مقالات
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی مهم ترین وجه زندگی اجتماعی سیاسی ملت ها و کشورها به شمار می رود، چون بقا و حیات آن ها به سیاست خارجی بستگی دارد. از این رو، تلاش برای درک و فهم ماهیت و رفتار سیاست خارجی کشورها یکی از دلمشغولی های فکری و ذهنی محافل علمی و دانشگاهی بوده و است. به گونه ای که حوزه مطالعاتی تحلیل سیاست خارجی جهت پاسخ گویی به این کنجکاوی و دل نگرانی تأسیس و توسعه یافته است. تحول و تکامل این رشته، مطالعات گسترده و رویکردهای نظری متنوع و متعددی را در متن و بطن خود پرورده و پرداخته است. هدف و مقصد همه تلاش های فکری و کنش های معرفتی، واکاوی ماهیت و واگویی رفتار کشورها در عرصه بین المللی است (دهقانی فیروزآبادی، 1:1388).
سئوال مقاله حاضر آن است که آیا سیاست خارجی در اسلام نیز دارای اهمیت و اعتبار بوده است؟ به بیانی دیگر آیا اسلام نیز به تعریف الگوها و چارچوب های نظری پیرامون چگونگی تعامل با کشورهای دیگر پرداخته است؟ آیا سیاست خارجی اسلام قابلیت به کارگیری و اجرا توسط دولت های اسلامی کنونی را دارد و یا الگوهای ارائه شده به دوران پیش از نظام وستفالی محدود می گردد؟ پاسخ به این سئوالات هدف اصلی مقاله حاضر است و تلاش می گردد به تبیین نگرش اسلام به سیاست خارجی و ارائه الگوی سیاست خارجی اسلامی پرداخته شود .
مؤلفه های مشترک صلح در نظریه سازه انگاری و ایده گفتگوی تمدن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری و حفظ صلح همواره یکی از دغدغه های مهم بشر بوده است. تجربیات تلخ و خونین بشر در طول تاریخ، به ویژه وقوع دو جنگ جهانی روابط بین الملل را هر چه بیشتر در مسیر جلوگیری از ایجاد شرایط تنش زا و تقویت زمینه های حفظ صلح قرار داد. گفتگوی تمدن ها به عنوان یکی از رویکردهای مروج صلح و مخالف سرسخت خشونت موارد قابل توجهی از مؤلفه هایی را شامل می شود که به استقرار و استمرار صلح در سطح جهانی کمک می کند. سازه انگاری، نظریه ای که اخیراً در حوزه روابط بین الملل رواج یافته و مشی میانه آن سبب شده به عنوان خاتمه دهنده مناظره چهارم در روابط بین الملل شناخته شود، نیز دربرگیرنده اصولی است که مطالعه و کاربرد آن ها در موفقیت و کارآمدی مطالعات صلح نقش انکارناپذیری خواهد داشت. بر این اساس، مقاله حاضر با اتخاذ روش توصیفی تبیینی درصدد است از طریق تطبیق مؤلفه های صلح در این دو رویکرد، ضمن آشکار ساختن میزان هماهنگی میان سازه انگاری و گفتگوی تمدن ها در حوزه صلح، به هر چه کاربردی تر نمودن مطالعات صلح در عرصه بین المللی یاری رسانده و در راه استقرار صلحی پایدار و جهانی قدم بردارد. یافته های مقاله حاکی از آن است که هر دو رویکرد مجموعه ای از مؤلفه ها را ایجادکننده صلح و تقویت کننده آن می دانند که تعبیر وضع موجود بین المللی به عنوان وضعی تاریخی و قابل تغییر، نفی دولت محوری در روابط بین الملل، باور به تاثیر متقابل ساختار و کنش گر در تحولات بین المللی، اعتقاد به تاثیرگذاری توامان عوامل مادی و غیرمادی در تحولات بین المللی، توجه به کثرت گرایی معرفت شناختی و لزوم برقراری عدالت بین المللی و حذف نابرابری های جهانی، را می توان از مهم ترین آن ها برشمرد.
