فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
پس از پذیرش شعر نیما و جریان نوگرایی در ادبیات، حضور ادبیات معاصر به عنوان یکی از دروس رشته زبان و ادبیات فارسی نیز ضرورت یافت؛ این ضرورت به نوبه خود سبب تالیف درس نامه های متعددی چون بررسی ادبیات امروز ایران محمد استعلامی، جویبار لحظه ها محمد جعفریاحقی، چشم انداز معاصر ایران سید مهدی زرقانی و ... گردید.علی رغم تعداد قابل توجه این درس نامه ها، هنور تا تدوین درس نامه ای که بتواند تصویر کاملی از ادبیات معاصر به دانشجویان ارائه دهد، فاصله زیادی وجود دارد؛ به نظر نویسنده مقاله حاضر برای رسیدن به چنین درس نامه ای باید برخی از کاستی های درس نامه های ادبیات معاصر را مرتفع ساخت. اصلی ترین ضعف/کاستی های درس نامه های ادبیات معاصر البته آن دسته از ضعف/کاستی هایی که تقریباً در تمامی این درس نامه ها دیده می شوند عبارتند از: تقلیل «معاصر بودن» به مفهومی زمانی، رویکرد نابسنده پژوهشی، بی توجهی و عدم مراجعه به اسناد دست اول در تالیف درس نامه های ادبیات معاصر، ابهام در جریان شناسی ها.
واکاوی جامعه شناختی سیمای زن در اشعار ملک الشعراء بهار و سیّد اشرف الدّین گیلانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زن ونقش آن در اجتماع یکی از موضوعاتی است که همواره در آثار منظوم و منثور ادبیّات فارسی مورد توجّه واقع شده و جایگاهی درخور یافته است؛ امّا زن در ادبیّات کلاسیک فارسی چهرة چندان مثبت و درخور ستایشی ندارد؛ زیرا در میان اشعار شاعران کلاسیک، هویّت زن مخدوش و تیره و دیدگاههای منفی نسبت به او بر سیمای زن سایه افکنده است. از زمان مشروطه و با آشنایی مختصر ایرانیان با فرهنگ غرب و اندیشه های مدرن، نقش و هویّت زنان به عنوان یکی از کُنشگران مهمّ اجتماعی در شعر مشروطه مورد توجّه واقع شده و جایگاه درخوری یافته است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و مقایسة تجلّی سیمای زن در اشعار ملک الشعرا بهار و نسیم شمال در عصر مشروطه بپردازد. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که نگرش شاعران به سیمای زن در شعر دورة مشروطه تغییر کرده؛ برای اوّلین بار مضامین شعر این دوره به مسائل حقوقی و اجتماعی زن می پردازد و زن از معشوقه بودن مطلق خارج می شود و عقلانیّت، شخصیّت و انسانیّت او مورد تبیین و تحلیل قرار می گیرد. همچنین هر دو شاعر در دست یابی زنان به دانش، حقوق فردی و آموزه های مدرن با یکدیگر هم عقیده اند؛ امّا در مورد آزادی پوشش و مسألة حجاب، بهار راهکار رهایی از جهل را کشف حجاب می داند، درحالی که نسیم شمال، حجاب را برای حضور زنان در اجتماع لازم می داند.
