عامر نیک پور

عامر نیک پور

مدرک تحصیلی: استادیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۶ مورد.
۱.

فراتحلیلی بر پژوهش های حوزه ی اسکان غیررسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حاشیه نشینی فراتحلیل بابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۴
وجود امکانات و زیرساخت های مختلف در شهرها موجب شده است تا بسیاری از روستاییان محل زندگی خود را ترک و به شهرها مهاجرت کنند. این درحالی است که گرانی قیمت زمین و مسکن مهاجران تازه وارد را مجبور می کند تا به دور از چشم مسؤولان و بدون اخذ مجوز از دستگاه های متولی، به ساخت سرپناه در حاشیه شهرها اقدام کنند که به تبع آن مشکلات زیادی را برای مسؤولان درزمینه خدمات رسانی و همچنین برای حاشیه نشینان به وجود می آورد. این پژوهش با روش فراتحلیل )روشی سیستماتیک برای نیل به این اهداف با تحلیل آماری یافته های کمی حاصل از مطالعات مربوط به یک مسأله پژوهشی است (و با هدف شناسایی و دسته بندی مقالات پژوهشی نوشته شده در حوزه حاشیه نشینی در مجلات علمی- پژوهشی در داخل ایران نگارش شده است؛ به طوری که پس از جست وجو و شناسایی مقالاتی که طی سال های اخیر مستقیماً به موضوع یادشده پرداخته اند، بافهم رویکردها و ماهیت آن ها، به بررسی ساختار مقالات شامل روش شناسی، شاخص ها، نمونه گیری، روش های جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداختیم تا جنبه های مثبت و منفی را واکاوی کنیم. در چهارچوب این روش، در ابتدا واژه اسکان غیررسمی و سایر واژگان نزدیک به آن از نظر معنایی مانند آلونک نشینی، حاشیه نشنی و سکونتگاه های غیرقانونی در کتابخانه ها، مراکز و بانک های علمی فارسی مورد جست وجو قرار گرفتند و مرتبط ترین مطالعات با اهداف تحقیق انتخاب شدند. معیارهای ورود مطالعات شامل انجام پژوهش در کشور ایران، انتشار مطالعه به زبان فارسی و تمام متن بودن آن ها بود. نتیجه پژوهش ها حاکی از آن است که همه مقالات نوعی نظریه آزمایی بوده و منجر به نظریه سازی نشده است. هرچند که برخی از پژوهش ها، الگوها و پیشنهادهای بسیار خوب و تازه ای را ارائه داده اند، باتوجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آنها را در رده پژوهش های بنیادی و نظریه ساز قرار داد.
۲.

پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری، مطالعه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی الگوی فضایی فقر همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۹۰
فقر شهری یکی از بزرگ ترین و مهم ترین چالش های فرا روی جامعه مدرن است. این پدیده تبعات منفی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی برای شهر و ساکنین آن به دنبال دارد. بنابراین شناسایی عوامل تشکیل دهنده و نحوه توزیع آن در سطح شهر کمک شایانی به مدیریت و برنامه ریزی شهری است. هدف پژوهش، تحلیل پراکنش فضایی شاخص ها و نماگرهای فقر در سطح بلوک های آماری شهر همدان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد. شاخص های فقر بر اساس داده های خام بلوک های آماری شهر همدان در سال 1395 استخراج شده است. برای شناسایی بهتر شاخص های موثر در فقر شهری و تشکیل ساختار جدید برای آن از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتیجه آن، تقلیل 18 شاخص فقر به 4 عامل اصلی بوده که درمجموع 8/62 درصد از واریانس تجمعی را تبیین نموده اند. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد، که طبق آن مهم ترین پهنه های فقر در قسمت های شمال شرقی، شرق و غرب همدان و پهنه مرفه در قسمت های مرکزی و جنوب غربی تمرکزیافته است. درمجموع پهنه فقر 36/ 27 درصد مساحت و 84/48 درصد جمعیت و پهنه رفاه 47/20 درصد از مساحت و 85/7 درصد جمعیت شهر را به خود اختصاص داده است و باقیمانده فضای شهر، در پهنه متوسط جای گرفته اند. همچنین با استفاده از نرم افزار Geoda، خودهمبستگی فضایی فقر شهر در سطح محدوده موردبررسی قرار گرفت و آماره موران با ضریب 677/0 نشان داد که الگوی فضایی فقر در شهر همدان از الگوی خوشه ای با تمرکز بالا برخوردار است.
۳.

مدل سازی فضایی عوامل مؤثر در تراکم ساختمانی (موردمطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل فضایی تراکم ساختمانی رگرسیون وزنی همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۹
The process of growth and development of Iranian cities indicates that the unbalanced and uncoordinated growth of the city with the lack of planning and inappropriate design has led to the creation of a heterogeneous structure in the cities. Therefore, from the point of view of urban planning, the category of density is one of the most essential tools for controlling and developing the city. The results show that construction in Hamadan does not have a balanced distribution and a regular pattern. This unbalanced process has caused the population and activity to be concentrated in some specific areas, which has left its negative effects and created conditions where only a few areas and neighborhoods are on the path of development and the rest of the areas remain in stagnation and inactivity.
۴.