واقع گرایی نوکلاسیک: از سیاست بین الملل تا سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی نوکلاسیک با قرار دادن سرشت آنارشیک نظام بین الملل به عنوان نقطه عزیمت خود، با وجود تلاش مداوم تکمیلی (سازا) برای توضیح آنامولی های نوواقع گرایی، اغلب از منظر زمینه های معرفت شناختی، متدولوژی و نظری از سوی غیرواقع گرایان مورد انتقاد قرار گرفته است. واقع گرایی نوکلاسیک، تلفیقی از واقع گرایی کلاسیک و نوواقع گرایی است (سطح واحد سیستمیک). این نظریه در واکنش به ضد تقلیل گرایی بیش از اندازه نوواقع گرایی ارائه شد. چون نوواقع گرایی یک نظریه سیاست بین الملل است که تنها به تبیین نتایج بین المللی ناشی از کنش و واکنش کشورها می پردازد. نوواقع گرایی به مثابه یک نظریه سیاست بین الملل به تبیین و تحلیل رفتار کشورهای منفرد نپرداخته و آن را به نظریه سیاست خارجی وامی گذارد. از این رو واقع گرایی نوکلاسیک ضمن این که مفروضه های نوواقع گرایی را رد نکرده، درصدد تخصیص و اصلاح آن است تا منطبق بر روش لاکاتوشی، برنامه تحقیقی مفیدتری برای توصیف، تبیین و پیش بینی رفتار و سیاست خارجی کشورهای مشخص را ارائه دهد. در این مقاله به بررسی ظرفیت های این نظریه برای تبیین و توضیح راهبرد کشورها در حوزه سیاست بین الملل و سیاست خارجی پرداخته می شود.
جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی: منطقه خاورمیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی فرایند ارتباط مردم یک کشور با عامه مردم کشورهای دیگر برای شناساندن ایده های خود و شناخت ایده های آن ها و آرمان های ملی، معرفی نهادها، فرهنگ و هنجارها و تبیین اهداف سیاست های خود را شامل می شود. گفتمان قوی انقلاب اسلامی ایران نیز قوی ترین ابزار هنجارساز و تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام بوده و اثرات تعیین کننده آن مورد اذعان موافقان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد .سئوال اصلی مقاله حاضر این است که دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران بر چه مؤلفه هایی استوار است و برنامه های فرهنگی ایران در منطقه خاورمیانه براساس کدام مبانی و اصول تعریف می گردد؟ فرضیه موردنظر این است که مؤلفه های تمدن و فرهنگ، ارزش های دینی، رسانه و آموزش و رفتار سیاسی منابع قدرت نرم و دیپلماسی عمومی ایران را تشکیل می دهند و برنامه های فرهنگی ایران در منطقه خاورمیانه نیز بر همین مبانی استوار است. مقاله حاضر به بررسی مؤلفه های قدرت نرم ایران و راهبردهای آموزشی و رسانه ای تأثیرگذار ایران در منطقه خاورمیانه و فرصت ها و چالش های پیش رو پرداخته است.
چالش های دولت ملت سازی و منافع ملی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منافع ملی در جمهوری اسلامی ایران چگونه شکل می گیرد؟ چرا با هر تغییر در هیأت دولت ایران، نگرش ها و رویکردها به منافع ملی نیز تغییر می یابد؟ و چرا با گذشت بیش از سی سال از انقلاب، هنوز برنامه و راهبرد مشخصی در راستای تعریف "منافع ملی ایران" تدوین و پیگیری نشده است؟ ایده محوری این مقاله این است که ریشه چنین مشکلاتی تا حد زیادی به وضعیت دولت ملت سازی در جمهوری اسلامی ایران باز می گردد. بر این اساس، نویسندگان مقاله معتقدند علاوه بر تحریکات و تلاش های خصمانه بازیگران نظام سلطه در سطح بین المللی و منطقه ای که از توسعه گفتمان عدالت محور انقلاب اسلامی نگران هستند، نواقص و نقاط ضعف دولت ملت سازی در ایران که خود نتیجه رویکردهای هویتی و نقشی دولت هستند، در بسیاری موارد سبب جناحی شدن و تضییع منافع ملی ایران گردیده اند.