جایگاه رجز در شعر دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران، همواره سرزمین حماسه، دلیری و شجاعت بوده است. حماسه های ملّی - مذهبی فراوان در اعصار گذشته و حال در خصوص تکریم قهرمانان ملّی - مذهبی به نظم در آمده و پهلوانی ها، رشادت ها، آرمان ها و خواست های ایرانیان را توصیف کرده اند. ادبیّات پایداری (که شعر دفاع مقدّس، گونه ای از آن است) شاخه ای از درخت تنومند ادبیّات حماسی است که در هر روزگاری به شیوه خاصی نمود می یابد. اگرچه بین سروده ها با درون مایه و مضمون مقاومت و پایداری در دوران دفاع مقدّس و پس از جنگ، با مضمون ادب حماسی کلاسیک، تفاوت هایی است، وجه اشتراک همه آنها ظلم ستیزی، مبارزه با استبداد داخلی، بیگانه ستیزی، عدالت خواهی و دعوت به استقامت در برابر دشمن است. اغلب سروده های آغازین جنگ و سال های دفاع مقدّس به قصد تهییج و ترغیب به نبرد و مقاومت و پایداری سروده شده اند؛ بنابراین مضمونی، رجز گونه دارند. این مقاله، ضمن اشاره به کاربرد رجز در اشعار حماسی ادوار مختلف شعر فارسی، مقاصد و کارکردهای آن در اشعار دفاع مقدّس را بررسی کرده است. برای نیل بدین مقصود، ابتدا رجز در اشعار دفاع مقدّس استخراج گردیده، پس از آن مقاصد و کار کردهای رجز در این اشعار تحلیل شده است.
ملامح الثورة والمقاومة فی شعر أبوالقاسم لاهوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعتبر أبوالقاسم لاهوتی شاعرا رائدا فی الأدب الفارسی وشعره کروایة تاریخیة تروی لقارئها ما جرت لإیران فی عصره. فهو شاعر عظیم یعرف مسؤولیة الشاعر فی المجتمع، وأهمیة الشعر وتأثیره فی قلوب الناس جاهدا إلی استنهاضهم أمام الاستبداد، ویصبّ أفکاره التحرریة والإصلاحیة فی قوالب شعریة عذبة، ویدعو الناس إلى المقاومة أمام الظلم والفساد. تهدف هذه الدراسة من خلال إیراد نماذج من أشعار لاهوتی، إلی التعریف بشاعر کبیر له فی تاریخ الأدب الحدیث فی إیران صفحات حَرِیة بالبحث والدراسة. تناول هذا المقال مضامین الثورة والمقاومة فی شعر لاهوتی وفقاً للمنهج الوصفی التحلیلی، وقد توصل إلی أن أبرز هذه المفاهیم فی شعره هو: الحریة، الذود عن الوطن، نقد الجهاز الحکومی، ذم الإستعمار، نقد الجهل والغفلة فی الشعب واستلهام الأمجاد، مبینا أنه شاعر ملتزم یبعث الحماس فی مشاهد القتال والنضال فی البلد متعاضداً مع المحاربین لتحقیق الحریة والمساواة ومن جانب آخر، أکد علی أن نزعات لاهوتی الحزبیة وخضوعه للحزب الشیوعی، وکذلک الروح العسکریة المستولیة علیه وحضوره فی ساحات القتال، هما مجریان قد أدّیا إلى تحویل شعره إلی شعر رسالی ثوروی للدعوة إلى الثورة.
درآم دی بر آسیب شناسی شعر معاصر در ح وزة معنایی زبان (با نگاهی نقدی- تطبیقی به شعر معاصر ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری های قابل تأمّل در صوّر خیال و تلاش در خلق تصاویر و ترکیبات تازه در شعر امروز، زبان را از یکنواختی، خارج کرده و به آن حیاتی دوباره بخشیده است. شاعران معاصر با شخصی سازیِ عواطف در دو محور همنشینی و جانشینی و عدول آگاهانه از خودکاریِ زبان، اص ولِ قراردادی را پس می زنند تا کلام خویش را برجسته کنند. در این رهگذر، شاعران ایران و عراق با توجّه به قرابت های خاصّ فکری و فرهنگی، و تحت تأثیر عوامل مختلف زندگی امروزین، در جست و جوی آفرینش تصاویر تازه بوده اند و با تخطّی از قواعد معنایی زبان، در مسیر درک مخاطبان، درنگ های عامدانه ایجاد کرده اند. نکته حائز اهمیّت در این زمینه آن است که اگرچه بهره برداری شاعران این دو سرزمین از شگردهایِ نوینِ تصویرپردازی، اغلب به زبان آنان جلوه ای بدیع بخشیده؛ امّا هرگاه که با ضعف و نارسایی همراه بوده، ناهمواری هایی را در سروده هایشان به وجود آورده است. از این منظر، مبنای کار نگارندگان در این پژوهش، پاسخ به این پرسش است: عواملی که به شکل مشترک در حوزة معنایی زبان، شعر معاصر ایران و عراق را آسیب پذیر نشان داده، کدام است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که «افراط در چینش جدولی واژگان و برهم زدن بی رویّة نظام خانوادگی کلمات»، «اتکا بر کاربردهای کلیشه ای زبان»، «جمود ذهنی در موقعیت های آرکائیک» و... از جمله عواملی به شمار می رود که در حوزة معنایی زبان، قلمرو زیباشناسی شعر معاصر ایران و عراق را آسیب پذیر کرده است؛ بدین معنی که دست اندازی شاعران در ساحت معنایی زبان، همواره با توفیق و زیبایی همراه نبوده و هر گاه که فرایند خلاقیّت در آن کمتر بوده، بر آن نقدهایی وارد است.
