مقالات
حوزه های تخصصی:
متون خبری روزنامه ها عموماً سبکی روایی دارند و در قالب چند جمله یا پاراگراف، روی دادی را به صورت منسجم [1] شرح می دهند. عنوان های خبری هم به عنوان پاره گفتار هایی با ویژگی های خاص ساختاری، در انتشار اخبار و بیان روی داد ها نقشی بسیار مهم ایفا می کنند؛ حال آنکه معمولاً از الگوی جمله پیروی نمی کنند و دارای ویژگی انسجام هم نیستند. از آنجا که همه روابط دستوری سطح جمله به لحاظ نسبتشان با فعل تعریف می شوند، نقش فعل در ساخت یک جمله دستورمند، مهم است؛ در حالی که به نظر می رسد در عنوان های خبری، واقع نشدن فعل، چشم گیر تر از وقوع آن است. بر مبنای نظریه تحلیل گفتمان انتقادی، تغییر ساختار یا رعایت نشدن هر یک از قواعد ساخت جمله ممکن است از مقاصد گفتمانی نشأت گرفته باشد. در پژوهش حاضر، واقع نشدن فعل در عنوان های خبری را به عنوان یک مؤلفه گفتمان مدار مطالعه کرده ایم. این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده و جامعه آماری آن، از عنوان های خبری روزنامه های کثیر الانتشار تشکیل شده است. نمونه گیری داده ها به شیوه تصادفی نظام مند، از سه روزنامه فارسی زبان صبح انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، 12/65 درصد از عنوان های خبری مورد مطالعه، فعل ندارند. این رقم به لحاظ آماری، معنا دار و بیانگر وجود منظور های گفتمانی است.
بررسی کنش های کلامی تعزیه نامه و نمود آن در اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان اصلی نمایش، کنش و حرکت است. در این میان، زبان نیز در متن چند شیوه یا چند لایه نمایش، نقشی خاص دارد؛ اما از جهاتی می تواند متناظر با بدن و دیگر عوامل کنشگر و حرکت آفرین کنشگری کند و نمایانگر حرکت باشد. این مسئله به خوبی در نظریه کنش کلامی مطرح شده و در مطالعات گفتمانی زبان بسط یافته است؛ بر این اساس، زبان صرفاً نشان دهنده صدق یا کذب گفته ای نیست؛ بلکه خود می تواند عملی را انجام دهد. این مسئله به ویژه در حوزه نمایش، اهمیتی خاص دارد و در نمایش های کمینه ای همچون تعزیه- که از عناصر و حرکت بدنی، به نسبتی اندک برخوردار است- زبان، بسیاری از کنش ها و حرکت ها را بیان می کند.
بر این اساس، در مقاله حاضر کوشیده ایم تا بر پایه نظریه کنش کلامی، کنش هایی را که از طریق زبان و در متن نوشتاری مجلس شهادت امام حسین (ع) انجام گرفته است، بررسی کنیم و در نهایت، با مقایسه این کنش ها با حرکت های متناظرشان به این پرسش پاسخ دهیم که آیا عناصر کلامی موجود در متن نوشتاری، تمام و کمال در متن اجرایی تعزیه، در حرکت نمود دارند یا خیر. مقایسه نمود کنش های کلامی در تعزیه به عنوان نمایشی اعترافی، روایت گونه و آیینی- نیایشی نشان می دهد که در ارائه این عناصر، کلام بیشتر از حرکت نقش دارد.
