مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
سیاست خارجی ایالات متحده
حوزههای تخصصی:
لابی ارامنه یکی از لابی های قومی قدرتمند در ایالات متحده آمریکا است. تلاش اصلی سازمان های مختلف لابی ارامنه در ایالات متحده تاثیر گذاری بر سیاست خارجی ایالات متحده در جهت اهداف و مسائل مربوط به خودشان است. کمیته ملی ارامنه و مجمع ارامنه آمریکا دو سازمان اصلی لابی ارامنه هستند که سه هدف اصلی لابی ارامنه یعنی، شناسایی قتل عام ارامنه توسط امپراتوری عثمانی در سال های ۱۹۲۲-۱۹۱۵، شناسایی استقلال و خومختاری منطقه ناگورنو- قره باغ و دریافت کمک های مالی از ایالات متحده را دنبال می کنند. سیاست خارجی در ایالات متحده متاثر از عوامل و عناصر مختلفی است، لابی ها یکی این عناصر هستند که در چارچوب کلی گروه قرار می گیرند. بنابراین توضیح جایگاه گروه در سیاست خارجی ایالات متحده ضرورت می یابد؛ که تحقیق حاضر این مبحث را با نظریه گروه در ایالات متحده ارائه شده توسط آرتور بنتلی توضیح می دهد.
نقش کنگرة ایالات متحده در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (2017-2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی تهاجمی ایالات متحده در قبال ایران (۲۰۱۷-۲۰۰۵) را می توان ناشی از بنیان های درونی سیاست خارجی این کشور به حساب آورد. یکی از این بنیان های درونی، کنگرة ایالات متحده است که صرف نظر از ساختار نظام بین المللی، سبب شده تا دولت آمریکا رویکردی تهاجمی علیه ایران در پیش بگیرد. برای تبیین سیاست خارجی آمریکا بر اساس بنیان های درونی اش، می توان از نظریة واقع گرایی نوکلاسیک بهره گرفت. بر همین اساس، نویسندگان این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی هستند که کنگرة ایالات متحده چه تأثیری بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (۲۰۱۷-۲۰۰۵) داشته است؟ هدف این پژوهش، کمک به درک هر چه بیشتر سیاست گذاران ایرانی از میزان تأثیرگذاری سیاست داخلی آمریکا بر سیاست خارجی این کشور در قبال ایران است. هم چنین، این پژوهش درصدد دست یابی به این هدف است که سوءبرداشت میان سیاست گذاران ایرانی در خصوص سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران را به حداقل برساند. روش این پژوهش عمدتاً شامل بهره برداری از سخن رانی ها، صورت مذاکرات کنگره، گزارش های دولتی، کتاب های تخصصی روابط بین الملل و مقالات علمی و پژوهشی است. هم چنین، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در رابطه با ایران، کنگرة آمریکا از طریق اعمال تحریم های اقتصادی و نیز ترغیب کاخ سفید برای اجرای آن تحریم ها، دولت آمریکا را برای پیگیری یک رویکرد خصمانه علیه ایران ترغیب کرده است.
تأثیر رسانه های اصلی ایالات متحده بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (2020-2007)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
23 - 45
حوزههای تخصصی:
رسانه های همگانی اصلی ایالات متحده، به مثابه رکن چهارم دموکراسی، تاثیر بسزایی بر سیاست داخلی این کشور می گذارند. با این وجود نقش رسانه های همگانی اصلی در ایالات متحده به حوزه سیاست داخلی محدود نمی شود، بلکه آنها همواره به سیاست خارجی این کشور شکل بخشیده اند. در دوران پس از انقلاب اسلامی، مسائل مرتبط با ایران در رسانه های همگانی ایالات متحده بازتاب وسیعی یافته است. از همین رو سوال اصلی این پژوهش از این قرار است که رسانه های همگانی اصلی ایالات متحده چه تاثیری بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (۲۰20-۲۰۰۷) داشته است؟ روش تحقیق مقاله، روش تحقیق مطالعه موردی کیفی است و هدف آن بررسی چگونگی بازنمایی ایران در رسانه های آمریکا است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رسانه های آمریکایی- با بزرگنمایی برخی از موضوعات از قبیل برنامه هسته ای ایران- از یک سو بر برداشت نخبگان سیاسی ایالات متحده از ایران تاثیری مخرب گذاشته اند و از سوی دیگر بازتاب دهنده دیدگاه های منفی رهبران سیاسی آمریکا درباره ایران بوده اند. در واقع تاثیرگذاری رسانه های ایالات متحده بر نخبگان سیاسی آمریکا و تاثیرپذیری آنها از نخبگان سیاسی آمریکا در جهت تصویرسازی منفی از ایران در طول دو دهه گذشته استمرار داشته است.
