، در صورت ایجاد نقص عضو ناشی از نزدیکی، برای زوج دیه و حبس مقرر نموده است. این در حالی است که مقنن، در قانون مجازات اسلامی 1392، زوجه نابالغ را در صورت افضا شدن که از مصادیق بارز نقص عضو موضوع ماده 50 قانون حمایت خانواده است، علاوه بر دیه و مهریه، تا زمان فوت یکی از زوجین، مستحق نفقه دانسته است. در این مقاله، مشخص شد حکم قانون حمایت خانواده در موضوع مشترک افضا هم چنان باقی است و توسط قانون مجازات اسلامی نسخ نشده است. در راستای حمایت از حقوق کودک با توجه به تفاوت های این دو ماده، نویسندگان درصددند، میزان مسئولیت زوج را در این نوع نکاح، ترسیم نمایند.