معرفی رویکرد معیار در ردهشناسی صرفی و نمود آن در برخی گویشها و زبانهای رایج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، روی کرد معیار را که در چهارچوب رده شناسی صرفی به دست داده شده است، در زبان فارسی، برخی گویشهای آن و نیز برخی دیگر از زبان هایی که در سرزمین پهناور ایران، بدان ها تکلم می شود، بررسی کرده ایم. در روی کرد معیار، برخلاف بیشتر روی کردهای صرفی دیگر که به پدیده های زبانی پربسامد میپردازند، به پدیدههای کم بسامد نیز توجه میشود و از منظر این روی کرد، بسامد کم، دلیل اهمیت کم نیست؛ بنابر این، بی قاعدگیها یا موارد غیرمعمول که معمولاً از سوی دیگر روی کردها کنار گذاشته میشوند، در این روی کرد، با توجه به معیارهایی ردهبندی میشوند و از طریق این رده بندیها، صورتهای ممکن در زبانها مشخص میشوند. دو پدیده مطرح در روی کرد معیار، عبارت اند از: همایندی و صورتهای مکمل. گر چه این دو پدیده در صرف زبان فارسی، نادرند، مواردی استثنایی از آن را میتوان یافت. بررسی برخی دیگر از گونهها و زبانهای موجود در ایران نشان می دهد که همایندی در صیغه های فعل در زبانهای کردی کرمان شاهی، کزیکی، کردی مهابادی، سیستانی، کرمانجی خراسانی، کاخکی، خانیکی و فردوسی، پدیدهای غالب و رایج است و در گویش های لری و ترکمنی هم به صورتی نه چندان متداول وجود دارد؛ اما در گویشهای تایبادی، کاشمری، رقهای، شویلاشتی، خوافی، دلبری، رامسری، اصفهانی و کلیمی اصفهانی همایندی وجود ندارد. در این بررسی، سلسلهمرتبه صیغگان را به دست آورده و دریافته ایم که برخی معیار ها برای تعیین نمونه معیار در صورتهای مکمل، بر زبان فارسی منطبق است و صورتهای مکمل نیز به میزانی اندک در تمام زبانها و گونههای بررسی شده دیده میشوند.
درباره وند / u ـ / در گونه زبانی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه های زبانی از نظر ویژگی های مختلف آوایی- واجی، صرفی- نحوی و واژگانی با یکدیگر تفاوت دارند. از جمله ویژگی های صرفی گونه کرمانی، پسوند / u - / است که در این گونه زبانی، کاربرد و حوزه عمل کردی گسترده دارد. این وند با پیوستن به عناصر قاموسی مختلف، مجموعه ای متنوع از مفاهیم مختلف را پدید می آورد. امروزه، اگر چه به دلیل نفوذ گونه معیار، از میزان زایایی این پسوند کاسته شده است، همچنان در گفتار گویشوران کرمان، این پسوند به کار می رود. مفاهیمی که پسوند / u - / به عنصر پایه می دهد، عبارت اند از: تصغیر، صمیمیت، تحقیر، فراوانی، دارندگی، تشبیه، توصیف، معرفگی و... . پسوند مورد بحث، بدین صورت، هویت صرفی خود را آشکار می کند؛ همچنین به دلیل دارا بودن قابلیت زیاد برای واژه سازی، امکان ترکیب شدن با بسیاری از مقوله های واژگانی را به منظور خلق اقلام واژگانی جدید دارد.
در پژوهش حاضر، با تکیه بر انواع متون گفتاری شفاهی و کتبی همچون مشاهده و ثبت گفتار گویشوران بومی منطقه و نیز گرد آوری داده های مرتبط از طریق متونی همچون مثل ها، داستان ها، حکایت ها و نمونه های گفتاری، در شناخت ساختار و نقش این عنصر واژه ساز در گونه کرمانی کوشیده ایم.
