مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مدیریت روستایی
حوزه های تخصصی:
مدیریت مهم ترین عامل در حیات، رشد و بالندگی یا مرگ یک جامعه است و روند حرکت از وضع موجود به سوی وضع مطلوب را کنترل می کند. روستاها به منزله مکان هایی خاص با شیوه زندگی و فعالیت هایی متفاوت نسبت به شهرها نیازمند الگوی مدیریتی مجزا و منطبق با شرایط اقتصادی، اجتماعی و بوم شناختی حاکم بر روستا هستند. نگاهی به سیر تاریخی مدیریت این نکته را آشکار می سازد که شکست دولت و بازار در عرصه مدیریت در دو قرن اخیر به علت ناکارآمدی دولت و بازار بوده است. اما در دهه های اخیر، از یک سو، مدیران و برنامه ریزان روستایی بدین نتیجه رسیده اند که بدون مشارکت مردم محلی، در کنار دولت و بازار دسـتیابی به توسعه پایدار غیرممـکن اسـت، و از سوی دیگر، تغییر در شیوه مدیـریتی مسـتلزم نگاهـی نو به نقش نهادهای مـؤثر در روستاسـت. در نتیجه، به دلیل پویایی جامعه روستایی، هیچ نسخه از پیش تجویزشده ای بدون مشارکت مستقیم مردم، دولت و بازار در فرآیند سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریت پاسخگوی کاستی ها نیست. فرآیند مدیریت و برنامه ریزی روستایی نیازمند دستیابی به یک نقطه تعادل میان قدرت های مؤثر در آن است که از آن با عنوان مدیریت مشارکتی یاد می شود. هدف این تحقیق، از یک سو، یافتن شیوه مدیریتی سازگار با شرایط روستاها و از سوی دیگر، برقراری تعامل منطقی بین نیروهای بومی و غیربومی برای برنامه ریزی مناسب تر است. سؤال تحقیق این است که آیا مدیریت مشارکتی می تواند منجر به شکل گیری ترکیب مناسبی از بازیگران عرصه مدیریت روستایی شود؟
بررسی زمینه های تاریخی و چالشهای ساختاری (مدیریت روستایی در ایران)
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۵ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی در ایران از گذشته دور تاکنون با چالشهای ساختاری و مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو بوده است. از یک سو با توجه به تغییر شرایط و مقتضیات زمانی، دیگر ساختار سنتی اعمال مدیریت در مناطق روستایی قادر به حل و فصل مشکلات این جامعه تولید کننده نبود و از دیگر سو ساختار جدید مدیریت روستایی که مبتنی بر مشارکت مردم در امور و برنامه ریزی از پایین به بالا است به دلایل متعدد از جمله غیر بومی بودن و ریشه در بطن جامعه ایرانی نداشتن نتوانست جایگاه خود را پیدا کند. این امر چالش و رویارویی دو شیوه سنتی و مدرن اعمال مدیریت روستایی را به همراه...
دهیاری ها، تجربه ای دیگر در مدیریت روستاهای ایران ( نمونه موردی: دهیاری های استان آذربایجان غربی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام مدیریت روستایی ایران طی سالیان طولانی به لحاظ ساختارهای اجتماعی، تحولات و دگرگونی های پیچیده ای داشته و متأسفانه خلاء مدیریت کارآمد و اصولی در روستاها در تمامی این ادوار به خصوص تا سال 1340 و در دهه های اخیر مشکلات عدیده ای را برای روستاییان ایجاد نموده است. اگر چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشکیلاتی تحت عناوین شورای اسلامی، خانه همیار، دفتر عمران روستایی و غیره در روستاها شکل گرفتند، ولی به دلیل نداشتن زمینه های لازم وسازمان های اجرایی مرتبط توفیق قابل قبولی حاصل نکردند. به دلیل این نابسامانی ها در سال 1377 « قانون تأسیس دهیاری خود کفا در روستاهای کشور» به تصویب رسید و با الگوبرداری از مدیریت شهری که مشتمل بر دو نهاد شورای شهر و شهرداری است، به وزارت کشور اجازه داده شد تا به منظور اداره امور روستاها و توسعه پایدار روستایی سازمانی بنام «دهیاری» با توجه به ویژگی های محل و با درخواست اهالی، به صورت خودکفا با شخصیت حقوقی مستقل در روستاهای بالای بیست خانوار که بالغ بر 35 هزار روستا در کشور است، تأسیس نماید. در اجرای این دستورالعمل، وزارت کشور تا پایان آبان سال1383 مجوز تأسیس 13267 دهیاری را صادر کرده و پیشبینی می گردد که طی چند سال آینده برای تمامی روستاهای بالای بیست خانوار دهیاری تأسیس نماید. شایان ذکر است که روستاهای واجد شرایط جهت تأسیس دهیاری