مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتعیین رابطه اضطراب کرونا در مادران با تعامل والد-کودک و پرخاشگری کودکان در ایام قرنطینه بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک 6 تا 12 ساله شهر تهران در اردیبهشت 1399 بود. برای انجام این پژوهش، از روش نمونه گیری و اجرای اینترنتی استفاده شد. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس رابطه والد-کودک، پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین اضطراب کرونا در مادران با رابطه مثبت کلی در تعامل والد-کودک رابطه منفی معنادار(511/0-=r)، و با پرخاشگری رابطه مثبت معنادار (601/0=r) وجود داشت. علاوه براین، اضطراب کرونا در مادران به ترتیب با ضرایب بتای 324/0- و 428/0 پیش بینی کننده معنادار رابطه مثبت کلی بین مادران و کودکان و پرخاشگری کودکان بود(01/0>p). بنابراین با ارائه مداخلات و آموزش های به موقع و مناسب جهت کاهش اضطراب ناشی از بیماری کرونا در مادران، می توان تعاملات والدین و کودکان را بهبود بخشید و مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان را کاهش داد .
شناسایی آسیب های بین فردی زوجی زنان دارای اضطراب دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه ی کیفی آسیب های بین فردی زوجی زنان دارای اضطراب دلبستگی انجام شد. جامعه آماری کلیه زنان دارای اضطراب دلبستگی و همسرانشان بود که به دلیل مشکلات زناشویی در سال 1398- 1397 به مراکز مشاوره سطح شهر اصفهان مراجعه نمودند؛ همچنین کلیه متخصصان و درمانگران که نسبت به اضطراب دلبستگی و پیامدهای آن تبحر داشتند و متون، مقالات و کتب علمی مرتبط با موضوع اضطراب دلبستگی، مشکلات در روابط بین فردی زوجی زنان دارای اضطراب دلبستگی نیز بودند. 10 زن به روش نمونه گیری هدفمند از بین کسانی که بیشترین نمره را در زیرمقیاس اضطراب دلبستگی مقیاس تجارب در روابط نزدیک برنان و همکاران (1998، به نقل از وی، راسل و زاکالیک، 2005) کسب نموده بودند، به همراه همسرانشان انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافته ها به طور کلی شامل 10 زیر مقوله بود که با توجه به شباهت ها و تفاوت ها و مقایسه محتوای مقوله ها، در 3 مقوله ی اصلی آسیب های هیجانی، آسیب های ارتباطی و آسیب های عملکردی طبقه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد شناسایی آسیب های بین فردی زوجی زن دارای اضطراب دلبستگی و ارائه راهکارهای پیشگیرانه و درمانی متناسب با هر آسیب می تواند کمک بزرگی باشد در جهت پایداری روابط زوجین، افزایش رضایتمندی زناشویی و ارتقاء سلامت جامعه.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر بهزیستی روانشناختی و تعارض زناشویی زوجین بعد از تولد اولین فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر بهزیستی روانشناختی و تعارض زناشویی بعد از تولد اولین فرزند زوجین شهرستان اهواز بود. بر این اساس، سه زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و زوجین به مقیاس بهزیستی روانشناختی و مقیاس تعارض زناشویی کانزاس پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند باعث کاهش معنادار تعارضات زناشویی شد ولی بر بهزیستی روانشناختی زوجین تاثیر معنادار نداشت. زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند می تواند برای تسهیل انتقال زوجین به مرحله والدگری موثر باشد و خانواده درمانگران می توانند از این روش درمانی برای بهبود روابط زناشویی زوجین ایرانی استفاده کنند.