شناسایی مناطق مستعد توسعه میان افزا با استفاده از دورسنجی، مورد مطالعه: کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۴
زمانی که در یک محدوده زیستی، پدیده پراکنده رویی کالبدی پدیدار شود، می توان گفت که درون شهر فضاهای بلااستفاده، رها شده، ناکارآمد و فرسوده شکل می گیرد؛ از این روست که توجه و برنامه ریزی برای استفاده از این فضاها اهمیت پیدا می کند. در واقع رشد هوشمند شهری یکی از راهکارهای اساسی در پاسخ به پراکنده رویی است. بنابراین توجه به اصول توسعه میان افزا در محدوده های دارای ظرفیت شهر مانند بافت های فرسوده، مخروبه ها، اراضی بایر و بافت های ناکارآمد شهری می تواند به عنوان یکی از راهبرد های اساسی برای دستیابی به رشد هوشمند شهری کمک نماید. هدف پژوهش حاضر نیز شناسایی محدوده های با قابلیت توسعه درون زا با تأکید بر شاخص های قابل دستیابی از داده های دورسنجی شامل بخش های فرسوده و زمین های بایر در محدوده قانونی شهر اهواز است. برای این منظور پس از تهیه و استانداردسازی تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده ETM) و IRS (سنجنده 1D)، با استفاده از مدل های WS (تقسیم حوزه ای) و MLC (بیشترین همانندی) به طبقه بندی و استخراج بافت های مورد نظر پرداخته و سپس در GIS با ترکیب خروجی های پیشین، نقشه کلاسه بندی مناطق قابل پیشنهاد توسعه میان افزا ارائه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که از مساحت 18 هزار و 650 هکتاری محدوده قانونی شهر اهواز، بیش از شش هزار و 726 هکتار (شامل مناطق شناسایی شده بایر و بافت فرسوده) قابلیت توسعه میان افزا را دارند. این مقدار 36.2درصد از مساحت شهر را شامل می شود. همچنین از کل پهنه پیشنهادی برای توسعه میان افزای اهواز، در بافت های فرسوده و اراضی بایر، بیشترین مساحت متعلق به اراضی بایر  با بیش از پنج هزار و 768 هکتار و کمترین مقادیر مربوط به قطعات بافت فرسوده با بیش از 958 هکتار، به ترتیب با 85.7 و 14.3 درصد از کل مناطق اختصاص یافته به توسعه میان افزای منطقه مورد پژوهش بوده است.
۵.

امکان سنجی تبدیل خیابان به پیاده راه پایدار (موردپژوهی: مرکز شهر چمستان، مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امکان سنجی بافت مرکزی پیاده راه خیابان چمستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۸۵
مبسوط پیشینه و هدف: شهرهای امروز به دلیل وابستگی بیش ازحد به حمل و نقل سواره،  با مشکلات بسیاری مواجه هستند. افزایش اتومبیل ها  در سطح شهر، بافت های شهری را از هم گسسته  و مشکلات فراوانی از قبیل ازدحام، ترافیک، آلودگی هوا، کاهش ایمنی و امنیت و آسیب های شهری پدید آورده است. توجه به پیاده راه ها موجب افزایش ارتباطات و تعاملات اجتماعی، بهبود کیفیت فضای شهری، رونق مراکز تجاری، کاهش آلودگی های زیست محیطی، کاهش ترافیک و تصادفات، احترام به هویت عابر پیاده و افزایش ایمنی و امنیت عابر پیاده می شود، لذا پرداختن به موضوع پیاده راه ها و توجه به شاخص های آن از جمله سرزندگی، انعطاف، ایمنی، دسترسی، پیوستگی و غیره از اهمیت ویژه ای در توسعه پایدار شهری برخوردار است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده و هر دو شیوه اسنادی و میدانی به کار رفته است. در روش اسنادی بیشتر از کتب علمی، نشریه های علمی فارسی و لاتین، سایت ها و نهادهای مرتبط به منظور بررسی ادبیات موضوعی و گردآوری اطلاعات استفاده شده است. در روش میدانی به منظور مطالعه اجرای این طرح از نظر پیاده راه در بافت مرکزی شهر، بازدیدهای میدانی از محدوده مطالعه شده و توزیع پرسش نامه انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنین، شاغلین و عابرین پیاده محدوه خیابان آیت الله خامنه ای هستند. حجم نمونه جامعه آماری با فرمول کوکران به دست آمده که با توجه به مشخص نبودن جمعیت جامعه آماری، 370 نفر است. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t  و فریدمن استفاده شد تا  قابلیت تبدیل خیابان به پیاده راه مشخص شود. یافته ها و بحث: به منظور بررسی امکان سنجی تبدیل خیابان به پیاده راه در بافت مرکزی شهر چمستان، از پرسشنامه استفاده شد . سوالات پرسشنامه از مشارکت کنندگان در پژوهش، در بعد اجتماعی- اقتصادی، کالبدی- عملکردی، دسترسی و ترافیک و بعد طراحی و مبلمان شهری است. براساس نتایج، میانگین نمرات پاسخ دهندگان در مورد تاثیر ساماندهی و پیاده راه کردن خیابان آیت الله خامنه ای بر افزایش رضایت آنان و همچنین قیمت املاک و اجاره این خیابان نسبت به سایر خیابان های شهر بالاتر از متوسط است. میانگین نمرات پاسخ دهندگان در مورد هویت تاریخی و فرهنگی خیابان، مناسب بودن ارتباط با خیابان و توان سرویس دهی اضطراری به این خیابان در حد متوسط است. میانگین نمرات بدست آمده در مورد سایر گویه ها در سطح پایین تر از متوسط است. به منظور اولویت بندی میزان تأثیرگذاری هر یک از عوامل موثر در پیاده روی، از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که از دیدگاه پاسخ دهندگان، دسترسی و ترافیک، اجتماعی-اقتصادی، کالبدی-عملکردی و طراحی و مبلمان شهری به ترتیب بیشترین تأثیر را در پیاده روی دارند.   برای بررسی وضعیت مبلمان شهری از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده وضعیت مبلمان شهری مسیر خیابان خامنه ای در سطح نامطلوبی است. نتایج به دست آمده در بررسی اهداف مراجعه کنندگان به خیابان مورد نظر نشان می دهد که میانگین نمرات مربوط به وضعیت مراجعه برای گردش و تفریح و قرار ملاقات با دوستان پایین تر از متوسط است بر این اساس نتیجه گرفته می شود افراد برای موارد فوق کمتر به خیابان مراجعه می کنند. اما میانگین نمرات مربوط به خرید و قرارگیری در مسیر رفت و آمد بالاتر از متوسط است. همچنین استفاده از خودروی شخصی و مراجعه به صورت پیاده در سطح بالایی قرار دارد. میانگین نمرات مربوط به میزان استفاده از تاکسی و دوچرخه پایین تر از سطح متوسط است. میانگین نمرات پاسخ دهندگان در مورد توقف در حاشیه خیابان بالاتر از متوسط و توقف در کوچه های اطراف در سطح پایین و میزان استفاده از پارکینگ عمومی نیز در سطح متوسطی است. نتیجه گیری: نتایج بررسی وضعیت خیابان آیت الله خامنه ای، در چهار بعد اجتماعی- اقتصادی، کالبدی-عملکردی، دسترسی و ترافیک، طراحی و مبلمان شهری، نشان می دهد این خیابان از نظر اجتماعی-اقتصادی، کالبدی-عملکردی، دسترسی و ترافیک در وضع متوسطی قرار دارد و تا حدود زیادی مطلوبیت و کیفیت لازم برای پیاده روی را نشان می دهد. از میان چهار مؤلفه مورد بررسی، مؤلفه اجتماعی و اقتصادی نقطه قوت پیاده مداری در این خیابان است که هویت تاریخی و فرهنگی و تجاری خیابان را نشان می دهد و می تواند گروه های مختلف سنی را به خود جذب کند. اما میانگین نمرات به دست آمده از مؤلفه طراحی و مبلمان شهری نشان می دهد مسیر فوق در سطح نامطلوبی قرار دارد، که نقطه ضعف اصلی خیابان برای پیاده راه سازی محسوب می شود. در این زمینه باید اقدامات و برنامه ریزی های مکمل در نظر گرفت، نظیر: کف سازی خیابان، روشنایی و نورپردازی مناسب، پوشش سبز و درختکاری. ابعاد کالبدی و عملکردی خیابان نیز وضعیت نابسامانی دارد که باید برطرف شود از جمله: نظم و تناسب میان ساختمان های موجود در خیابان، مطلوبیت رنگ و نمای ساختمان های این خیابان، تأمین پارکینگ، تقویت حمل و نقل عمومی، فعالیت های متنوع و... . نتایج نشان می دهد، قوی ترین نقش این خیابان «عبوری بودن» آن است که در صورت بسته شدن، حتماً لازم است مسیر جایگزین مناسبی تعریف شود تا از اختلال جدی نظام ارتباطی شهر جلوگیری شود. بنابراین تقویت و پشتیبانی «خیابان سلامت» که نقش مشابهی داشته و در منتهی الیه شرقی شهر کشیده شده است می تواند به عنوان یک مسیر جایگزین پیشنهاد شود. در مجموع پیاده راه سازی تدریجی خیابان های مرکز شهر چمستان راهکار مناسبی برای دسترسی بهتر و رونق بخشی حیات مدنی و پایداری کارکردهای بخش مرکزی شهر است. تجربه ای که در بسیاری از کشورهای جهان و شهرهای ایران موفقیت آمیز بوده و نتایج مثبتی به دنبال داشته است.  
۶.

