مقالات
حوزه های تخصصی:
"شناخت اقلیم و بررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه اقلیمی را در مناطق مختلف مشخص و از آنها حداکثر بهره برداری را نمود. نظر به اهمیتی که عوامل اقلیمی در تولیدات دیم داشته، همچنین به علت توانایی های بالقوه دیم زارهای استان آذربایجان غربی، بررسی جامعی بر اساس آمارهای بلندمدت عناصر اقلیمی انجام گرفت. برای انجام این مطالعه از سامانه های اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. پارامترهای مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از: احتمال وقوع بارش سالانه 300 میلی متر و بیشتر، مقادیر بارش پاییزه، بهاره و ژوئن (خرداد) با احتمال وقوع 75%، احتمال وقوع دماهای مناسب (14-8 درجه سانتیگراد) در مرحله جوانه زنی گندم دیم، احتمال وقوع دمای حداکثر روزانه 25 درجه سانتیگراد و بیشتر در مرحله گل دهی و احتمال وقوع دمای حداکثر روزانه 30 درجه سانتیگراد و بیشتر در مرحله پر شدن دانه. برای بررسی پارامترهای بارش از 26 ایستگاه و پارامترهای دما از 13 ایستگاه هواشناسی موجود در منطقه استفاده گردید. برای دستیابی به تاریخ رسیدن به مراحل مختلف رشد گندم، از درجه- روزهای رشد (GDD) استفاده شد.
با بهره گیری از نیازهای رویشی (شرایط اقلیمی مطلوب) گندم دیم، لایه های اطلاعاتی کلاسه بندی و ارزش وزنی هرکدام از پهنه ها مشخص شد. نهایتا با همپوشانی و تقاطع لایه های اطلاعاتی به روش «ارزش وزنی طبقه بندی شده» مخدوم، نقشه نهایی که پتانسیل های اقلیمی را برای کشت گندم دیم در استان آذربایجان غربی نشان می داد تهیه گردید. نتایج نهایی نشان دهنده این واقعیت است که نقش هر یک از عناصر اقلیمی بارش و دما، متناسب با مراحل مختلف رشد، در مناطق مختلف استان متفاوت است همچنین از طریق انطباق لایه های موثر در فرایند کشت دیم گندم در محیط GIS، امکان شناخت میزان مطلوبیت مناطق جهت کشت این گیاه زراعی ارزشمند وجود دارد"
تحلیلی بر نقش شهر جدید پردیس در تمرکززدایی از مادرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"اصولا شهرجدید با نگاهی که در این تحقیق بدان نگریسته شده، شهری است که به عنوان یکی از راهبردها و الگوهای توسعه شهری در جهت جذب سرریزهای جمعیتی شهرهای بزرگ و اسکان جمعیت مازاد مادرشهر طراحی، برنامه ریزی و احداث شده و یا می شود. نظر به اینکه شهر تهران از نظر مساحت و جمعیت اولین شهر کشور است و مهمترین کانون جذب جمعیت در ایران می باشد؛ لذا محدودیت هایی از نظر امکانات و گسترش شهر و همچنین عدم توان جذب جمعیت بیشتر را پیش رو داشته و دارد. شهرهای جدیدی دراطراف تهران از جمله شهر جدید پردیس به منظور تعدیل این نارسایی ها و سرریزپذیری جمعیت مازاد آن طراحی و احداث شده است. شهر جدید پردیس که شهری است از پیش طراحی شده، در اراضی بکر و بایر در 35 کیلومتری شمال شرق تهران با مساحتی حدود 2600 هکتار، با هدف سرریزپذیری بخشی از جمعیت مازاد شهر تهران، طراحی شده است و تا سال 1395 پیش بینی شده که 200000 نفر را می بایست در خود جای دهد. لیکن هم اکنون (1385) تنها 52000 نفر جمعیت در مساحتی حدود 358.9 هکتار در این شهر اسکان یافته اند.