عوامل تحول سیاست های مهاجرتی ایالات متحده امریکا، 1917-2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
408 - 387
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده امریکا از بدو تاسیس مهاجرپذیر بوده است، و بیشتر ساکنان این کشور را افراد مهاجر یا فرزندان آنها تشکیل می دهند. بسیاری از امریکایی ها در ظاهر به این واقعیت افتخار می کنند. مهاجران این کشور را از پایه ساخته اند و هم چنان به پیشرفت امریکا کمک می کنند، و عامل تغییر در کمیت و ترکیب جمعیت، اقتصاد و بازار کار، سیاست، جامعه و فرهنگ امریکا هستند. ایالات متحده از لحاظ جمعیت شناختی مدام در حال رشد و شکل گیری است؛ و بی شک این مساله در نظام بین الملل از نقاط قوت آن بشمار می آید. هدف کلی این پژوهش، بررسی دگرگونی قوانین مهاجرت امریکا در بستر دگرگونی های داخلی و سیاست خارجی این کشور از ۱۹۱۷ تا ۲۰۱۶ است. تلاش می شود تا پاسخ های مناسبی برای دو پرسش پژوهشی زیر بدست آید: 1. تا چه حد عوامل بین المللی در مقایسه با عوامل داخلی بر سیاست گذاری مهاجرتی امریکا تاثیر داشته است؟ و ۲. چگونه سیاست های مهاجرتی امریکا به دگرگونی محیط اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی داخلی و سیاست خارجی این کشور منجر شده است؟ فرضیه پژوهش این است که گرچه ریشه تحول قوانین مهاجرت امریکا تحت تاثیر عوامل داخلی قرار دارد، اما سیاست گذاری مهاجرتی واشنگتن بستگی به عوامل بین المللی و سیاست های خارجی نیز داشته است. با استفاده از چارچوب واقع گرایی نوکلاسیک، و روش تحلیل محتوای کیفی اسناد رسمی دولتی، عوامل مؤثر و پیامدهای حاصل از سیاست گذاری مهاجرتی امریکا در بستر بین المللی بر وضعیت داخلی بافت جامعه شناختی، اقتصادی و فرهنگی بررسی خواهند شد.. با آزمون فرضیه نشان داده می شود که روند سیاست های مهاجرتی امریکا، به علت تکامل نظام مهاجرتی، از بعد خارجی به بعد محیط داخلی امریکا متمرکز شده است، اما فضای بین الملل همواره نقش عامل تسهیل کننده ایفا کرده است.
بررسی سیاست خارجی ایالات متحده در افغانستان: دولت سازی با تأکید بر بازسازی نیروهای مسلح
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۸
121 - 148
حوزههای تخصصی:
از زمان تهاجم نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری ایالات متحده به افغانستان در سال 2001 ، یک دهه م یگذرد. پیامد این تهاجم سقوط رژیم افراط ی طالبان بود. پس از آن، تشکیل کنفرانس بن 1 در 5 دسامبر 2001 روند یک دهه پیش رو را برای این کشور ترسیم نمود. از آن تاریخ تحولات زیادی در این کشور به وقوع پیوست که بخش عمده ی آن، دارای ماهیت امنیتی و نظامی بود. بخشی از توافقات کشورهای غربی، بازسازی نهادهای نظامی و امنیتی افغانستان بود. در این میان حضور ایالات متحده و متحدانش در قالب سازمان اتلانتیک شمالی ناتو برجسته تر بوده و آنها مصمم هستند با کسب حمایت سایر کشورها و نهادهای مختلف بین المللی، با اجرای پروژه ی دولت سازی، حکومت مرکزی
قوی و باثبات و جامعه ی پایدار را در افغانستان ایجاد نمایند. به طور حتم با عنایت به ویژگی منحصر به فرد جامع هی افغانستان، چگونگی شک لگیری نهادهای امنیتی و میزان کمیت و کیفیت عملکرد آن، م یتواند یکی از ابزارهای کلیدی دولت مرکزی در جهت ایجاد ثبات در این کشور باشد. این مقاله در نظر دارد به سیاست دول تسازی ایالات متحده در افغانستان و شک لگیری ساختار نیروهای مسلح جدید و تأثیر این اقدامات در ایجاد امنیت و ثبات در این کشور بپردازد.