تحلیل شاخص های مسکن در شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاخص های مسکن تحلیل عاملی تحلیل خوشه ای آمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۳۲
مسکن یکی از شاخص های اجتماعی پایه است. کیفیت زندگی و رفاه افراد و مکانها را مشخص می کند. امروزه مفهوم مسکن دیگر صرفاً به عنوان سرپناه مطرح نیست بلکه نقش حیاتی در دستیابی به توسعه پایدار دارد. بنابراین توسعه مسکن به عنوان یک موضوع چند بعدی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی و مدیریت شهری به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررس ی و تحلیل شاخص های کیفیت مسکن در محله های شهر آمل تدوین شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی – توسعه ای و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از بلوک های آماری شهر آمل در سرشماری 1395 استخراج شده است. نتایج به دست آمده از روش تحلیل عاملی نشان داد که 4 عامل اصلی در کیفیت مسکن محله های شهر آمل تأثیرگذارند که در مجموع 86 درصد از واریانس را تبیین کرده اند. پهنه بندی کیفیت مسکن نشان داد که در مجموع پهنه مسکونی مناسب با 55 درصد از مساحت و 66 درصد از جمعیت، بیشتر در نیمه غربی رودخانه هراز و در امتداد محور شمالی - جنوبی شهر وجود دارد و پهنه مسکونی نامناسب نیز با 24 درصد مساحت و 21 درصد از جمعیت در بافت های قدیم، فرسوده و بافت های پیرامونی متصل به محدوده شهری و به ویژه در نواحی غرب، شمال شرقی و شرق شهر دیده می شود. بر اساس روش تحلیل خوشه ای، محله های آمل در پنج خوشه طبقه بندی شده اند، خوشه اول 4 محله و24 درصد از مساکن شهر، خوشه دوم 2 محله و 9 درصد از مساکن، خوشه سوم 3 محله و 9 درصد از مساکن ، خوشه چهارم 2 محله و 6 درصد از مساکن و خوشه پنجم 9 محله و حدود 50 درصد از کل مساکن شهر را تشکیل داده است.
۷.

