مقالات
حوزه های تخصصی:
برنامه های توسعه اقتصادی و اشتغالزای روستایی در ایران بمنظور عملیاتی نمودن مصوبه برنامه ششم توسعه (جزء 1 بند الف ماده 27)، بعنوان ضرورت توسعه پایدار روستایی کشور، هم اینک در استان های مختلف در دست تهیه می باشد. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر تهیه و تدوین برنامه توسعه اقتصادی و اشتغالزایی روستای مسجد ابوالفضل (ع) از توابع بخش بزمان شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها با رویکرد ارزیابی مشارکتی روستایی و به کمک مدل های مانند تحلیل ساختار اجتماعی، ماتریس نیازسنجی، گردش روستایی، ترسیم درخت مشکلات و ترسیم ساختار سازمانی با نمودار ون با همکاری نخبگان محلی انجام شد. علاوه بر بررسی های میدانی، مشارکت کنندگان پژوهش 27 نفر از صاحبنظران ساکن روستا بودند که به صورت هدفمند(دلفی)، انتخاب شدند. وضعیت موجود هفت سرمایه (دارایی)، روستای مسجد ابوالفضل(ع) که می توانند به توسعه اقتصادی و اشتغالزایی روستا کمک کنند و پیشران ها و وظایف هر یک از سازمان های دولتی متولی بررسی و تحلیل شد و نهایتا پروژه های اشتغالزایی، زمینه های موفقیت و ظرفیت اشتغالزایی در قالب برنامه پیشنهادی اشتغال روستا ارایه گردید. یافته های تحقیق نشان داد فرصت های (سرمایه) مناسبی در هفت بًعد تحلیلی طبق مدل به کارگرفته شده در روستا وجود دارد. براساس یافته های حاصل از تحلیل یافته ها سیاست ها، راهبردها و پروژه های اشتغالزایی نیز تدوین و ارایه گردید. در صورت تحقق این برنامه ها روستای مسجدابوالفضل در افق برنامه (10 ساله)، روستایی خواهد بود برخودار از رفاه نسبی، با اشتغال پایدار و دارای اقتصاد صادرات محور، متکی بر تولید و درآمد در بخش های سه گانه اقتصادی با محوریت بخش خدمات (تاکید بر خدمات گردشگری و رفاهی) و کشاورزی (تاکید بر کشاورزی نوین و دامداری هدفمند) با پشتیبانی بخش صنعت به ویژه صنایع دستی و فرآوری محصولات دامی و باغی.
تحلیل تفسیری ساختاری معیارها و شاخص های پایداری اجتماعی در محلات شهری نمونه موردی: محلات شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییر در نگرش های رشد و توسعه، پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سه گانه توسعه پایدار در سال های اخیر مورد توجه ویژه قرار گرفته است که با توجه به دیدگاه های مختلف و متناقض نظیر توجه به شاخص های نرم یا سخت، توجه به پایداری اجتماعی به عنوان جزئی از توسعه پایدار یا زمینه ای برای توسعه پایدار و در نظرگیری پایداری اجتماعی به عنوان یک فرایند یا محصول، معیارها و متغیرهای متفاوتی جهت سنجش آن در محلات شهری ارائه شده است که دارای روابط مختلف علی- معلولی و مستقیم و غیرمستقیم هستند. براین اساس هدف این پژوهش سطح بندی شاخص های مؤثر بر توسعه پایدار اجتماعی و کشف روابط علی- معلولی بین آن ها می باشد. به منظور کشف روابط علی- معلولی و سطح بندی معیارها و شاخص ها از روش تحلیل تفسیری- ساختاری (ISM) استفاده شده است. به منظور تهیه داده های ورودی مدل یک ماتریس 47*47 در اختیار 17 کارشناس مسائل شهری قرار داده شد و روابط دودویی بین متغیرها سنجیده شد. نتایج مدل حاکی از آن است که شاخص های پایداری اجتماعی در 16 سطح قابل طبقه بندی هستند که شاخص های سیاسی و نهادی در پایین ترین سطح (بنیادی)، شاخص های عدالت اجتماعی و فضایی در سطح بعدی (میانی یا پیوندی) و شاخص های مرتبط با رفاه و حس خوشبختی در بالاترین سطح (محصول فرایند پایداری اجتماعی) قرار دارند. با توجه به تحلیل تفسیری- ساختاری می توان گفت که باید دیدگاه ها به پایداری اجتماعی از یک محصول و فراورده به یک فرایند سیستمی که در ارتباط با شاخص های اقتصادی، نهادی و کالبدی می باشد، تغییر یابد و در یک فرایند یکپارچه به محصول نهایی پایداری اجتماعی یعنی رفاه بالاتر و حس خوشبختی بیشتر دست یافت.
