مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر تحولی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه والدین کودکان مبتلا به اختلالات فراگیر تحولی تحت پوشش مرکز ساماندهی درمان و توان بخشی اختلالات اتیستیک و مرکز اتیسم به آرا در تهران می باشند.از این جامعه آماری 43 زوج از والدین به شیوه تصادفی انتخاب شدند.
برای گروه گواه، 43 زوج والدین با روش نمونه گیری غیرتصادفی از مناطق (2 و 6) تهران انتخاب و از نظر سن و تحصیلات خود و سن و جنس فرزندشان با گروه والدین کودکان اتیستیک همتا شدند. پرسشنامه پاسخ های مقابله ای بیلینگز و موس روی اعضای دو گروه اجرا شد. تحلیل یافته ها نشان داد که مادران کودکان دارای اختلالات فراگیر تحولی در مقایسه با مادران کودکان عادی بیشتر از راهبردهای مقابله ای مبتنی بر مهار جسمانی استفاده می کنند. اما بین سایر راهبردهای مقابله ای تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. به طور کلی مادران مورد مطالعه در هر دو گروه، بیشتر از راهبردهای مبتنی بر مهار جسمانی و مهار هیجانی استفاده می کنند، در حالی که پدران بیشتر راهبردهای مقابله ای مبتنی بر حل مسئله و ارزیابی شناختی را به کار می بردند.
بررسی رابطه میان انواع سبک های فرزندپروری والدین و بروز علائم بی اشتهایی روانی در دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش شناسایی رابطه میان انواع سبک های فرزندپروری و بروز علائم بی اشتهایی روانی در دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهر اصفهان بود. نمونه این پژوهش شامل 53 نفر از دختران نوجوان و والدین آن ها بودند که از طریق نمونه گیری هدفدار انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته شامل پرسشنامه سبک های فرزندپروری باوم ریند و پرسشنامه سنجش رفتار تغذیه ای مینه سوتا بوده است. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحلیل آماری داده ها نشان داد که بین سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش والدین با بروز علائم بی اشتهایی روانی در دختران نوجوان رابطه منفی معنادار و بین سبک فرزندپروری مستبدانه والدین با بروز علائم بی اشتهایی روانی در این آزمودنی ها رابطه مثبت معنادار وجود داشت. هم چنین رابطه معناداری بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با بروز علائم بی اشتهایی روانی مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت که سبک فرزندپروری والدین نقش مهمی در بروز یا عدم بروز علائم اختلال بی اشتهایی روانی و سایر زیرمقیاس های آن داشته است. هم چنین به نظر می رسد که دو سبک قاطع و اطمینان بخش و مستبدانه در قیاس با سبک سهل گیرانه نقش مهم تری در پیش بینی بروز یا عدم بروز علائم این اختلال دارند. نتایج بدست آمده بر مبنای نظریه ها مورد تبیین قرار گرفته است.
والدین ، نوجوانان ، ارزش های خانوادگی ، ترجیح اطالعت یا استقلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز به خصوص در کشورهایی مثل کشورهای خاورمیانه که از اختلال اجتماعی رنج برده و آژانس های جامعه پذیری در جهت متضاد عمل می کنند، کارکرد درست خانواده می تواند نقش تعیین کننده ای در پیشگیری از پیامدهای منفی به خصوص مسائل رفتاری درونی و بیرونی داشته باشد. شیوه والدینی که والدین اتخاذ می کنند، اگر در عین کنترل کامل، به استقلال شخصیتی نوجوان هم تاکید کند، می تواند به عنوان یک شیوه والدینی موفق ارزیابی شود.این مقاله به ترجیح اطاعت و ترجیح استقلال به عنوان دو ارزش مهم خانوادگی از سوی نوجوانان می پردازد و به دنبال پاسخ به این سؤال است که تحت چه شرایطی احتمال این ترجیحات افزایش یا کاهش می یابد. داده ها از پیمایش ارزش های جهانی (WVS) و از موج چهارم آن می باشد. گروه سنی 24- 15 سال کشورهای خاورمیانه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان می دهد که متغیرهای جمعیت شناختی نقش مهم تری در کاهش یا افزایش احتمال ترجیح اطاعت از والدین داشته اند، در حالی که در مورد ترجیح استقلال متغیرهای جامعه پذیری هم اهمیت داشتند. به علاوه نشان داده شده است که تفاوت های معناداری در ترجیح همزمان اطاعت و استقلال از سوی نوجوانان در بین کشورهای مختلف خاورمیانه وجود دارد، گو این که عوامل موثر بر این ترجیحات در اکثر این کشورها تقریباً از یک الگو پیروی می کنند.