هدف از انجام این تحقق بررسی میزان اثرگذاری شهر جدید پردیس در تمرکززدایی از مادرشهر تهران، با جمعیت پذیری بخشی از مازاد جمعیت این مادر شهر بوده است. روش کار این پژوهش تحلیلی- تطبیقی بوده با حجم نمونه ای به میزان 10 درصد خانوارهای ساکن در شهر و از طریق پرسشنامه به اخذ اطلاعات میدانی مبادرت گردیده است. یافته های این تحقیق بیانگر آن است که شهرجدید پردیس در ایفای نقش خود که همانا جمعیت پذیری بخشی از مازاد جمعیت و تمرکززدایی از مادرشهر تهران بوده، چندان موفق نبوده است. بخش زیادی از این عدم توفیق ناشی از عدم احداث متناسب زیرساخت ها و نبود زمینه های اشتغال و فعالیت در این شهر بوده که آن هم متاثر از ناکارآمدی مدیریت و برنامه ریزی متناسب با نیازهای توسعه شهری بوده است. در این مقاله به منظور رفع این مشکل پس از تحلیل و تلفیق یافته ها، راهبردهایی پی جویی گردیده که در متن مقاله ارایه شده است"
ژئوتوپ های یزد و جاذبه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"اگرچه گردشگری در ازمنه قدیم نیز به عنوان مقوله ای اجتماعی در ملل و نحل مختلف معمول و مرسوم بوده است اما باید اذعان نمود که در عصر ما بیشتر از دیدگاه اقتصادی، به عنوان یک فعالیت ناگریز و ضرورتی اجتماعی مطرح می شود و سهمی مهم در درآمد ملی برای آن منظور می گردد و برنامه ریزان و سیاستگذاران به عنوان یکی از محورهای پراهمیت درآمد ملی بدان نگاه می کنند. این نکته را هم نمی توان کتمان نمود که در چند دهه اخیر پررونق شدن این فعالیت و تحرکی که این مجموعه از فعالیت های بشری می تواند بر بخش های دیگر اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بگذارد موتور اصلی چنین نگاهی بوده است.
مصطلح شدن واژه هایی چون اگروتوریسم، ارکئولوژیکال توریسم، اکوتوریسم، ژئوتوریسم، توریسم استراحت و سلامتی، توریسم فرهنگی، توریسم مذهبی، توریسم ورزشی، توریسم اقتصادی، توریسم سیاسی، توریسم چشم انداز، توریسم تعطیلات و... همه از گستره حوزه و افق انجام فعالیت هایی است که می تواند در این زمینه انجام گیرد (قره نژاد، 1372: 48). در این میان، ژئوتوریسم شکلی از توریسم فرهنگی محیطی معطوف به حس ماجراجویی است که تجربیات ناشی از تحقیق در مواریث طبیعی بـدان اعـتبار بخشیده است.
با آغاز ارتباط بین طبیعت و فرهنگ در مناطق، ژئوتوریسم در محوطه های ژئوتوپ ها، می تواند پاسخ گوی سوالات و تمایلات جدیدی باشد و بدین ترتیب این موضوع قادر به عهده دارشدن سهمی از توسعه مناطق خواهد بود.
ژئوتوپ های یزد به واسطه شرایط استثنایی فرهنگی و پالئو اقلیم خود پتانسیل های بالقوه مطلوبی در این زمینه دارد به ویژه آنکه با داشتن سرزمینی بیابانی از یک سو و وجود ارتفاعات 4000 متری در شیرکوه جاذبه های بی نظیری در ژئوتوریسم وژئومورفوتوریسم فراهم آمده و بدین خاطر ژئوتوپ طزرجان از میان تعداد محدودی روستای هدف در ایران به عنوان دهکده توریستی برگزیده شده و جالب تر آن که جاذبه های این روستا در منطقه نه تنها به واسطه اقلیم متفاوت آن با دشت یزد که مجموعه ای از دیدنی های فرهنگی و جاذبه های علمی طبیعی یا ژئوتوپ ها در اطراف آن فراهم آمده که برای جغرافیدانان، زمین شناسان و اکولوژیست ها و دیگر دانشمندان علوم محیطی و فرهنگی، بی نظیر و شگفت انگیز است.