تحلیل اثرات و پیامدهای الحاق روستا به شهر(مورد: روستاهای الحاقی به شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الحاق روستا به شهر خزش شهری روستا های پیرامونی آمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۰
با ادامه رشد شهرها، فعالیت های شهری به صورت تدریجی به سمت مناطق روستایی گسترش می یابد. در چنین شرایطی تحول در ساختار های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و...در سکونت گاه های الحاق شده به ویژه روستاهای پیرامونی شهری ابعاد پیچیده ای را به خود می گیرد. این وضعیت در بسیاری از کشور های دنیا و ایران همچنین در شهر آمل به وجود آمده است. در این تحقیق به بررسی اثرات خزش شهری و پیامد های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیطی-کالبدی در سه روستای الحاقی به شهر آمل پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان  روستاهای موردمطالعه و حجم نمونه براساس روش کوکران محاسبه شد. داده های موردنیاز تحقیق به کمک تصاویر ماهواره ای لندست 4 و سنتینل 2 در دو مقطع زمانی 1370 و 1400 و فنون سنجش ازدور و نیز  تکمیل پرسشنامه جمع آوری شد و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس (آنوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به میانگین کلی، روستای شادمحل (03/3)، روستای کلاکسر (99/2) و روستای قرق (85/2) به ترتیب بالاترین و پایین ترین میانگین را دارا می باشند. آثار الحاق روستاهای موردمطالعه به شهر آمل در بعد اقتصادی به طور نسبی مثبت بوده ولی در بعد اجتماعی-فرهنگی تأثیرات منفی را در پی داشته است. در بعد محیطی-کالبدی در نماگرهای دسترسی ها تأثیرات مثبتی را در روستاهای موردمطالعه مشاهده شد. اما  نماگرهای تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و تجاری  از مهم ترین پیامد های منفی بعد محیطی-کالبدی الحاق روستا به شهر شناخته شد. همچنین نتایج نشان داد که در بین ابعاد اقتصادی تفاوت معناداری بین سه روستا وجود ندارد ولی در بعد اجتماعی-فرهنگی و محیطی-کالبدی تفاوت معناداری بین سه روستا دیده می شود.
۸.

سنجش و ارزیابی میزان پراکنده رویی در نواحی ساحلی، مورد مطالعه: شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکنده رویی آنتروپی سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل هلدرن بابلسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
پراکنده رویی نوعی گسترش افقی است که تحت تأثیر عوامل مختلف موجب گسترش شهرها و نواحی پیرامونی آن ها می شود، و گاه سیاست گذاری فضایی را با چالش جدی روبه رو می سازد. پراکنده رویی یکی از مسائل اساسی در راه توسعه پایدار شهری در سراسر جهان به شمار می رود. رشد شتابان و ناموزون شهری و گسترش کالبدی سریع در قالب رشد بدون برنامه موجب شکل گیری و تشدید این پدیده در شهرهای ایران شده است. نوشتار پیش رو با رویکردی توصیفی – تحلیلی و به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی، توسعه و گسترش مکانی - زمانی یکی از کانون های اصلی جمعیت و فعالیت منطقه شمال کشور را در 4 دوره زمانی مورد مطالعه و ارزیابی قرار داد. در این پژوهش از عکس های ماهواره ای مربوط به سال های 1990، 2000، 2010 و 2020 استفاده شد. پس از آماده سازی اطلاعات مورد نیاز، از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تعیین میزان توسعه نواحی مختلف بابلسر استفاده شد و با استفاده از مدل های آنتروپی و هلدرن چگونگی رشد و توسعه فضایی سنجش شد. طبق نتایج حاصل، گسترش فیزیکی ناحیه دارای الگوی پراکنده رویی است، که این امر در ساختار فضایی ناحیه نارسایی هایی را ایجاد کرده است. بر اساس ضرایب آنتروپی، علاوه بر اینکه میزان پراکنده رویی در ناحیه بابلسر بسیار بالاست، بلکه روند آن نیز به شدت رو به افزایش است. مقایسه نتایج دوره های مختلف نشان داد که پراکنده رویی در دو دهه اخیر شدت بیشتری یافته و به ویژه در سال های 1389 تا 1399 بیشترین گسترش کالبدی اتفاق افتاده است. نتایج نشان می دهد گسترش کالبدی بابلسر از توسعه ناموزونی برخوردار است و سه الگوی اصلی رشد فضایی و پراکنده رویی به راحتی در آن قابل شناسایی است.
۹.

سنجش و ارزیابی میزان پراکنده رویی شهری مطالعه موردی: شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکنده رویی تراکم گسترش شهری تحلیل عاملی ساری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۱
پراکنده رویی شهری فرایندی است که طی آن سطوح گسترده شهری در اراضی پیرامونی و زمین های روستایی و کشاورزی مجاور پخش می شود و گسترش کالبدی شهر سرعتی بیش از رشد جمعیت به خود می گیرد. توسعه فضایی کالبدی شتابان و ناموزون شهرهای ایران در چند دهه اخیر، آثار و پیامدهای نامطلوب اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به دنبال آورده است. هزینه های گزاف حمل ونقل و خدمات رسانی شهر، اتلاف انرژی، هدر دادن سرمایه های مادی و اجتماعی در شهر از مهم ترین مشکلات شهرها در بحث توسعه نامطلوب فضایی کالبدی و کم تراکم شهرها به حساب می آیند. هدف از پژوهش حاضر بررسی پدیده پراکنده رویی شهری و سنجش میزان پراکنده رویی شهر ساری است. این پژوهش ازلحاظ هدف، توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ کاربست نتایج، کاربردی می باشد. همچنین ازلحاظ نوع روش، دارای روش شناسی کمی از نوع تحلیل عاملی می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد 16 شاخص مؤثر در پراکنده رویی شهری در شهر ساری به 6 عامل تراکم، دسترسی، تراکم خالص، بی قاعدگی نواحی ساخته شده، فضای فعالیت و قطعات ساختمانی قابل دسته بندی می باشند. همچنین نتایج حاصل از بررسی این عوامل و شاخص پراکنده رویی کل در نواحی شهر ساری نشان داد 60/176 هکتار از مساحت و 18124 نفر از جمعیت از شهر ساری در پهنه پراکنده رویی خیلی کم و همچنین 31/598 هکتار از مساحت و 74540 نفر از جمعیت از شهر ساری در پهنه پراکنده رویی خیلی زیاد قرار دارند.
۱۰.

