مقالات
حوزه های تخصصی:
درک مورفودینامیک پیوندگاه رودخانه ها بخش مهمی از بررسی های ژئومورفولوژی رودخانه ای است که با وقوع سیل فروردین 1398 شرایط مناسبی فراهم شد تا تغییرات فرسایش و رسوب ناشی از آن در پیوندگاه دو رودخانه دینور به گاماسیاب سنجیده شود. با توجه به پیچیده بودن الگوی جریان و رسوب در این محل و همچنین با افزایش ناگهانی این دو پارامتر، شبیه سازی عددی سه بُعدی مقرون به صرفه نیست و مدل های تک بُعدی نیز به دلیل بی توجهی به ماهیت سه بُعدی جریان عموماً با خطا همراه هستند؛ به همین دلیل استفاده از مدل های دو بُعدی در صورت قابل قبول بودن خطای آن می تواند مفید باشد؛ بنابراین در تحقیق حاضر از مدل SRH-2D برای بررسی تأثیر سیل فروردین 1398 بر ریخت شناسی محل تلاقی رودخانه دینور به گاماسیاب استفاده شد. برای بررسی تغییرات مورفولوژی منطقه مورد مطالعه، منطقه در دو مرحله قبل و بعد از سیل، از نظر توپوگرافی نقشه برداری شد. همچنین برای بررسی عوامل مؤثر بر ریخت سنجی رسوبات بستر رودخانه ها و مشخص کردن قطر ذرات رسوب و ضریب زبری بستر آزمایش گرانومتری انجام گرفت. با توجه به اینکه مدل SRH_2D قابلیت شبکه بندی را ندارد، مش موردنیاز با استفاده از نرم افزار SMS تهیه شد و فایل خروجی مدل با فرمت TECPLOT ذخیره شد. نتایج این تحقیق نشان داد در یک سیلاب با دوره بازگشت 35 ساله پیوندگاه رودخانه دینور به گاماسیاب که با زاویه 40 درجه به صورت مئاندری به داخل مئاندر اصلی وارد می شود، فرسایش بستر در اوایل وقوع سیل در بخش پایین دست پیوندگاه به سبب به وجود آمدن ناحیه جریانات آشفته آغاز شده و به تدریج به بخش های بالا گسترش می یابد؛ در حالی که رسوب گذاری کمی بعد از اوج سیلاب در محل رکود اتفاق می افتد و با کاهش سیل باعث گسترش دماغه و در اواخر سیلاب توسعه جانبی قوس خارجی رودخانه گاماسیاب می شود.
تحلیل قابلیت بازساخت فضایی کارآفرینی گردشگری در توسعه نواحی روستایی، مورد: بخش سامن شهرستان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد جهانی بی مرز امروز، مکان ها در نقش بازیگران جدید، در صحنه بین المللی عمل می کنند. جهانی شدن اقتصاد و تشدید سرعت تغییرات فن آوری دو نیروی مهم در رقابت های مکانی بسترهای جغرافیایی بوده که برای مواجه با چالش های رقابتی و محیطی حاصل از آن، وجود افرادی خلاق، ریسک پذیر و آگاه به فرصت های محیطی در عرصه های اقتصادی سرزمینی، ضروری می نماید. از سوی دیگر، افزایش اهمیت کسب و کارهای گردشگری در تنوع بخشی اقتصادی و پایداری معیشتی بویژه در جوامع محلی سبب شکل گیری فرصت های مختلف اقتصادی برای پاسخگویی به این نیازها شده است، توجه به فعالیت های گردشگری نوآورانه در چارچوب توسعه کارآفرینی نواحی روستایی یکی از مهمترین این فرصت هاست. از این رو، مقاله حاضر به بررسی فضای کارآفرینی گردشگری بخش سامن شهرستان ملایر با هدف تحلیل قابلیت بازساخت فضایی کارآفرینی گردشگری در توسعه نواحی روستایی پرداخت؛ روش پژوهش توصیفی تحلیلی با فن پیمایشی و از نوع کاربردی بود. صاحبان کسب و کار مبل و منبت، به تعداد 100 نفر جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند و به دلیل محدود بودن تعداد آنان از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شد. ابزار