شامل 4/53 درصد روستاهای کشور میباشد که 3/95 درصد جمعیت روستایی کشور را در خود جای داده اند. دراین مقاله ضمن بررسی مسائل مدیریتی روستا در ایران و تبیین چگونگی تشکیل دهیاریها، نقاط قوت و ضعف آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ضمن به منظور بیان عملکرد دهیاری های تأسیس شده به عنوان مطالعه موردی، اهم فعالیت های عمرانی و خدماتی 329 دهیاری استان آذربایجان غربی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. واژگان کلیدی : مدیریت، مدیریت روستایی، توسعه، توسعه پایدار روستایی، دهیار، دهیاری، مشارکت
ارزیابی نقش کارکردی نظام نوین مدیریت روستایی مقایسه تطبیقی دهیاری های فعال در روستاهای کوچک و بزرگ مطالعه موردی : استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهیاری ها، نهادهای عمومی و غیردولتی می باشند که اخیراً برای اداره امور عمومی روستاها در نظام مدیریت روستایی کشور مطرح شده اند. در ابتدای راه اندازی دهیاری ها مجوز تأسیس برای همه روستاهای بالای 20 خانوار صادر می شد، اما در ادامه کار ایجاد این نهاد در روستاهای کوچک مورد تردید واقع و چنین استدلال شد که تأسیس دهیاری در اینگونه روستاها به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست و اولویت با روستاهای بزرگی است که هم به لحاظ جمعیتی و هم توان بالاتر اقتصادی برای حمایت مالی از این نهاد عمومی امکان مناسب تری دارند. مقاله حاضر درصدد است تا با ارزیابی کارایی دهیاری های ایجاد شده در روستاهای کوچک و مقایسه آن با روستاهای بزرگ به این سؤال پاسخ دهد که آیا اصولاً تأسیس دهیاری در این دسته از روستاها متناسب با اهداف متصور بوده است؟ و آیا عامل جمعیت به عنوان ملاک ارائه خدمات در قالب دهیاری از کارآیی لازم بـرخوردار است؟ نتایج این تحقیق که در استان گلستان و با بهره گیری از روش مطالعه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، نشان می دهد که عوامل ساختاری، اجتماعی و اقتصادی رابطه تنگاتنگی با میزان موفقیت دهیاری در روستاهای کوچک دارد. علاوه بر اینکه دهیاری در روستاهای پرجمعیت نیز به دلیل دریافت سرانه اعتباری بیشتر موفق تر از روستاهای کوچک عمل کرده است.
تأثیر الگوی تقسیمات کشوری بر توسعة فضای جغرافیایی (مورد مطالعه: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیمات کشوری فرایندی سیاسی ـ اداری است که با هدف اصلی تقسیم کشور به واحدهای همگن، برای رشد هماهنگ و به منظور ادارة قلمرو ملی و عرضة خدمات بهتر صورت میگیرد و در نهایت، امنیت، وحدت و مشارکت ملی را تأمین میکند. بر این اساس، تقسیمات کشوری بر ساختار اداری ـ مدیریتی سرزمین، شتاب بخشیدن به روند توسعة و رشد هماهنگ ملی، تأثیر بسزایی دارد، از آنجا که استان زنجان از تغییرهای صورت گرفته در این زمینه، بی تأثیر نبوده است، این مقاله را با هدف بررسی چگونگی تأثیر الگوی تقسیمات کشوری بر توسعة فضای جغرافیایی استان زنجان، تدوین کرده ایم. برای پاسخ دادن به این سؤال، فرضیة ذیل مطرح میگردد: ارتقای سطح واحدهای تقسیمات کشوری به توسعة فضای جغرافیایی در استان زنجان منجر شده است
در پژوهش حاضر، علاوه بر تصویرسازی آنچه هست، وضعیت مسئله و ابعاد آن را تشریح و تبیین کرده ایم؛ بنابراین، تحقیق به لحاظ هدف، ازنوع کاربردی و به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات لازم برای مقاله را با استفاده از سه شیوه گردآوری کرده ایم:
الف) شیوةکتابخانه ای و اینترنتی، ب) شیوة اسنادی و آرشیوی، ج) شیوة میدانی
درنتیجة این تحقیق، مشخص شد که اثرهای تقسیمات کشوری بر توسعة استان زنجان، در بیشتر زمینه ها منفی است و جدایی قزوین، به بازماندگی توسعة ای در استان منجر شده است؛ ولی با توجه به قابلیت های موجود و موقعیت جغرافیایی برتر، نزدیکی به عمده ترین کانون های جمعیتی و قطب های صنعتی کشور، قرارگرفتن در مسیر دالان های ارتباطی و داشتن تنوع معدنی زیاد، برخورداری از جاذبه های گردشگری طبیعی و تاریخی، دارا بودن آب و هوایی مناسب و دشت های حاصل خیز میتواند نقش بسیار مهمی در فرایند توسعة ملی و منطقه ای این استان ایفا کند.
