مطالعات تجربی حسابداری مالی (مطالعات حسابداری سابق)
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال 17 بهار 1400 شماره 69 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
حسابرسان در تمام مراحل حسابرسی از قضاوت حرفه ای استفاده می کنند. درصورتی که تفکر فلسفی حسابرس از جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری لازم برخوردار باشد، قضاوت حرفه ای صحیح تری را به دنبال می آورد. همچنین، به واسطه توجه و اهمیت زیادی که مؤسسات حسابرسی برای دستیابی به بودجه های زمانی، به عنوان معیاری برای کارایی، قائل هستند، دشواری های آنان برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی، تضاد بالقوه بین هزینه های کنترل و دستیابی به حسابرسی هایی با کیفیت بالا را تشدید نموده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر ذهنیت فلسفی حسابرس بر قضاوت حرفه ای حسابرس و نیز تأثیر فشار بودجه زمانی بر قضاوت حرفه ای حسابرس و تأثیر فشار بودجه زمانی بر رابطه ذهنیت فلسفی حسابرس و قضاوت حرفه ای حسابرس است. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی می باشد و جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای که در بین حسابرسان سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی شامل کلیه شرکا، مدیران و سرپرستان حسابرسی توزیع شد، صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، بین سه بعد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفه ای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ و فشار بودجه زمانی بر رابطه ابعاد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفه ای حسابرس تأثیر منفی و معناداری دارد. متناسب با افزایش فشار بودجه زمانی احتمال بروز رفتارهای غیرحرفه ای نیز بیشتر می گردد. بدین صورت که ذهنیت اتمام کار در زمان مقرر به دلیل فشار بودجه زمانی حسابرسان را از بکار بردن ذهنیت فلسفی بهینه دور می سازد؛ و این می تواند موجب شود حسابرس به صورت سطحی قضاوت نماید.
نقش حسابرسان مستقل و کمیته حسابرسی در کاهش ریسک تقلب با تأکید بر کاهش ناهمخوانی بین معیارهای مالی و غیر مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش حسابرسان مستقل و کمیته حسابرسی در کاهش ریسک تقلب می باشد. مطالعات پیشین نشان می دهند که تمام حسابرسان یا کمیته های حسابرسی به یک اندازه در تشخیص ریسک تقلب با استفاده از معیارهای غیرمالی و کاهش این ریسک مهارت ندارند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی اثرات حسابرس مستقل و رئیس کمیته حسابرسی بر احتمال بروز تقلب در صورت های مالی می پردازد. در این راستا، اقدام به تدوین فرضیات جهت آزمون ارتباط بین تلاش حسابرس، دوره تصدی حسابرس، دوره تصدی رئیس کمیته حسابرسی، تخصص حسابرس و تخصص رئیس کمیته حسابرسی با احتمال کاهش ریسک تقلب شده است. قلمرو این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393-1397 می باشد. آزمون فرضیات با استفاده از رگرسیون لوجستیک انجام پذیرفت. یافته ها حاکی از رابطه منفی معنادار بین تلاش حسابرس، دوره تصدی حسابرس و رئیس کمیته حسابرسی و تخصص حسابرس و رئیس کمیته حسابرسی با ریسک تقلب می باشد. همچنین، رابطه معناداری بین تخصص رئیس کمیته حسابرسی و احتمال ریسک تقلب یافت نشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فرآیند حسابرسی می تواند ریسک تقلب را کاهش دهد اما هر نوع تخصصی در کمیته حسابرسی نمی تواند مفید باشد.