اندازه-گیری پرسشنامه ای بود که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای متغیر کارآفرینی گردشگری 98/0 محاسبه شد، که بیانگر مناسب بودن ابزار پژوهش بود. تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS20 انجام گرفت. یافته ها نشان داد کارآفرینی گردشگری (مبل و منبت) در 90 درصد از نواحی روستایی دارای وضعیتی نسبتاً مطلوب بوده و سطح رشد فعالیت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری را در منطقه منجر شده است. طبق نتایج روستاهای دهنو و دهنوآورزمان دارای قابلیت بازساخت فضایی کارآفرینی و تبدیل شدن به مکان های تجاری بزرگتر هستند. همچنین، نتایج آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد بین ادراک کارآفرینان با سطح تحصیلات مختلف از نظر عوامل مؤثر بر بازساخت فضایی کارآفرینی گردشگری مبل و منبت تفاوت معنی داری در سطح یک درصد خطا (99 درصد اطمینان) وجود دارد
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر توسعۀ پایدار روستایی با تأکید بر کاربرد آینده پژوهی (مطالعۀ موردی: روستاهای شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هسته اصلی پارادایم پایداری به عنوان وجه وصفی توسعه و آرمان برنامه ریزان در جهان، بر تغییر و تحولات مستمر و درنتیجه آمادگی و واکنش در برابر آن ها استوار است. در هر منطقه ای؛ روندها، اتفاقات و عوامل کلیدی که از آن ها به عنوان پیشران یاد می شود، وجود دارند که در شکل گیری وضع موجود پایداری توسعه، اثرگذار بوده و می توانند بر وضعیت آینده شرایط پایداری توسعه منطقه نیز اثرگذار باشند. براین اساس، شناسایی و عکس العمل در برابر این پیشران ها نیازمند اتخاذ روش مطالعه مبتنی بر آینده پژوهشی است که بتواند پیچیدگی ها و نحوه عملکرد آ ن ها را شناسایی، درک و تحلیل کند. در این راستا نیز، پژوهش کاربردی حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و با رویکرد اکتشافی آینده نگرانه در پی شناسایی مهم ترین پیشران هایی است که بر توسعه پایدار روستایی شهرستان مریوان استان کردستان، اثرگذار خواهند بود. بدین منظور، در ابتدا با بهره گیری از تکنیک دلفی و با حضور 22 نفر از متخصصان، کارشناسان و مسئولان که به صورت هدفمند انتخاب شدند؛ عوامل اصلی شناسایی و سپس با بهره گیری از نرم افزار MicMac، روابط و نحوه اثرگذاری و اثرپذیری آن ها، پیشران های مؤثر مشخص شد که درنهایت؛ نتایج نشان داد که از میان 44 عامل اصلی شناخته شده از مقیاس ملی تا محلی؛ 14 عامل اصلی در ناحیه 1 یا اثرگذار، 12 عامل در ناحیه 2 یا دووجهی، 4 عامل در ناحیه تنظیمی، 5 عامل در ناحیه مستقل و 9 عامل نیز، در ناحیه خروجی صفحه پراکنش ماتریس تأثیرات، قرار گرفتند تا با این شیوه پیچیده توزیع، بتوان به وضعیت توسعه آینده منطقه در مسیر توسعه ناپایدار و مبهم، پی برد. در شکل گیری و تداوم این وضعیت نیز به ترتیب؛ پیشران های تجمع یافته در شاخص های مدیریتی-نهادی و اقتصادی، با بیشترین اثرگذاری عمل خواهند کرد. عوامل ناپایدارکننده تجمع یافته در شاخص مدیریتی-نهادی که به لحاظ کمّی نیز، بیشترین مقدار از پیشران های مؤثر بر ناپایداری توسعه روستاهای منطقه را دربرمی گرفتند؛ به لحاظ کیفی نیز بیشترین نقش را در وضعیت مبهم توسعه منطقه دارا خواهند بود.