تحلیل اقتصادی روابط تعارض آمیز ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از سال 2003 میلادی حوزه خلیج فارس شاهد تعارضات ژئوپلتیک و رقابت جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عرب این منطقه به ویژه بین ایران و عربستان سعودی بوده است. اکثر تحلیل گران و متخصصان مسائل خاورمیانه، تعارض میان این کشورها را از منظر سیاسی و راهبردی مورد بررسی قرار می دهند، این در حالی است که ابعاد اقتصادی مسئله نادیده انگاشته می شود. این مقاله تلاش دارد تعارض های میان ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را مورد واکاوی قرار دهد. تمرکز اصلی این پژوهش روی چگونگی همگرایی اقتصادی یا فقدان آن در باب حل وفصل منازعات و یا حفظ منازعه می باشد. این مقاله به این نتیجه می رسد که سطح پایین همگرایی تجاری و اقتصادی و فقدان همکاری های اقتصادی بین ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از ایجاد محرک و انگیزه های قوی برای حل وفصل تعارض ها جلوگیری به عمل می آورد.
سیاست خارجی اوباما در آمریکای لاتین: تداوم یا تغییر؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی و مطالعه سیاست خارجی باراک اوباما در دوره اول ریاست جمهوری (2012-2008) در قبال آمریکای لاتین می باشد و اینکه آیا تغییری که اوباما در مبارزه انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرده بود در مورد آمریکای لاتین اتفاق افتاده است یا سیاست خارجی ایالات متحده تداوم سیاست های گذشته بوده است. کشورهای آمریکای لاتین به انتخابات سال 2008 ایالات متحده به عنوان نقطه عطف در تاریخ آمریکا و سیاست خارجی این کشور نگاه می کردند و انتظار داشتند تغییرات اساسی در رویکردهای ایالات متحده اتفاق بیفتد. اوباما در مبارزه انتخاباتی خود کوبا و ونزوئلا را تهدید نکرد و بیشتر به دیپلماسی چندجانبه تأکید کرد و به جای استفاده از واژه "حیاط خلوت" از واژه "همسایگان" استفاده می کرد. لذا کشورهای آمریکای لاتین نیز از پایان مداخله گری ایالات متحده[1] سخن می گفتند. این در حالی بود که به دلیل سیاست های مداخله جویی در ادوار گذشته به ویژه در دوران بوش پسر موج ضد ایالات متحده آمریکا در آمریکای لاتین شکل گرفته بود. با اعلام "مأموریت کامل شده"[2] از سوی اوباما در عراق، کشورهای آمریکای لاتین امیدوار بودند که چنین تغییری در قبال آن ها نیز اتفاق بیفتد.
بازگشت آمریکا به شرق آسیا و رویکرد نظام امنیتی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال ظهور چین و گسترش نقش و نفوذ آن در شرق آسیا، به رغم حضور نهادینه آمریکا در ژاپن و کره جنوبی با نیروهای رسمی نظامی و در سنگاپور و استرالیا و فیلیپین طبق قراردادهای خاص، بازگشت به آسیا مورد توجه دولت مردان آمریکایی قرار گرفته است. با این ملاحظه این سئوال به ذهن متبادر می شود با بازگشت آمریکا به شرق آسیا ترتیبات امنیتی منطقه به چه نحوی مدیریت می گردد؟ در جنوب شرقی آسیا در دوره جنگ سرد و به منظور مهار و عدم نفوذ کمونیسم به منطقه، اتحادیه ملل جنوب شرقی آسیا "آسه آن" در 1967 شکل گرفت؛ ولی به دنبال فروپاشی شوروی، مجمع منطقه ای آسه آن با تمرکز بر مسائل امنیتی که نمایان گر همگرایی و ادامه کاربردی بودن این سازمان در پاسخ به نیازهای قرن 21 بود، در سال 1994تشکیل شد. در این پژوهش با استفاده از نظریه "همگرایی منطقه ای" به اثبات نقش آسه آن و مجمع منطقه ای آسه آن در شکل دهی رقابت ها و تقابل های آمریکا و چین در امنیت منطقه پرداخته شده است.
