مقالات
حوزه های تخصصی:
در دوران غیبت صغری، ابو سهل اسماعیل بن علی و ابو محمد حسن بن موسی نوبختی از مشهورترین متکلمان امامیه در بغداد بودند که نقش مهمی در انتقال میراث کلامی امامیه به متکلمانی چون شیخ مفید و سید مرتضی بر عهده داشته اند. از آن جا که اندیشه های امامیه در دوران شیخ مفید و سید مرتضی تفاوت هایی با آراء متکلمان عصر حضور همچون هشامین و مؤمن الطاق دارد و به نوعی به اندیشه های کلامی معتزله نزدیک تر شده برخی برآنند که نوبختیان در تطوّر اندیشه های متکلمان امامی و هم گرایی آنان با معتزلیان نقش اصلی را بر عهده داشته اند و در حقیقت، عقل گرایی معتزلی به دست بنو نوبخت در میان متکلمان امامی مذهب شیوع یافته است. این مقاله ضمن رفع این اتهام از طریق مقایسه اندیشه های کلامی این دو گروه به واکاوی میزان تأثیرگزاری متکلمان نوبختی بر آراء اندیشمندان امامیه پرداخته است.
مرجئه شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مرجئه شیعه نام جریانی است که در کوفه سده دوم نقاب از چهره برگرفت. این گروه که عمدتاً به دنبال بروز شرایط اجتماعی سیاسی کوفه و احتمالاً به منظور حل و فصل معضلات پیش روی جامعه شیعی، خود را از شیعیان اعتقادی متمایز کردند، در مسئله امامت به عنوان محوری ترین کانون فکری شیعه، ایده ای مطرح ساختند که به واقع گونه ای عقب نشینی از این مبنای فکری شیعه بود. سامان دهندگان این رویکرد که بعضاً از اصحاب امام باقر و امام صادق8و شیعیان او به شمار می آمدند با ارائه نظریه خویش به تدریج از سوی شیعیانِ راستین، طرد شده و عملاً به جریانی که سال ها بعد از زید بن علی حمایت کرد، متمایل شدند؛ گروهی که منابع فرقه نگاری از آن با نام «بُتریه/ بَتَریه» یاد کرده اند. مرجئه شیعه هرچند پیش از جریان زید حضور فکری داشتند، اما سال ها بعد از او، بهترین بسترِ نظری را برای پذیرش نظریه امامت مفضول از سوی زیدیه فراهم آوردند. این نوشته درصدد است با خوانش ِ تاریخیِ این جریان فکری و برشماری بارزترین مؤلفه فکریِ آنان، ضمن واکاوی زمینه های ظهور و بروز برخی نظریه های امامت، بستر دریافت و فهم برخی روایات شیعه را در این زمینه هموار تر سازد.
معنای «ارجاء» در روایات اهل بیت(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در جامعه مسلمانان سده اول و دوم، اندیشه «ارجاء» در دو مرحله سیاسی و کلامی ظهور و بروز یافت که در هر دو مرحله، تأخیر و وانهادن امری به روز قیامت و یا واگذاری امری به خداوند نهفته است. واژه «مرجئه» در روایات منسوب به پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین7(ع)نیز به کار رفته است که با حذف روایات ضعیف، می توان ادعا کرد که در کلام آن دو بزرگوار این واژه اغلب در معنای «اهل سنت و جماعت» یا «اصحاب حدیث»؛ و در معنایی متفاوت با معنای مشهور به کار برده شده است. از امام باقر(ع) به بعد بیشتر روایاتی که درباره مرجئه یا اندیشه ارجاء نقل شده نیز معنای اهل سنت و جماعت یا اصحاب حدیث در آنها اراده شده است و دیگر روایات موجود با قرینه هایی لفظی به معانی دیگر ارجاء اشاره کرده اند. در این نوشتار با بررسی بیشتر روایاتی که به اهل بیت: نسبت داده شده اند، معانی قابل برداشت از واژه (اصطلاح) «مرجئه» یا «ارجاء» مورد بررسی قرار می گیرد.
اخراج راویان از قم؛ اقدامی اعتقادی یا اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در سده سوم هجری برخی راویان حدیث از سوی احمد بن محمد بن عیسی اشعری از شهر قم اخراج شدند. از آنجا که بیشتر اخراج شدگان متهم به غلو بودند، دلیل اخراج ایشان، غلو و انحراف عقیده دانسته شده است و با یک تعمیم کلی اظهار می شود که قمی ها راویان را به کوچک ترین شائبه غلو از شهر اخراج کرده و در حقیقت به حذف کلی آنان حکم می کردند، ولی به نظر می رسد که دلایل اخراج این افراد، تنها انحراف در عقیده نبوده است، بلکه اخراج شدگان گروهی اجتماعی و فعال بودند که حضور ایشان در قم در شرایط سیاسی آن زمان برای بقاء جامعه شیعیِ قم مناسب نبود. ضمن اینکه اندیشه اخراج راویان و حذف کلی یک راوی - حتی اگر مبتنی بر دلایل اعتقادی باشد- تنها دیدگاه احمد اشعری بوده و نه اندیشه همه مشایخ قم و این رفتار با عملکرد ایشان سازگار به نظر نمی رسد و از همین رو، نباید به عنوان مبنای فکری مدرسه قم تلقی شود.