بررسی آوایی تکیه واژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر پژوهش های انجامشده درباره تکیه واژگانی در زبان فارسی، تغییر های آوایی ناشی از جا به جایی محل تکیه در محیط دارای تکیه زیر و بمی بررسی شده و به همین سبب، F0 مهم ترین هم بسته آوایی تکیه واژگانی در نظر گرفته شده است؛ در حالی که F0 هم بسته آوایی تکیه زیر و بمی است؛ نه تکیه واژگانی؛ بهعلاوه، در پژوهش های انجامشده، میزان اعتبار عوامل دیگر از جمله تغییر شدت انرژی و دیرش، به عنوان هم بستههای محتمل تکیه واژگانی آزموده نشده است. در این مقاله، هم بستههای آوایی تکیه واژگانی را در زبان فارسی، در دو بافت نوایی متفاوت بررسی کرده ایم: یکی بافت دارای تکیه زیر و بمی و دیگری بافت بدون تکیه زیر و بمی؛ بدین منظور، یک آزمایش تولیدی انجام دادیم و در آن، دیرش هجا، شدت انرژی کل، شدت انرژی بسامد های بیش از پانصد هرتز و بسامد سازهها (به عنوان هم بسته های کیفیت واکه)، واکههای تکیهبر و بدون تکیه در جفتواژههای تکیهای زبان فارسی و معادل بیمعنی آن ها را با یکدیگر مقایسه کرده ایم. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که تغییر بسامد سازهها و همچنین تغییر شدت انرژی طیف بسامدی، چه در همه نواحی بسامدی و چه در نواحی بسامدی میانی و بالا، تابعی از تغییر زیر و بمی است و به همین دلیل، این عوامل، هم بستههای تولیدی- صوتشناختی برای تکیه زیر و بمی به شمار می روند؛ نه تکیه واژگانی؛ در مقابل، دیرش هجا در هر دو بافت نوایی، هجا های تکیهبر را از هجا های بدون تکیه متمایز میکند و بدین ترتیب، این عامل، مستقل از تغییر در زیر و بمی، معتبر ترین نشانه تولیدی- صوتشناختی برای تکیه واژگانی فارسی به شمار می رود.
بررسی صفت های کوتاه در مقایسه با صفت های بلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان روسی، صفت های کوتاه در کنار صفت های بلند، به عنوان گونهای از صفت های بلند به کار می روند. گاه کاربرد یکی از این صفت ها به استفاده از دیگری ترجیح داده میشود و علت این ترجیح، با مسائلی متفاوت همچون سبک، معنا، نقش در جمله، تغییر پذیری و یا تغییر ناپذیری آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ از این روی، بسته به اینکه کدام گونه از صفت ها در کدام ساختار جمله مناسبتر است، باید یکی از آنها را برگزید؛ همچنین نباید این صفت ها را با مقولههای شبیه آن از لحاظ تلفظ و نوشتار (صفت های فعلی، قید ها، مقوله قید حالت و модальные слова یعنی کلمه هایی که به کمک آنها، گوینده ارتباط جمله خود را با واقعیت نشان میدهد) اشتباه گرفت.
در زبان روسی، برخی اقسام کلام همچون صفت های کوتاه، صفت های فعلی و قید های فعلی، بیشتر در زبان رسمی و ادبی استفاده می شوند؛ اما این بدان معنا نیست که در زبان محاوره کاربرد ندارند.
به طور کلی، صفت های بلند به لحاظ صرف شدن، هماهنگی با اسم و کاربرد بیشتر در زبان روسی، برای دانشجویان خارجی ملموس ترند؛ بدین سبب، در پژوهش حاضر، بیشتر بر صفت های کوتاه و در صورت نیاز، مقایسه آن ها با صفت های بلند تأکید کرده ایم تا به کمک شیوه آموزشی گذر از مطالب آسان به سوی مطالب مشکلتر، این گونه صفت ها را نیز بیشتر بررسی و مطالعه کنیم.