تبیین مدلی برای سنجش سرمایه انسانی مدیرعامل با استفاده از شاخص آنتروپی شانون و بررسی اثر آن بر کیفیت پیش بینی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرور ادبیات نظری حسابداری، موید نقش سرمایه انسانی مدیرعامل به عنوان یک دارایی نامشهود با ارزش و تاثیرگذار برای شرکت است. هدف این پژوهش تعیین معیارهای موثر بر سرمایه انسانی مدیرعامل و تبیین مدلی جامع برای سنجش سرمایه انسانی مدیرعامل شرکت های ایرانی و بررسی تاثیر سرمایه انسانی مدیرعامل برکیفیت پیش بینی سود می باشد. برای این منظور ابتدا معیارهای سرمایه انسانی مدیرعامل شناسایی و نظر خبرگان در رابطه با وزن و اهمیت هر یک از این معیارها از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون مدل جامع سرمایه انسانی مدیرعامل تبیین گردید. سپس با کمک مدل پیشنهادی، شاخص سرمایه انسانی مدیرعامل برای نمونه ای متشکل از ۷۰ شرکت بورسی طی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۶ محاسبه و تاثیر سرمایه انسانی مدیرعامل برکیفیت پیش بینی سود از طریق تخمین مدل رگرسیون، آزمون گردید. نتایج حاصل از انجام پژوهش نشان می دهد سطح تحصیلات، تجربه کاری(دوره تصدی) و رشته تحصیلی مرتبط با صنعت برای مدیرعامل به عنوان معیار های مهم از دیدگاه خبرگان شناخته شده اند. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل فرضیه پژوهش نشان داد که بهبود شاخص سرمایه انسانی مدیرعامل بر افق پیش بینی سود تاثیر مثبت و باعث کاهش سوگیری پیش بینی سود می شود در حالیکه تاثیر سرمایه انسانی مدیر عامل بر خطای پیش بینی سود و دامنه پیش بینی سود تایید نگردید.
میزان اتکای حسابرسان مستقل بر کار حسابرسان داخلی با توجه به راهبرد پرورش مدیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقع بینی یکی از چهار اصل بنیادی آیین رفتار حرفه ای حسابرسان داخلی است. بر اساس گزاره ارزش افزایی انجمن حسابرسان داخلی (2010) واقع بینی (بی طرفی) یکی از عناصر اصلی سه گانه حسابرسی داخلی، قلمداد می گردد و استاندارد حسابرسی 610 (استفاده از کار حسابرسان داخلی) نیز واقع بینی را یکی از مؤلفه های اصلی برای استفاده از کار حسابرسان داخلی برشمرده است. رویکرد استفاده از واحد حسابرسی داخلی به عنوان زمینه ی پرورش مدیر در شرکت هایی استفاده می شود که بعداً حسابرسان داخلی به پست های مدیریت اجرایی، ارتقا می یابند. این موضوع می تواند بی طرفی (واقع بینی) آن ها را خدشه دار نماید و بر اتکای حسابرسان مستقل بر کار آن ها تأثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی میزان اتکای حسابرسان مستقل بر کار حسابرسان داخلی با توجه به راهبرد پرورش مدیر می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، حسابرسان مستقل شامل شرکا، مدیران، سرپرستان ارشد و سرپرست حسابرسی مؤسسات حسابرسی ایرانی است که صاحبکاران آن ها دارای واحد حسابرسی داخلی فعال هستند. در این پیمایش نهایتاً 100 پرسشنامه گردآوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که حسابرسان مستقل به دلیل آنکه واقع بینی حسابرسان داخلی در شرکت هایی که از راهبرد پرورش مدیر استفاده می کنند کمتر ارزیابی می کنند؛ بر کار آن ها کمتر اتکا می کنند و از نگاه آنان صلاحیت و اعمال مراقبت حرفه ای حسابرسان داخلی هنگامی که واحد حسابرسی داخلی به عنوان زمینه پرورش مدیر تلقی می شود، کمتر است.
