مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل پیش بینی کننده شادکامی زناشویی و ارائه مدل پیشنهادی برای پیش بینی شادکامی زناشویی افراد متأهل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان و مردان متأهل با دامنه سنی 20 تا 50 سال و ساکن شهر تهران بودند که حداقل دو سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول نمونه گیری به صورت در دسترس بود و 67 نفر از افراد متأهل به پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ و شادکامی زوجین تگریان پاسخ دادند. در مرحله دوم و به شیوه هدفمند با 20 نفر از افراد متأهلی که در هر دو پرسش نامه نمرات بالایی کسب کرده بودند، مصاحبه انجام شد. در نهایت با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش کیفی (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) به تدوین کدها و مقوله ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که چهار دسته از عوامل در شادکامی زناشویی نقش ایفا می کردند. این چهار دسته شامل عوامل جمعیت شناختی مثل فاصله سنی، تحصیلات و درآمد، عوامل درون فردی مثل گذشت، عوامل بین فردی مثل پذیرش و عوامل مربوط به خانواده ها می باشند. با توجه به نتایج این طور به نظر می آید که از بین این عوامل، عوامل درون فردی به خصوص ویژگی های شخصیتی خود فرد و درک و استانداردهای وی نقش بسزایی در پیش بینی شادکامی زوجین داشتند.
پیش بینی خودشیفتگی، ادراک تعاملات اجتماعی و تعارضات زناشویی بر اساس استفاده از شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شبکه های اجتماعی و استفاده گسترده از آن ها توسط زوجین، تأثیرات مهمی بر جنبه های مختلف زندگی آنان داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در خودشیفتگی، ادراک تعاملات اجتماعی و تعارضات زناشویی زوجین استفاده کننده از شبکه های اجتماعی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را زوجین استفاده کننده از شبکه های اجتماعی شهر زنجان تشکیل داده که 120 زوج که از شبکه های اجتماعی به صورت گسترده استفاده می کردند به صورت در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1998)، شخصیت خودشیفته (ایمز و همکاران، 2006)، ادراک تعامل اجتماعی (گلاس، 1994) و تعارض زناشویی (ثنایی، 1379) استفاده شد. روش همبستگی پیرسون و رگرسیون برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرارگرفت. یافته ها نشان داد بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با ادراک تعامل اجتماعی رابطه منفی معنادار و با خودشیفتگی و تعارض زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (0/01>P). هم چنین بین تعارض زناشویی با خودشیفتگی رابطه مثبت معنادار و با ادراک تعامل اجتماعی رابطه منفی معنادار وجود دارد (0/01>P). شبکه های اجتماعی با تأثیرات منفی روی روابط زوجین و احساس آن ها نسبت به یکدیگر و از سویی دیگر، با تقویت خودشیفتگی، باعث مشکلات ارتباطی مختلف و کاهش احساس های مثبت زوجین نسبت به یکدیگر و تعارضات زناشویی می شود.
شناسایی مؤلفه های اساسی تربیت کودک بر اساس دیدگاه والدین ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت کودک و بهبود ابعاد گوناگون رشد انسان از چالش های اساسی زندگی جوامع امروز است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تربیت کودک بر اساس دیدگاه والدین ایرانی بود. روش تحقیق کیفی و جامعه آماری بر اساس قومیت های شهرهای ارومیه (ترک و کرد) و تهران (فارس) بودند. نمونه ها به شیوه نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع داده ها از این شهرها انتخاب شدند. به منظور جمع آوری نظرات والدین در ارتباط با مؤلفه های تربیت کودک با 300 والد مصاحبه نیمه سازمان یافته به عمل آمد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها (کدگذاری و مضمون یابی) 9 مقوله اصلی شامل تربیت اخلاقی، تربیت دینی، تربیت جسمانی، تربیت اقتصادی، تربیت سیاسی، تربیت اجتماعی، تربیت جنسی، تربیت عاطفی و تربیت عقلی استخراج گردید. با توجه به نتایج تحلیل داده ها والدین ایرانی اشاره بیشتری به اهداف تربیتی دینی، اخلاقی و اجتماعی داشتند و در برخی از حیطه ها از قبیل تربیت عاطفی، جنسی، سیاسی و اقتصادی اطلاعات اندکی داشتند. نتایج پژوهش حاضر می تواند بستری مناسب برای پر کردن خلأهای فرهنگی موجود در زمینه فرزندپروری از دیدگاه والدین ایرانی فراهم آورد.