بررسی تأثیر ادراک خطر سیلاب بر انجام رفتارهای پیشگیرانه از طریق مؤلفه دلبستگی به مکان نمونه (مورد مطالعه: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از پدیده های ویرانگر طبیعی است که همه ساله سبب خسارت های جانی و مالی بسیاری در مناطق شهری می شود. با توجه به مسئله فوق، مقاله حاضر در تلاش است که به هدف تحقیق یعنی یافتن میزان ارتباط میان هر یک از متغیرهای دلبستگی به مکان، ادراک خطر و رفتارهای پیشگیرانه بر یکدیگر، در جهت کاهش خسارات ناشی از سیلاب بپردازد. جامعه آماری پژوهش، شهروندان شهر بابل و حجم نمونه آماری 148 نفر می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر پیمایشی از نوع علی و مبتنی بر مطالعه اسنادی و پرسشنامه و انجام آزمون های رگرسیون سلسله مراتبی و چند متغیره و آزمون پیرسون در Spss می باشد. همچنین از مستندات مربوط به پژوهش های بارز و جدید در زمینه مورد مطالعه و مطالعات میدانی به منظور شناخت بیشتر موقعیت محل و بررسی مسائل کالبدی و اجتماعی و زیست محیطی استفاده شده است. نتایج آزمون رگرسیون سلسله مراتبی نشان می دهد که دلبستگی به مکان با ضریب استاندارد 472/0 تأثیر معناداری بیشتری بر ادراک خطر دارد. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نیز نشان می دهد که دلبستگی به مکان بر ادراک خطر با توان 1، ارتباط بیشتری نسبت به دلبستگی به مکان بر رفتار پیشگیرانه با توان 97/0، دارد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون، نشان داد که متغیرهای دلبستگی به مکان و ادراک خطر با ضریب472/0 بیشترین همبستگی را دارند. بنابراین جهت کاهش خسارات ناشی از سیلاب، می توان از طریق تأثیر مثبت مولفه دلبستگی به مکان که عامل مهمی در جهت افزایش ادراک خطر می باشد، شهروندانی را که بیشتر در معرض خطر سیلاب قرار دارند، به آمادگی و انجام رفتارهای پیشگیرانه ترغیب نمود.
پتانسیل سنجی استفاده از انرژی خورشیدی در مناطق روستایی مطالعه موردی: شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده ی بی رویه از منابع سوخت فسیلی با آلوده ساختن محیط زیست زندگی در کره ی زمین را تهدید می کند و امروزه یکی از راهکارهایی که برای انرژی پیشنهاد می شود، در کنار اصلاح مصرف، استفاده انرژیهای تجدیدپذیر است. انرژی خورشیدی از جمله انرژیهای تجدیدپذیر است. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل تابش در محیط GIS، نقشه پهنه بندی تابش کل خورشیدی در سطح 159 روستای فعال شهرستان سبزوار تولید شد. در این تحقیق دو پارامتر فوق با استفاده از مقادیر اندازه گیری شده تابش کل و تابش فراجوّی مربوط به ایستگاه های مورد بررسی برآورد و پس از آن پهنه سالانه تابش دریافتی در سال 2017 به روش تحلیل تابش و با استفاده از مدل رقمی (DEM) منطقه با توان تفکیک مکانی 30 متر و برای ایستگاه های تابش سنجی به صورت نقطه ای برآورد شد و نهایتا بر اساس نیاز مصرفی روستا و توان تولیدی انرژی خورشیدی در منطقه پتانسیل سنجی صورت گرفت. جهت ارزیابی بهتر، محدوده ی مورد مطالعه در سه بخش مرکزی سبزوار، روداب و ششتمد بررسی شد. بخش مرکزی سبزوار با مقدار 90201150 و بخش ششتمد با 66910770 وات بر مترمربع، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تابش کل را دارا می باشد. در ادامه برای مشخص کردن مهم ترین عامل مؤثر بر تابش، همبستگی دو عامل ارتفاع و ساعات آفتابی با تابش کل محاسبه گردید و نتایج حاکی از آن است که همبستگی بین تابش کل و عامل ارتفاع به مراتب بیشتر از میزان ساعات آفتابی می باشد. در نهایت پتانسیل تابش کلی در سطح منطقه مورد مطالعه محاسبه و بررسی شد، نتایج گویای پتانسیل استفاده از انرژی خورشیدی در مناطق روستایی پراکنده و با جمعیت کم می باشد. همچنین نتایج نشان می دهند که، 95.82 درصد از سطح شهرستان دارای پتانسیل عالی، 4.01 درصد دارای پتانسیل خیلی خوب و 0.15 درصد دارای پتانسیل خوب می باشند.