شناسایی عوامل مؤثر بر گردشگری فرهنگی در ایران: خوانشی استعاری از مفهوم پنجرۀ فرصت کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که در توسعه پایدار نقش مهمی دارد. گردشگری فرهنگی یکی از انواع گردشگری است که طیف وسیعی از گردشگران را در بر می گیرد و به دلیل نقش مهم آن در حفظ فرهنگ و تاریخ اجتماعات مختلف، شایسته توجه ویژه ای است. شناسایی فرصت ها و پنجره های فرصت کارآفرینانه در حوزه گردشگری فرهنگی می تواند شرکت ها و مؤسسات نوپا را برای توسعه این صنعت توانمند سازد، مشاغل و کسب وکارهای زیادی ایجاد کند و نرخ بیکاری را تا حدودی کاهش دهد. همچنین پرداختن به موضوع کارآفرینی به خصوص در عرصه گردشگری فرهنگی می تواند پنجره فرصتی را به روی جوانان بیکار بگشاید که می تواند نشان دهنده اهمیت پرداختن به این موضوع باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد فرصت کارآفرینی گردشگری فرهنگی در ایران است. روش تحقیق مورد استفاده آمیخته اکتشافی (کیفی و کمّی) است. جامعه آماری تحقیق خبرگان و در بخش کمّی کارشناسان دفاتر گردشگری و حوزه کارآفرینی هستند. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. موضوع اتکاپذیری تحقیق توسط محقق رعایت شده و برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. روش آماری در مرحله کمّی تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار PLS و آزمون T تک نمونه ای و فریدمن در نرم افزار SPSS است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مالی با میانگین رتبه (62/3)، زیرساختی (44/3)، فرهنگی (29/3)، اقتصادی (12/3)، بازاریابی (72/2)، آموزشی (46/2)، قانونی- اداری (37/2) و اجتماعی (18/2) در ایجاد فرصت گردشگری فرهنگی تأثیرگذارند؛ ازاین رو، در صورت فراهم بودن فرصت های گردشگری به عنوان یک منبع کارآفرینانه و اشتغال زا، زمینه توسعه و آبادی استان های کشور ایجاد می شود. کمک مادی به افراد کارآفرین، اختصاص اعتبار و بودجه کافی به طرح های پژوهشی، طرح های تشویقی سرمایه گذاری بخش خصوصی و کمک مالی به توسعه اماکن اقامتی، پذیرایی و توسعه زیرساخت ها ازجمله توصیه های سیاستی در زمینه مالی ایجاد فرصت های گردشگری فرهنگی می تواند باشد.
تبیین رقابت پذیری استان آذربایجان غربی با رویکرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت پذیری به عنوان یک علت، یک نتیجه و وسیله ای برای دستیابی به نوعی استاندارد زندگی مشخص در یک منطقه خاص است که سعی بر شناسایی توانمندی های مناطق دارد. در همین راستا با توجه به اینکه وارد عصر عدم قطعیت شده ایم، برای حفظ وضعیت بقاء و استمرار در رقابت، نیاز است به شرایط و بسترهای رقابت پذیری توجه گردد. برهمین اساس تحقیق حاضر با هدف تبیین وضعیت رقابت پذیری استان آذربایجان غربی سعی داشته است ضمن شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر رقابت پذیری استان، سناریوهای محتمل رقابت پذیری را در افق آینده مشخص و دلایل تحقق آن ها را ذکر کند تا درنهایت اولویت های توجه رقابت پذیری تعیین شوند و بستر مناسب تصمیم گیری پیشِ روی مسئولان قرار گیرد. بدین منظور 54 شاخص در 4 بُعد که براساس مطالعات کتابخانه-میدانی شناسایی شده اند، با استفاده از نرم افزارهای micmac، Scenario Wizard و مدل IPA مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. از آنجا که پژوهش حاضر مبتنی بر خبرگان بوده است، نمونه تحقیق 20 نفر به روش هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان داده است که الگوی رقابت پذیری استان آذربایجان غربی به صورت ناپایدار بوده و وضعیت های محتمل برای آینده رقابت پذیری استان بیانگر 30 سناریوی سازگار بوده است که ضریب تحقق سناریوهای با وضعیت نامطلوب به دلیل کم توجهی به شاخص های کنترل کننده ای چون: «امنیت سرمایه گذاری، تاب آوری در برابر بیماری های عفونی، برندسازی، رقابت آزاد و مبتنی بر شایسته سالاری، بسترسازی درجهت پرورش جامعه خلاق»، بالا بوده است؛ در حالی که تأکید بر برخی شاخص ها چون انحصار فعالیت های تولیدی، صادرات- واردات باعث اتلاف هزینه شده اند.