رگه های تعلیمی در شعر دفاع مقدس (دهة 60)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشاعة فرهنگ دینی در ادبیات پس از انقلاب اسلامی(57) از پیامدهای فرهنگی این انقلاب است. با وقوع جنگ و استمرار هشت سال دفاع مقدس، مضامین دینی و مذهبی، همچون غزوات صدر اسلام، جنگ های امام علی(ع) با معاندان در دوران خلافت آن حضرت و به ویژه حماسة خونین کربلا، در شعر انقلاب و دفاع مقدس بازتاب گسترده ای می یابد، به گونه ای که این مباحث مهم ترین درون مایه ها و یکی از بارزترین ویژگی های آن را تشکیل می دهد. این موضوع بُعد تعلیمی سروده های مورد بحث را بر پایة مبانی دین و تعالیم قرآن کریم، تقویت می کند. سرایندگان این اشعار غالباً شخصیت های انقلابی و اهل جبهه و جنگ اند و آنچه می سرایند از سر ایمان و سرشار از شور و هیجان است؛ به همین دلیل بعد غنایی و حماسی سروده های آنان، چنان بارز و قوی است که جنبة تعلیمی آن را تحت الشعاع قرار می دهد، و درک آموزش های نهفته درآن، بدون تأمل و تعمق، مشکل می شود و از دید خواننده پنهان می ماند. دراین نوشتار لایه های پنهان و پیدای تعلیمی و رگه های آموزشی در سروده های انقلاب و دفاع مقدس واکاوی می-گردد، تا نمایان شود، سرایندگان برای ترویج اصول اخلاقی و برانگیختن خوانندگان به پیروی از ارزش های اسلامی-انسانی از چه شیوه ها و مضامینی بهره گرفته اند. بررسی ها نشان می دهد که جنبه های تعلیمی این سروده ها بنا به دلایل مختلف، به صورت رگه های باریک و پوشیده در زمینة پررنگ حماسی-آیینی، با بیانی غالباً غیر مستقیم و با تکیه برمضامینی چون حریت، شهامت و صداقت، معطوف به متخلق شدن جوانان به خلق و خوی اهل بیت(ع) است.
جلوه های ادب پایداری در شعر نسیم شمال با تکیه بر دیوان «باغ بهشت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات پایداری انعکاس دهنده پایمردی و دلاورمردی های یک ملّت یا قوم در برابر هرگونه تجاوز و ظلم و ستم است. با نگاهی به ادبیّات کشورهایِ درگیر جنگ- داخلی یا خارجی- در می یابیم که این نوع ادبی نزد آن ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نسیم شمال، شاعر دوره مشروطه، با شعر خویش به دفاع از ملّت خود در برابر بیگانگان و ظلم و ستم داخلی پرداخته است. وی علاقه فراوانی به وطن خویش داشته و گاه آن را یوسفِ اسیر در چنگال گرگ و گاهی مادری دانسته که پیکرش عریان شده و ثروت آن به تاراج رفته است. شاعر، امید فراوانی به آینده روشن و بهبود اوضاع کشور داشته و مردم را به پیروزی نهایی حق بر باطل امیدوار ساخته و در این راه از نمادهای دینی مانند پیامبر (ص) و حضرت مهدی (عج) یاری طلبیده است. نسیم شمال، اعتراض خود را به اوضاع نابسامان کشور اعلان داشته و بارها از وجود انگلیس و روسیه در کشور خویش ناراحت بوده و با نمادهایی مانند زاغ و خرس از آنها یاد کرده و سعی در آشکار ساختن چهره آنها برای مردم داشته است. وی همچنین سعی در بیدار ساختن مردم از خواب غفلت و تحریک آنها به مبارزه داشته است. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از دیوان «باغ بهشت» نسیم شمال، به تبیین جلوه های ادبیّات پایداری در شعر وی پرداخته و هنر این شاعر پایداری را برای خوانندگان نمایان سازد.