تحلیل فقر از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: استان های شمالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی به حاکمیت شرایطی اشاره دارد، که در آن منابع، مزایا، قدرت و ثروت جامعه از یک توزیع متوازن برخوردار باشد. تجلی این امر را می توان در توزیع نسبی متوازن شاخص های توسعه در مقیاس های ملی و محلی مشاهده کرد. از سویی دیگر بی عدالتی فضایی به حاکمیت شرایطی اشاره دارد که منابع، مزایا، ثروت و قدرت در جامعه از توزیع نامتوازنی برخوردار بوده و جامعه میل به دوگانگی و شکاف ساختاری داشته، و پیامدهای مختلفی را خواهد داشت. جدای از پیامدهای سیاسی و امنیتی آن، از نظر اجتماعی، حاکمیت بی عدالتی فضایی، پیامدهایی همچون گسترش فقر، حاشیه نشینی و ناهنجاری های دیگری را در بر خواهد داشت. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی، تکیه بر اطلاعات کتابخانه ای، تجزیه و تحلیل داده ها، تولید نقشه ها و استفاده از نرم افزار Excel و ArcGIS در پی مطالعه و تحلیل فقر استان های شمالی جمهوری اسلامی ایران از منظر عدالت فضایی می باشد. بدین منظور، هفت استان خراسان شمالی، گلستان، مازندران، گیلان، اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که استان خراسان شمالی جزو فقیرترین استان های کشور می باشد. بعد از آن استان های گلستان، گیلان و اردبیل به لحاظ شاخص فقر و محرومیت در رتبه بعدی قرار دارند. استان های مازندران، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی در مقایسه با استان های پیش گفته وضعیت مطلوب تری داشته و در رتبه دوم فقر و محرومیت قرار دارند.
چرایی تحقق پذیری ضعیف مدیریت مشارکتی آبیاری در ایران پژوهشی برمبنای تحلیل محتوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت مشارکتی آبیاری به عنوان رویکردی برای افزایش بهره وری آب کشاورزی و کاهش هزینه های مدیریت دولتی، از دهه 1370 شمسی در ایران همپا با روندهای جهانی مورد توجه قرار گرفته و اجرای آن با فرازونشیب هایی همراه بوده است. در این پژوهش تحلیلی-کاربردی با رویکرد پس رویدادی تحقق پذیری ضعیف مدیریت مشارکتی آبیاری در ایران از طریق تحلیل محتوی پژوهش های انجام گرفته در داخل کشور و اسناد بالادستی مرتبط مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام این پژوهش، منابع موجود در زمینه مدیریت آبیاری مشارکتی از پایگاه های معتبر تا حد ممکن شناسایی و تعداد 38 منبع مورد بررسی قرار گرفت و از نرم افزار Atlas.ti7 برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته هاحاکی از وجود 12 حیطه از موانع و مشکلات بر سر راه اجرای مدیریت مشارکتی آبیاری در سطح ایران می باشد که سیاست های کشاورزی نامناسب و مشارکت زدا، غفلت از تدابیر بسترسازی و برنامه ریزی، تسلط فرهنگ های تنگ نظرانه و برقراری جو بی اعتمادی، فقدان حمایت های مالی-اعتباری، ساختار دولتی متمرکز و مقاومت گرا، ضعف اطلاع رسانی و کمبود اطلاعات، قوانین و مقررات بازدارنده، عدم شفافیت و ابهام در ماهیت و نحوه اجرای مدیریت مشارکتی آبیاری، وجود ناهماهنگی بین بهره برداران و دستگاه های اجرایی، محدودیت های سخت افزاری و اقلیمی، ناسازگاری و انعطاف ناپذیری رویه های مدیریتی اعمال شده و کارکنان غیرماهر و ناکارآمد دست اندرکار را شامل می شود. در پایان ، راهکارهایی برای گذار از وضعیت فعلی و تسهیل اجرای مدیریت مشارکتی آبیاری ارائه شده است.