بررسی وضعیت شاخص های تاب آوری کالبدی در شهر ساری با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری کالبدی بلایای طبیعی مدل IHWP شهرساری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۰
در سال های اخیر رشد بی رویه جمعیت و خسارت های فراوان ناشی از مخاطره های طبیعی و انسانی به کالبد و محیط شهرها موجب شده است تا تاب آوری به اهداف مهم شهرها تبدیل شود. ساری به عنوان مرکز استان مازندران دارای نقش کلیدی در استان است که شناخت تاب آوری شهر از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین در پژوهش حاضر، ارزیابی تاب آوری شهر ساری با تأکید بر بُعد کالبدی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) با استفاده از یازده شاخص کالبدی مانند؛ عرض راه، دسترسی به فضاهای سبز و باز، دسترسی به فضاهای چند منظوره، فاصله از بافت فرسوده و غیره مورد سنجش قرار می گیرد. نوع تحقیق حاضر به لحاظ هدف تحقیق، کاربردی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. نمونه آماری تحقیق نیز 48 نفر از متخصصان حوزه شهرسازی و مدیریت بحران بوده اند در قالب پرسشنامه دلفی به شاخص ها وزن دهی کرده و خروجی پرسشنامه در محیط GIS مدلسازی شده و نقشه نهایی میزان تاب آوری کالبدی شهر ساری تولید شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که 50 درصد از مساحت شهر از تاب آوری کم و خیلی کم، 19 درصد از تاب آوری متوسط، 31 درصد از تاب آوری بالا و خیلی بالا برخوردار می باشد و از غرب به شرق شهر بر میزان تاب آوری افزوده می شود و شمال غرب و شمال شرق شهر نیز از تاب آوری کمتری برخوردار است. در پایان نیز الزاماتی در جهت ارتقاء تاب آوری ارائه شده است.
۱۱.

تغییرات فضایی تراکم ساختمانی و شناسایی عوامل تأثیر گذار (مورد مطالعه: شهر بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات فضایی تراکم ساختمانی رگرسیون وزنی فضایی بیجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۴
گسترش شهرها و در پی آن اتخاذ سیاست متراکم سازی، مقوله تراکم را به عنوان یکی از مهمترین مولّفه های تعیین کننده مسائل شهری مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیل فضایی تراکم شهر بیجار و شناسایی عوامل تاثیر گذار بر آن است. پژوهش حاضر با نگرش توصیفی- اکتشافی و پیمایشی، تغییرات انواع تراکم و تحولات فضایی آن ها در شهر بیجار را در دو مقطع زمانی 1385 و 1395 مورد تحلیل قرار داده است. با استفاده از داده های بلوک های آماری، روند تغییرات شاخص ها و توزیع آن ها در سطح شهر بررسی شده است. برای تحلیل های آماری و نمایش گرافیکی نقشه ها از نرم افزارهای Spss ،Excel،GIS استفاده شده است. طبق نتایج میان تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی در شهر بیجار رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و تحلیل لکه های داغ نشان داد کانون تراکم ساختمانی که در سال 1385 در نواحی مرکزی و محدوده های شمالی، جنوبی و شرقی شهر بوده است در سال 1395 به سمت جنوب غربی و محدوده شمال غربی شهر کشیده شده است. در سال 1385 در حدود 11/10 درصد از مساحت و 24/89 درصد از جمعیت شهر در پهنه تراکم بالای ساختمانی قرار داشتند که این میزان در سال 1395 به 12/13 درصد از مساحت و 31/59 درصد از جمعیت شهرافزایش یافت. طبق نتایج، رابطه معکوسی میان تراکم و فاصله از مرکز شهر وجود دارد، به طوری که با فاصله از مرکز شهر از میزان تراکم کاهش می یابد، همچنین ضریب2 Rنشان داد در سال 85 تقریباً 60 درصد تغییرات تراکم توسط متغیر فاصله از مرکز تبیین می شد اما این مقدار در سال 95 کاهش یافته و به 50 درصد رسیده است، کاهش این مقدار نشان دهنده گسترش توزیع فضایی ساخت و ساز در سطح محله ها، در دوره اخیر است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون وزنی هم نشان می دهد، سه متغیر قیمت زمین در قسمت غربی و جنوب غربی، تراکم جمعیتی در قسمت های شمالی، مرکزی و جنوب غربی و متغیر فاصله تا مرکز محله در قسمت غرب و جنوب غربی از مهمترین عوامل تأثیر گذار در میزان تراکم ساختمانی شهر بیجار هستند.
۱۲.

شناسایی و تبیین پیشران های موثر در زمینه تاب آوری کالبدی (مطالعه موردی: نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری کالبدی آینده نگاری تحلیل میک مک نورآباد ممسنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۲۸
تاب آوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تاب آوری صرفاً در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد می تواند به اجرایی شدن این امر کمک شایان نماید. تاب آوری کالبدی، یکی از ابعاد تأثیرگذار در میزان تاب آوری جوامع است که از طریق آن می توان وضعیت جوامع را ازنظر ویژگی های فیزیکی و جغرافیایی تأثیرگذار در هنگام بروز سانحه ارزیابی کرد. روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در گام نخست مؤلفه های مؤثر تاب آوری کالبدی در شهر نورآباد ممسنی شناسایی و در قالب پرسشنامه دلفی تهیه و تدوین شدند، سپس این شاخص ها به وسیله اعضای پانل دلفی مورد بررسی قرار گرفتند و شاخص هایی که امتیاز لازم را کسب نکرده اند حذف و شاخص های پژوهش تعیین شدند. در گام سوم این شاخص ها به وسیله روش میک مک مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شد. نتایج نشان داد مؤلفه های مؤثر بر تاب آوری کالبدی شهر نورآباد ممسنی در ناحیه1، شامل متغیرهای تراکم ساختمان، تعداد طبقات، کیفیت ابنیه، اسکلت ساختمان، سطح معابر، مساحت قطعات و نوع مصالح است. از جمله ویژگی های این متغیرها تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بسیار بالا است. متغیرها در ناحیه2، شامل تراکم جمعیت، فاصله از گسل، توپوگرافی و عمق سطح ایستایی از جمله متغیرهای مستقل کلیدی به شمار می روند. از جمله ویژگی این متغیرها قدرت تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری بسیار کم است. متغیر اثرگذار در ناحیه3، زمین بایر بوده که بعنوان متغیر مستقل کلیدی به دلیل تأثیرگذاری و تأثیرپذیری کم، در گروه متغیرهای استراتژیک به حساب نمی آیند. شاخص های ناحیه4، شامل سطح اشغال، قدمت بنا، بعد خانوار، فرم قطعات و تأسیسات و تجهیزات شهری که آن ها نیز ازجمله متغیرهای استراتژیک به حساب نمی آیند و بیشتر نتایج  مربوط به اثر بخشی سایر متغیرها می باشند.
۱۳.