وجود آثار سیرک های عظیم یخچالی، سنگ های سرگردان یخچالی، دایک ها و سیل های متعدد، گرانیت ها و مرمریت ها با شهرت جهانی، آثار دره های یخچالی و باد رفت های ماسه ای و وجود بزرگترین سد طبیعی زیرزمینی در مهریز که با نیمرخی تقریبا عریان نظر هر محققی را در علوم زمین جلب و شگفت زده می کند و زیبایی های دیگر طبیعی و فرهنگی، این منطقه را بیشتر به ژئوپارکی علمی با جاذبه های یک موزه تاریخ طبیعی تبدیل نموده است"
نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی نظام سکونتگاهی روستایی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادل های فضایی میان سکونتگاههای شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته سکونتگاهها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد.
این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاهها، نحوه تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای یزد در طی سال های 1345 تا 1385 صورت گرفته است. در این راستا ابتدا از مدل های تمرکز شهری جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه سکونتگاهها و مدل کشش پذیری جمعیت، جهت تعیین اهمیت شهرهای کوچک در تعادل بخشی منطقه ای استفاده شده است. سپس به منظور شناخت نحوه پراکندگی روستاها و تعیین مرکزیت آنها مدل تحلیل نزدیکترین مجاورت، مدل ویژگی و تئوری تاثیر متقابل به کار گرفته شده است.
بر اساس نتایج این تحقیق، میزان تمرکز جمعیت در شبکه شهری در سال 1385 حدود 3.7 و حاکی از توسعه قطبی در استان یزد است. این در حالی است که در همان سال تنها 20 درصد از کل جمعیت استان در 1390 آبادی پراکنده و کوچک ساکن بوده اند. از مجموع این آبادی ها فقط 30 درصد آنها جمعیتی بالای 20 خانوار در خود جای داده اند. الگوی استقرار این سکونتگاهها طبق محاسبات میزان نزدیکترین مجاورت، به صورت خوشه ای با فضاهای معین است (0.73) که بنا به نحوه پراکندگی و اندازه آنها در سطح منطقه، سطح بندی فضاهای روستایی و تعیین مرکزیت آنها صورت گرفته است. تعداد 69 مرکز روستایی در سطح فضاهای خرد روستایی و تعداد 13 شهر کوچک و روستا- شهر، نقش رابط میان سطوح روستایی و سطوح کلان شهری (شبکه شهری) برعهده خواهند داشت. در پایان به منظور توسعه متعادل منطقه یزد به ویژه توسعه هماهنگ شبکه شهری با شبکه روستایی، پیشنهاداتی ارایه گردیده است"
نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی نظام سکونتگاهی روستایی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادل های فضایی میان سکونتگاههای شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته سکونتگاهها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد.
این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاهها، نحوه تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای یزد در طی سال های 1345 تا 1385 صورت گرفته است. در این راستا ابتدا از مدل های تمرکز شهری جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه سکونتگاهها و مدل کشش پذیری جمعیت، جهت تعیین اهمیت شهرهای کوچک در تعادل بخشی منطقه ای استفاده شده است. سپس به منظور شناخت نحوه پراکندگی روستاها و تعیین مرکزیت آنها مدل تحلیل نزدیکترین مجاورت، مدل ویژگی و تئوری تاثیر متقابل به کار گرفته شده است.
بر اساس نتایج این تحقیق، میزان تمرکز جمعیت در شبکه شهری در سال 1385 حدود 3.7 و حاکی از توسعه قطبی در استان یزد است. این در حالی است که در همان سال تنها 20 درصد از کل جمعیت استان در 1390 آبادی پراکنده و کوچک ساکن بوده اند. از مجموع این آبادی ها فقط 30 درصد آنها جمعیتی بالای 20 خانوار در خود جای داده اند. الگوی استقرار این سکونتگاهها طبق محاسبات میزان نزدیکترین مجاورت، به صورت خوشه ای با فضاهای معین است (0.73) که بنا به نحوه پراکندگی و اندازه آنها در سطح منطقه، سطح بندی فضاهای روستایی و تعیین مرکزیت آنها صورت گرفته است. تعداد 69 مرکز روستایی در سطح فضاهای خرد روستایی و تعداد 13 شهر کوچک و روستا- شهر، نقش رابط میان سطوح روستایی و سطوح کلان شهری (شبکه شهری) برعهده خواهند داشت. در پایان به منظور توسعه متعادل منطقه یزد به ویژه توسعه هماهنگ شبکه شهری با شبکه روستایی، پیشنهاداتی ارایه گردیده است"