بررسی تأثیر تعدیلی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تعدیلی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام است. جامعه این پژوهش شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران است. نمونه آماری متشکل از 230 شرکت در بازه زمانی 18 ساله برای سالهای 1380 تا 1397 میباشد. دادهها با استفاده از رگرسیون چندمتغیره و نرمافزار ایویوز مورد تحلیل قرار گرفت. در راستای هدف مطالعه، ابتدا، طبق مدل اول پژوهش، تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر قیمتگذاری کمتر از حد عرضههای اولیه عمومی سهام، بررسی شد. سپس، در مدل دوم تأثیر کیفیت حسابرسی به عنوان یک متغیر تعدیلی، بر رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام، برازش گردید. کیفیت حسابرسی در پژوهش حاضر شامل اندازه مؤسسه حسابرسی، دوره تصدی و نوع اظهارنظر حسابرس بود. نتایج پژوهش نشان داد که به طور متوسط 25 درصد عرضههای اولیه عمومی سهام در بازار سرمایه ایران کمتر از حد قیمتگذاری میشوند. افزون بر این، یافتهها بیانگر این است که کیفیت گزارشگری مالی بر قیمتگذاری کمتر از حد عرضههای اولیه عمومی سهام تأثیر منفی و معناداری دارد. بهعبارتی کیفیت بالای گزارشگری مالی، از قیمتگذاری کمتر از حد عرضههای اولیه عمومی سهام جلوگیری میکند. همچنین، مشخص شد که کیفیت حسابرسی از جنبه نوع اظهارنظر حسابرس رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و قیمتگذاری کمتر از واقع عرضه عمومی اولیه سهام را تقویت میکند. اما، جنبههای اندازه موسسه حسابرسی و دوره تصدی حسابرس، رابطه مذکور را تعدیل نمیکنند.
تاثیر سرمایه گذاری و رتبه اعتباری بر رابطه بین ضعف کنترل داخلی و ارزش شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش شرکت متاثر از عوامل متعددی است که ضعف کنترل های داخلی و کیفیت اطلاعات ناشی از آن، یکی از این موارد است. در این میان سطح سرمایه گذاری و رتبه اعتباری شرکت، می تواند ضعف ناشی از کنترل های داخلی را جبران و از کاهش ارزش شرکت از این حیث جلوگیری کند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه گذاری و رتبه اعتباری بر رابطه بین ضعف کنترل داخلی و ارزش شرکت می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی- پس رویدادی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی است. برای آزمون فرضیات پژوهش ، 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1391 تا 1397 انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد ضعف کنترل داخلی بر ارزش شرکت تاثیر منفی دارد و سرمایه گذاری بر رابطه بین ضعف کنترل های داخلی و ارزش شرکت بی تاثیر است ولی رتبه اعتباری تاثیر ضعف کنترل های داخلی برارزش شرکت را تحت تاثیر قرار داده و سبب افزایش ارزش شرکت می شود. به عبارتی رتبه اعتباری بالا، به عنوان جایگزینی برای ضعف کنترل داخلی از افزایش هزینه سرمایه جلوگیری می کند.
شناخت رویکردهای تفکر انتقادی حسابرسان و بازنمایی آن در قالب تحلیل های پیوندی(تحلیل کیفی/تعاملی (IQA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسابرسان در تمام مراحل حسابرسی از قضاوت حرفه ای استفاده می کنند. درصورتی که تفکر فلسفی حسابرس از جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری لازم برخوردار باشد، قضاوت حرفه ای صحیح تری را به دنبال می آورد. همچنین، به واسطه توجه و اهمیت زیادی که مؤسسات حسابرسی برای دستیابی به بودجه های زمانی، به عنوان معیاری برای کارایی، قائل هستند، دشواری های آنان برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی، تضاد بالقوه بین هزینه های کنترل و دستیابی به حسابرسی هایی با کیفیت بالا را تشدید نموده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر ذهنیت فلسفی حسابرس بر قضاوت حرفه ای حسابرس و نیز تأثیر فشار بودجه زمانی بر قضاوت حرفه ای حسابرس و تأثیر فشار بودجه زمانی بر رابطه ذهنیت فلسفی حسابرس و قضاوت حرفه ای حسابرس است. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی می باشد و جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای که در بین حسابرسان سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی شامل کلیه شرکا، مدیران و سرپرستان حسابرسی توزیع شد، صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، بین سه بعد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفه ای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ و فشار بودجه زمانی بر رابطه ابعاد ذهنیت فلسفی و قضاوت حرفه ای حسابرس تأثیر منفی و معناداری دارد. متناسب با افزایش فشار بودجه زمانی احتمال بروز رفتارهای غیرحرفه ای نیز بیشتر می گردد. بدین صورت که ذهنیت اتمام کار در زمان مقرر به دلیل فشار بودجه زمانی حسابرسان را از بکار بردن ذهنیت فلسفی بهینه دور می سازد؛ و این می تواند موجب شود حسابرس به صورت سطحی قضاوت نماید.