واکاوی موردی فرایند درک نوشتاری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
در چند دهه اخیر، تحقیقات مرتبط با کشف فرایند های درک نوشتاری (خواندن) در زبان های اول و دوم فراگیرندگان زبان با استفاده از روش برون فکنی اندیشه، سیری افزایشی را نشان میدهد. در مقاله حاضر، دادههای بیانی یک دانشجوی کرهای را که بر اساس روش برون فکنی اندیشه به دست آمده است، تحلیل میکنیم تا بدین وسیله،الگوی خواندن او را از طریق راه کار های مورد استفاده اش برای حل مشکلات هنگام خواندن متن تعیین کنیم. این تحقیق با استفاده از روش سطح یک گزارشهای کلامی هم زمان درمدل اریکسون و سایمون [3] (1993) انجام شده است. دادههای بیانی شرکت کننده کرهای نشان میدهد که او هنگام تعامل با متن،برای مقابله با مشکلات درک متن، از راه کار های استنباطی یا مربوط به فرایند مرتبه بالا تر درک و راه کار های متنی یا مربوط به فرایند مرتبه پایین تر درک بهره گرفته است.فرایند های مرتبه بالا تر درک به ترتیب فراوانی، در حوزههای فراشناختی، ارزیابی و استنباط قرار دارند. درباره فرایند های مرتبه پایینتر درک، این دانشجو بیشتر، از راه کار رمز شکنی واژگانی استفاده کرده و بنابر این، مدل خواندن او از نوع تعاملی- استنباطی است. نتایج این پژوهش به درک بهتر تعامل فراگیرندگان زبان فارسی با متن، شناسایی حوزههای مشکل آفرین در این بخش و نیز طراحی روشهای آموزشی مفید تر برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان کمک می کند.
نقد بافتاری ترجمههای کتاب شازده کوچولو با تکیه بر زبانشناسی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با نقد و بررسی بخشهایی از ترجمههای فارسی کتاب شازده کوچولو، اثر آنتوان دو سنت اگزوپری، در پی پاسخ دادن به این پرسش بوده ایم که تا چه اندازه بافتار متن اصلی، در ترجمه مورد توجه قرار گرفته است. مقابلهای که بدون تجزیه و تحلیل صورت گیرد و تنها با غلط گیری و ویرایش سر و کار داشته باشد، چندان سودمند نیست. در مبحث نقد ترجمه، ناگزیر از رویآوردن به نظریههایی هستیم تا از طریق آن ها، نقدی علمی و مستدل به دست دهیم. با تکیه بر این نظریه که متن و بافت، مکمل یکدیگرند و درک معنا به بافتار متن بستگی دارد، و بعد از تعریف کردن مفهوم های بافت، همبافت، بافتار، و ساختار خرد و کلان متن، در این پژوهش کوشیده ایم تا با بررسی بافتار متن اصلی و در صورت نیاز، بافت آن، بخشهایی از ترجمههای انجام شده از متن اصلی (زبان فرانسوی) را نقد و بررسی کنیم. در این مطالعه، مشخص شد که بی توجهی به بافتار متن اصلی، موجب بروز کاستیهایی در ترجمه در سطح واژه و جمله می شود و پیوستگی و انسجام متن را مختل میکند.
بررسی نام گذاری مضامین دفاع مقدس بر مبنای نظریه نظاممند نقشی هلیدی در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه هلیدی [3] (1994)، نام گذاری مضامین و انتخاب واژگان، عاملی تعیین کنند ه در شکل گیری فرانقش اندیشگانی زبان به شمار می رود. در پژوهش حاضر، نام گذاری مضامین دفاع مقدس را در شعر های قیصر امین پور بررسی کرده ایم؛ بدین منظور، نام گذاری مضامین دفاع مقدس را از شعر های این شاعر استخراج کرده و آن ها را در دو بخش سال های دفاع مقدس و سال های بعد از دفاع مقدس، به صورت جداگانه و در دو حوزه معنایی صریح و ضمنی تفکیک کرده ایم.
مقایسه نتایج به دست آمده نشان می دهد که در شعر های آغازین، نام گذاری مضامین، با انتخاب هایی صریح آغاز شده است؛ ولی پس از آن، کم کم، انتخاب هایی ضمنی مطرح شده است. این گزینش های ضمنی در آغاز، با انتخاب هایی از فرهنگ سنتی و ادبی صورت گرفته و کم کم در سال های میانی دفاع مقدس، به انتخاب واژگانی از مسائل اجتماعی رسیده است. در سال های پایانی دفاع مقدس، توجه به جنبه های عرفانی، بیشتر نمود یافته است. در شعر های بعد از دفاع مقدس، نام گذاری ها با نوعی نگاه عرفانی- فلسفی همراه بوده و نام گذاری مضامین، بسیار انتزاعی تر شده است.