۱.
گستره مورد مطالعه در اطراف شهر نهبندان و در شرق ایران قرار دارد. در این تحقیق تاثیرحرکات امروزی گسل های نه شرقی و نه غربی که از اطراف این شهر می گذرند، بر ژئومورفولوژی ساختاری منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. تغییر مسیر رودخانه ها و آبراهه ها، دره های V شکل، تراورتن زایی در مسیر گسل، چین خوردن رسوبات کواترنری و تغییر رنگ رسوبات و سنگ ها در پهنه برشی گسل، از شاخص های ژئومورفولوژیکی مهمی هستند که در برداشت های صحرایی و در ارتباط با حرکات سیستم گسلی نهبندان بررسی شده اند. تصاویرماهواره ای و برداشت های صحرایی از منطقه نشان می دهد که گسل ها، مرز بین کوه و دشت هستند. این گسل ها دارای شیب تند 90-80 درجه می باشند. به گونه ای که شکل مورفولوژیکی آنها در تصاویر 1 ماهواره ای به صورت خطی صاف در مرز بین کوه و دشت نمایان است. مولفه معکوس این گسل ها باعث برخاستگی این کوه ها شده و شکل توپوگرافی کنونی نواحی کوهستانی را در کنترل دارد. با توجه به جهت شیب گسل ها که در صحرا اندازه گیری شده است، این کوهها در قسمت فرا دیواره گسل ها قرار دارند و در خلاف جهت شیب گسل در حال ارتفاع گرفتن هستند
۲.
"میان یابی یکی از مهم ترین تکنیک هایی است که اقلیم شناسان در مطالعات پهنه ای- مکانی از آن بهره می گیرند. روش های میان یابی برحسب ملاک های مختلف قابل تقسیم بندی هستند. در این تحقیق تلاش بر این بوده ضمن معرفی روش میان یابی کریجینگ به عنوان یکی از روش های دقیق و پرکاربرد، مراحل انجام این فرآیند با ذکر مثالی انجام گیرد. در این راستا میانگین بارش ماهانه ایران زمین در روز 26/12/1376 بر اساس داده های 654 ایستگاه مورد تحلیل قرار گرفت.
به منظور میان یابی بارش در ابتدا نیمه پراش نگار تجربی محاسبه و ترسیم شد. سپس یازده مدل بر این نیمه پراش نگار برازش یافت. به ازای هر مدل نیم پراش نگار و با سه فرض عدم وجود روند در داده ها، وجود روند خطی و روند درجه 2 مجموعا سی و سه نقشه برای بارش روز مورد مطالعه حاصل شد. سپس با استفاده از تکنیک ارزیابی متوالی (Cross-Validation) خطای نقشه ها برآورد شد و از میان سی و سه نقشه، دو نقشه به عنوان کاندیدهای مناسب اختیار شدند. آزمون های بعدی شامل بررسی میزان خطای برآوردی و درصد آن و نیز انحراف استاندارد نقشه ها نشان داد که برازش مدل خطی بر نیمه پراش نگار بهترین الگو برای میان یابی بارش 26 اسفندماه 1376 ایران زمین بر اساس روش کریجینگ است. بر اساس این نقشه میانگین بارش کشور طی روز مزبور 7.3 میلی متر برآورد شده است"
۳.
"دشت سیستان که در شرق ایران قرار دارد، از اقلیمی خشک و نامساعد برخوردار است و طوفان های شن و ماسه و حرکت تپه های ماسه ای از عوامل تهدیدکننده آن محسوب می شوند. وقوع خشکسالی در منطقه سیستان و به تبع آن کاهش پوشش گیاهی و خشک شدن دریاچه هامون و همچنین وجود بادهای 120 روزه، شرایط مناسبی جهت فرسایش بادی و وقوع طوفان های گرد و خاک فراهم آورده اند. این عوامل سبب شده اند تا حرکت شن های روان در منطقه با سرعت زیادی انجام گیرد و تپه های ماسه ای فراوانی بر جای گذاشته شود.