تحلیلی بر راهبرد اتحادهای آمریکا در خاورمیانه و گزینه های محتمل در قبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
از دوران جنگ سرد اتحادها و ائتلاف های متعددی در منطقه خاورمیانه میان برخی بازیگران منطقه ای و یکی از قدرت های بزرگ فرامنطقه ای شکل گرفته اند. اکثر این اتحادها بر اساس تئوری توازن تهدید استفان والت قابل توضیح بوده اند. در دوران پس از جنگ سرد، آمریکا با حضور نظامی مستقیم در منطقه تلاش کرد تا توازن مطلوب خود را برقرار نماید – امری که هزینه های سنگینی بر آن کشور تحمیل کرده و سرانجام بی نتیجه بوده است. در شرایط بی نظمی کنونی در منطقه، به نظر می رسد هزینه حفظ اتحادهای سنتی برای آمریکا سنگین تر از منافع آن شده است. رئیس جمهور جدید آمریکا نیز آشکارا فوائد چنین هزینه هایی در دوره های قبل از خود را زیر سؤال برده است. با توجه به ظهور بازیگران غیردولتی و تعدد و پیچیدگی منابع تهدیدکننده منافع آمریکا، ایالات متحده ناگزیر باید به سوی مدل جدیدی برای کسب حداکثر منافع در عین کاهش هزینه های خود در منطقه حرکت کند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این بوده که پارادیم اتحادهای ایالات متحده در منطقه خاورمیانه چرا و به چه سمتی در حال تحول است و گزینه های جایگزین آمریکا در منطقه به ویژه در ارتباط با ایران چیست؟ فرضیه پژوهش این است که پارادایم اتحادهای آمریکا در منطقه به شکلی در حال تغییر است که احتمالا به استراتژی موازنه از راه دور با هدف توازن قدرت در منطقه روی آورده و نوعی توازن فرساینده در خاورمیانه برقرار خواهد کرد که طی آن، از قدرت همه بازیگران منطقه ای به جز اسرائیل کاسته شده و هزینه مشکلات منطقه برای سایر قدرت های فرامنطقه ای همچون چین افزایش خواهد یافت. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی برخی اسناد تازه منتشر شده از سوی اندیشکده های آمریکایی پرداخته است. این اسناد به گونه ای انتخاب شده اند که معرف سلائق و گرایش های گوناگون در سیاست خارجی آمریکا باشند. در شرایط حاضر هیچ گونه اجماعی در میان نخبگان و سیاستمداران آمریکایی به چشم نمی خورد و دولت ترامپ نیز هنوز هیچ استراتژی جهانی مشخصی را تدوین و اعلام نکرده است. با این حال می توان تصور کرد که اتخاذ راهبرد موازنه از راه دور احتمالاً در سال های آینده طرفداران بیشتری در واشنگتن خواهد یافت. این تصور درواقع فرضیه پژوهش را تشکیل داده و بیانگر آن است که هدف مطلوب آمریکا در این مدل،توازن قدرتِ فرساینده میان ایران، ترکیه و عربستان در عین افزایش هزینه ها برای سایر قدرت های رقیب به ویژه چین است. لذا در دوره جدید، این اهداف از طریق تلفیقی پارادوکسیکال از حفظ حضور نظامی و ظاهر تهدیدکننده همزمان با کاهش درگیری عملیاتی آمریکا در خاورمیانه تأمین خواهد شد.
سیاست خارجی ایالات متحده در آمریکای لاتین: دوره دونالد ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
151 - 184
هدف مقاله جاری پژوهش در عملکرد سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ در ایالات متحده به عنوان نماینده جمهوری خواهان در آمریکای لاتین است. یکی از ضرورت های مطالعه این است که تاکنون به زبان فارسی کمتر به موضوع پرداخته شده است و در مطالعات منطقه ای نیازمند ادراک مناسبی برای شناخت روند سیاست گذاری در این منطقه هستیم؛ بنابراین پژوهش درمجموع در پی پاسخ دادن به این سؤال است که بر اساس کدام عناصر و مؤلفه ها، رفتار سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ پس از رفتار اوباما با ماهیتی نرم، اکنون ماهیتی سخت و ستیزه جویانه یافته است. فرضیه اصلی پژوهش به شرح زیر است: سیاست خارجی ایالات متحده در دولت دونالد ترامپ نسبت به آمریکای لاتین به تبع رویکرد ضد نیمکره گرایان جمهوری خواه، مبتنی بر رفتار سخت و ستیزه جویانه بوده است.ترامپ با رهیافت اول آمریکا و سیاست گذاری های با منطق ملی گرایانه در سیاست خارجی خود در قبال جهان و به تبع آن در آمریکای لاتین خط مشی متفاوتی در اعمال سیاست ها نسبت به آمریکای لاتین اتخاذ کرد که تأثیر عمیقی بر ساختارهای سیاسی و اقتصادی منطقه گذاشت و فرایندهای سیاست خارجی متفاوتی را ایجاد کرد. بخش عمده ای از تغییرات اعمالی، تابعی از تصمیم گیری های فردی دونالد ترامپ در مخالفت با اقدامات و سیاست گذاری خارجی رئیس جمهور پیشین باراک اوباما بوده است که مستقیم و علنی به عنوان دستاوردهای ناچیز و بی اهمیت اعلام شده است. بخش عمده ای از این تغییرات، موجب گسترش احساسات ملی گرایانه در سایر نقاط جهان و ایجاد جریانات نژادپرستانه ای شده است که ملت های آمریکای لاتین را نیز متأثر ساخته است.