جایگاه مدیریت در پیشبرد اهداف توسعه روستاییمطالعه موردی: روستای جوانمردی (شهرستان لردگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند توسعه روستایی، پرداختن به جایگاه و نقش مدیریت در توسعه روستایی الزامی است. توسعه روستایی فرایندی است که بهبود شرایط محیط روستا توأم با بهبود زندگی روستاییان را ضمن حفاظت از محیط زیست روستا هدفگیری می کند و در این جریان چند بعدی، سه عنصر اساسی (انسان، محیط و نظام سیاسی) به ایفای نقش می پردازند. در این راستا نحوه پیشبرد امور مختلف روستا اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و کالبدی با همراهی و مشارکت روستاییان و مدیریت روستایی به انجام می رسد. مدیریت روستایی مجموعه ای درهمتنیده از امکانات، شرایط گوناگون طبیعی، انسانی، نهادی و ساختاری- کارکردی است که پرداختن کامل به آن مجال دیگری را می طلبد؛ بنابراین نمی توان مدیریت روستایی را منحصر به شورای اسلامی و دهیاری نمود. این نوشتار درصدد آنست تا ضمن اینکه جایگاه مدیریت نوین روستایی را در ایران تبیین می کند، این موضوع را در محدوده روستای جوانمردی در بخش خانمیرزا (شهرستان لردگان)، تحلیل نماید و با بررسی فعالیتهای انجام گرفته پس از تأسیس نهادهای شورای اسلامی و دهیاری در ابعاد اجتماعی- اقتصادی، کالبدی- فیزیکی و خدمات عمومی توأم با ارزیابی میزان رضایت ساکنین از فعالیتها در سه بعد یاد شده، نقش مدیرت روستایی را در این روستا روشن نماید، سپس با جمع بندی این موارد به ارایه راهکارها و پیشنهادات اجرایی بپردازد.
تجربه دهیاری ها، موانع توفیق و کارکردهای آنها: مطالعه موردی دهیاری های شهرستان سلسله در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهیاری ها به علت تازگی در بنیان، دارای مشکلات مختلفی هستند که پرداختن به این مشکلات و آگاهی از آنها موجب کارآیی بیشتر و خدمت رسانی بهتر این نهاد می شود. پژوهش حاضر در صدد بررسی موانع توفیق دهیاری ها بوده است. این پژوهش از نوع تحقیق پیمایشی است و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. جامعه آماری از کلیه دهیاران شهرستان سلسله در استان لرستان تشکیل شده است. یافته های تحقیق نشان
می دهد که از میان متغیرهای مورد بحث، متغیر موانع و مشکلات اجرایی و پشتیبانی بیشترین تاثیر را در عدم توفیق دهیاری ها دارد و مشکلات مالی، اجتماعی، مشکلات مربوط به شخص دهیار و مشکلات قانونی در رده های بعد قرار دارند.
