۱.
"کمبود بارش و به دنبال آن کمبود آب یکی از مهمترین مشکلات مناطق خشک و نیمه خشک است. شدید بودن بارش باعث می شود که آب حاصل از بارش به سرعت از دسترس خارج شود. علاوه بر آن درجه حرارت بالا و تبخیر زیاد در فصل گرم باعث می شود که اغلب گیاهان در این فصل با کم آبی جدی مواجه شوند. از جمله راه های تامین آب برای این گیاهان و همچنین افزایش سطح زیر کشت، جمع آوری و ذخیره ی آب باران در این مناطق است. این تحقیق که در حوضه آبخیز لتیان انجام شده در دوازده کرت به مساحت هایی از 40 تا 70 متر مربع با شیب های مختلف و بارش طبیعی در 12 نوبت و نیز رواناب های حاصل از هر کدام از این بارش ها اندازه گیری شد.
از مقایسه روناب های جمع آوری شده در بارش های مختلف و کرت های مختلف در جمع، از 375 میلیمتر بارش در سال آبی 81- 80 و با توجه به ابعاد و مقدار شیب آنها؛ مناسب ترین سطح جمع آوری رواناب برای گیاهان مختلف با نیاز آبی معین به دست آمد. با انجام این پژوهش مشخص شد که در شرایط طبیعی و به دلیل نوع بافت خاک، کل آب مورد نیاز گیاه، قابل ذخیره کردن در محیط ریشه نمی باشد و نفوذ پذیری خاک در عمق 40 تا 150 سانتیمتری، خیلی زیاد است. ولی چنانچه در هر هکتار، بخشی از آب باران در یک استخر نفوذ ناپذیر و بخش دیگر در محیط ریشه ذخیره گردد، امکان توسعه سطح زیر کشت درختان در مناطق خشک و نیمه خشک ایران و در شرایط مشابه از نقطه نظر بارندگی و سایر فاکتورهای اقلیم شناسی و خاکشناسی وجود خواهد داشت. ضمنا با توجه به این که شرایط کرت ها از نظر بافت خاک و پوشش گیاهی یکسان نبودند. در نتیجه از نقطه نظر آماری نیز تفاوت معنی داری بین شیب های 21 تا 60 درصد برای راندمان جمع آوری آب باران وجود نداشته است. ولی بین کرت های جمع آوری کننده گروه شیب 2 تا 20 درصد با دو گروه شیب 21 تا 40 درصد و 41 تا 60 درصد تفاوت معنی داری در سطح 95 درصد مشاهده شده است. بنابراین مفید است در هر عرصه برای جمع آوری آب باران محل های با شیب بیشتر برای جمع آوری رواناب؛ و قسمت های با شیب کمتر برای کشت درختان و نفوذ رواناب جمع آوری شده اختصاص یابد. از نظر پوشش گیاهی نیز 12 کرت در قالب طرح آماری تیمارهای تصادفی در 4 تکرار و 3 تیمار مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند که مشخص شد در سطح 95 درصد بین تیمارهای پوشش گیاهی، اختلاف معنی دار وجود داشته است."
۲.
عموما ارزیابی چگونگی کاربری اراضی شهری منعکس کننده تصویری گویا از منظر و سیمای شهری و همچنین چگونگی تخصیص فضای شهری به کاربرهای مختلف مورد نیاز شهر در طی زمان و در جهت رسیدن به اهداف توسعه شهری می باشد. در این تحقیق ضمن بررسی دیدگاههای نظری و روند عملی چگونگی ارزیابی کاربری اراضی شهری در ایران و جهان، مشخصا به تحلیل و ارزیابی این مهم در شهر اردکان فارس به روش تحلیلی – تطبیقی پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن است که گسترش کالبدی این شهر در دو دهه اخیر و افزایش جمعیت آن، باعث عدم تعادل در کاربری اراضی آن گردیده است، لذا تعادل بخشی به آن و ایجاد تمهیدات و تعیین راهکارهای مناسب به منظور جلوگیری از گسترش بی رویه شهر و حفظ اراضی کشاورزی و منابع طبیعی پیرامون شهر را ضروری می سازد. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن با توجه به ماتریس های سازگاری، ظرفیت، مطلوبیت و وابستگی و تحلیل علمی آن در این پژوهش، نشان دهنده آنست که بسیاری از کاربری های موجود به لحاظ کمی و کیفی با استانداردها و ضوابط علمی منطبق نبوده و نامتعادل است. چگونگی تعادل بخشی، ساماندهی و بهینه گزینی کاربری های اراضی شهر در متن اصلی مقاله به تفصیل بیان شده است.
۳.