دیدگاه طرح واره درمانگران نسبت به نقش مولفه های طرح واره ای در سبب شناسی خیانت زناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه خارج از ازدواج یکی ازشایع ترین و آسیب زاترین مشکلات زوجی است. پیش بینی کننده های خیانت زناشویی در سه طبقه مولفه های فردی، ارتباطی و بافتاری طبقه بندی می شوند. در این مطالعه قصد بررسی نقش یکی از مهم ترین مولفه های فردی یعنی طرح واره های ناسازگار اولیه را در این پدیده داریم. برای رسیدن به این هدف سه گروه متمرکز از متخصصین حوزه طرح واره درمانی تشکیل شد و داده ها به روش کلارک و بران تحلیل شد. در نهایت سه مضمون سایه بانی مولفه های حالتی طرح واره، مولفه های صفتی طرح واره و مولفه های فراتر از طرح واره استخراج شد. نتایج نشان دادند که فعالیت طرح واره های حوزه طرد و بریدگی، محدودیت های مختل و دیگر جهت مندی در کنار استراتژی های مقابله جبران افراطی و تسلیم در افراد دارای خیانت زناشویی پرنگ تر مشاهده شده است. ذهنیت های کودک آسیب دیده، کودک تکانشی، والد سرزنشگر و محافط منفک شده خود آرام بخش نیز مورد توجه بودند. نهایتا دیگر مولفه های فردی و بافتاری موثر در خانت زناشویی نیز مورد اشاره متخصصین قرار گرفتند. در مجموع می توان گفت، طرح واره ناسازگار اولیه به عنوان یک فاکتور فردی در کنار مولفه های دیگر در بروز رابطه خارج از زادواج موثر هستند.خیانت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه، گروه متمرکز
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علایم PTSD عاطفی در زنان آسیب دیده از خیانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیانت زناشویی معمولا با ضربه شدید به طرف مقابل همراه است؛ این رویداد باعث بروز نشانه هایی شبیه اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) می شود که یکی از سخت ترین مشکلات در مشاوره و روان درمانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم PTSD عاطفی صورت پذیرفت. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده از پدیده خیانت همسر بودند، 30 آزمودنی که در نمرات PTSD عاطفی فوآ (2003) دارای طیف علایم متوسط به بالا(نمره 21 و بالاتر) بودند به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 9 جلسه در برنامه گروهی ACT شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. درنهایت داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس یک راهه) تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم PTSD عاطفی زنان آسیب دیده از پدیده خیانت (P<0/001 و F=478/37) مؤثر است.
مطالعه جامعه شناختی فرایندهای وقوع طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق پدیده ای نیست که به طور ناگهانی رخ دهد؛ فرایندی است که چه بسا آغاز آن با آغاز زندگی مشترک زوجین هم زمان باشد. هدف این مقاله، کشف فرایندهایی در زندگی مشترک است که منجر به تصمیم زن و/یا شوهر برای طلاق می شود. در این مقاله، از روش روایت پژوهی و تکنیک مصاحبه روایی استفاده شده است. با زوج هایی که از طرف دادگستری مشهد به مراکز مداخله بحران بهزیستی مراجعه کرده بودند، مصاحبه شد و درنهایت با 18 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. در این پژوهش به این نتیجه رسیده ایم که می توان شش مدل فرایند طلاق را از یکدیگر تمیز داد که یک یا چندتای آن ها می تواند در یک خانواده موجود باشد. شش مدل فرایندی طلاق عبارت اند از: مدل ازدواج ناهمسان، مدل ازدواج اجباری، مدل ازدواج نابالغ، مدل خانواده مردسالار، مدل خانواده کم برخوردار، و مدل خانواده ناسالم.
مقایسه علائم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان دارای تجربه طلاق و مرگ والدین با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه ی طلاق و مرگ والدین، می تواند به مشکلات روانشناختی و رفتاری زیادی در کودکان منجر شود. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی علایم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق، دارای تجربه مرگ والدین و عادی بود. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود. در این پژوهش 71 کودک طلاق و 63 کودک مواجه با مرگ یکی از والدین به صورت کل شماری و 134 کودک عادی به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی غربالگری اضطراب کودک مرتبط با اختلالات هیجانی، مقیاس ابراز هیجان و مقیاس پذیرش اجتماعی و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری دوراهه (مانکوای دوراهه) استفاده شد. نتایج نشان داد که علایم اختلالات اضطرابی (اختلال پانیک، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اجتنابی، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اجتناب از مدرسه)، مشکل در ابراز هیجان ( ابراز هیجان ضعیف، بی میلی در ابراز هیجان) در کودکان طلاق و دارای تجربه ی مرگ والدین بیشتر از کودکان عادی بود. همچنین میانگین اختلالات اضطرابی (ابعاد آن) و مشکل در ابراز هیجان (ابعاد آن) در دختران بیشتر از پسران بود. علاوه براین، پذیرش اجتماعی در کودکان طلاق کمتر از کودکان عادی بود. براساس نتایج، استفاده از آموزش ها و درمان های روانشناختی برای علایم اختلالات اضطرابی، مشکل در ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی پایین در کودکان دارای تجربه ی طلاق والدین و مرگ والدین والدین پیشنهاد می شود.