آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

افزایش امید به زندگی و تغییرات ساختی-کارکردی در حوزه ی خانواده همگام با دگرگونی در ارزش های اجتماعی به شکل گیری قشر جدیدی از زنان سالمند تنها منجرشده است. پیچیدگی و چندبعدی بودن مسئله ی سالمندی به روشن سازی بیشتر با بهره گیری از مطالعات کیفی نیازمند است. این تحقیق، با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری اسمیت، فلاور و لارکین، فهم و تفسیر زنان سالمند تنها از تجربه ی زیسته ی خود را مطالعه کرده است. جامعه ی آماری 10 نفر از زنان سالمند تنهای بیش از 60 سال با توانایی های جسمی و روحی لازم از شهر بوکان در استان آذربایجان غربی است. داده ها با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به دست آمد. از مجموع 64 مقوله ی استخراج شده ی اولیه، چهار خرده مقوله با عناوین کناره گیری از دیگران، گزینش مصلحت آمیز تنهایی، گزینش مصلحتی تجرد و لذت تنهایی به دست آمد که مقوله ی اصلی تنهایی مصلحت آمیز از آن انتزاع شده است. مقوله ی اصلی دوم با عنوان حفظ/ بازآفرینی روابط اجتماعی، از انتزاع سه خرده مقوله با عناوین دل خوشی به روابط موجود، دلگرمی به حمایت های همسایگی و داشتن روزنه های امیدبخش/ چشم انتظاری به دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که تجربه ی تنهایی برای بسیاری از زنان مشارکت کننده ناراحت کننده است، ولی آنان برای جلوگیری از بروز اختلافات خانوادگی، حفظ عزت نفس خویش، سربارنبودن دیگران، تمایل نداشتن به زندگی در کنار دیگران و ازدواج مجدد زندگی تنهایی را برمی گزینند. این تحقیق پیشنهاد می کند که سیاست های سالمندی در کشور برای ماندن سالمندان در منزل شخصی هماهنگ شود.

تبلیغات