مطالعه تطبیقی مدیریت روستایی ایران و چین با رویکرد حکمروایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تطبیقی از روش هایی علمی است که از رهگذر آن، می توان به تجربه ها و موفقیت های سایر کشورها در زمینه های متفاوت پی برد و از آن برای رسیدن به نتایج مطلوب سود جست. هدف مقاله حاضر مطالعه تطبیقی مدیریت روستایی چین و ایران است که طی آن، وضعیت مدیریت روستایی دو کشور در دو مقطع زمانی و بر اساس رویدادهای مهم تاریخی- سیاسی تحول ساز بررسی می شود؛ و سرانجام، سنجش و مطالعه تطبیقی وضعیت دو کشور با شاخص های حکمروایی صورت می گیرد. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعات اسنادی- تطبیقی با بهره گیری از شیوه تحلیل محتواست. نتایج به-دست آمده نشان می دهد که در مقطع زمانی اول، مدیریت روستایی در دو کشور یکسان و بر پایه اصول سنتی حاکم بر دو جامعه استوار است؛ اما پس از رویداد انقلاب دوم در چین (1978)، و تقریباً همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 1979، دستاوردهای این کشور در زمینه مدیریت روستایی و حکمروایی محلی چشمگیرتر است.
عوامل مؤثر بر میزان رضایت مندی روستاییان نسبت به عملکرد دهیاران: مطالعة موردی بخش کونانی شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به روش پیمایش میدانی و در بازه زمانی تابستان 1390 انجام شده و در پی پاسخ بدین پرسش است که «روستاییان بخش کونانی به چه میزان از عملکرد دهیاران رضایت دارند؟». جامعة آماری شامل یازده روستای دارای دهیاری فعال در این بخش با 7443 نفر جمعیت است که از آن میان، براساس فرمول کوکران، حجم نمونه 368 نفر انتخاب، و پرسشنامة تحقیق با روش انتساب متناسب و تصادفی ساده بین آنها توزیع می شود. تحلیل
داده های جمع آوری شده با آزمون های آماری ویلکاکسون، T زوجی و رگرسیون لجستیک بیانگر آن است که در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- زیست محیطی، رضایت مندی روستاییان با عملکرد دهیاری ها رابطة معنی دار در سطح 99 درصد دارد؛ و همچنین، بیشترین تأثیرگذاری در رضایت روستاِیان از عملکرد دهیاران به عامل اقتصادی بازمی گردد.
مدیریت سیاسی روستا و تحلیل مقایسه ای موفقیت دهیاری ها در روستاهای بزرگ و کوچک مطالعه موردی: شهرستان دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام مدیریت روستایی ایران طی سالیان طولانی به لحاظ ساختار های اجتماعی مختلف، تحولات و دگرگونی های پیچیده ای داشته است. در سال 1377 « قانون تاسیس دهیاری خودکفا» در روستاهای بالای 20 خانوار به تصویب رسید، اما با افزایش درخواست ها این رقم به روستاهای بالای 400 خانوار تغییر یافت. هدف این پژوهش که بصورت توصیفی- همبستگی و با روش پیمایشی انجام گرفته این است که، با بررسی تاریخچه سیاست تاسیس دهیاریها و همچنین تغییر مصوبات مربوط به تشکیل این نهاد در مناطق روستایی به پاسخ مشکلات موجود در این زمینه دست یابد. در این زمینه دو دسته از روستاهای بزرگ و کوچک برخوردار از دهیاری در شهرستان دلفان انتخاب شده اند(n=346) تا به ارزیابی عملکرد دهیاریها در رابطه با دو عامل ساختار تشکیلاتی و سیاست جمعیتی پرداخته شود. نتایج با تجزیه و تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS و آزمون های همبستگی اسپیرمن و تحلیل واریانس نشان می دهد که دهیاری در روستاهای بزرگ به مراتب موفق تر از روستاهای کوچک عمل کرده و با توجه به موارد قانونی و شرایطی که برای فعالیت دهیاری ها درنظر گرفته شده است می توان دریافت که جمعیت ملاک تعیین کننده ای برای موفقیت دهیاری هاست. البته بیان این مسئله به معنای پذیرش جمعیت به عنوان یک ملاک کلی برای ارائه خدمات به دهیاری ها نمی باشد.