تحلیل فضایی پویش فقر شهری و پهنه بندی آن در کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۸۰
مقدمه: از ویژگی های شهرهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در شهرنشینی است. در این شهرها همواره تعدادی از محلات از کیفیت مطلوب برخوردار بوده و در مقابل سایر نواحی از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. به منظور رفع نابرابری ها لازم است  تا اقدامات اساسی برای شناخت نارسایی ها و کمبودها صورت گیرد. هدف پژوهش: نشان دادن نابرابری و شناسایی لکه های  فقر در مقیاس بلوک های آماریشهر رشت است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی از نوع خود همبستگی فضایی می باشد. روش شناسی تحقیق: روش گردآوری داده ها برای مبانی نظری به صورت اسنادی، کتابخانه ای و  داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر رشت استخراج شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت مرکز استان گیلان است. یافته ها و بحث: محاسبه شاخص های فقر با کمک نرم افزار Excel و تحلیل عاملی با کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. برای کاهش تعداد شاخص های مؤثر در میزان فقر و تشکیل ساختار جدید برای آن ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. همچنین با استفاده از شاخص موران موجود در نرم افزار Geoda، الگوی خود همبستگی فضایی فقر در محدوده مورد مطالعه مشخص شد. نتایج: نشان داد الگوی فضایی فقر در این شهر خوشه ای است. کانون اصلی فقر در نواحی شرقی – شمال شرقی  و  جنوب - جنوب غربی شهر است و پهنه مرفه در ناحیه مرکزی شهر دیده می شود. در مجموع پهنه فقر 61 درصد جمعیت و 34 درصد از مساحت  و پهنه رفاه  10 درصد جمعیت و  23 درصد مساحت شهر  رشت را به خود اختصاص داده است.
۱۴.

شناسایی و سنجش تغییرات فضایی عوامل مؤثر در شکل گیری پهنه های فقر (مورد مطالعه: گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی فضایی پهنه فقر درصد تغییر گرگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۲
فقر یکی از مهم ترین چالش های شهرنشینی است. این پژوهش با هدف تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر گرگان به نگارش درآمدهاست. داده های خام از بلوک های آماری سال های 1390 و 1395 استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی، برای سنجش فقر از روش تحلیل عاملی و برای تحلیل فضایی از روش خودهمبستگی فضایی موران استفاده شد. طبق نتایج وضعیت برخی از شاخص ها ازجمله بار تکفل، بیکاری کل، مساکن استیجاری، میزان سالخوردگی و نسبت طلاق در مقایسه با سال 1390 بدتر شده است. در پهنه بندی سال 1390 حدود 32/52 درصد جمعیت و 26/12 درصد مساحت در پهنه فقر قرار داشتند، درحالی که این مقدار در سال 1395 به 75/44 درصد جمعیت و 48/22 درصد مساحت افزایش یافت. با مقایسه درصد تغییر هر یک از متغیرهای چهارگانه مشخص شد، بیشترین تغییر مربوط به متغیر خانوار و جمعیت واقع در پهنه خیلی فقیر است که به ترتیب 201 و 183 درصد رشد داشت، و سپس مربوط به خانوار و جمعیت واقع در پهنه فقیر است که به ترتیب 163 و 135 درصد رشد داشت. طبق نتایج مدل موران، فقر شهری در هر دو سال 1390 و 1395 در شهر گرگان از همبستگی فضایی برخوردار است و از الگوی توزیع خوشه ای پیروی می کند.
۱۵.

تغییرات فضایی فقر شهری در نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فقر شهری تحلیل عاملی لکه های داغ آماره موران نورآباد ممسنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳
رشد شتابان شهرنشینی، در کشورهای درحال توسعه شهری شدن فقر را موجب می شود. فقر پدیده ای چندبعدی است که درنتیجه ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻧﻮاﺣﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﻬﺮ را دارای ﺗﻀﺎدﻫﺎی ﺑﺎرز و آﺷﮑﺎری می کند. هدف ازپژوهش حاضر تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر نورآباد ممسنی و مقایسه میزان آن در سه دوره آماری 1385، 1390 و 1395 می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد. داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر نورآباد استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی و همچنین به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، لکه های داغ و همچنین خودهم بستگی فضایی موران در محیط نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد فقر در نورآباد ممسنی الگوی توزیع خوش ه ای و خودهم بستگی فضایی دارد. در سال 1385 پهنه فقر 26/73 درصد از مساحت و 39/25 درصد از جمعیت شهر را در برگرفته بود که این پهنه در سال 1395 به46/18درصد از مساحت و46/85 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه نواحی غربی و مرکزی شهر را در برمی گیرد. از سوی دیگر پهنه ی مرفّه که در سال 1385 حدود 44/16 درصد از مساحت و9/47 درصد از جمعیت شهر را در برمی گرفت در سال1395 به30/67 درصد از مساحت و33/87 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه بیش تر در نواحی شمال غرب و جنوب شرق دیده می شود. بررسی روند تغییرات  نشان می دهد، هم پهنه مرفه و هم پهنه فقیر روند افزایشی داشته و در بین سال های 1385 تا 1395به تدریج338/28 و 46/37 درصد افزایش در جمعیت و 187/71 و 166/31 درصد افزایش در مساحت داشته است، از سوی دیگر روند کاهشی طبقه متوسط با53/91 درصد کاهش در جمعیت و 42/04 درصد کاهش در مساحت نشان دهنده ی نابرابری فضایی و ایجاد شکاف طبقاتی عمیقی است که در ساختار فضایی شهر نورآباد ممسنی دیده می شود.
۱۶.