در محاسبات میدانی، ابتدا منطقه کفتارگی به عنوان نمونه ای از کل منطقه مورد مطالعه انتخاب و سپس 6 تپه برخان به عنوان شاخص در نظر گرفته شد و میزان حرکت این تپه ها در طی 3 ماه محاسبه و در جدولی تنظیم گردید. نتایج حاصل از مطالعات میدانی نشان داد که باد غالب با سرعت زیاد در منطقه سبب حرکت شدید تپه های ماسه ای شده و با حرکت سریع خود بر روی اراضی کشاورزی، آبادی ها، جاده ها، کانال های آبیاری، تاسیسات... باعث بروز خسارات فراوانی به این مراکز می شوند. بعد از بررسی میزان حرکت تپه های ماسه ای به پیش بینی حرکت آنها در چند سال آینده پرداخته شد، به طوریکه تفسیر تصاویر ماهواره ای و محاسبات میدانی مشخص نمود، مخازن آبی چاه نیمه که تنها منبع آب شرب مردم سیستان می باشد، در چند سال آینده مورد تهدید جدی ماسه های روان قرار خواهدگرفت و اگر از هجوم ماسه ها به این مخازن جلوگیری نشود، حیات این منبع آب مهم و بسیار حساس منطقه به خطر خواهد افتاد. در این مقاله سعی بر این خواهد بود که با توجه به خشکسالی های اخیر، ابتدا نقش انکارناپذیر بادهای 120 روزه سیستان در ایجاد طوفان های شن و ماسه مورد بررسی قرار گیرد و سپس از طریق محاسبات آماری نسبت به تعیین مدل ریاضی بین پارامترهای ژئومورفیک اقدام گردد و در نهایت با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و محاسبات میدانی به پیش بینی روند پیشروی تپه های ماسه ای و خسارات وارده در منطقه پرداخته شود"
۴.
با توجه به گستردگی استان سیستان و بلوچستان تنوع اقلیمی بر این استان حاکم است. برای شناخت اقلیم این استان پهنه بندی اقلیمی با روش های نوین ناحیه بندی مانند تحلیل عاملی، خوشه بندی و روابط مکانی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 20 متغیر اقلیمی از 10 ایستگاه هواشناسی استان انتخاب گردید. بررسی با روش تحلیل عاملی بر روی اقلیم استان نشان داد که اقلیم استان ساخته 5 عامل است که این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از عوامل رطوبت جوی، بارش، حرارت، تابش و باد و تندر. بارزترین ویژگی اقلیمی سواحل عمان نم و ابر و پس از آن تابش و حرارت است. در بلوچستان جنوبی عوامل گرما، تابش، و تندر تظاهر اقلیمی این ناحیه را مشخص می کند و آشکارترین ویژگی اقلیمی در گوشه شمال شرقی استان عامل بادی غباری است، در مرزهای شرقی هم عامل باد و غبار چهره معمول اقلیمی است. در بلوچستان شمالی عامل تعیین کننده بارش و تندر است. در شرق استان (سراوان) عامل تابش نقش ارزنده ای در شکل گیری اقلیم دارد. یک تحلیل خوشه ای روی 5 عامل اقلیمی وجود 5 ناحیه اقلیمی را در استان نشان داد
۵.
شهرستان مه ولات با مساحت 3734 کیلومتر مربع تقریبا در مرکز استان خراسان رضوی قرار دارد و یکی از قطب های عمده تولیدات کشاورزی از جمله پسته، انار، زعفران می باشد. در این تحقیق با استفاده از امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) منحنی های زمانی مکانی وقوع سرمازدگی بهاره در دو آستانه سرمازدگی ملایم (دمای یک تا صفردرجه) و سرمازدگی شدید (دماهای زیر صفردرجه) و در سطوح احتمالی 99، 95، 75، 50 درصد با توجه به ایستگاه های مجاور و اعمال ضریب همبستگی بین ارتفاع منطقه و آستانه های مورد نظر ترسیم شده است. از انطباق این منحنی ها با تاریخ خارج شدن از رکود زمستانی در نقشه گونه های غالب باغی، پهنه بندی خطر سرمازدگی باغات انجام شده است. مناطقی که تاریخ وقوع آخرین دمای بحرانی بعد از تاریخ خارج شدن از رکود زمستانی باغات باشد، به عنوان منطقه خطر محسوب شد. از نتایج همپوشانی این نقشه ها، سه منطقه پرخطر،خطر و کم خطر در شهرستان شناسایی گشت. با استفاده از این نقشه ها امکان پیش بینی تاریخ وقوع انواع سرمازدگی ها برای تصمیم گیری جهت انتخاب شیوه های مناسب مقابله با سرمازدگی در نقاط مختلف منطقه مورد مطالعه و اقدامات مدیریتی فراهم می گردد
۶.
"گسترش سریع شهرها، اکثر کشورهای جهان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. به طوری که نه تنها سیاست های شهرسازی بلکه مسایل اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی بسیاری از مناطق شهری تحت تاثیر این پدیده قرار گرفته اند. هر چند افزایش جمعیت علت اولیه گسترش سریع شهرها محسوب می شود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگی جوامع می گذارد. تلاش های زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که عمده ترین آنها راهبرد ""رشد هوشمند"" به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با ""پراکندگی"" توسعه شهری است که در واقع رشد هوشمند جایگزینی برای پراکندگی محسوب می شود.