آسیب شناسی دهیاری های استان آذربایجان شرقی: مطالعة موردی شهرستان بستان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روستایی با تکیه بر سازمان ها و نهادهای مردمی از رهیافت های مطرح با هدف توسعة پایدار و متوازن در بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران است. دهیاری ها در قالب نهادی غیردولتی بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی در 1377 تأسیس شده و از 1382، با هدف توسعة همه جانبه و پایدار روستاهای کشور، فعالیت خود را آغاز کرده اند. این پژوهش در 1389، با استفاده از پارادیم تحقیق کیفی، انجام شده است. جامعة آماری شامل 30 دهیار شهرستان بستان آباد است، که در قالب گروه های متمرکز کانونی مورد مطالعه قرار گرفته اند. در جمع آوری و تفسیر داده ها، از مشارکت فعالانة جامعة آماری بهره گیری شده است. تربیت مدیران آشنا به شرایط روستا و سازمان های محلی، انجام کار کارشناسی کافی قبل از اجرای طرح ها، انتخاب دهیاران توانمند و به دور از مسائل قبیله ای، لحاظ کردن رضایت مردم، الزام سازمان ها به همکاری با دهیاران، و اعطای نقش بیشتر به دهیاران در امور روستایی از جمله پیشنهادهای پژوهش حاضر است.
واکاوی چالش های مدیریت روستایی با رویکرد کیفی تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای آمار موجود، استان کرمانشاه به لحاظ تعداد دهیاری ها، پس از استان خراسان رضوی، رتبه دوم کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که با گذشت 8 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان، تاکنون مطالعه ای در زمینه ی بررسی مشکلات و محدودیت های این نهاد انجام نشده است.
هدف از انجام پژوهش کیفی حاضر که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی صورت گرفته، آن است که مشکلات و محدودیت های دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه را از دیدگاه دهیاران و در قالب یک مدل شناسایی نماید. جامعه ی مورد مطالعه، دهیاران دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه بودند که 12 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز جمع آوری و در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و در قالب 7 مشکل اصلی طبقه بندی گردید.
یافته های پژوهش نشان داد، دهیاری های مورد مطالعه به ترتیب اهمیت با چالش هایی نظیر عدم آگاهی مردم و سازمان های محلی از وظایف دهیار، نگرش منفی نسبت به وی، عدم همکاری و حمایت سازمان های محلی و دولتی با دهیار، تدوین طرح های از بالا به پایین از سوی سازمان های اجرایی، ضعف روحیه ی همکاری و مشارکت خودجوش در مردم، ضعف جایگاه قانونی دهیار و بالاخره، کمبود تجهیزات و منابع مالی مواجه اند. نتایج این مطالعه برنامه ریزان توسعه ی روستایی استان را در برون رفت از مشکلات یادشده و تحقق مدیریت روستایی کارآمد در منطقه یاری خواهد کرد.
شناخت و تحلیل علل ناکارآمدی مدیریت روستایی از دیدگاه مردم محلی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان آران وبیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت نواحی روستایی یکی از مهم ترین اجزای دست یابی به توسعة پایدار در سطح ملی است که بدون بهره گیری از شیوه های مدیریتی توانمند و کارآمد میسر نخواهد شد؛ بنابراین، شناخت مشکلات پیش روی مدیریت محلی در سطح نواحی متنوع جغرافیایی کشور و تلاش برای حل آن ها ازطریق راهکارها و اقدامات مناسب می تواند راهگشا باشد. در ایران معاصر، به ویژه پس از اصلاحات ارضی دهة1340، نفوذ دولت در مدیریت سکونتگاه های روستایی سبب کنار زدن مدیریت سنتی شد؛ اما بعد از گذشت چندین دهه، هنوز دولت نتوانسته است جایگزین مناسبی برای الگوهای سنتی مدیریت روستایی ارائه دهد. این مسئله طی دهه های گذشته همواره از دیدگاه های گوناگون موردتوجه کارشناسان و پژوهشگران عرصة مطالعات روستایی در ایران بوده است. در این پژوهش با استفاده از روش شناسی ترکیبی (کیفی و کمی)، مشکلات مدیریت روستایی از دیدگاه جامعة محلی در روستاهای یزدل، محمد آباد و علی آباد که از توابع بخش مرکزی شهرستان آران وبیدگل هستند، مورد کنکاش قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر 23 علت تأثیر گذار بر ناکارآمدی مدیریت روستایی در مقیاس محلی است که این علل در چارچوب 8 مقولة کلی، شامل ضعف در شایسته سالاری، ضعف در اطلاع رسانی، ترجیح منافع شخصی و قومی بر منافع جمعی، ضعف در سرمایه های اجتماعی و انسانی، ضعف در برنامه ریزی در زمینه های فرهنگی و اجتماعی، محدودیت مالی و بودجه ای، ضعف در آینده نگری و نیز محدودیت قانونی و اجرایی دسته بندی شده اند. مجموعة این عوامل به طور سیستماتیک با یکدیگر درارتباط هستند؛ به طوری که به نظر می رسد تنها راه حل برون رفت از این مشکلات، نگرش یکپارچه و سیستمی به موضوع مدیریت روستایی در چارچوب نظام توسعة ملی است.
