به اذعان بسیاری از صاحب نظران فرهنگی، با توجه به تحولات اجتماعی و افزایش سطح سواد در جامعه، انتظار می رود متقاضیان کتاب، فیلم، مطبوعات و سایر فرآورده های فرهنگی افزایش یابند؛ لذا مصرف کالاهای فرهنگی در حال حاضر یکی از مسائل مورد توجه برنامه ریزان فرهنگی کشور است. مطالعه حاضر در پی بررسی تفاوت مصرف کالاهای فرهنگی در بین مادران و دختران شهر یزد و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در آن بر اساس نظریه های بوردیو و اینگلهارت است. این تحقیق با روش پیمایش مقطعی و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه از 15 ساله شهر یزد با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید - میان زنان 75 که با روش نمونه گیری دو مرحله ای، 192 مادر و 192 دختر مجرد آنها جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. نتایج نشان دهنده تفاوت بین مصرف کالاهای فرهنگی در بین دختران و مادران می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان از آن دارد که دو متغیر نسل و سرمایه فرهنگی، 14 درصد از تغییرات مصرف فرهنگی پاسخ گویان را تبیین می کند. در مجموع به نظر می رسد مصرف فرهنگی مادران به الگوی فرهنگی میانمایه- نخبه و مصرف فرهنگی دختران به الگوی فرهنگی میانمایه- توده متمایل می باشد.