نواحی بارشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به کمک داده های بارش روزانه 333 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی 366 نقشه هم بارش کشور به روش کریگینگ روی یاخته های 18´18 کیلومتر محاسبه و یک ماتریس 5214´366 حاصل شد. انجام یک تحلیل خوشه ای بر روی فواصل اقلیدسی این ماتریس به روش ادغام وارد نشان داد که برحسب مقدار و زمان دریافت بارش در ایران هشت ناحیه بارشی متمایز وجود دارد. آرایش جغرافیایی این نواحی آشکار می سازد که هرچند مقدار بارش تا اندازه ای به ناهمواری ها وابسته است اما زمان دریافت بارش بیشتر آرایش مداری دارد و با پیشروی و پسروی سامانه های همدید وابستگی دارد
تحلیل الگوهای سینوپتیکی یخبندان های زمستانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یخبندان از جمله پدیده های جوی است که هر ساله خسارت های جبران ناپذیری بر بخش های مختلف وارد می سازد. در فصل زمستان رخداد این پدیده در جاده های مناطق کوهستانی مشکلات عدیده ای را بر بخش حمل و نقل و تصادفات جاده ای باعث می شود. الگوهای گردش عمومی جو، نقش اصلی را در بروز یخبندان ها و توزیع فضایی یخبندان ها در مناطق معتدله دارند. در مطالعه حاضر به منظور تحلیل الگوهای سینوپتیکی یخبندان های زمستانه ایران، داده های روزانه در ساعت UTC12 مربوط به تراز 500 هکتوپاسکال و فشار سطح دریا (SLP) فصل زمستان (دسامبر، ژانویه و فوریه) طی دوره آماری 2000-1960 در تلاقی های 2.5 درجه از مجموعه داده های بازسازی شده NCEP استخراج شد. محدوده انتخاب شده شامل 408 نقطه است که از عرض 20 تا 60 درجه شمالی و از 20 تا 80 درجه شرقی را پوشش می دهد. مجموع این داده ها ماتریسی به ابعاد 4050´408 را برای فصل زمستان تشکیل دادند. با استفاده از روش تحلیل عاملی نقاط وابسته به هم ادغام و ابعاد ماتریس ها کاهش داده شد. در تحقیق حاضر روش تحلیل مولفه های اصلی با آرایه S و چرخش واریماکس برای شناسایی تیپ های هوا به کار گرفته شد و برای طبقه بندی هوای روزانه روش خوشه بندی k-means اعمال گردید.
نتایج بررسی حاضر نشان داد که تیپ های هوای پرفشار اروپای شمالی، پرفشار سیبری و پرفشار اروپای شرقی، بیشترین تاثیر را در رخداد یخبندان های شدید و فراگیر ایران داشته اند، به طوری که این تیپ های هوا، جریانات هوای سرد قطبی را از عرض های جغرافیایی بالا به سوی عرض های پایین منتقل کرده و به دنبال آن یخبندان های شدید و فراگیر در ایران به وقوع می پیوندد"
نقش فعالیت های تکتونیکی در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های دامنه های جنوبی آلاداغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخروط افکنه ها از جمله اشکال ژئومورفولوژیکی می باشند که در اثر عوامل گوناگونی در ارتفاعات آلاداغ مخصوصا در دامنه های جنوبی آن شکل گرفته اند. در شکل گیری و گسترش این مخروط افکنه ها عواملی دخالت دارند که در گذشته سبب شکل گیری و در شرایط کنونی سبب گسترش آنها شده اند. یکی از عوامل مهمی که نقش تعیین کننده ای در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های منطقه داشته است، فعالیت های تکتونیک می باشد. تاثیرات این فعالیت ها در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های منطقه از دو نظر قابل بررسی می باشد یکی از نظر تاثیرات مثبت که سبب جایگزینی، شکل گیری و گسترش مخروط افکنه ها شده و دیگری از نظر پیامدهای منفی است که سبب تکه تکه شدن و محدود شدن این اشکال شده است. در کل تاثیر فعالیت های تکتونیک در شکل گیری و گسترش مخروط افکنه های دامنه های جنوبی آلاداغ از جهات شکل گیری، جایگزینی، شکل، وسعت، گسترش، ضخامت رسوبات و تکه تکه شدن مخروط افکنه ها قابل بررسی می باشد