ارزیابی الگوی مدیریت محلی روستایی مبتنی بر شاخص های حکمروایی خوب مطالعه موردی: شهرستان مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمروایی خوب روستایی همانا فرآیند تاثیرگذاری همه ارکان دخیل روستایی بر مدیریت روستایی، باتمام سازوکارهایی که بتوان با آن ها به سوی تعالی و پیشرفت روستا و مردم روستایی حرکت کرد. تحقیق حاضر با هدف سنجش و ارزیابی الگوی مدیریت محلی مبتنی بر شاخص های حکمروایی خوب در مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر انجام شده است. این پژوهش به لحاظ روش پیمایشی، و از نظر هدف کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل روستاییان بالای 15 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان شهرستان مشگین شهر می باشد (90359N=)، که از این میان تعداد 383 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تایید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS ، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 72/0 الی 94/0 بدست آمد. نتایج حاصل از آزمون آماری نشان داد که شاخص های مشارکت اجتماعی و مسئولیت پذیری از کارکرد بیش تری در شکل گیری الگوی مطلوب مدیریت محلی روستایی شهرستان مشگین شهر تاثیر دارد و مدیریت محلی روستایی شهرستان مشگین شهر از لحاظ شاخص های حکمروایی مطلوب روستایی در وضعیت خوبی قرار دارد. افزون بر این، مطابق یافته های پژوهش تمامی شاخص های حکمروایی خوب (مشارکت اجتماعی، پاسخ گویی، کارآیی و اثربخشی، قانون مندی، عدالت و برابری، اجماع محوری، مسئولیت پذیری و شفافیت)، در مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
ارزیابی و اولویّت بندی شاخص های توسعه گردشگری با استفاده از مدلTOPSIS مطالعه موردی: شهرستان های استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجریه بسیاری از کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که توسعه گردشگری یک نیاز اساسی برای توسعه ملی و باید با درجه بالایی از اولویت آنرا در نظر گرفت. صنعت گردشگری از طریق افزایش درآمدهای ارزی نقش به سزایی در توسعه اقتصادی کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه دارد. یکی از مراحل مهم در فرآیند برنامه ریزی، مرحله ارزیابی و انتخاب مناسب ترین گزینه از بین گزینه های مختلف است. از جمله شاخص های لازم برای ارزیابی سطوح توسعه گردشگری، می توان به شاخص های مختلفی از جمله جاذبه های طبیعی، تاریخی- فرهنگی و مذهبی، انسان ساخت و و جود زیر ساخته های مناسب و دیگر عوامل اشاره کرد که براساس این شاخص ها می توانیم به انتخاب گزینه مناسب از بین گزینه های موجود بپردازیم. در این راستا، روش TOPSIS و یا تکنیک برای ترتیب اولویت با شباهت به ایده آل راه حل، موضوع توجه رو به رشدی بوده است. برای این منظور، این پژوهش باهدف برنامه ریزی مناسب و کارا به ارزشیابی و اولویت بندی شهرستان های استان کردستان با استفاده از مدل TOPSIS ، بر اساس شاخص های توسعه ی گردشگری در چهار سطح فرا برخوردار، برخوردار، نیمه برخوردار و فرو برخوردار پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که شهرستان سنندج با ضریب اولویت ۸۲/۰ در سطح فرا برخوردار و شهرستان های مریوان، سقز و بانه به ترتیب با ضریب اولویت-های 382/0، 387/0 و 35/0 در سطح برخوردار و شهرستان های بیجار، کامیاران و قروه به ترتیب با ضریب اولویت های 23/، 21/0 و 20/0 در سطح نیمه برخوردار (متوسط) و شهرستان های دهگلان، سروآباد و دیواندره با ضریب اولویت 12/0، 096/0 و 078/0 در سطح فرو برخوردار (محروم) قرار دارند.