اثربخشی آموزش کیفیت زندگی درمانی بر کاهش استرس والدینی و ابعاد آن در بین مادران کودکان ناتوان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش کیفیت زندگی درمانی بر کاهش استرس والدینی و ابعاد آن در بین مادران کودکان با ناتوانی هوشی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از مادران دارای دانش آموز با ناتوانی هوشی شهر سمیرم. نمونه آماری 30 مادر دارای فرزند ناتوان هوشی بودند که به شکل در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. در حالی که گروه گواه در لیست انتظار قرار داشت، گروه آزمایش طی 9 جلسه 90 دقیقه ای بسته کیفیت زندگی درمانی را دریافت کردند. ابزار پژوهش عبارت بود از فرم کوتاه پرسش نامه استرس والدینی آبدین (1983). هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در معرض ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کواریانس چندمتغیری) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد گروه کنترل در ارزیابی های پس آزمون نسبت به گروه آزمایشی استرس بیشتری نشان می دهند. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که این روش برای کاهش استرس های والدینی و ابعاد آن در بین مادران کودکان با ناتوانی هوشی مؤثر است.
بررسی ساختار عاملی و پایایی مقیاس تعامل والد فرزندی (PACHIQ) در دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی مقیاس تعامل والد فرزندی در خانواده های ایرانی بود. مقیاس تعامل والد فرزندی به سنجش دو زیرمقیاس حل تعارض و پذیرش در دو بعد والدین (21 سؤال) و فرزندان (25 سؤال) می پردازد. پرسش نامه از نسخه انگلیسی آن مورد ترجمه و بازترجمه قرار گرفت و روی نمونه ای تصادفی مشتمل بر 400 نفر (200 دختر و 200 پسر به همراه والدین شان) در مدارس متوسطه اجرا گردید. به منظور تعیین روایی سازه سؤالات از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. برای بررسی اعتبار نسخه های (ارزیابی فرزند از پدر، ارزیابی فرزند از مادر، ارزیابی پدر از فرزند، و ارزیابی مادر از فرزند) پرسش نامه از روش بازآزمایی و همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پایایی سنجی با استفاده از ضریب آلفا، پایایی 0/89 تا 0/97 را برای زیرمقیاس های ابزار به دست داد. زیرمقیاس های ابزار نشان دادند شاخص های برازندگی تحلیل عاملی تأییدی، تأیید کننده ساختار دو عاملی هستند که نشان می دهد مدل دو عاملی در 4 نسخه ابزار با داده ها برازش دارد. در مجموع می توان گفت که این مقیاس، ویژگی های یک آزمون روا و پایا را داراست و می توان در موقعیت های پژوهشی و مشاوره ای از آن استفاده کرد. تعداد کم اما جامع سؤالات پرسش نامه، مزیتی است که موجب به دست آوردن اطلاعات لازم در زمانی اندک می گردد.
