مقالات
حوزه های تخصصی:
با افول مدرسه کلامی امامیه در کوفه از نیمه سده سوم هجری، گروهی از متکلمان امامی و معتزلیان شیعه شده که چندان به نام شناخته نیستند، نمایندگی کلام امامیه را بر عهده گرفتند و با گرایش به اندیشه های معتزله از کلام امامیه در دوران حضور فاصله گرفتند. این پژوهش با تکیه بر مقالات الاسلامیین ابوالحسن اشعری تألیف دهه آخر سده سوم برخی از اندیشه های کلامی این جریان فکری را بازیابی کرده و رویکرد متکلمان مدرسه بغداد از نوبختیان را که تقریباً معاصر این گروه هستند تا عصر شیخ مفید و سید مرتضی بررسی می کند. نتیجه آنکه به سبب همرأیی این جریان در بسیاری از موضوع های کلامی با معتزله و روی گردانی از جریان رسمی کلام امامیه نخستین، در ادامه متکلمان مدرسه بغداد به اندیشه های آنان واکنش متفاوتی نشان می دهند و سرانجام در عصر سید مرتضی کلام امامیه به کلی با این اندیشه ها همراه می شود.
مدرسه کلامی ری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کلام امامیه به لحاظ تاریخی در مدرسه های مختلف قابل بررسی است. تا سده پنجم هجری دو مدرسه کلامی قم و بغداد در جامعه شیعی مطرح بودند که به مرور زمان مدرسه بغداد به قرائت رسمی تشیع در محافل علمی بدل شد. پس از درگذشت شیخ طوسی، بسیاری از شاگردان وی و سید مرتضی به منطقه ری مهاجرت کردند و زمینه را برای پیدایش یک مدرسه کلامی جدید فراهم ساختند. متکلمان ری را در سه طبقه می توان بررسی کرد که تفاوت آرای کلامی آنان با مدرسه بغداد در نسل اخیر آنان کاملاً محسوس است. تأکید بر مسئله امامت همانند مدرسه بغداد و تعامل فکری با اندیشمندان متأخر معتزلی از شاخصه های این مدرسه کلامی است.
نوبختی، متکلمی اندیشمند و نوآور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت از متکلم فیلسوفانی است که درباره تاریخ زندگانی او اختلاف نظر بسیار است. در این مقاله، با شواهد گوناگونی نشان داده می شود که نوبختی اندیشمند معاصر سید مرتضی و ابوالحسین بصری است. همچنین تلاش می شود با مقایسه آرای او با سید مرتضی از متکلمان متقدم و نیز علامه حلّی از متکلمان متأخر، تأثیرگذاری های کلامی ایشان بر مباحث کلامی به ویژه مباحث متأخران و نیز اهمیت و جایگاه تاریخی علمی او با دقت بیشتری بررسی گردد.
تحول معرفت شناختی کلام امامیّه در دوران میانی و نقش ابن سینا در آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا بر متکلمان شیعه و سنّی از مهم ترین مباحث مطرح در ابن سینا پژوهی و کلام پژوهی است. یکی از پیامدهای گسترش فکر فلسفی ابن سینا در دوران میانی، تکوین مکتب کلام فلسفی در میان اهل سنت به همت فخر رازی و نزد امامیه به دست نصیر الدین طوسی بود. ورود آموزه های فلسفی ابن سینا به مجادله های کلامی، سبب تحولاتی شگرف در نحوه پرداخت متکلمان امامی به مسائل مختلف کلامی شد. در مقاله حاضر با مقایسه مباحث معرفت شناختیِ کلام پیشا فلسفی امامیّه موسوم به مکتب امامی بغداد با مباحث مطرح در این زمینه در مکتب کلام فلسفی امامیه، تأثیرات گوناگون سنت فلسفی ابن سینا بر این مباحث در کلام دوران میانی امامیّه تبیین می شود. پیدایش تحولات معنایی در برخی از اصطلاح های حوزه معرفت شناسی، ارائه دسته بندی های جدید برای علم، طرح برخی قواعد معرفت شناختی، تبیین مسائلی از جمله چگونگی دستیابی انسان به علم و طرح موضوع های جدید در حوزه معرفت شناسی از جمله مهم ترین ابعاد تحول اساسی یادشده است.
مواجهه متکلمان امامیه با فلسفه در سده هفتم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عالمان امامی سده هفتم هجری مواجهه یکسانی با فلسفه نداشته اند. در این میان، مواجهه دو متکلم برجسته امامیه در سده هفتم با فلسفه قابل توجه است. در آثار ابن میثم بحرانی ارائه تلفیقی آموزه های فلسفی و کلامی در کنار هم، کاربرد مبانی و آموزه های فلسفی در اثبات مسائل کلامی و کاربست مفهوم فلسفی در تبیین مفاهیم و آرای کلامی و حتی در برخی موارد پذیرش آموزه های فلسفی به جای باور های کلامی، نشانه هایی است که از فلسفه گرایی وی خبر می دهد؛ نیز مخالفت با برخی آموزه های فلسفی نشانه دل بستگی وی به مواضع کلامی است، ولی در مقابل مواجهه منفی محقق حلّی با فلسفه و آموزه های فلسفی در موارد پرهیز از کاربرد ادبیات فلسفی و اهتمام نداشتن به اندیشه های فلسفی، پای بندی به معرفت شناسی کلامی و بی اعتنایی به جهان شناسی فلسفی و نقد برخی باورهای فلسفی نشان تعلق وی به سنت کلامی رایج امامیه و ایستایی در برابر فلسفه به شمار می رود.
منابع شناخت از دیدگاه شیخ حرّ عاملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شیخ حرّ عاملی از جمله عالمان اخباری است که می توان آگاهی های مفیدی در باب معرفت شناسی و منابع شناخت از میان آثار وی به دست آورد. بحث از منابع شناخت آن گونه که بتواند جهت گیری ها و منطق عملی افراد را در مواجهه با مسائل کلامی بنمایاند، شامل سه مسئله خواهد بود: اول حیطه کارکرد هر یک از منابع و ترسیم حدود قابلیت آنها برای استخراج معارف دینی؛ دوم رابطه آنها با یکدیگر و پاسخ به این پرسش که امکان رسیدن به داده های کدام منبع از طریق دیگر منابع نیز وجود دارد؛ سوم حل اختلاف میان مؤدای آنها و تبیین راهی که بتوان بر اساس آن در از میان بردن تعارض ظاهری گام نهایی را برداشت. شیخ حرّ به این مسئله توجه خاصی داشته است. وی سه منبع فطرت، عقل و وحی را به عنوان منابع شناخت معرفی کرده، سپس راه رسیدن به پاسخ را به تفصیل فراهم ساخته است.