نماد در غزل بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحوّلات و دگرگونی هایی که در سه دهة اخیر در بن مایه های فکری و ایدئولوژیکی شاعر امروز صورت گرفته، تغییرات بنیادینی را در ساختار زبانی و بلاغی شعر و غزل این دوره فراهم آورده و طیف شعری وسیعی را در قلمرو ادبیّات مقاومت در حیطة غزل با درون مایة جنگ - که غالباً می توان آنها را به دو دستة غزل حماسه و غزل سرخ تقسیم و تفکیک کرد - فرا روی شاعر این دوره گشوده است و در این مقال و مجال، نماد به عنوان یکی از ظریف ترین شگردهای هنری در میان عناصر گوناگون خیال، مورد بحث و فحص واقع شده است؛ آن گاه، مفاهیم و خاستگاه های آن در غزل بعد از انقلاب اسلامی، مورد مطالعه واقع شده و در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، نمادهای این دوره به لحاظ محتوایی دسته بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. ملاک و معیار گزینش شاعران نیز در این تحقیق بر مبنای انتخاب ده تن از شاخص ترین چهره های غزل بعد از انقلاب اسلامی صورت پذیرفته که شعرشان غالباً در راستای انقلاب و جنگ رقم خورده است؛ این گروه از شاعران عبارتند از: 1- محمود شاهرخی (جذبه) 2- مشفق کاشانی 3- حسین اسرافیلی 4- یوسفعلی میرشکّاک 5- علیرضا قزوه 6- سهیل محمودی 7- مرحوم قیصر امین پور 8- شادروان نصرالله مردانی (ناصر) 9- شادروان سیدحسن حسینی 10- زنده یاد سپیده کاشانی.
بررسیِ تقابلِ سنّت (اسطوره، دین و تاریخ باستان) و مدرنیسم در اندیشه و آثار ملک الشّعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان شاعران عصر مشروطیّت کم تر شاعری را مانند ملک الشّعرای بهار می توان سراغ داشت که مضامین و درون مایه های شعر او، ترکیبی از دو جنبه کهنه و نو باشد. بهار از واپسین شاعران قصیده پرداز، سنّت گرا و نامدار ایران است که ابعاد شخصیّتش چندگانه است. او علاوه بر اینکه سیاست مداری مجرّب و نامی است، شاعری آزادی خواه و متجدّد نیز هست. وی به تاریخ و گذشته ایران با مباهات می نگرد و همواره بدان می بالد. کم تر شعری در دیوان بهار می توان دید که در آن، تلمیح یا اشاره ای به اسطوره های کهن و داستان های تاریخی نباشد. از سوی دیگر، بهار شاعری معتدل و سیاست مداری مدرن است که عمیقاً ظهور و ضرورت مدرنیسم را درک کرده و از پیشگامان و مدافعان اصلاح و تجدّد در جامعه عصر خود است. از این روی مقاله می کوشد تا بر پایه رویکردهای سه گانه اسطوره، دین و تاریخ از یک سو و مدرنیسم از دیگر سو، شیوه ها و ابعاد نگاه این دو رویکرد متقابل را در اندیشه و آثار بهار که خود هرگز در گذشته و اساطیر متوقّف نگردیده و اهمیّت تجدّد را نیز به درستی درک و تجربه نموده است، بررسی نماید.