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سازگاری با دانشگاه: نقش واسطه ای راهبردهای مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سازگاری دانشجویان با دانشگاه با توجه به نقش واسطه ای راهبردهای مقابله با استرس، اجرا شد. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بود. برای انجام پژوهش 523 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه الگوهای ارتباطی خانواده، شیوه مقابله با موقعیت های استرس زا و پرسش نامه سازگاری دانشجویان با دانشگاه را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که الگوی گفت و شنود قدرت پیش بینی سازگاری با دانشگاه را به طور مستقیم و معنادار دارد. رابطه راهبرد مسئله مدار با سازگاری با دانشگاه به صورت مثبت و معنی دار و رابطه راهبرد هیجان مدار با سازگاری با دانشگاه به صورت منفی و معنی دار بود. هم چنین، بین الگوهای ارتباطی خانواده با راهبردهای مقابله با استرس رابطه معنی دار به دست آمد. علاوه بر این، الگوهای ارتباطی خانواده توانست از طریق واسطه گری راهبردهای مقابله با استرس، به نحو غیرمستقیم نیز سازگاری با دانشگاه را پیش بینی نماید. در مجموع می توان نتیجه گرفت که الگوی گفت و شنود خانواده از طریق راهبرد مسئله مدار و الگوی هم نوایی از طریق راهبرد هیجان مدار می توانند به ترتیب به صورت مثبت و منفی بر سازگاری دانشجویان با دانشگاه اثر بگذارند.
ازدواج با فرزندخوانده از منظر اصول قانون اساسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 1392 با تصویب قانون حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست، در تبصره 26 این قانون مقرر شد: «... ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعد از آن بین سرپرست و فرزندخوانده ممنوع است، مگر این که دادگاه صالح پس از اخذ نظر مشورتی از سازمان، این امر را به مصلحت فرزندخوانده تشخیص دهد». ادعا شد که با عدم ممنوعیت شرعی و سکوت قانون، مواردی از ازدواج با فرزندخوانده وجود داشته که لااقل با این مقرره انجام چنین ازدواج هایی موکول به اجازه دادگاه مبتنی بر مصلحت فرزندخوانده خواهد شد و بدین ترتیب از فرزندخوانده در برابر آسیب های احتمالی حمایت خواهد شد. سؤالی که در این جا مطرح می شود این است چنین مقرره ای در راستای اصول 10، 20 و 21 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تا چه حدودی می تواند حافظ قداست و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی، ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او، حمایت از کودکان بی سرپرست و حمایت حقوقی برابر برای همه اعم از زن و مرد باشد. این مقاله توصیفی، تحلیلی و انتقادی بوده و با روش کتابخانه ای با توصیف عواقب و پیامدهای چنین مقرره ای، به این سؤالات پاسخ داده است و نهایتاً پیشنهاد می کند برای پیشگیری از بی اخلاقی و فروپاشی نهاد خانواده، حمایت بدون تبعیض از کودک در برابر آسیب های جبران ناپذیر و حفظ حقوق مادی و معنوی زن، اصلاح این تبصره هرچه سریع تر در دستور کار قانونگذار قرار گیرد.
ترسیم و تحلیل شبکه هم نویسندگی مقالات کنگره ملی «آسیب شناسی خانواده» با بهره گیری از شاخص های تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ترسیم و تحلیل شبکه هم نویسندگی مقالات کنگره ملی «آسیب شناسی خانواده» با بهره گیری از شاخص های تحلیل شبکه اجتماعی است. این پژوهش به روش توصیفی، با رویکرد علم سنجی و با استفاده از شاخص های خرد و کلان تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. ترسیم و تحلیل شبکه هم تألیفی با استفاده از نرم افزار یو.سی.آی.نت و ترسیم شبکه چگالی هم تألیفی با استفاده از نرم افزار وس. وی.یو.ئر بوده است. کنگره ششم با بیشترین مقاله و کنگره پنجم دارای کمترین تعداد مقالات است. الگوهای دونفره و سه نفره بیشترین الگوهای تألیف گروهی را به خودش اختصاص داده است، البته الگوی تألیف مقالات در طول شش دوره این کنگره اکثراً به صورت گروهی و مشارکتی بوده است. شبکه از انسجام پایینی برخوردار است و دارای گره های منزوی بسیاری است. مرکزی ترین و مشارکت پذیرترین پژوهشگران، «صادقی»، «محمدعلی مظاهری» و «دهقانی»، «زرداموی» و «یاریاری» هستند که بیشترین درجه مرکزیت (هم تألیفی) را دارند که نوعی سرمایه اجتماعی در این شبکه محسوب می شوند.