بررسی نظریه تطور مفهوم عقل در اندیشه امامیه نخستین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
محمدعلی امیرمعزی - شیعه پژوه معاصر - در مقاله ای با عنوان «صفار قمی و بصائر الدرجات» به بررسی بعضی از جنبه های شخصیت محمد بن حسن صفّار - محدث شیعی سده سوم - و کتاب او بصائر الدرجات پرداخته است. بنا به ادعای او، پس از مرگ صفار برخی از بزرگان شیعه برخورد تردیدآمیزی با صفار داشته و مضامین کتابش را غلوآمیز دانسته اند. این دیدگاه از تغییر مفهوم عقل نزد علمای متأخر در مقایسه با علمای نخستین سرچشمه می گیرد، به گونه ای که عقل، در نظر متأخرین ابزاری برای ادراک گزاره های منطقی است؛ در نتیجه، بسیاری از احادیث که دربرگیرنده گزاره های فرا منطقی بودند و نزد متقدمان صحیح به حساب می آمدند، با تغییر مفهوم عقل مورد تردید واقع شدند. در این نوشتار، ضمن بیان دیدگاه نویسنده درباره مفهوم عقل قدسی، به بررسی ادعای امیرمعزی در برخورد تردیدآمیز با کتاب صفّار پرداخته می شود. افزون بر این، به دیدگاه امیر معزّی، در باب معنا و مفهوم واژه «علم» در روایات نقل شده در کتاب بصائر الدرجات نیز اشاره شده است.
ملاحظاتی بر خوانش مدرسی طباطبایی از ابن قبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابن قبه رازی از متکلمان برجسته و بلندآوازه امامیه در نیمه دوم سده سوم هجری است که در حوزه مسائل مربوط به امامت دیدگاه های درخور توجهی داشته است و از همین روی، از جایگاه ویژه ای در میان متکلمان امامیه برخوردار است. سید حسین مدرسی طباطبایی- شیعه پژوه معاصر- درکتاب مکتب در فرآیند تکامل با ارجاعات فراوان به آثار ابن قبه و بررسی رساله های به جا مانده از او در صدد تحلیل تحولات تاریخی اندیشه امامیه در بستر تحولات سیاسی- اجتماعی برآمده است. در این مقاله به ادعاهای مدرسی طباطبایی و برداشت ها و خوانش او از آثار و اندیشه های ابن قبه پرداخته می شود.
دوره شکل گیری تشیع دوازده امامی؛ واکاوی نقد ها و ابهام ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مجموعه حدیثیکافی نوشتهٔ محمد بن یعقوب کلینی از مهم ترین مجموعه های حدیثی شیعیان دوازده امامی است. برخی از مستشرقان به بررسی تفاوت های میان این اثر با دو مجموعهٔ حدیثی دیگرِ شیعی،یعنیمحاسن و بصائر الدرجات پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که کتاب کافی هرچند از نظر محتوایی همانند دو اثر دیگر نمایندهٔ فضای آکنده از غلو قم است، اما چون شیعیان عقل گرای بغداد را مخاطب قرار داده در انتخاب احادیث و چینش آن ها به نوعی راه اعتدال را پیموده است. این پژوهش در پی واکاوی این فرضیه است و این انگاره که شیعیان بغداد دچار عقل گرایی افراطی بوده و بدین جهت برای «نقل» هیچ اعتباری قائل نبود ند را به چالش می کشد و بر این باور است که کلینی در اثر گران سنگ خود به شکل سنتیدر پی جمع آوری و تنظیم میراث حدیثی شیعه بوده است و اساساً آن را نه در بغداد که در ری گردآورده است.
نظریه «امامت باطنی در تشیع نخستین» در بوته نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کتاب پیشوای ربانی در تشیع نخستین نوشته دکتر محمدعلی امیرمعزی از مهم ترین آثار مهم شیعه شناسی در غرب به شمار می رود. امیرمعزی در این کتاب با بهره گیری از روش پدیدارشناسی به شناخت گوهر و ذات تشیع امامی از طریق مراجعه به آثار اصیل و نخستین امامیه (به طور خاص، کتب روایی) پرداخته است. از نظر وی گوهر تشیع نظریه امامت و به طور خاص، تفسیر باطنی از این نظریه است. به نظر وی به دلیل تقیه اصحاب امامیه بهترین راه برای رسیدن به اندیشه های باطنی امامان، مراجعه به اندیشه ها و تعالیم باطنی غالیان است. در این مقاله ضمن گزارشی کوتاه از محتوای این کتاب به نقد و بررسی آن پرداخته ایم. در مجموع نظریه امیرمعزی در مواردی مانند اثبات باطن گرایی امامیه، مبهم است و در برخی موارد نیز شواهد و دلائل او ناکافی اند. با این همه، اشکال عمده این اثر یکی دانستن تعالیم ائمه: و غالیان است؛ این ادعا شواهد نقض فراوانی دارد که در این مقاله به آنها اشاره شده است.