در این مقاله مشاهده خواهیم کرد که نظامی چندقطبی با امنیت معطوف به همکاری چندجانبه منطقه ای با محوریت آسه آن و در قالب مجمع منطقه ای آسه آن, پس از 19 سال اعتمادسازی، با دیپلماسی پیش گیرانه به مسائل امنیتی حساس منطقه پرداخته و از ایجاد تنش توسط قدرت های جهانی از جمله آمریکا و چین جلوگیری نموده و با سازوکار حل وفصل مناقشات در گام سوم درصدد است تا الگوی موفقی از مشارکت منطقه ای را در سایر مناطق جهان عرضه نماید.
عوامل همگرایی دیپلماسی آمریکا و رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک چشم انداز کلی می توان چهار خاستگاه قدرت را در آمریکا مشخص کرد که قدرت یهودیان در پرتو این چهار خاستگاه به منصه ظهور می رسد. خاستگاه اول قدرت یهودیان با ویژگی جامعه یهودیان مرتبط است. سه ویژگی عمده، انسجام و سازمان دهی، سطح نخبگی و ویژگی های کیفی موجب گردیده اند که جامعه یهود برای هر اقدامی ظرفیت های لازم را در اختیار داشته باشد. دومین خاستگاه قدرت یهودیان، لابی یهود است که توانسته با اعمال نفوذ و تخصیص منابع مادی و معنوی لازم، اهداف یهودیان را در فرایند تصمیم سازی های آمریکا محقق کند. خاستگاه سوم، رسانه هاست که بازوی قدرتمند اقناع افکار عمومی در آمریکاست که عمدتاً در دست یهودیان است و خاستگاه چهارم، قدرت یهودیان در قوای مقننه و مجریه آمریکاست که موجب گردیده به ویژه در دو دهه اخیر در هرم تصمیم سازان آمریکا نقش های کلیدی داشته باشند.
در این پژوهش سعی شده است به این سئوال پاسخ داده شود که عوامل مؤثر بر همگرایی سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده و رژیم صهیونیستی کدامند؟ با توجه به سئوال مطروحه، نگارنده با نگاهی تاریخی به سیاست خارجی آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی، بررسی میزان کمک های آمریکا در عرصه های اقتصادی، نظامی و سیاسی به این رژیم، نقش لابی اسرائیل در سیاست گذاری های آمریکا و علل و عوامل مؤثر در همگرایی دیپلماسی آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد به این پرسش پاسخ دهد.
بررسی راهبرد دفاعی امنیتی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توافقات هسته ای هند و آمریکا این سئوال را برای اندیشه ورزان موضوعات امنیتی به دنبال دارد که تحرکات نظامی و دفاعی امنیتی هند را چگونه می توان تبیین نمود؟ هند دارای چه راهبرد دفاعی امنیتی می باشد و چه تغییر و تحولاتی پس از 2003 در رویکرد هند اتفاق افتاده است؟ در پاسخ به این سئوال ها می توان گفت که راهبرد دفاعی امنیتی هند از زمان استقلال به ترتیب رویکرد نظامی "واکنشی"، رویکرد نظامی"ابتکاری"، راهبرد نظامی "توازن گرایی"، دوران "ابهام استراتژیک" و چندجانبه گرایی و در نهایت دوران حرکت از "چندجانبه گرایی" به سمت "وضوح استراتژیک" همراه با ائتلاف با آمریکا و هم پیمانانش از 2003 به بعد در رویکرد دفاعی امنیتی هند قابل مشاهده است. این مقاله به بررسی سیر تحولات در رویکردهای راهبردی هند، چشم انداز جایگاه هند در آینده نظام بین الملل و چالش های پیش روی آن را واکاوی می نماید.