ارزیابی و تحلیل پیامدهای تغییر اقلیم بر وضعیت تاب آوری فضایی- زیستی کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرعت خشکسالی در جهان، طی ۱۰ سال اخیر روندی افزایشی داشته، اما تأثیرات آن در ایران و استان خوزستان به مراتب شدیدتر از حد معمول بوده است. از طرفی تشدید بارش و وقوع سیل، بهره برداری از منابع آبی و وقوع فرونشست های فراگیر و پدیده گردوخاک طولانی مدت به عنوان پیامدهای تغییر اقلیم شدیداً بر الگوی سکونت و فعالیت در کلان شهر اهواز تأثیرات منفی گذاشته و ساختار و کارکرد این کلان شهر را در آینده تغییر خواهد داد. بر این مبنا لزوم توجه و کاربست رویکرد تاب آوری و همگام سازی آن با پیامدهای تغییر اقلیم و مشکلات آینده تا حد بسیار زیادی خواهد توانست شهروندان و بافت شهر را در رابطه با بلایای طبیعی مصون و در بلندمدت با شرایط موجود سازگار سازد. هدف این پژوهش، ارزیابی و تحلیل پیامدهای تغییر اقلیم بر وضعیت تاب آوری فضایی-زیستی کلان شهر اهواز است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی است که به روش توصیفی-تحلیلی و بررسی های میدانی و در چارچوب الگوی تحلیلی-موردی انجام گرفته است. جامعه مورد بررسی شامل بلوک آماری و لایه کاربری اراضی وضع موجود شهر، اسناد فرادست شامل طرح جامع و تفصیلی، ک سب ش ده اس ت. برای دستیابی به اهداف تحقیق، ابعاد فضایی-زیستی در 14 شاخص استخراج شد. برای ارزیابی و تحلیل پیامدهای مؤثر بر تاب آوری، از الگوریتم رقابت استعماری در محیط نرم افزار Matlab a2018 استفاده شد. برای فضایی سازی شاخص های مورد مطالعه در سطح بافت شهر اهواز از روش Tracking Analyst Toolsدر فرایند تحلیل شبکه (Network Analyst Tools) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در شاخص درجه تمرکز یا تفرق جمعیت، بیش از 50 درصد الگوی توزیع جمعیت در سطح محدوده ای برابر با 1585801.6 مترمربع سکونت داشته اند. این در حالی است که الگوی توزیع کاربری های عمده و به صنعتی عمدتاً خوشه ای و پهنه ای بوده است. در ارتباط با شاخص توزیع کاربری های صنعتی نیز 41.7 از سطوح کاربری ها در محدوده تاب آوری زیستی پایین با بالاترین میزان انتشار آلودگی زیستی توزیع شده اند. در ارتباط با اثر کیفیت آب و دسترسی به آب آشامیدنی بالاترین درصد یعنی 61/33 درصد در بازه نامناسب توزیع شده اند. همچنین در ارتباط با اثر عوامل زیستی نیز شیب و شبکه زهکشی بالاترین درصد یعنی 47.00 درصد در شیب متوسط 0.16 توزیع شده اند که خود عامل عدم تاب آوری بهینه شهر در برابر مخاطرات زیستی به ویژه عدم دفع است. جمع بندی معیارهای تاب آوری نشان می دهد که مناطق دو و سه به ترتیب دارای بیشترین مقدار تاب آوری در میان مناطق شهری اهواز است و مناطق پنج و چهار در وضعیت نیمه تاب آور و مناطق یک و شش در وضعیت ضعیف تاب آوری و درنهایت مناطق هشت و هفت در وضعیت بسیار ضعیف به لحاظ شرایط توزیع معیارهای تاب آوری قرار گرفته است.
