مقالات
حوزه های تخصصی:
غیریت سازی در گفتمان سیاست خارجی محمدرضا پهلوی هما اسدی[1] فرهاد ساسانی[2] تاریخ دریافت:10/9/91 تاریخ تصویب: 23/1/93 چکیده پژوهش حاضر به بررسی غیریت سازی و چگونگی بازنمایی «خود» و «دیگری» و همچنین سازوکار برجسته سازی و حاشیه رانی در گفتمان سیاست خارجی محمدرضا پهلوی، شاه ایران در فاصلة بین سال های 1320 تا 1356 می پردازد. در این پژوهش از ابزارهای تحلیل واژگانی در زبان شناسی نقش گرای سیستمی برای تعیین هویت های «خود» و «دیگری» در گفتمان سیاست خارجی شاه استفاده شده است. پیکرة مورد بررسی، تمامی متن های مربوط به سخنان شاه دربارة سیاست خارجی طی سال های 1320 تا 1356 است که در قالب کتابی با عنوان «مجموعه تألیفات، نطق ها، پیام ها، مصاحبه ها و بیانات اعلی حضرت همایون محمدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران» در یازده جلد منتشر شده است. نتایج نشان می دهد قطب بندی هویتی در گفتمان محمدرضا پهلوی دوگانه نیست بلکه پیوستاری است با قطب های میانی، خود و دیگری: آمریکا، سازمان ملل متحد و ملت های جهان هویت های ثابت خودی در این پیوستارند، در حالی که محمد مصدق، جمال عبدالناصر، کمونیسم، حزب توده و استعمار (بدون اشاره به نام کشور خاصی) هویت های ثابت دیگری به شمار می روند. شوروی و اسرائیل نیز قطب های بینابین این پیوستار را تشکیل می دهند. همچنین نتایج نشان می دهد فعال سازی واژه ها و عبارت ها به گونه ای صورت می گیرد که نکته های مثبتِ خودی و نکته هایِ منفیِ دیگری برجسته و نکته های منفیِ خودی و نکته های مثبت دیگری به حاشیه رانده می شود. [1]دانشجوی دکتری زبان شناسی همگانی، دانشگاه الزهرا (س)(نویسندة مسئول) ؛ h.asadi@alzahra.ac.ir [2] دانشیار گروه زبان شناسی، دانشگاه الزهرا (س)؛ f.sasani@ alzahra.ac.ir
توصیف و تحلیل چند واژه مؤدبانه و کارکرد آنها در زبان فارسی در چارچوب نظریه ادب براون و لوینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در چارچوب نظریه ادب به توصیف و تحلیل 5 واژه و عبارت پرکاربرد مؤدبانه در زبان فارسی می پردازد. داده-ها از گفتار واقعی افراد از سنین و طبقات اجتماعی مختلف واز طریق مشاهده و یادداشت برداری در بافت های مختلفی چون خیابان، مراکز خرید، دانشگاه، مهمانی و غیره گرد آوری شده اند. قابل ذکر است که واژه ها و عبارات مؤدبانه همیشه به یک معنی نیستند و در بافت های مختلف کارکردهای متفاوتی دارند. نتایج این پژوهش نشان داد که فارسی زبانان گفتار مؤدبانه را فقط برای انجام کنش های تهدید کننده وجهه به کار نمی برند، بلکه آن را جهت حفظ و تقویت وجهه و احترام به دیگران نیز به کار می گیرند؛ لازم به ذکر است که یکی از محدودیت های نظریه براون و لوینسون(1987) این است که ادب را با تلطیف کنش های تهدیدکننده وجهه توصیف می کنند. همچنین نتایج نشان داد که عمده ترین استراتژی زیربنایی واژ ه ها و عبارات مؤدبانه، استراتژی ادب منفی است که افراد بیشتر آن را با بافت های رسمی یا نیمه رسمی به کار می برند.
درک منحنی های آهنگ در بیماران فارسی زبان مبتلا به زبان پریشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوا پریشی یکی از اختلالات تولید گفتار است که در آن بیماران زبان پریش قادر به کاربرد درست علائم نواختی نیستند. نواخت همچنین نشانه ای ضروری برای درک زبان گفتاری است. پژوهش حاضر که از نوع تجربی است با هدف بررسی درک منحنی های آهنگ در بیماران فارسی زبان مبتلا به زبان پریشی بروکا انجام شده است. آزمودنی های این پژوهش تعداد ٣ نفر مرد فارسی زبان هستند که بصورت ساده و هدفمند از میان بیماران زبان پریش مراجعه کننده به واحد گفتار درمانی مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی قائم شهر مشهد انتخاب شدند. درک منحنی های آهنگ بیماران با استفاده از آزمونی که بر اساس آزمون درک منحنی های آهنگ در زبان پریشی برای زبان فارسی بومی شده بود، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که افراد زبان پریش بروکا قادر به تشخیص هر سه منحنی آهنگ (جملات خبری، پرسشی و تأکیدی ویژه) مورد آزمون بودند. اما، آنها عملکرد ضعیف تری نسبت به افراد گروه شاهد داشتند. بنابراین بطور کلی، پژوهش حاضر تأیید می کند که درک منحنی های آهنگ و به تبع آن توانایی های واجی تقریبأ سالم باقی مانده است.
