مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظری نظریه دلبستگی، به جهت تعیین و تبیین یکی از عوامل احتمالی مؤثر در شکل دهی تحول دلبستگی طرح شده است. منابع داده های موجود، پرسشنامه هوش هیجانی بارـ آن و فرایند موقعیت ناآشنا هستند. صد تن از مادارن کودکان یک ساله، به منظور تفکیک مادران به دو گروه مادران کودکان ایمن و مادران کودکان ناایمن، همراه با فرزندان شان در فرایند موقعیت ناآشنا شرکت جسته، به پرسشنامه بار- آن پاسخ دادند. نتایج مبین سه نکته اصلی است: 1) هوشبهر هیجانی مادران کودکان ایمن بیش از گروه مادران کودکان ناایمن است. 2) در میان مؤلفه ها، مؤلفه روابط بین فردی تفاوت میانگین بیشتری را نشان داده است 3) در میان خرده مؤلفه ها: همدلی، خودآگاهی هیجانی، آزمون واقعیت، شادکامی و تحمل فشار تفاوت بیشتری را در میان دو گروه مادران به نمایش گذارده است. در این میان تنها تفاوت میانگین های دو گروه در خرده مؤلفه انعطاف پذیری مؤید فرض پژوهش نیست. به این ترتیب توانایی مادر در شناخت نیازهای دلبستگی کودک، مسئولیت پذیری، همدلی و سازگاری او با این نیازها و نیز توانایی او در جهت شناخت هیجان های خویشتن، مهار و جهت دهی مناسب به این هیجان ها و استفاده از توانایی های ذکر شده در جهت تحمل فشارهای وارده از سوی مادر در شکل گیری و تحول نظام دلبستگی کودک مؤثر می باشد.
تاثیر آموزش برنامه گروهی فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10 - 4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10-4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه است. بدین منظور از بین مراجعه کنندگان به دو مرکز اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان (صبا و رفیده)، 13 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شدند. تشخیص قطعی با توجه به ارزیابی متخصص روان پزشکی اطفال و روان شناس بالینی صورت گرفت. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکانی انتخاب شدند که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با داروی ریتالین قرار گرفته بودند. سپس، مادران کودکان مذکور در 6 جلسه هفتگی و حضوری 120 دقیقه ای و 2 جلسه تماس تلفنی 15 دقیقه ای آموزش گروهی فرزندپروری مثبت شرکت کردند. تحقیق حاضر فاقد گروه گواه بود و جلسات گروه آزمایش با احتساب افت آزمودنی با 8 مادر ادامه پیدا کرد. آزمودنی ها در 6 مرحله خط پایه 1 (یک هفته پیش ار شروع جلسات آموزشی)، پیش آزمون (در اولین جلسه آموزشی)، میان آزمون (پس از چهار جلسه آموزشی)، پس آزمون (پس از اتمام جلسات تلفنی) و دو مرحله پی گیری هر یک به ترتیب به فاصله 1 و 2 ماه پس از آخرین تماس تلفنی، با استفاده از پرسشنامه تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده از طریق آزمون تحلیل واریانس (آزمون اندازه گیری های مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه گروهی فرزندپروری مثبت منجر به کاهش استرس والدگری در قلمرو کودک (008/0=α، 672/33=F) و قلمـرو والـدین (001/0=α، 539/119=F) شده است و تغییرات صورت گرفته تا 2 ماه پی گیری نیز هم چنان باقی مانده است. از سوی دیگر، نتایج تحقیق نشان داد که حس صلاحیت و روابط با همسر نیز به عنوان دو متغیر مداخله گر در استرس والدگری، بهبود پیدا کرده است.
بررسی تاثیر آموزش مهارت های حل مسئله در کاهش تمایل به فرار دختران نوجوان در معرض فرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله درکاهش تمایل به فرار، میزان تنیدگی، عزت نفس و راهبردهای مقابله ای دختران نوجوان در معرض فرار می باشد. نمونه اولیه شامل 760 دانش آموز دبیرستانی بود که به وسیله نمونه گیری تصادفی خوشه ای از شهر تهران، مناطق 19،16،15،14،4،2، انتخاب و با پرسشنامه تمایل به فرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. از بین این افراد تعداد 54 نفر از افرادی که دقیقاً بالای برش با تفاوت دو انحراف استاندارد بودند، انتخاب و در گروه های کنترل و آزمایش به صورت تصادفی قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش به طور میانگین 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفت. بعد از اجرای آموزش ها، پس آزمون روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تحلیل نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله در کاهش میزان تنیدگی و افزایش عزت نفس دختران در معرض فرار تاثیر داشته است. در مورد کاهش تمایل به فرار و راهبردهای مقابله ای اگرچه کاهش وجود داشته ولی از نظر آماری معنادار نبود.