تحلیل میزان آسیب پذیری روستاهای شهرستان اشتهارد در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و زمین شناختی آن در زمره ده کشور زلزله خیز جهان جای دارد. این در حالی است که هم اکنون حدود یک چهارم جمعیت ایران در سکونتگاه های روستایی سکونت دارند و از طرفی، استقرار روستاها در نزدیکی یا روی خطوط گسل فعال، ضرورت دارد تا به لحاظ میزان آسیب پذیری کالبدی مورد بررسی علمی قرار گیرند؛ ازاین رو هدف این پژوهش تحلیل میزان آسیب پذیری روستاهای شهرستان اشتهارد در برابر زلزله است. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات و داده ها نیز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. تحلیل داده ها و اطلاعات تحقیق از طریق تحلیل فضایی (Arc Map) و تحلیل آماری (SPSS) صورت گرفته و جامعه آماری شامل 1326 خانوار روستایی از 4 دهستان اشتهارد است که براساس نمونه گیری غیراحتمالی و با روشی هدفمند (قضاوتی)، تعداد 208 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نخست، اکثر نقاط روستایی در پهنه های امن و کم خطر منطقه قرار گرفته اند که درحال حاضر نیمی از آن ها خالی از سکنه و مابقی نیز از تراکم جمعیتیِ بسیار کمی برخوردار هستند، در مقابل تعداد کمی از نقاط روستایی با تراکم بالای جمعیتی در پهنه های پرخطر قرار گرفته اند. دوم، از میان 8 معیار انتخاب شده برای برآورد میزان آسیب پذیری مسکن در برابر زلزله، می توان گفت در محدوده مورد مطالعه، شاخص های عرض معابر، کیفیت مصالح به کار رفته و تراکم واحد های مسکونی وضعیت مناسبی ندارند و در آسیب پذیرکردن خانه های روستایی در برابر زلزله نقش مهمی دارند و در مقابل شاخص های قدمت بنا و تعداد طبقات واحدهای مسکونی شرایط مطلوبی دارند و تا حدودی آسیب پذیری مسکن در چهار روستا را تعدیل کرده اند.
بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیر گذار بر سازمان فضایی شهر کارآفرین؛ مطالعۀ موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی بیانگر ترتیب و نظم اجزای یک مجموعه مشخص و هدفمند و یا ترتیب و توزیع نظام یافته واحدهای یک مجموعه در فضا در راستای عملکردهای عمومی آن مجموعه است. این پژوهش با هدف ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر سازمان فضایی شهر کارآفرین (شهر ایلام) انجام شده است. روش انجام این تحقیق با توجه به هدف، کاربردی و براساس ماهیّت، تحلیلی– توصیفی است. شیوه تحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری SEM بوده و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و معادلات ساختاری لیزرل انجام شده است. آزمون های به کار رفته در این پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی CFA و تحلیل مسیر Path Analysis هستند. روش گردآوری داده ها، میدانی و کتابخانه ای بوده و از ابزار پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 60 گویه 5 گزینه ای در قالب طیف لیکرت برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20000 نفر از کارآفرینان سطح شهر ایلام بوده که براساس نمونه قاعده سرانگشتی معادلات ساختاری 250 پرسشنامه بین نمونه آماری توزیع شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مؤلفه مستقل و مکنون فناوری اطلاعات و ارتباطات با ضریب مسیر 84/0 و سطح معناداری 91/10 بیشترین تأثیر و عامل محیط زیرساخت شهری با ضریب تأثیر با 63/0 و سطح معناداری 28/9 کمترین تأثیر را در سازمان فضایی کارآفرینی شهری به همراه داشته است. همچنین، مؤلفه های محیط طبیعی شهری با ضریب مسیر 78/0 و سطح معناداری 77/10، سازمان اداری با ضریب مسیر 75/0و سطح معناداری 13/10، محیط اجتماعی- فرهنگی شهر با ضریب تأثیر 71/0 و سطح معناداری 96/9، کیفیت آموزش و مراکز آموزشی با ضریب مسیر 68/0 و سطح معناداری 43/9 بر مؤلفه مکنون وضعیت سازمان فضایی شهر ایلام تأثیر معناداری داشته اند. در این میان مؤلفه های محیط اقتصادی شهر با ضریب تأثیر 02/0 و سطح معناداری 28/0 و قوانین، مقررات و سیاست های کارآفرینی با ضریب تأثیر 08/0 و سطح معناداری 31/0 بر سازمان فضایی شهر ایلام تأثیر معناداری نداشته اند.