تحلیلی بر ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد نهاد دهیاری با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به تحلیلِ ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد دهیاری ها در بخش مرکزی شهرستان روانسر با استفاده از رویکرد آماری مدل سازی معادلات ساختاری می پردازد. بر اساس اهداف و وظایف مطرح در قانون دهیاریها، پرسشنامه ای تدوین و با مصاحبه با افراد نمونه دادههای مورد نیاز جمعآوری گردید. با پردازش اولیه محتوای پرسشنامه و دسته بندی موضوعی آن، متغیرهای مشاهده شده برای چهار مؤلفه ارزیابی عملکرد اقتصادی، عملکرد اجتماعی- فرهنگی، عملکرد خدماتی و عملکرد مدیریتی دهیاری ها بدست آمد. توصیف اولیه متغیرها بیانگر پایین تر بودن میانگین تمامی آنها از حد متوسط و ضعف عملکرد دهیاری ها از دیدگاه جامعه روستایی بود. چهار مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول برای اندازه گیری چهار زیرمقیاس ارزیابی عملکرد تدوین و اعتبارسنجی شد. نهایتاً چگونگی نقش و تأثیر متغیرهای مشاهده شده و مؤلفه های چهارگانه حاصل از آنها بر ارزیابی عملکرد دهیاری ها، به عنوان متغیر وابسته پنهان اصلی، و روابط بین آنها به کمک یک مدل ساختاری تحلیل عاملی تأییدی پنج عاملی مرتبه دوم مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اثرات کلی و ضرایب مسیر نهایی، نتایج حاکی از آنست که با حذف اثرات خطاهای اندازه گیری در رویکرد معادلات ساختاری، ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد دهیاری ها به ترتیب متأثر از مؤلفه های عملکرد خدماتی، مدیریتی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی است که تا اندازه ای با نتایج حاصل از توصیف متغیرهای مشاهده شده خام متفاوت است. اعتبارسنجی درونی زیرمقیاس های چهارگانه و مقایسه آنها با نتایج نهایی بیانگر آنست که تأثیرات غیرمستقیم و نهایی متغیرهای مشاهده شده بر ارزیابی عملکرد دهیاری ها بیش از میزان اعتبار مدل های اندازه گیری ناشی از ماهیت آنها و نقشی است که در عملکرد دهیاری ها دارند.
تحلیلی بر موانع اقتصادی- اجتماعی مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت روستایی مطالعه موردی: دهستان لیشتر، شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت به عنوان یکی از عناصر ضروری جهت دستیابی به توسعه و به خصوص توسعه روستایی شناخته شده است. در همین ارتباط دولت ها برنامه های متفاوتی را جهت افزایش مشارکت روستاییان به اجرا می گذارند. مسئله اساسی آن است که در نواحی روستایی کشور، سطح مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت روستایی در سطح پایین قرار دارد. این روند ناکارآمدی نظام برنامه ریزی روستایی کشور را در سطح خرد و کلان به دنبال داشته است. سئوالی که در این زمینه مطرح می شود آن است که «مهمترین موانع اقتصادی و اجتماعی عدم مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت روستایی کدام عوامل می باشد؟». روش پژوهش حاضر توصیفی، تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) بود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (آزمون توکی، کای دو، تحلیل خوشه ای، رگرسیون خطی، و آزمون t تک نمونه ای) صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، 1582 خانوار 20 روستای دارای شورای اسلامی و دهیاری دهستان لیشتر بود که نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه از این خانوارها با استفاده از فرمول کوکران، 143 نمونه محاسبه شد. جهت سنجش پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ و با تاکید بر همسانی درونی استفاده شد که ضریب آن برای پرسشنامه مردم 764/0 و برای پرسشنامه مسئولین 781/0 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد سطح مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت روستایی در وضعیت مناسبی قرار ندارد و میان ویژگی های فردی روستاییان و سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه با سطح مشارکت رابطه معنی داری وجود دارد. از دیدگاه مردم و مسئولین کمبود درآمد روستاییان به عنوان مهمترین مانع مشارکت آنان در فرآیند مدیریت روستایی شناخته شد.
