نقش بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی در پیش بینی گرایش به مصرف الکل در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مصرف مشروبات الکلی در طول نوجوانی یک نگرانی جدی در سلامت عمومی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدفپیش بینی گرایش به مصرف الکل در نوجوانان بر مبنای مؤلفه های بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی انجام گرفت.
روش : پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی شهرستان پارس آباد که در سال تحصیلی ۱۳۹۷ مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دادند. از این جامعه نمونه ای به حجم ۱۲۰ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای خطرپذیری، بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی پاسخ دادند. داده ها نیز توسط شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد گرایش به مصرف الکل با نمره کل بی اشتیاقی اخلاقی، مؤلفه های توجیه اخلاقی، برچسب زدن مدبرانه، مقایسه سودمند، تقسیم مسئولیت، غیرانسانی کردن، نسبت دادن سرزنش، نمره کل حساسیت اضطرابی و مؤلفه های ترس از احساسات بدنی، ترس از عدم کنترل شناختی ارتباط مثبت دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی ۱۹ درصد از کل واریانس گرایش به مصرف الکل را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که بی اشتیاقی اخلاقی و حساسیت اضطرابی از متغیرهای مرتبط با گرایش به مصرف الکل در نوجوانان است که باید در برنامه های پیشگیری از مصرف مواد و مشروبات الکلی در نظر گرفته شود.