ارزیابی تأثیر فرم بر پایداری محله های شهری (مورد مطالعه: آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرم محله پایداری آمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۵۰
محله ها از ارکان اصلی ساختار شهرها بوده و نقش مهمی در تحقق اهداف توسعه شهری پایدار دارند. ابعاد مسائل شهری در سطح محله ها به شکل واضح تری قابل درک است و فرم شهری به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر این ابعاد تاثیرگذارند، بنابراین شناخت الگوی کالبدی محله و دستیابی به فرم مطلوب از موضوعات اساسی در راستای نیل به توسعه پایدار شهری است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر فرم شهری بر پایداری محله های شهر آمل است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه با حجم 400 عدد صورت گرفته است. برای سنجش فرم شهر ابتدا 12 شاخص مرتبط تعریف عملیاتی شده اند، سپس با کمک مدلSAW محله ها به سه فرم فشرده، میانی و پراکنده طبقه بندی و پرسشنامه های هر محله نیز با روش خوشه بندی تصادفی توزیع و تکمیل شده اند. نتایج نشان داد بین پایداری در فرم های مختلف تفاوت معناداری وجود دارد، و میزان پایداری در فرم فشرده بیش از فرم میانی و پراکنده است و محله شماره 10 پایدارترین و محله شماره 25 ناپایدارترین محله شهر می باشند. همچنین محله ها به لحاظ پایداری در 4 گروه همگن دسته بندی شده اند که طبق نتایج ، محله های واقع در گروه اول سطح پایین تری از پایداری برخوردارند و گروه چهارم که در بردارنده محله های فشرده هست، از پایداری بیشتری برخوردار هستند. همچنین از میان ابعاد پایداری بعد اجتماعی، از وضعیت نامطلوب و بعد کالبدی از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده است.
۱۷.

بررسی الگوی کالبدی توسعه شهرهای شمال کشور (مورد مطالعه: شهر کیاکلا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گسترش کالبدی اسپرال تحلیل فضایی کیاکلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۴۷
الگوی رشد شهر یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست و یکم در ارتباط با پایداری شهر است. الگوی رشد شهر به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان در برهه خاصی از زمان تعریف می شود و به دودسته اصلی گسترش افقی یا پراکنده و اگوی فشرده تقسیم می گرددو شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای پایداری شهری امری اساسی است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی و شناخت مراحل و الگوی توسعه فیزیکی شهر کیاکلا در دهه های گذشته و تحلیل عوامل موثر برآنها می باشد. این شهر در سال های اخیر به عنوان مرکز شهرستان تازه     تاسیس سیمرغ رشد فیزیکی قابل ملاحضه ای را تجربه نموده است. روش تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی تحلیلی است که با استفاده از مدل های گسترش کالبدی مانند تحلیل فضایی تراکم جمعیت، روش های خودهمبستگی فضایی موران و لکه های داغ در محیط نرم افزار GIS جهات و فرم توسعه فیزیکی را مشخص خواهد نمود. نتایج حاصل از بکارگیری مدل ها برای سالهای 1385-1395 در شهر کیاکلا نشان می دهد که طی این دوره، گسترش فیزیکی شهر کیاکلا، به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده و زمینه را برای رشد اسپرال و بدون برنامه شهر آماده نموده است. نتایج تحلیل فضایی نشان می دهد که تراکم در هر سه شاخص جمعیت، مسکونی و ساختمانی، الگوی توزیع خوشه ای و خودهمبستگی فضایی دارد. بیشترین لکه های داغ در نواحی غربی و قسمت های مرکزی شهر و بیشترین لکه های سرد در نواحی شرقی و جنوب شرقی شهر دیده می شود.
۱۸.

الگوی فضایی عوامل مؤثر در شکل گیری پهنه های فقر (مورد مطالعه: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی فضایی بلوک های آماری پهنه بندی فقر خرم آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۳
یکی از معضلات شهرهای درحال توسعه، شکل گیری طبقه ای از جوامع انسانی فقیر است. پدیده فقر در شهرها پیامدهای منفی کالبدی، اقتصادی و اجتماعی برای شهر و ساکنان به دنبال دارد؛ بنابراین، شناسایی الگوی توزیع فقر کمک مؤثری به مدیران و برنامه ریزان شهری و جلوگیری از گسترش آن خواهد بود. هدف از این پژوهش، ﺷﻨﺎﺧﺖ دﻗﯿﻖ پهنه های ﻓﻘ ﺮ و ﺗﺒﻠ ﻮر ﻓﻀ ﺎﯾﯽ آن در شهر خرم آباد است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی تحلیلی است. شاخص های پژوهش از داده های مربوط به بلوک های آماری شهر خرم آباد در سال 1395مرکز آمار ایران استخراج شده اند. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی و برای سنجش وضعیت فقر از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. ابتدا شاخص های فقر، محاسبه و سپس برای کاهش تعداد شاخص های مؤثر در فقر و تشکیل ساختاری جدید، از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ استفاده و با شاخص موران، خودهمبستگی فضایی میزان فقر محاسبه شد. نتایج نشان دادند در مجموع پهنه های فقر 57/57 درصد از بلوک های شهر، 68/55 درصد از مساحت شهر، 58/65 درصد از جمعیت و پهنه های رفاه، 15/11 درصد از بلوک های شهری، 93/10 درصد از مساحت شهر و 85/4 درصد از جمعیت خرم آباد را دربرگرفته است. همچنین، مشخص شد الگوی فضایی فقر در خرم آباد به صورت خوشه ای است.
۱۹.