نقش مدیریت در توسعة جوامع روستایی برای مقابله با مخاطرات زلزله (مطالعة موردی: دهستان زاغة شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش مدیریت در توسعة جوامع روستایی برای مقابله با مخاطرات زلزله در دهستان زاغة شهرستان خرم آباد است؛ بنابراین، مدیریت و برنامه ریزی برای مقابله و پیشگیری از این مخاطرات و آثار زیان بار آن ها، در زمرة اهداف این تحقیق مطرح است.
روش تحقیق: نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی- تحلیلی است و برای گرد آوری داده ها، از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) استفاده شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، فریدمن و رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار GIS بهره گرفته شده است.
یافته ها: براساس آزمون t نمونه ای، تفاوت معناداری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی وجود دارد و این تفاوت از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین، آزمون فریدمن نشان می دهد که بیشترین میانگین رتبه ای به ظرفیت های کالبدی- محیطی و کمترین آن، به ظرفیت های نهادی، اجتماعی و اقتصادی اختصاص یافته است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان دهندة این است که بین عوامل چهارگانة اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی- محیطی، رابطة کاملاً معنی دار وجود دارد.
محدودیت ها/ راهبردها: در منطقة موردمطالعه، ازیک سو، توجهی به قرارگرفتن روستاها در مسیر گسل ها نشده است و در این منطقه، ساخت وساز بسیار روبه گسترش است و درصورت بروز زلزله، با اثرات جانی و مالی زیادی مواجه خواهند شد و ازسوی دیگر، مردم منطقة موردمطالعه از روش های مقابله با این بحران چندان اطلاعی ندارند.
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت روستاهایی که در مسیر گسل ها قرار دارند، بیشتر درمعرض آسیب پذیری و خسارات های جانی و مالی هستند؛ بنابراین، قبل از بحران باید به آن توجه ویژه ای کرد.
اصالت و ارزش: اهمیت پژوهش حاضر در این است که مدیریت می تواند علاوه بر آگاه کردن مردم با اثرهای ناشی از وقوع زلزله و اجرایی کردن دستورالعمل بحران، برای پیشگیری از وقوع زلزله و به حداقل رساندن خسارات مالی و جانی در محدودة موردمطالعه وارد عمل شود.
بررسی جایگاه درآمد های محلی در تأمین بودجه سالانة دهیاری ها و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دهیاری ها یک نهاد عمومی غیردولتی با شخصیت حقوقی مستقل هستند که برخی از خدمات عمومی را در محدودة قانونی و خدماتی روستاها انجام می دهند. هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر، بررسی وضعیت منابع درآمدزای محلی در سطح دهیاری های استان خراسان شمالی و عوامل مؤثر بر میزان درآمد محلی و درصد آن در کل درآمد سالانة هر دهیاری می باشد.
روش: روش تحقیق در این مطالعه، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعة آماری تحقیق، 678 روستای دارای دهیاری واقع در استان خراسان شمالی در سال 1392 هستند و حجم نمونه، 58 روستا است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است.
یافته ها: سهم درآمدهای محلی از کل درآمد سالانة دهیاری ها، کمتر از 8/15 درصد است و در توزیع فضایی آن در شهرستان ها، بالاترین میزان درآمدزایی محلی به شهرستان شیروان با 1/28 درصد و پایین ترین آن به شهرستان تازه تأسیس و مرزی راز و جرگلان (وحدت) با ضریب 1/1 درصد اختصاص یافته است. ازبین ویژگی های مکانی و فضایی روستاهای موردمطالعه، فقط بین تعداد جمعیت و نرخ رشد جمعیت در نیم دهة 1390-1385، رابطة معناداری با شاخص های درصد درآمد محلی از کل درآمد سالانه، با ضریب 481/0 تا 622/0 و با میزان کل درآمد محلی هر دهیاری، با آمارة 442/0 تا 795/0 وجود داشته است.
محدودیت ها/ راهبردها: دست یابی به اطلاعات مالی دهیاری ها از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهای تهیة طرح جامع راهبردی درآمدی پایدار دهیاری ها، تأسیس انواع شرکت های تعاونی و متمرکزکردن ماشین آلات دهیاری ها در آن، تعیین حریم برای روستاها برای دریافت عوارض از معادن و کارخانه ها، افزایش سهم درآمدهای جرایم راهنمایی و رانندگی و غیره پیشنهاد شده است.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که می توان با شناسایی سهم درآمدهای محلی، به افزابش این منابع و بالابردن ضریب توفیق دهیاری ها اقدام نمود.