بررسی مضامین اشعار انتظار در شعر بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجّه به مذهبی بودن انقلاب، اعتقادات و باورهای اسلامی و به ویژه عقاید شیعی در کشور ایران رواج یافت. یکی از این باورها، انتظار موعود و منجی آخرالزمان است که در همة ادیان الهی به ظهور و حکومت او اشاره و تأکید شده است؛ بر این اساس، شاعران انقلاب اسلامی در ترسیم آیندة بشری، به ظهور امام زمان (عج)بسیار توجّه نموده اند و در اشعار خود به دادخواهی و طلب یاری از ایشان پرداخته اند و علاوه بر آن، به شکوه از غیبت طولانی و عصر غیبت، بیان ظلم و ستم مستکبران بر مستضعفان و ترسیم عصر ظهور و فراوانی نعمت و عدل و داد پرداخته اند. نکته ای که در این اشعار جالب توجّه است، باور عمومی به ارتباط انقلاب اسلامی ایران و شهدای این راه با زمینه سازی ظهور امام زمان (عج)است. البتّه شاعران به این باور دل خوش نکرده اند و در اشعار خود در برابر بی عدالتی ها و کژ روی های موجود در جامعه اعتراض می نمایند و بدین صورت، وظیفة خود را در خصوص زمینه سازی ظهور منجی به جا می آورند.
رویکردهای روشنفکران عصر مشروطه به داستانها و روایتهای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند حماسه و غزل در شعر انقلاب و دفاع مقدّس با تأکید بر غزلیات حسین اسرافیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر حماسی و شعر غنایی را می توان از اوّلین و مهم ترین انواع شعری به شمار آورد. مهم ترین قالب شعر غنایی، غزل استو تنها قالبی است که بیشترین نوآوری و تحوّل را از نظر محتوا در دوره های گذشته پذیرفته، امّا همچنان اصالت خود را حفظ کرده است. گستردگی مفهومی غزلهیچ گاه لطمه ای به اصل آن نزده، زیرا قرادادهای لفظی و معنوی غزل همواره پا برجا و در عین حال پویا بوده و تعدّد و تنوّع مفاهیم، قالب های ساختاری آن را کم رنگ نکرده است. حماسه از دیگر انواع شعر فارسی است که دربردارنده نبردهای سترگ و نمایش دهنده پهلوانی های عظیم است. حماسه و غنا در طول حیات خویش تأثیر و تأثرهای زیادی بر یکدیگر داشته اند. با شروع جنگ روح حماسه در شعر انقلاب دمیده شد. در این دوره، غزل با اقبال شاعران انقلاب روبه رو شد و هر یک از شاعران کوشیدند با توجّه به توان خود در این قالب به سرودن شعر بپردازند و حاصل چنین تلاشی، غزل هایی است که اصطلاحاً به غزل های حماسی شهرت یافتند. حسین اسرافیلی از جمله شاعران برجسته انقلاب و دفاع مقدّس در دو مجموعه «تولد در میدان» و «در سایه ذوالفقار» توانست غزل های پر شور و نابی بسراید. در بررسی غزل های اسرافیلی می توان دریافت که وی با استفاده از مضامین دینی و مذهبی، بهره گیری از نماد و اسطوره و به کار بردن ترکیبات تشبیهی و استعاری فراوان، فضای آمیخته با تغزل و حماسه را به خوبی نشان داده است. وی را می توان جزء شاعرانی دانست که بار حماسی غزل هایش بر بار تغزلی آن می چربد.