تعامل نحو و زبانشناسی اجتماعی: تحلیلی جامعه شناختی بر کاربرد چند ساخت نحوی فارسی بر اساس نظریه تنوعات زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل نحو و زبان شناسی اجتماعی: تحلیلی جامعه شناختی بر کاربرد چند ساخت نحوی فارسی بر اساس نظریة تنوعات زبانی لباو ابراهیم رضاپور [1] تاریخ دریافت: 21/4/93 تاریخ تصویب: 24/12/93 چکیده جامعه شناسان زبان تنوع زبانی را یکی از ویژگی های ذاتی زبان ها در نظر می گیرند.آنها معتقدند که عوامل اجتماعی نظیر جنسیت، طبقة اجتماعی، تحصیلات، سن و قومیت در ایجاد و وقوع تنوع زبانی نقش اساسی دارند. در این تحقیق، تأثیر عوامل اجتماعی جنسیت، طبقة اجتماعی و تحصیلات بر بسامد تنوع نحوی در زبان فارسی در دو گفتمان محاوره ای روزمره و علمی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در گفتمان روزمره، مردان نسبت به زنان بسیار بیشتر از قلب نحوی، ساخت اسنادی و قیود تأکید استفاده کرده اند و در گفتمان علمی بر عکس، زنان نسبت به مردان در کاربرد قلب نحوی و ساخت اسنادی تا حدود زیادی پیشتاز بوده اند. در گفتمان روزمره، طبقة بالای اجتماعی از ساخت قلب نحوی بیشتر از طبقات متوسط و پایین استفاده کرده است و همچنین طبقة پایین جامعه هم در کاربرد ساخت اسنادی و قیود تأکید تا حدی نسبت به طبقات اجتماعی دیگر پیشتاز بوده است. در گفتمان علمی، طبقة بالای اجتماعی در کاربرد قلب نحوی نسبت به طبقات دیگر اجتماعی بسیار پیشتاز بوده است. در گفتمان روزمره، افراد با تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد در کاربرد قلب نحوی نسبت به افراد دیپلم و پایین تر پیشتاز هستند و افراد دیپلم و پایین تر در کاربرد ساخت اسنادی نسبت به دو گروه دیگر تحصیلات پیشتاز بوده اند. همچنین در گفتمان علمی، قلب نحوی نسبت به ساخت اسنادی و قیود تأکید بیشترین کاربرد را دارد که توسط افراد با تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مطالعات زبانی علاوه بر استفاده از رویکرد زایشی، لحاظ کردن ملاحظات جامعه شناسی زبان در مطالعات زبان ضروری است. وجود تنوعات نحوی در گفتار گویشوران فارسی در بافت ها و سبک های مختلف اجتماعی اعتبار و ارزش نظریة تنوع را در مطالعات زبانی دو چندان می سازد. در این تحقیق وجود سه ساخت نحوی بازنمایی کنندة معنای اصلی و همچنین معنای گفتمان یکسان حکایت از آن دارد که رویکرد زایشی در تحلیل سه ساخت مذکور ناتوان است و این گونه تنوع ساختی و توزیع آنها در دو گفتمان تنها از طریق نظریة تنوع قابل تحلیل است. نتایج تحقیق حاضر هم سو با تحقیقات کینگ (2005) در زمینة تنوع صرفی نحوی در گونة فرانسوی آکادین و همچنین تحقیقات بابیرز (2005) در زمینة تنوع ترتیب واژه در گونة هلندی است. واژه های کلیدی: نظریة تنوع، قلب نحوی، ساخت اسنادی، قیود تأکید، طبقة اجتماعی، تحصیلات، جنسیت، گفتمان 1 استادیار گروه زبان شناسی دانشگاه سمنان؛ Abrahim_rezapour@profs.semnan.ac.ir
بررسی محمول های مکانی در زبان فارسی براساس دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است محمول های مکانی در زبان فارسی را در چارچوب دستور نقش و ارجاع، دو تحلیل ارائه شده از سوی ون ولین و لاپولا (1997) و همچنین بتین (2004) بررسی کند و دسته بندی معنایی از محمول های مذکور ارائه دهد. در کنار این هدف اصلی، هدف دیگری که پی می گیریم محک کارایی هر یک از تحلیل های یاد شده در زبان فارسی و به ویژه تحلیل ارائه شده از سوی بتین است. بتین (2004) معتقد است تشابهی میان ظرفیت معنایی و نحوی محمول های مکانی ایستا در چارچوب دستور نقش و ارجاع وجود ندارد. همچنین توازنی میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها مشاهده نمی شود. این امر موجب بروزتناقض نظری در یکی از بندهای اصول اعطای فرانقش گردیده است. شایان ذکر است عنصر مکان در محمول های مکانی ایستا غالباً به دو صورت مسند یا گروه قیدی ظاهر می شود. نتایج بررسی ها نشان داد، آنچه بتین تناقض نظری می داند در باب محمول های مکانی ایستا در زبان فارسی صدق می کند، همچنین در باب افعال لحظه ای، پایا و افعال کنشی پایا نیز صادق است؛ اما در باب افعال کنشی صدق نمی کند. به نظر می رسد با در نظرگرفتن عنصر مکان به عنوان محمولی مجزا، محمول های مکانی ایستا ضرورتاً لازم محسوب می شوند و نه گزاره هایی استثنایی و از این طریق می توان میان تعداد موضوع ها در ساخت منطقی و تعداد فرانقش ها در چارچوب دستور نقش و ارجاع توازن برقرار کرد.