تحلیل نقش ویژگی های مهارتی مدیران محلی در توسعه روستایی (مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شناخت نقش ویژگی های مهارتی مدیران محلی در توسعه روستایی و همچنین شناسایی راهکارهای ارتقای ویژگی های مهارتی مدیران محلی، هدف تحقیق حاضر می باشد .
روش: تحقیق حاضر از نوع کاربردی، توسعه ای و روش آن توصیفی – تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از روش اسنادی و میدانی استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها شامل فیش و پرسشنامه می باشد. قلمرو تحقیق بخش مرکزی شهرستان ایلام است که دارای دو دهستان میش خاص و ده پایین می باشد. در این پژوهش، پرسشنامه ای در قالب 22 گویه در طیف لیکرت برای سنجش تأثیر ویژگی های مهارتی همچون (قدرت نفوذ و متقاعد کردن مردم و روابط عمومی قوی، توانایی انجام وظایف، قانون گرایی، تحصیلات دانشگاهی مرتبط، تجربه و اطلاعات، قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی، قدرت جذب منابع مالی، قدرت بیان، تعامل با سازمان های دولتی، ارائه گزارش به مردم روستا) طراحی گردید. طراحی گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که ازنظر اعضای جامعه نمونه اکثر مدیران روستایی، روستاهای مورد مطالعه از ویژگی های مهارتی لازم برای تصدی مسئولیت مدیریت روستای خود برخوردار بوده اند. از سوی دیگر یافته ها نشان داد که تمامی ویژگی های مورد بررسی در توسعه روستایی تأثیرگذار هستند. ازنظر جامعه نمونه بین ویژگی های مهارتی مدیران روستایی و توسعه روستایی رابطه معنی داری وجود دارد.
محدودیتها/ راهبردها: با توجه به کوتاه بودن طول عمر مدیریت نوین روستایی در کشور، تحقیق و پروژه های که در این زمینه صورت گرفته است محدود بوده و در این منابع تنها به بررسی یکی از انواع مدیرت محلی پرداخته شده است و علاوه بر آن عدم حمایت نهادهای دولتی مربوطه از محدودیت های اساسی این تحقیق می باشند.
راهکارهای عملی: انتخاب افراد شایسته و توانا به عنوان مدیران روستا، برگزاری دوره های آموزشی برای افزایش مهارت های اکتسابی موردنیاز مدیران محلی و همچنین درزمینه افزایش توانمندی مدیران روستایی، باید برنامه مدون و منسجمی با مشارکت کلیه سازمان های ذی ربط در زمینه توسعه روستایی، مردم و مدیران محلی تدوین شود.
ارزیابی عملکرد دهیاریها درتوسعه کالبدی - فضایی سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: بخش کردیان - شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال 1377 که نخستین اقدامات برای ایجاد مدیریت روستایی در کشور انجام شد تاکنون فعالیت های گسترده ای از سوی دهیاری ها در روستاهای کشور صورت گرفت. تا حدی که در سال های اخیر دهیاری ها محرک و زمینه ساز توسعه کالبدی- فضایی روستاها شناخته می شوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی عملکرد دهیاری ها در توسعه کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی در بخش کردیان شهرستان جهرم است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای گرداوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه مربوط به دهیاران و سرپرست خانوار است که قبل و بعد از تشکیل دهیاری آن را مطالعه کرده است. جامعه آماری ساکنان روستاهای بخش کردیان و جامعه نمونه از 6 روستای منتخب با 1672 خانوار تعیین شده و بر اساس روش نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 300 نفر برآورد گردید. برای تحلیل داده های از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دهیاران، تغییرات چشمگیری در روستاها در شاخص های کیفیت ساخت و ساز و تثبیت و سند دار شدن املاک در روستا صورت گرفته و در زمینه شاخص های اداری- انتظامی و خدمات آموزشی تغییرات اندکی مشاهده می شود. از دیدگاه خانوارهای ساکن روستا، در بررسی عملکرد دهیاران، بهسازی و مقاوم سازی مساکن و کیفیت خدمات عمومی روستا مثبت و مکانیابی خدمات و تأسیسات منفی بوده است.