الگوی فضایی شاخص های فقر اجتماعی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن مورد مطالعه: شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر اجتماعی به عنوان یکی از سه مؤلفه اصلی فقر شهری خود مفهومی چند بعدی است که سهم قابل توجهی در شکل گیری مفهوم نهایی فقر دارد، بنابراین تعیین گستره آن اولین گام در برنامه ریزی و اجرای سیاست های محرومیت زدایی در مناطق شهری به شمار می رود. هدف اصلی این تحقیق شناسایی الگوی فضایی فقر اجتماعی و بررسی مهم ترین عوامل مؤثر بر آن در شهر آمل است. نوشتار حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی به شمار می رود. داده های مورد استفاده از بلوک های آماری سال 1390 مرکز آمار به دست آمده است و برای استخراج و طبقه بندی داده ها از نرم افزارهای GIS، GeoDa، SPSS و Excel استفاده شده است. در این پژوهش از 16 شاخص مرتبط با فقر اجتماعی و روش های تحلیل فضایی همچون تحلیل لکه های داغ، تحلیل عاملی، موران و LISA استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل لکه های داغ نشان داد حاشیه های غربی و قسمت های هم جوار با رودخانه هراز در مناطق شمالی و جنوبی شهر، از جمله مهمترین پهنه های این نوع فقر در شهر آمل می باشند، به طوری که در حدود 13 درصد از مساحت (57/267 هکتار) و 16 درصد از جمعیت شهر (34278 نفر) را در بر گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان می دهد که بر اساس شانزده متغیر اولیه فقط 4 مؤلفه ای که دارای بیشترین همبستگی با یکدیگر بودند تشکیل خوشه داده اند. این چهار مؤلفه که 05/76 درصد از واریانس موجود در داده های اولیه را تبیین می کنند، عبارتند از: فعالیت و مالکیت، بار تکفل، بی سوادی و از کارافتادگی و بیکاری. همچنین یافته های برآمده از آماره LISA نیز با تأیید نتایج قبلی بزرگترین خوشه فقر را در مناطق غربی شهر به ویژه در محلات شماره 3، 4، 5 و 7 نشان می دهد.
تحلیل همدیدی روند تغییرات اوزون استراتوسفری در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برای بررسی نوسانات ازن لایه استراتوسفری ایستگاه ژئوفیزیک(دوره آماری 2005 تا 2010 )، نتایج بیانگر آن است که با افزایش ازن دمای سطح زمین کاهش یافته و با کاهش ازن بر دمای سطح زمین افزوده شده است و بیشترین سطح معنی داری و ضریب همبستگی در سطح اطمینان 99 درصد متعلق به فصل بهار و بعد از آن فصل پاییز می باشد. در بررسی رابطه بین مقدار ازن و ارتفاع تروپوپاز بین مقادیر بالاترین و کمترین ازن و ارتفاع تروپوپاز در طی دوره آماری در فصل زمستان حدود 79 درصد، فصل بهار 73 درصد، فصل تابستان 67 درصد و در فصل پاییز 62 درصد با افزایش ارتفاع لایه تروپوپاز، مقدار ازن کاهش پیدا کرده است. از لحاظ همدیدی پربندهای ارتفاع سطح 200 و 500 هکتوپاسکالی، در روزهای همراه با افزایش ازن سازگاری خوبی با تغییرات ستون کلی ازن جو نشان می دهد. بطوریکه در اکثر موارد عبور پرارتفاع ها و ناوه های ورتکس قطبی به منطقه ، باعث ایجاد سرمایش شدید و افزایش غلظت ازن در پوش سپهر گردیده است. و بر عکس با دور شدن ناوه و ورتکس قطبی، پشته عمیقی از پرفشار عربستان تا منطقه مورد مطالعه گسترش یافته و با فرارفت هوای گرم در پشته ها، سبب افزایش ارتفاع سطح ژئوپتانسیلی و کاهش ازن در منطقه می شود. بنابراین می توان اینگونه نتیجه گرفت در طی کاهش ارتفاع سطح ژئوپتانسیل و تروپوپاز، همگرایی ازن در ترازهای بالا صورت گرفته و نزول آن باعث افزایش ستون ازن کلی جو شهر تهران شده و به همان نسبت دمای سطح زمین نیز کاهش می یابد. و بر عکس با افزایش ارتفاع ژئوپتانسیل ترازهای 200 و 500 هکتوپاسکالی و تروپوپاز، واگرایی ازن در ترازهای بالا صورت گرفته و ستون ازن کلی جو کاهش و دمای سطح زمین نیز افزایش می یابد.