"در ایران خورهای فراوانی در سواحل دریای عمان و خلیج فارس وجود دارد، اما خورتنگ یکی از خورهای منحصر به فرد از لحاظ شکل و نحوه پیدایش است که در شرق بندر تنگ و در سواحل مکران ایران واقع شده است. پدیده های ژئومورفولوژی پیرامون این خور از نظر ژئومورفولوژی ساحلی بسیار مهم و با اهمیت هستند و برخی از عوارض ژئومورفولوژیک آن مثل «تومبولوی تنگ» در ایران بی نظیر می باشند.
شناخت عوارض ژئومورفولوژیک منطقه مورد مطالعه چه به لحاظ شکل و موقعیت و چه از نظر ژنز و نحوه پیدایش آن ها، بسیار مهم و با اهمیت می باشد و می تواند اثرات مثبت زیادی در ایجاد تاسیسات زیر بنایی و توسعه صنعت صید و صیادی در منطقه در پی داشته باشد.
در این مقاله سعی بر این بوده است که بیشتر بر اساس تجربیات میدانی و مشاهدات عینی در منطقه به شناخت پدیده ها و عوارض مهم ژئومورفولوژیک منطقه پرداخته شود. زیرا که منابع مطالعاتی و کارهای انجام شده در منطقه بسیار کم و ناچیز است."
۴.
خندق ها از پیچیده ترین اشکال خطی هستند که تحت عوامل کنترل کننده مختلف، طی چندین مرحله، و در طول زمان، تحول و رشد می یابند. فعالیت فرآیندهای طبیعی که منجر به زایش خندق می شوند، معمولا در اثر کشت غیر اصولی، سیستم های آبیاری، چرای مفرط، جاده سازی، تغییرات کاربری و تغییرات اقلیمی، تشدید می گردند. منطقه مورد مطالعه که از محدوده مستعد به زایش خندق ها می باشد، به سبب دخالت عوامل انسانی، فعالیت چنین پدیده هایی به مرحله بحرانی و خطرناک رسیده است. در این مقاله سعی شده است که اثرات عوامل مختلف انسانی و طبیعی، بر روی فرسایش خندقی در روی شیب های مختلف، مورد مطالعه قرار گیرد. مطالعات نشان می دهد که شیب و مساحت حوضه های زهکشی بالادست هر خندق، عامل اصلی در تمرکز آب های جاری و تعیین کننده حد آستانه برای پدید آمدن خندق ها است. به همین دلیل در این مطالعه، نقش این دو پارامتر با استفاده از داده های جمع آوری شده بررسی و رابطه S=0.407A4.54857 به دست آمده است. علاوه بر رابطه مذکور، رابطه S=A0.4 نیز در منطقه مورد مطالعه، بررسی و مقادیر آن از 4،04 تا 21.32 به عنوان آستانه های برش بالا برای زایش خندق و طویل شدن آن، حاصل شده است. نتایج حاصل تحلیل های رگرسیونی نیز نشان می دهند که در بین پارامترهای مختلف توپوگرافی، طول دامنه و اختلاف ارتفاع، در طویل شدن خندق های منطقه، نقش اساسی ایفا می کنند. مشاهدات میدانی و تحلیل نمونه ای از خاک های جمع آوری شده، حاکی از این است که بیشتر خندق های بزرگ و عمده منطقه بر روی آبرفت های قدیمی توسعه یافته اند.
۵.
"یکی از عمده ترین عناصر ارتقا دهنده کیفیت محیطی به ویژه در مناطق شهری، توسعه شاخص «دسترسی» در مقابل شاخص «حرکت» است. بخاطر اینکه نتیجه آن گذر از حرکت به ویژه حرکت وسایط نقلیه شخصی به دسترسی عمومی (حمل و نقل عمومی، پیاده روی و دوچرخه سواری)، کاهش طول سفرها و مصرف انرژی و سرانجام کاهش آلودگی هوا و محیط است. بنابر این، دسترسی مطلوب یک عامل ضروری برای توفیق پایداری محیط شهری است.