سیاست خارجی اوباما در آمریکای لاتین: تداوم یا تغییر؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷
747 - 768
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی و مطالعه سیاست خارجی باراک اوباما در دوره اول ریاست جمهوری (2012-2008) در قبال آمریکای لاتین می باشد و اینکه آیا تغییری که اوباما در مبارزه انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرده بود در مورد آمریکای لاتین اتفاق افتاده است یا سیاست خارجی ایالات متحده تداوم سیاست های گذشته بوده است. کشورهای آمریکای لاتین به انتخابات سال 2008 ایالات متحده به عنوان نقطه عطف در تاریخ آمریکا و سیاست خارجی این کشور نگاه می کردند و انتظار داشتند تغییرات اساسی در رویکردهای ایالات متحده اتفاق بیفتد. اوباما در مبارزه انتخاباتی خود کوبا و ونزوئلا را تهدید نکرد و بیشتر به دیپلماسی چندجانبه تأکید کرد و به جای استفاده از واژه "حیاط خلوت" از واژه "همسایگان" استفاده می کرد. لذا کشورهای آمریکای لاتین نیز از پایان مداخله گری ایالات متحده[1] سخن می گفتند. این در حالی بود که به دلیل سیاست های مداخله جویی در ادوار گذشته به ویژه در دوران بوش پسر موج ضد ایالات متحده آمریکا در آمریکای لاتین شکل گرفته بود. با اعلام "مأموریت کامل شده"[2] از سوی اوباما در عراق، کشورهای آمریکای لاتین امیدوار بودند که چنین تغییری در قبال آن ها نیز اتفاق بیفتد.
تاثیر قدرت نرم لابی اسرائیل بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران (مطالعه مقایسه ای دوره ریاست جمهوری اوباما و ترامپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
67 - 91
حوزههای تخصصی:
در شکل گیری و استمرار تقابلات میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی علاوه بر منافع و هویت سیاسی ناهمگون طرفین، نقش لابی های اسراییل در ساختار تصمیم سازی ایالات متحده بسیار تعیین کننده بوده است. لابی گران اسراییلی در آمریکا غالبا به دنبال تشدید مواضع سخت گیرانه دولت آمریکا در قبال ایران هستند. با وجود این قاعده کلی، بعضا شاهد عدم هماهنگی در روابط طرفین هستیم. در این مقاله براساس روش توصیفی-تحلیلی تلاش می شود ضمن بررسی اقدامات لابی های اسراییلی، میزان اثرگذاری لابی مذکور بر سیاست خارجی ایالات متحده در قبال ایران در دوره اوباما و ترامپ بررسی شود. نتایج بررسی های صورت گرفته با استفاده از نظریه «امنیتی کردن» نشان می دهد در دوره اوباما اقدامات لابی های اسراییلی نتوانسته بصورت مطلوب مانع پیشبرد سیاست های دولت در رابطه با ایران شود درحالی که در دوره ترامپ نقش لابی مذکور در اعمال فشار برای اجرای سیاست هایی از جمله لغو اجرای برجام، اعمال سیاست فشار حداکثری و... محسوس تر می باشد.
تبیین سیاست خارجی ایالات متحده در قبال جنگ 2022 اوکراین از منظر رئالیسم نئوکلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از مدت ها تنش دیپلماتیک میان روسیه و اوکراین، این دو کشور در اواخر فوریه 2022 وارد درگیری مستقیم نظامی شدند. این درگیری تا حدود زیادی عرصه گسترده ای از سیاست بین الملل را دستخوش تغییرات نموده است. آمریکا به دنبال گسترش مرزهای ناتو به سمت مرزهای غربی روسیه است تا حلقه محاصره این کشور تنگ تر شود این مسئله باعث بروز تنش بزرگی در اروپای شرقی شده است. هدف این مقاله بررسی متغیر های تأثیرگذار در اتخاذ سیاست های دولت بایدن در قبال جنگ 2022 روسیه و اوکراین است. براین اساس، در پی یافتن پاسخ این سؤال است که سیاست خارجی آمریکا در قبال حمله روسیه به اوکراین متأثر از چه عواملی بوده و چگونه می توان آن را تبیین کرد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزه های رئالیسم نئوکلاسیک در رفتار سیاست خارجی آمریکا در قبال این جنگ مشهود می باشد، رفتاری هم که آمریکا در پی این جنگ اتخاذ کرده است، آمیزه-ای از تعامل عوامل بیرونی (نظام بین الملل) و عوامل داخلی (ساختار و قدرت داخلی و نوع ادراک نخبگان تصمیم گیرنده سیاست خارجی آمریکا) بوده است. روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و سایت ها است.