گسترش بی رویه باغداری و چالش مدیریت منابع آبی در حوضه های بالادستی سدها مطالعه موردی: حوضه آبریز سد علویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود آب در کشور و خشکسالی طولانی ضرورت توجه به مدیریت منابع آبی در بالادست سدها را امری اجتناب ناپذیر برای حیات شهری و صنعتی نموده است. موضوعی که در طی سال ها با گسترش باغداری و ویلاسازی بی رویه تداوم حیات و پایداری در کشور را تهدید می نماید. حوضه سد علویان در سال های اخیر تغییرات فراوانی، در کاربری اراضی، مقدار آب موجود در منطقه، سطح پوشش گیاهی به همراه داشته است. در پژوهش حاضر، ارزیابی تغییرات درصد پوشش و کاربری اراضی در فاصله زمانی 1990 تا 2016 در حوضه بالا دست سد علویان انجام شد. برای این منظور ابتدا از تصاویر ماهواره Landsat، بهترین ترکیب باندی انتخاب و نقشه کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان طبقه بندی نظارت شده تهیه، سپس نقشه پوشش اراضی منطقه در 5 کلاس، طبقه بندی گردید. برای ارزیابی صحت نتایج طبقه بندی، نقشه تولیدی با نقشه واقعیت زمینی بررسی و ضریب کاپا و صحت کلی طبقه بندی به روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان برآورد گردید. براساس نتایج بدست آمده در حدود 86/1294 هکتار باغ از سال 1990 تا 2016 در محدوده افزایش یافته است که میزان مصرف آب برای این باغات براساس نرم افزار NETWAT نشانگر آن است که در حدود 2/11836174 مترمکعب در هکتار در سال مصرف آب در قسمت حوضه بالادست علویان افزایش یافته است. همچنین شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل زنجیره مارکوف و سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که باغات از 06/2670 هکتار در سال 2016 به 55/3041 هکتار در سال 2021 خواهد رسید. که افزایشی 49/371 هکتاری خواهد داشت. در نهایت برآورد این تغییرات، حاکی از کاهش مستمر ورودی آب به مخزن سد و اضمحلال کارکرد آن در تامین آب شرب ، صنعتی و کشاورزی منطقه خواهد بود .
تحلیل روند سامانه های بندالی نیمکره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سامانه های بندالی به عنوان یک پدیده همدید تأثیر زیادی بر نوسان سایر عناصر اقلیمی به ویژه دما و بارش دارند. از این رو در این پژوهش آشکارسازی روند تغییرات سامانه های بندالی مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا سامانه های بندالی با نمایه ی TM در دوره ی 2012-1951 با تفکیک زمانی 6 ساعته و تفکیک مکانی5/2 ×˚5/2 جغرافیایی برای تراز 500 هکتوپاسکال شناسایی و فراوانی آن ها در تداوم های 1 تا 47 مشاهده ای مشخص گردید. سپس با کمک آزمون ناپارامتری من-کندال روند تغییرات آن ها شناسایی شد. نتایج نشان داد فراوانی رخداد سامانه های بندالی در اقیانوس آرام، اروپا، آسیا و ایران روند افزایشی و در اقیانوس اطلس و آمریکا روند کاهشی دارد. این روندها در 51 طول جغرافیایی با تداوم های 1 تا 8 مشاهده ای روند معنادار داشته که از این مجموعه در 26 طول روند مثبت و در 25 طول روند منفی است. هم-چنین نتایج روندیابی فصلی بیانگر معناداری این رخدادها در7 ماه از ژوئن تا اکتبر، دسامبر و مارس صرفاً بر روی برخی از طول های جغرافیایی در محدوده های اطلس، آرام و آمریکا می باشد که در محدوده ی اطلس در ماه های ژوئن، سپتامبر و دسامبر روند کاهشی و در اکتبر و مارس روند افزایشی، در محدوده ی آمریکا در ماه های ژوئن، جولای، سپتامبر و اکتبر روند کاهشی و در محدوده ی آرام در ماه های جولای تا اکتبر روند افزایشی مشاهده شد. در اروپا، آسیا و ایران نیز بیش تر ماه ها روندها افزایشی ولی بر روی هیچ طول جغرافیایی روند معنادار مشاهده نشد.