در راستای دستیابی به هدف فوق الذکر، شاخص دسترسی با مدل گرانشی فرصتی (تعداد شاغلان و مسافت بین مناطق) برای 38 محدوده دولت های محلی در منطقه ی مادر شهر سیدنی برای دوره زمانی سال های 2001 – 1991 با ابزارهای کمکی GIS محاسبه شده است. همچنین تغییرات شاخص دسترسی در این دوره اندازه گیری شده است. رابطه بین شاخص دسترسی و 6 گروه عمده شاخص های اجتماعی – اقتصادی و فیزیکی (14 متغیر) به وسیله تکنیک رگرسیون و ضریب همبستگی نرم افزار Spss محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که ضریب دسترسی با فاصله از مرکز شهر سیدنی به نواحی حومه ای شهر کاهش می یابد. همچنین نتیجه حاصل از بررسی تغییرات دسترسی بیانگر وقوع همزمان دو پدیده متفاوت است. یکی تغییر مثبت ضریب شاخص دسترسی در هسته مرکزی سیدنی (عمده به صورت نواری) و نواحی حومه ای است. دیگری تغییر منفی ضریب دسترسی در منطقه میانی سیدنی است. و نتیجه تحلیل رابطه بین شاخص دسترسی و متغیرهای اجتماعی – اقتصادی و فیزیکی نشانگر آن است که مناطق با استفاده کمتر از ماشین برای سفر به کار، تسهیلات بالای حمل و نقل عمومی، درآمد هفتگی بالای خانوار، فاصله کمتر از مرکز شهر، بعد خانوار میانه دارای ضریب دسترسی بالایی هستند. در جهت عکس، مناطق با درآمد هفتگی پایین خانوار، دوری از مرکز شهر، استفاده فراوان از ماشین برای رفتن به کار، بعد خانوار بالا و تسهیلات اندک حمل و نقل عمومی دارای ضریب دسترسی پایینی هستند.
در نهایت 38 محدوده دولت های محلی که تشکیل دهنده منطقه مادر شهری سیدنی هستند، از نقطه نظر شاخص دسترسی و دیگر متغیرها مخصوصا درآمد خانوار به چهار طبقه تقسیم شدند. این طبقه بندی دارای پیشنهادهای ضمنی برای تصمیم گیران است که مناطق با دسترسی بالا، اما با درآمد پایین خانوار برای فعالیت های توسعه در اولویت قرار دارند (ظرفیت سازی، کاربری اراضی ترکیبی، بهبود سفر و غیره)."
۶.
پیدایش سیستم فرسایش پریگلاسیر در ارتباط بامجاورت یا نزدیکی به یخچال ها به صفحات یخی قاره ای نیست. دامنه شرقی سبلان نیز با وجود اینکه فاقد سیستم فرسایش یخچالی است. اما با توجه به نمایه تغییر پذیری فصلی نزولات جوی و نمایه تغییر پذیری فصلی درجه حرارت، زاویه تابش خورشید در فصول گرم، شیب دامنه، فعالیت باد، جهت گیری دامنه ها، فرسایش پوشش گیاهی، ارتفاع منطقه و در مجموع عملکرد فرایند یخبندان و ذوب و حاکمیت آب و هوای نیمه خشک سرد در منطقه؛ می توان گفت که قسمتی از دامنه شرقی سبلان در حال حاضر در معرض سیستم فرسایش پریگلاسیر قرار دارد. در این مقاله سعی بر این است که سهم فرآیندهای مجاور یخچالی و برفی را در شکل گیری دامنه شرقی سبلان مشخص کنیم. در این راستا ویژگی های لندفرم ها و نهشته های پریگلاسیر منطقه مورد بررسی قرار گرفته است.
۷.
"تخریب اراضی در راستای از بین بردن پوشش گیاهی طبیعی که بنا به تعریف جامعه جهانی به بیابان زایی اطلاق می شود. یکی از معضلات مورد توجه همگان است و شورشدگی خاک یکی از عوامل مهم بیابانی شدن محسوب می شود. در این تحقیق با هدف بررسی روند تغییرات شوری خاک، در مساحتی حدود 410 هزار هکتار از اراضی شهرستان سبزوار، داده های رقومی ماهواره لندست TM مربوط به دو سری زمان 20APR-1987 و 3MAY-2001 بعد از اصلاح هندسی به عنوان ابزار اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. برای این منظور، از میان تعداد فراوانی از تلفیق باندها، تشکیل ایندکس ها و تجزیه عوامل اصلی انجام گرفته در این بررسی، ترکیب باندی (FCC 521) به عنوان بهترین ترکیب سه باندی به عنوان تکنیک کار تحقیق، انتخاب شده است. سپس با استفاده از نتایج آزمایشگاهی نمونه های خاک برداشت شده از سطح منطقه، و با به کارگیری روش طبقه بندی نظارت شده با حداکثر احتمال، نقشه شوری در هر دو زمان فوق برای منطقه تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج نشان می دهند که افزایش نسبتا زیاد بارش در ماهی که با دو سری زمانی تصاویر ماهواره ای مورد بررسی قرار گرفته اند باعث گردیده است تا بازتاب اراضی شور بخصوص با شوری بالا در جهت عکس به پیش رفته و تغییری در مساحت اراضی غیر شور پدید نیابد. این بررسی همچنین نشان داد که علی رغم افزوده شدن به دسته اراضی با شوری کم، از مساحت اراضی با شوری متوسط به بالا، کاسته شده است."