مقاله حاضر به دنبال ارایه چارچوبی از راهبرد رشد هوشمند، مشتمل براصول و راهکارهای برنامه ریزی به منظور ایجاد راهکارهای کارآمد برای بهبود حمل و نقل و کاربری اراضی شهری می باشد. در این راستا اصول، راهبردها و مزایای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی رشد هوشمند بررسی شده و در عین حال برخی از انتقادات وارده بر آن از جمله افزایش تراکم، آلودگی هوا، افزایش هزینه خدمات عمومی پایین آمدن قدرت خرید مردم و... مورد تعمق قرار گرفته است"
۷.
حوضه آبریز چرمله در شمال شهرستان سنقر در استان کرمانشاه واقع شده است. این حوضه جزیی از حوضه رودخانه گاوه رود است که پس از عبور از استان کرمانشاه به رودخانه سیروان وارد می شود و پس از عبور از مرز ایران وارد کشور عراق می شود. حوضه مذکور از لحاظ زمین شناسی جزیی از زون سنندج- سیرجان می باشد. نفوذناپذیر بودن سنگ زیر بنا (سنگ های دگرگونی و آذرین)، بارش فراوان و شیب و ارتفاع زیاد این حوضه را از لحاظ وقوع زمین لغزش بسیار آسیب پذیر ساخته است. 9 نقشه شامل شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، لیتولوژی، حساسیت سنگ به فرسایش، آب و هوا، هم باران، هم دما و پوشش گیاهی در سیستم اطلاعات جغرافیایی همپوشانی داده شده اند و از طریق چهار روش تراکم سطح، قضاوت کارشناسی (تحلیل سلسله مراتبی)، وزن متغیر ها و ارزش اطلاعاتی نقشه های خطر زمین لغزش این حوضه تهیه گردیده است. در نهایت از بین نقشه های تهیه شده به روش های مذکور نقشه حاصل از روش قضاوت کارشناسی بیشترین تناسب را با زمین لغزش های مشاهده شده در حوضه، داشته است. با استفاده از این روش و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS پهنه های مستعد زمین لغزش در سطح محدوده مورد مطالعه شناسایی و به صورت دقیق ترین نقشه پهنه بندی ارایه گردیده است. بطوری که کمترین خطر لغزش در بخش های جنوبی حوضه و بیشترین خطر در بخش های شمالی حوضه به علت عمده ای جنس زمین شناسی و شیب زیاد واقع شده است که این امر می تواند در برنامه ریزی های مختلف مد نظر برنامه ریزان قرار گیرد.
۸.
"یکی از مهم ترین اقدامات مورد نظر در پروژه های مدیریت سیلاب، بررسی میزان مشارکت زیرحوضه های مختلف یک آبخیز در تعیین مولفه های مختلف سیلاب خروجی از حوضه است. با توجه به نبود ایستگاه های هیدرومتری در محل خروجی تمام زیرحوضه ها، تحقق هدف مذکور نیازمند شبیه سازی فرآیند بارش- رواناب در زیرحوضه ها از طریق مدل های هیدرولوژیکی می باشد. در این مطالعه به منظور تعیین میزان سیلاب خروجی از هر زیرحوضه و بررسی میزان مشارکت آن در بازه ای از حوضه آبخیز جاغرق در استان خراسان رضوی از مدل HEC-HMS 2.2.2 استفاده گردید. بدین منظور پس از جمع آوری آمار بارش و سیلاب مربوط به ایستگاه های هواشناسی و هیدرومتری داخل و خارج حوضه و کنترل داده ها، از 5 واقعه رگبار و سیلاب متناظر، به منظور واسنجی و اعتبار سنجی مدل استفاده شد. با استفاده از اطلاعات وضعیت پوشش گیاهی، خاک و کاربری اراضی حوضه، نقشه CN حوضه در محیط Arcview 3.3 در سامانه اطلاعات جغرافیایی استخراج گردید. سپس به منظور بررسی میزان مشارکت و اولویت بندی زیرحوضه ها، هیتوگراف بارش مربوط به دوره بازگشت های 10، 20 و 50 سال حوضه به مدل وارد و با حذف متوالی زیرحوضه های مختلف از جریان شبیه سازی، میزان تاثیر آن در دبی اوج و حجم سیلاب خروجی از حوضه مورد نظر تعیین شد.
نتایج مطالعه نشان داد که 66.16 درصد کاهش (39.42 مترمکعب بر ثانیه) دبی اوج و 65.98 درصد کاهش (298.01 مترمکعب) حجم سیلاب برای دوره بازگشت معمول 20 سال متعلق به 4 زیرحوضه بالادست و میانی بوده و حال آن که یکی از زیرحوضه های مشرف به خروجی حوضه اولویت نخست در تولید و مشارکت سیلاب به ازای واحد سطح را عهده دار بوده است. نتایج به دست آمده امکان تبیین سیاست های صحیح مدیریت سیلاب از طریق مدیریت زیر حوضه های بحرانی در منطقه مورد مطالعه را به خوبی فراهم آورده است"