مقایسه رابطه ناتوانی هیجانی و استرس و دلبستگی در زوج های در شرف طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه رابطه ناتوانی هیجانی، استرس و دلبستگی در زوج های در شرف طلاق است. تعداد 119 زن و 63 مرد در شرف طلاق با استفاده از روش در دسترس در دادگاه خانواده شهر رشت انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ناتوانی هیجانی تورنتو (1996، TAS-20، Bressi al.،)، پرسشنامه فشار روانی ادراک شده (1987، PSS، Cohen، et، al) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (هزن و شیور، 1987) بود. از ضرایب همبستگی پیرسون، پلی کوریک و پلی سریال و تحلیل رگرسیون چندگانه با حضور 8 متغیر پیش بین جنسیت، سن، استرس، دلبستگی ایمن، اجتنابی، دوسـوگرا، میزان تحصیلات و تـعـداد فـرزنـدان و تحـلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استرس با مؤلفه های دلبستگی و مؤلفه های ناتوانی هیجانی روابط معناداری را نشان می دهد. هم چنین انواع دلبستگی و مؤلفه های ناتوانی در تشخیص عواطف دارای رابطه معنادار است. یافته دیگر پژوهش متوجه متغیرهایی بود که به وسیله آن ها ناتوانی هیجانی پیش بینی می شود. در این تحلیل سه متغیر میزان تحصیلات، استرس و دلبستگی دوسوگرا 32/0 تغییرات ناتوانی هیجانی را پیش بینی می کردند. یافته دیگر این تحقیق آن بود که با توجه به استرس زا بودن فرآیند جدایی، این استرس در زنان و مردان تفاوت معناداری ندارد.
رابطه میان تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی از متقاضیان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی در افراد مراجعه کننده به مراکز قضایی و افراد مایل به ادامه زندگی مشترک در شهر تهران انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش شامل 61 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز قضایی و 61 نفر از افراد مایل به ادامه زندگی مشترک که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، می باشد. هر دو گروه به پرسشنامه تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی پاسخ دادند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که تفاوت معناداری میان گروه آزمایش و گواه در مورد هوش هیجانی و تمایزیافتگی خود (001/0P<) وجود دارد. افراد گروه گواه دارای هوش هیجانی و تمایزیافتگی بالاتری نسبت به افراد گروه آزمایش بودند. براساس تحلیل نتایج رگرسیون به شیوه گام به گام می توان مؤلفه جدایی عاطفی در متقاضیان طلاق (%13=R2) و متغیرهای واکنش هیجانی، جایگاه من و جدایی عاطفی در افراد عادی (%28=R2) را به عنوان متغیرهای پیش بین برای هوش هیجانی تلقی کرد.
روش دلفی در پژوهش های خانواده درمانی و زوج دمانی ( مفاهیم و کاربردها )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگ ترین انتقاداتی که در حوزه پژوهش های خانواده و زوج درمانی (MFT) مطرح می شود فقدان تعاریف، مفاهیم، و پروتکل های درمانی مشخص و دقیق است. اگرچه روش تحقیق دلفی می تواند روش مناسبی برای پاسخ به این خلاء باشد، اما پژوهش های اندکی در حوزه خانواده درمانی و زوج درمانی با استفاده از این روش وجود دارند. این در حالی است که روش تحقیق دلفی برای کمک به حوزه هایی که در آن ها سردرگمی روش شناختی وجود دارد توصیه شده است.
این مقاله کاربرد مطالعات دلفی در کمک به حل این مسئله را در حوزه های خانواده و زوج درمانی مورد بحث قرار می دهد.هم چنین در این مقاله توصیفی از روش تحقیق دلفی و بحثی درباره سابقه مطالعات دلفی که در حوزه خانواده درمانی و زوج درمانی انجام شده اند، به همراه پیشنهاداتی برای استفاده از این روش در حوزه خانواده درمانی و زوج درمانی ارائه می شود.
بررسی روایی و پایایی ابزار تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطات خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی الگوهای ارتباطات خانواده در طول سه دهه گذشته تحقیقات بسیاری را در زمینه های گوناگون و در فرهنگ های مختلف برانگیخته اند. این در حالی است که بخش عمده این تحقیقات با استفاده از ابزار تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطات خانواده صورت گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی روایی و پایایی این ابزار در ایران بود. به این منظور 326 دانش آموز (161 دختر و 165 پسر) پایه های دوم و سوم دبیرستان های شهر شیراز ابزار مورد نظر را تکمیل کردند. بررسی روایی ملاکی این ابزار نشان داد بین ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطات خانواده و ابزار پیوند والد ـ فرزندی همبستگی وجود دارد. نتیجه تحلیل عامل محتوای این ابزار به شیوه مؤلفه های اصلی استخراج دو عامل جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی بود.
بررسی همسانی درونی نشان داد سؤالات مربوط به هر عامل با نمره کل آن عامل بیشترین همبستگی معنادار را دارند. همچنین بین نمرات مربوط به هر عامل و نمره کل نیز همبستگی معناداری وجود داشت. بررسی پایایی این ابزار به روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و شیوه آزمون بازآزمون حاکی از پایایی این ابزار بود. در مجموع، نتایج نشان داد ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطات خانواده از ویژگیهای روان سنجی مناسبی برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری روا و پایا در مورد دانش آموزان ایرانی به کار برده شود.