عوامل بازدارنده و پیش برنده مدیریت مشارکتی منابع آب زیرزمینی در بخش کشاورزی (مطالعه موردی : دشت مرغاب، استان خوزستان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
419 - 423
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت، افزایش سطح زیرکشت و تولید کشاورزی و به تبع آن مصرف رو به افزایش منابع آب سطحی و زیرزمینی، دسترسی به منابع آب در بسیاری از نقاط دنیا و از جمله کشور ایران با مشکلات فراوانی همراه شده است و در برخی مناطق این موضوع به یک بحران تبدیل شده است. به همین جهت از دهه های گذشته دنیا به سمت حل این مشکلات در حال حرکت است. یکی از اقدامات انجام شده در بسیاری از کشورها، تغییر شیوه حکمرانی و مدیریت منابع آب است. امروزه دنیا از شیوه مدیریت متمرکز دولتی از بالا به پایین به سمت شیوه مدیریتی محلی و مشارکت ذی نفعان حرکت کرده است. محدوده مطالعاتی مرغاب یکی از 42 محدوده مطالعاتی حوزه کارون بزرگ می-باشد که با وسعت 51/818 کیلومتر مربع در قسمت جنوبی این حوزه واقع شده است. لزوم ایجاد تشکل های آب بران در دشت مرغاب به منظور جلوگیری از برداشت بی رویه آب زیرزمینی، کشت محصولات پرآب، حفر چاه های غیرمجاز و در نهایت مدیریت مناسب آب زیرزمینی امری ضروری می باشد. هدف از این تحقیق شناخت جامعه بهره بردار و بسترسازی فرهنگی و ظرفیت سازی اجتماعی جهت انتقال وظایف تصدی گری به تشکل های آب بران در جهت حفظ آبخوان های آب زیرزمینی محدوده مرغاب می باشد. در همین راستا با شناخت موانع و عوامل تقویت کننده توانمندسازی تشکل ها می توان برنامه ریزی های مناسب و استراتژی های لازم آمادگی برای مقابله با این موانع را تعیین نمود. پس از توانمندسازی کامل تشکل های آب بران، می توان وظایف غیر حاکمیتی از حفاظت و بهره برداری از منابع آب زیرزمینی را در چارچوب یک توافق نامه مشخص به تشکل های آب بران واگذار و با حمایت و پشتیبانی از تشکل ها تا بلوغ کاری از طریق ارتباط نزدیک با بهره برداران و آموزش و مهارت مدیریت به آن ها، زمینه پایداری و موفقیت تشکل ها را فراهم نمود.