بررسی رابطه ابعاد الگوهای ارتباطات خانواده با میزان اضطراب و افسردگی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تحقیق در زمینه روابط موجود بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانواده (جهت گیری گفت وشنود و جهت گیری همنوایی) و اضطراب و افسردگی فرزندان است. همواره ارتباطات موجود در بین اعضای خانواده به عنوان اساسی ترین مکانیسم برای فهم بسیاری از رفتارهای روانی ـ اجتماعی از جمله اضطراب و افسردگی قلمداد می شود. پژوهش حاضر سرآغاز بررسی الگوهای ارتباطات خانواده در ایران می باشد. در این مطالعه از 326 دانش آموز (161 دختر و 165 پسر) که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از بین دانش آموزان پایه های دوم و سوم دبیرستان های شهر شیراز انتخاب شده بودند، استفاده شد. شرکت کنندگان ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطات خانواده و فرم کوتاه مقیاس های افسردگی، اضطراب و فشار روانی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن بود که جهت گیری گفت وشنود خانواده پیش بینی کننده معنـادار اضطـراب و افسردگی فرزندان است و اضطـراب و افسردگی آن ها را به طور منفی پیش بینی می کند. هم چنین جهت گیری همنوایی خانواده به طور معنادار و مثبت اضطراب فرزندان را پیش بینی می کند اما پیش بینی کننده معناداری برای افسردگی آن ها نیست.
بررسی نگرش والدین شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش والدین شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران انجام شد. جامعه پژوهش عبارت از کلیه والدین شهر اصفهان و نمونه آماری شامل 300 نفر از والدین این شهر (150 پدر و 150 مادر) بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دو منطقه شهری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس نگرش نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران بود. داده های آماری از طریق آزمون t یک متغیری و تحلیل مانوا بررسی شد. نتایج نشان داد نگرش والدین نسبت به دخترانی که دوست پسر دارند و پسرانی که دوست دختر دارند و روابط دوستانه بین آنان منفی است. هم چنین نتایج تحلیل مانوا پس از کنترل متغیرهای دموگرافیک نشان داد که بین نگرش مادران و پدران نسبت به این گونه روابط تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P<). اما مذهب موجب تفاوت معنادار در نمرات نگرش والدین می شود به این ترتیب هرچه والدین مذهبی تر باشند نسبت به این گونه روابط نگرش منفی تری دارند (05/0P<).
رابطه نگرش مذهبی با رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش میزان طلاق در جامعه کنونی ایران، ضرورت بررسی عوامل مؤثر بر سازگاری و رضایت مندی زناشویی را آشکار می کند. یکی از این عوامل نگرش مذهبی است که می تواند روابط، تصمیم گیری، تعهد و ابعاد فرزندپروری زوجین را متاثر سازد. از این رو، هدف از مقاله حاضر، بررسی رابطه نگرش مذهبی با رضایت مندی زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه تهران است. گروه نمونه این پژوهش شامل 156 دانشجوی متاهل دانشگاه تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس نگرش مذهبی خدایاری فرد و همکاران (1385) و مقیاس سازگاری زناشویی اسپنیر (1976) بود. آزمون ضرایب همبستگی نشان داد که بین نگرش مذهبی و رضایت مندی زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از بین چهار خرده مقیاس سازگاری زناشویی، نگرش مذهبی بیشترین رابطه را با رضایت دو نفری نشان داد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، خانواده درمانگرها می توانند نقش باورهای مذهبی را هم در بروز و هم در حل اختلافات زناشویی، به عنوان عاملی مهم در نظر بگیرند. در پایان نیز همسوئی و عدم همسوئی یافته ها مورد بحث واقع شده است.
آموزش در منزل جایگزین آموزش در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقارن با تحول تکنولوژی ارتباطی در دهه های اخیر، آموزش در منزل به عنوان جایگزینی برای آموزش در مدرسه در بسیاری از کشورها گسترش یافته است . در سال های اخیر، خانواده ها به دلایل متعدد از جمله ارزش های خاص فرهنگی و مذهبی ، عدم تناسب برنامه های مدرسه با نیازهای فرزندان و پایین بودن سطح آموزش در برخی مدارس به آموزش فرزندان خود در منزل رغبت بیشتری نشان داده اند. بزرگ ترین مزیت آموزش در منزل این است که می توان با توجه به ویژگی ها، علایق و توانایی های هر دانش آموز برای او برنامه ریزی نمود. مدت زمان دوره تحصیلی نیز با توجه به توانایی دانش آموزان تنظیم می شود و آنان مجبور نیستند با همکلاسی های خود همگام باشند. بدین ترتیب از آموزش لذت برده ، دچار اضطراب و نگرانی نمی شوند.
این روش محدودیت هایی دارد که از آن جمله می توان به محدود شدن روابط اجتماعی دانش آموزان اشاره کرد. هم چنین جایگزینی ارتباط غیرمستقیم به جای ارتباط چهره به چهره ممکن است به کاهش تجارب دانش آموزان بیانجامد. به رغم این محدودیت ها، آموزش در منزل در مواردی که بین فرهنگ و ارزش های خانواده و جامعه اختلاف زیادی وجود دارد، یا هدف های آموزشی که خانواده برای فرزندان در نظر گرفته است تفاوت چشمگیری با هدف های آموزشی مدرسه دارد و یا برای کودکان با بیماری های مزمن و معلولیت های شدید مفید به نظر می رسد. به کارگیری این روش در کنار تکنولوژی های آموزشی نظیر شرکت در کلاس های مجازی و استفاده از وسایل کمک آموزشی می تواند مؤثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی آموزش در منزل به منزله یکی از روش های غیررسمی آموزشی است که گاه می تواند جایگزین مناسبی برای آموزش های رسمی باشد. در این مطالعه جنبه های مختلف آموزش در منزل، روش های تسهیل کننده، مزایا و محدودیت های آن نقد و بررسی شده است.