بازتاب فرامتن تاریخی در سوگ سروده های دفاع مقدس (از 1359 تا پایان 1363 ه . ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر دفاع مقدس، یکی از جریان های ادبی معاصر است که حول محور پدیده جنگ عراق علیه ایران، شکل گرفته است. به واقع، جنگ به منزله فرامتنی تاریخی و زمان مند با زمینه های بروز، سیر تاریخی و پیامدهای مشخص، می تواند فی نفسه عاملی برای ایجاد جریانی ادبی باشد. شعر دفاع مقدس به دو دوره تاریخی -ادبی (59 63 و 64 67) قابل تقسیم است که هر یک دارای ویژگی های متمایزی است. گونه سوگ سرایی (رثا) یکی از جریان های عمده فرامتن محور در دوره اول است و حول محور فرامتن تاریخی - اجتماعی «شهادت» شکل گرفته است. بر این اساس، «شهادت افراد خاص»، «شهادت در معنای کلی» و «رویدادهای ناگوار در تاریخ جنگ» از محورهای اصلی انگاره ای محسوب می شود. قالب شعری مسلط بر آن غزل و تاریخ سرایش آثار، متمرکز بر سال های نخستین جنگ (1360 و 1361) است. این سال ها دربرگیرنده چند عملیات بزرگ است که جامعه ایرانی در اثنای آن با فرامتن تاریخی - اجتماعی «شهادت افراد»، رو به رو شد. سوگ سرایی، در این دوره، جریانی سنت گرا در فرم و محتوا قلمداد می شود و بررسی ساختار سه گانه «موسیقایی، بلاغی و انگاره ای» آن، نشان دهنده انطباق متن بر واقعیت و دوری از قطب تخییل است.
تأثیر طبقه اجتماعی بر شعر شاعران دوره مشروطه با تمرکز بر اشعار «ایرج میرزا» و «فرخی یزدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نزد جامعه شناسان
ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از
آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکل گیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز
جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی نویسنده و موضع گیری
او در برابر وقایع مختلف تا حدی زیاد تحت تأثیر پایگاه اجتماعی و خاستگاه طبقاتی
او شکل می گیرد. بنابراین می توان سبک هر شاعر یا نویسنده را با توجه به طبقه
اجتماعی او تجزیه و تحلیل کرد. این مقاله، ضمن بیان مقدمه ای درباره چگونگی
ارتباط طبقات اجتماعی شاعران با جهان بینی آنان بر اساس نظریه طبقات اجتماعی «گلدمن»،
نگاهی گذرا به پایگاه طبقاتی «ایرج میرزا» و «فرّخی
یزدی» دارد و سپس عمده ترین تفاوت های سبکی آن دو را با یکدیگر
مقایسه می کند. نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که دیدگاه های آن دو در حوزه های نقد
سنت های دینی و نقد اجتماعی، آزادی، وطن پرستی، استعمارستیزی، استبدادستیزی، دعوت
به مبارزه و تجمل گرایی با یکدیگر متفاوت است.
تأثیر بیدل بر غزل شاعران نسل اوّل انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر نسل اوّل انقلاب اسلامی، با تمام تفاوت های سبکی، فصولی مشترک ازجمله تأثیرپذیری از ذهنوزبان بیدل دارد. شاعران این نسل، هریک، بهاقتضای سبک شخصی، بخشی از گستره سبک شاعریِ بیدل را در آینه شعرِ خود نمایانده اند و، دراینمیان، سهم غزل سرایان متمایل به سبک هندی بیشاز دیگران است. مسئله اصلی این پژوهش تأثیرپذیریِ غزل نسل اوّل شاعران انقلاب اسلامی از شعر بیدل در دو بخش هنری و غیر هنری و نیز سه حوزه بیان، بدیع و زبان است. نتایج نشان می دهد که، به ترتیب، بهره گیری از نماد و تشبیهات بیدل وار در حوزه بیان؛ تصاویر پارادوکسی، حس آمیزی و تشخیص در حوزه بدیع؛ و ترکیب های مقلوب و وابسته های عددی در حوزه زبان برجسته تر می نماید. غزلیات یوسفعلی میرشکّاک، علی معلّم دامغانی، سیّدحسن حسینی، عبدالجبّار کاکایی، علیرضا قزوه، ساعد باقری و سیّدمحمّد عبّاسیّه کهن، که در این پژوهش بدان پرداخته شده، شواهدی گویا بر بیدل گراییِ شاعران نسل اوّل انقلاب اسلامی است؛ هرچند که میزان تأثیرپذیریِ هریک از ذهن و زبان بیدل متفاوت است.