تحلیل سبک شناسی آماری بخشی از رساله ی «التوابع والزوابع» ابن شهید ورساله ی «الغفران» معرّی بر اساس معادله ی بوزیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان به پژوهش های سبک شناسی آماری اهتمام والایی ورزیدند، تا جایی که می توان با به کارگیری آن به تشخیص سبک های مختلف وتمییز آن از سبک های دیگر، در هر متنی پرداخت. در این مقاله، نمونه هایی از رساله ی «التوابع والزوابع» ابن شهید ورساله ی «الغفران» ابو العلاء معری بر اساس سبک شناسی آماری بوزیمان که به «معادله ی بوزیمان» معروف است، مورد بررسی قرار داده شده است. بررسی سبک بر اساس این معادله، کمی است نه کیفی. با تحلیل رساله ی دو نویسنده، بر اساس اصول ومبانی این معادله، ادبی بودن سبک آن دو آشکار گردید. همچنین برآیند این مقاله، حاکی از بالا بودن درجه ی ادبیت رساله ی ابن شهید نسبت به رساله ی معری می باشد. عوامل مؤثر در معادله ی بوزیمان که منجر به افزایش نسبت فعل به صفت (علائم اختصاری آن ن ف ص) ودر پی آن ادبیت دو رساله را به دنبال دارد، عبارتند از: 1. شاخصه هایی که به شکل وساختار بر می گردد. از جمله ی این ویژگی ها: درآمیختگی شعر ونثر، صنعت های لفظی، کاربرد افعال، سبک داستانی، وصفی ومحاوره ای رساله، است 2. شاخصه هایی که به مضمون ومحتوا بر می گردد که شامل عمر وجنس می باشد. این مقاله بر آن است تا سبک دو رساله ی «التوابع والزوابع» و«الغفران» را بر اساس معادله ی بوزیمان، مورد بررسی وپژوهش قرار دهد.
تفاوت های تاثیرگذاری سطوح پردازش لغت در پردازش اسم و فعل در زبان دوم و اهمیت آن در آموزش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس مطالعات روانشناسی زبان، در پردازش و بازیافت لغت، آمادگی ادراکی، مفاهیم لغوی، کدگذاری نحوی، ویژگی های وندی، والگوهای آوایی مورد تاکید قرارگرفته اند. همچنین با در نظرگرفتن مطالعات پیشین، نظریاتی در مورد توالی و همزمانی سطوح پردازش لغت به لحاظ آوایی، وندی، نحوی، و معنایی مطرح شده است، اما میزان تاثیرگذاری این سطوح در پردازش لغت مورد بررسی قرار نگرفته است. در این پژوهش که با مشارکت هشتاد و شش نفر دانشجوی مقطع کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی انجام گرفت، با استفاده از آزمون نامیدن تصویر به عنوان ابزاری شناختی، تفاوت های تاثیرگذاری سطوح پردازش لغت در بازیافت اسم و فعل در زبان دوم بررسی شد. بر اساس نتایج این پژوهش، در زبان دوم، پردازش اسامی بیشتر متاثر از سطح ادراک، و پردازش افعال بیشتر متاثر از سطح قاعده سازی می باشد. در نتیجه در آموزش اسامی به زبان انگلیسی، تاکید بر ویژگی های فیزیکی و خصوصیت ظاهری قابل مشاهده و در آموزش افعال تاکید بر خصوصیت های وندی به نحو معناداری یادگیری را تسهیل می کند. همچنین، اسامی مدت زمان بیشتری در حافظه باقی می ماند، ولی یادگیری ضمنی افعال در مقایسه با اسامی بیشتر می باشد.