مهاجرت، انطباق و ماندگاری جمعیت در شهرستان های صنعتی- ساحلی ایران؛ مطالعۀ موردی: شهرستان کنگان استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعتی شدن برخی شهرها به ویژه شهرهای ساحلی، شرایط و محیط جدیدی برای کسب وکار ایجاد می کند و اثرات آن در تمامی بخش های اقتصاد احساس می شود؛ بنابراین علاوه بر جابه جایی منابع مالی، جابه جایی و تحرک مکانی جمعیت را نیز به همراه دارد. هدف این مقاله مطالعه پایداری و ماندگاری جمعیت مهاجر در مناطق صنعتی-ساحلی با توجه به میزان انطباق (اجتماعی و طبیعی) است؛ از این رو با توجه به مفهوم ماندگاری در نظریات مهاجرت و نیز چارچوب نظری انطباق، ماندگاری مهاجران مورد تحلیل قرار می گیرد.تحقیق حاضر به روش پیمایش انجام شده است. حجم نمونه مورد مطالعه شامل 654 نفر مهاجر است که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. براساس نتایج متغیرهای چندمتغیری حاصل از رگرسیون لجستیک، در ماندگاری طولانی مدت یعنی تا پایان عمر، افرادی که انطباق بالایی در زمینه محیط طبیعی و اجتماعی دارند، ماندگار تر هستند و عوامل محیطی و اجتماعی اثرگذاری بیشتری در ماندگاری طولانی مدت افراد دارد. نتایج به دست آمده بر تعامل نظری و مفهومی ماندگاری، انطباق، عوامل اقتصادی- اجتماعی براساس نظریه های انطباق و دیدگاه های اقتصادی حوزه مهاجرت تأکید دارد.
تثبیت حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه (ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه راه حل های پیشنهادی برای تثبیت حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک است. برای دستیابی به این راه حل ها، تلاش می شود به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که تا چه اندازه می توان با غیرامنیتی کردن جزایر سه گانه و اجرای سیاست های توسعه محور در این جزایر، به تثبیت حاکمیت ایران بر این جزایر کمک کرد؟ برای پاسخ به این پرسش، در بخش چارچوب نظری، به نظریه امنیتی بری بوزان و نظریه توسعه درون زا پرداخته می شود. در قرن بیست ویکم، توسعه و امنیت یک رابطه همبستگی مستقیم با یکدیگر دارند؛ بدان معنی که هر اندازه که میزان توسعه یافتگی اقتصادی کم باشد، به همان میزان سطح امنیت کاهش می یاید و برعکس، هر اندازه میزان توسعه یافتگی اقتصادی زیاد باشد، به همان نسبت میزان امنیت افزایش می یابد. در همین راستا، توسعه یافتگی جزایر سه گانه می تواند به نوبه خود به افزایش امنیت در آن ها کمک شایانی بکند. درنتیجه، برای تثبیت حاکمیت ایران در این جزایر باید به رابطه متقابل امنیت و توسعه در این مناطق توجه ویژه ای کرد. در ادامه بر اهمیت تاریخی اصل حاکمیت برای کشورها در دوران مدرن تأکید و سپس با اشاره به حاکمیت تاریخی ایران بر این جزایر، اهمیت این جزایر برای ایران تبیین می شود. همچنین فرضیه نوشتار حاضر این است که با پیگیری سیاست غیرامنیتی کردن جزایر سه گانه و اجرای سیاست های توسعه محور می توان حاکمیت ایران بر این جزایر را تثبیت کرد.