تحلیل فضایی وضعیت زناشویی در نواحی شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل فضایی وضعیت زناشویی شاخص های زناشویی نواحی شهری و روستایی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۲۹۲
جغرافیای ازدواج، به مطالعه رفتار و الگوهای عمومی ازدواج و نظام خانواده و تغییرهای فضایی - زمانی آن می پردازد. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی پراکنش نماگرهای وضعیت زناشویی در نواحی شهری و روستایی ایران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. در جمع آورى اطلاعات از روش کتابخانه اى و اسنادى استفاده شده و شاخص های مقاله بر اساس داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 محاسبه شده است. به منظور بررسى ویژگی هاى فضایى وضعیت زناشویی در نواحی شهری و روستایی ایران، از شاخص های درصد افراد دارای همسر، درصد افراد بی همسر بر اثر فوت، درصد افراد بی همسر بر اثر طلاق و درصد افراد هرگز ازدواج نکرده استفاده شده است. برای تحلیل فضایی شاخص های وضعیت زناشویی از روش های لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی موران در محیط نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. نتایج روش لکه های داغ نشان می دهد، تمرکز افراد متأهل در نواحی شمالی به مراتب بیشتر از نواحی جنوبی کشور است، ولی تمرکز افراد هرگز ازدواج نکرده، در نیمه جنوبی کشور به ویژه جنوب شرق، جنوب غرب و غرب کشور از مقادیر بیشتری برخوردار بوده و خوشه فضایی قوی تری تشکیل داده است. همچنین تمرکز افراد بی همسر بر اثر فوت در نواحی شمال غرب، شمال شرق، مرکز و غرب و تمرکز افراد بی همسر بر اثر طلاق در شمال و شمال شرق کشور بیشتر از سایر نواحی کشور بوده است. در مجموع 8/63 درصد از جمعیت 10 ساله و بیشتر کشور دارای همسر (متأهل)، 1/4 درصد بی همسر بر اثر فوت (بیوه) ، 7/1 درصد بی همسر بر اثر طلاق (مطلّقه) و 3/30 درصد هرگز ازدواج نکرده اند.
۲۰.

بازشناسی مؤلفه های شکل دهنده سرزندگی خیابان به مثابه ارتقاء کیفیت زندگی اجتماعی در فضاهای شهری کوچک مطالعه موردی: خیابان شهید چمران شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرزندگی کیفیت زندگی فضاهای شهری کوچک شیراز خیابان شهید چمران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۰۵
سرزندگی یکی از مؤلفه های اصلی تأمین کننده کیفیت مطلوب فضای شهری است. محیط های شهری سرزنده، زمینه ساز ایجاد و افزایش سرمایه های اجتماعی می باشند. ازآنجاکه امروزه شاهد تنزل سرزندگی در عرصه های عمومی و متعاقباً کاهش حضور داوطلبانه مردم در فضاهای شهری هستیم، ضروری به نظر می رسد که در پی ساخت محیط های شهری سرزنده تر باشیم. هدف از انجام پژوهش حاضر بازشناسی مؤلفه های مؤثر بر سرزندگی و تأیید مؤلفه ها در خیابان شهید چمران شهر شیراز می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، توصیفی-تبیینی و ازلحاظ کاربست نتایج، کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، کمی است. روش تحقیق از نوع همبستگی رگرسیون و تحلیل عاملی می باشد. در این تحقیق در ابتدا بامطالعه مبانی نظری و پیشینه پژوهش ابعاد و مؤلفه های مؤثر در سرزندگی خیابان های شهری مورد شناسایی قرارگرفته و در غالب مدل جامع تبیین شد. بر اساس نتایج می توان بیان کرد مؤلفه های بازشناسی شده سرزندگی شهری شامل مؤلفه کالبدی-عملکردی با متغیرهای عملکرد، ایمنی، نظارت جمعی، دسترسی، خوانایی کالبدی و آسایش اقلیمی، مؤلفه زیباشناختی با متغیرهای تنوع، نورپردازی، نفوذپذیری و خوانایی و جذابیت بصری، مؤلفه زیست محیطی با متغیرهای سایه اندازی محیط، پوشش گیاهی و عاری بودن از آلودگی و مؤلفه فرهنگی و اجتماعی و متغیرهای آسایش اجتماعی و روانی، هویت برجسته و منحصربه فرد، ارزش های فرهنگی و تعاملات اجتماعی می باشد. در ادامه این مدل با استفاده از با استفاده از ابزار پرسشنامه و نرم افزار AMOS در خیابان شهید چمران شهر شیراز موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی مؤلفه های بازشناسی شده در خیابان شهید چمران شهر شیراز نشان داد، ارتباط معناداری بین مؤلفه های پژوهش و متغیرهای آن ها و همچنین بین مؤلفه های پژوهش برقرار است. همچنین بیشترین وزن استاندارد مربوط به ارتباط بین مؤلفه های زیباشناختی و کالبدی-عملکردی می باشد که بیان کننده همبستگی بالای این دو مؤلفه است. به طورکلی می توان بیان کرد این مدل دارای برازش خوبی برای خیابان چمران شهر شیراز می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان