مقالات
حوزه های تخصصی:
شکل دادن به کالبد شهرى بزرگ چون تهران، به نحوى که به یک انسجام قابل قبول و قابل احساس برسد، و جهات مختلف آن، توسط عامه مردم، قابل فهم باشد، یکى از اصلی ترین و مهمترین بخش هاى یک برنامه توسعه کالبدى علمى و منطقى براى این شهر است. اگرچه همه کارشناسان و دست اندرکاران رشته شهرسازى بر این امر اتفاق نظر دارند که تهران شهرى است بدون شکل منسجم، غیر قابل فهم، بدون مرکزیت اصلى و فاقد خوانایى، به نحوى که یک شهروند عادى به سختى قادر است که یک نقشه ذهنى (mental map) درست و قابل درک از کلیت آن براى خود فراهم آورد، چه رسد به تازه واردان به آن؛ اما در نهایت ساکنان شهر، براى تداوم حیات شهرى خود، کم و بیش مجبورند نقشه و الگوواره ذهنى خود از شهرشان را، هرچند ناقص، داشته باشند. توسعه کالبدى و غیر کالبدى تهران سالها بدون برنامه مشخص و به صورت موردى، مقطعى، سلیقه اى و جزیره اى اتفاق افتاده است و اینک با تصویب طرح جامع جدید امید می رود، پس از چند دهه توسعه بی برنامه، که تهران را از نظر کالبدى، به شهرى به شدت پراکنده، نامنسجم و اصطلاحاً، چهل تکه، تبدیل کرده است، ساختار فضایى این شهر به سامان آید. بدین ترتیب، یکى از اقدامات بسیار اصولى صورت گرفته در طرح جامع جدید تهران سعى در شکل دهى به ساختار کلى کالبدى شهر تهران بوده است. در این مقاله هدف بر آن است که با نگاهى انتقادى به فرایند روش شناسى و نیز محصول بدست آمده براى ساختار کالبدى فضایى شهر تهران، به روش متفاوت دیگرى اشاره شود که محصول آن م ىتواند مکمل ساختار و استخوانبندى پیشنهادى طرح جامع باشد
نقش شیوه آبیاری درهنر باغسازی
حوزه های تخصصی:
کهن الگو معمولاً به الگوهایى اطلاق می شود که به عنوان نمونه آغازین مورد اقتباس قرار می گیرد. براى بازشناسى الگوى آغازین باغ ایرانى و اجتناب از بد فهمی هاى متداول، می توان به طرح یک فرضیه جدید مبادرت ورزید.
در این خصوص ضمن بررسى آنچه به عنوان الگوى اولیه باغ ایرانى قلمداد می شود، می توان به تجزیه و تحلیل بنیادى این الگو پرداخت و آنچه را در این رابطه بدیهى فرض می شود به چالش کشید. در این بررسی ها، ابزارهاى نظرى مرتبط با زبان شناسى و اسطوره شناسى بیشترین نقطه اتکاء را تشکیل داده است. ساختار این تحقیق را توجه به دو موضوع تشکیل خواهد داد :
اول اینکه الگوى بدیهى فرض شده باغ ایرانى الزاماً ابتدایی ترین شکل آن نبوده و به نظر می رسد این طرح بندى، وجهى انتزاعى از نمونه هایى قدیمی تر باشد. موضوع دوم که محور اصلى مقاله
را تشکیل داده و به نظر می رسد کمتر به آن توجه شده، همانا جستجوى نمونه هاى متقدم است، که در نهایت به معرفى یک
سیستم مرتبط با آبیارى منتهى خواهد شد. این سیستم را می توان به عنوان نطفه اولیه باغ ایرانى قلمداد نمود که هنوز به کارکرد خود ادامه می دهد. در معیارى فراتر از باغ ایرانى و دلمشغولی هاى مرتبط با آن به نظر میرسد که نتیجه این تحقیق در رابطه با مقولات مرتبط با کهن الگوها و اسطوره ها از اهمیت بیشترى برخوردار است. در این خصوص چنین فرض می شود که اسطوره ها، عمر محدودى داشته و با از دست دادن کارکردهاى خود ""از زندگى مردم خارج شده و تنها در زندگى روشن فکرانه، ادبیات... وارد شده و ادامه حیات بدهند"" (بهار، 1384).
دلبستگی مکانی، بررسی مفهومی و کارکردی
حوزه های تخصصی:
در تعریف اجمالی دلبستگی مکانی به عنوان مفهومی جدید، می توان گفت؛ پیوندی میان شخص و محیط است که ابعاد مختلف انسانی و مکانی آن از ویژگی های خاصی نیز برخوردار است. اگرچه ابعاد دلبستگی مکانی وابستگی بسیاری به مسایل اجتماعی دارد؛ اما در ابعاد مکانی آن می توان قابلیت هایی را ارائه نمود که در تصمیم گیری های مربوط به فضاهای عمومی در شهرها نیز مورد استفاده قرار گیرد. از مهم ترین کارکردهای دلبستگی مکانی می توان به ایجاد امنیت در محیط، هدفمندی در اشخاص و ایجاد انسجام زمانی اشاره کرد. «رلف»،2 «گیفورد»3، «مزومدار»4، «گیلیانی»،5 «لو» 6و«آلتمن» 7 از صاحبنظران بنام این حوزه بشمار می روند. این نوشتار قصد دارد با ارائه تعریفی جامع و ساده از دلبستگی مکانی، نمونه ای از کارکردهای آن را نیز توضیح دهد.
معماری منظر باغ های تاریخی بهشهر بر پایه احیای اساطیر شاهنامه
حوزه های تخصصی:
اگرچه تلاش برای شناسایی عناصر اصلی تشکیل دهنده ساختار فضایی شهر و جستجوی چگونگی تشکیل استخوانبندی اصلی آن، از جمله اهداف دانش نوینی موسوم به «معماری منظر» به شمار می رود؛ اما، درک روح تاریخی حاکم بر فضاهای همگانی و عمومی و دمیدن روح زندگی امروزین در کالبد فضا به ترتیبی که مناسبات حاکم بر داستان تشکل و دگرگونی فضا را به زبان آشنا با زندگی معاصر برقرار سازد از جمله تلاش هایی است که اگر نادر نباشد، نمونه و شاهدی در دسترس نیست تا آن را به محک قیاس درآورد. البته در سال های اخیر، تجاربی از این جنس و با عنوان معاصرسازی بافت ها و فضاهای شهری در دستور کار وزارت مسکن و شهرسازی و سازمان میراث فرهنگی قرار گرفته است.
استفاده از پتانسیل احیاء و ساماندهی فضاهای گمشده و معطل مانده در پهنه های مورد مطالعه، یکی از تکنیک هایی است که در جهت بیان مفاهیم اساطیری و حوادث و رویدادهای تاریخی به کار گرفته شده است. ساماندهی و احیای فضاها از طریق تزریق عملکردهایی که برگرفته از منابع و ثروت های فرهنگی – هویتی است بخشی از تکنیک هایی است که می تواند توسط معماران منظر مورد تجربه و آزمون قرار گیرد.
ساختار اصلی مقاله حاضر، به بیان دیدگاه های نظری مبتنی بر استخراج، تصفیه و پالایش منابع و ثروت های فرهنگی جامعه معطوف است که بر اساس آن موضوع پروژه «معماری منظر باغ های تاریخی بهشهر»، بر بستر آن، خلق و طرح شده است. سوژه اصلی مورد توجه در این پروژه، بررسی ظرفیت فضاهای درونی یا پیرامونی هفت باغ صفوی بهشهر بوده است. تا آنجا که امکان تحقق برنامه احیای فضاهای نهفته در داستان هفت خان رستم را در این عرصه، ارزیابی نماید.
مروری تحلیلی بر مفهوم محیط در ادبیات روانشناسی محیط
حوزه های تخصصی:
با افول نهضت معماری مدرن و وارد کردن انتقاداتی به طراحان این نهضت در کاربرد ناقص مدل انسان، رشته ای به نام «روانشناسی محیط» تأسیس شد. پس از آن، با توسعه مطالعات این رشته و کاربرد روزافزون واژه «محیط» توسط پژوهشگران حوزه های مختلف علمی، تشخیص معنای محیط مشکل شد. در ادبیات روانشناسی محیط، مدل ها و طبقه بندی های متفاوتی از محیط و مؤلفه های آن صورت گرفته است. مقاله حاضر، با مرورِ تحلیلی این مدل ها و با توسعه تعریف راپاپورت از محیط، چارچوبی برای فهم ماهیت محیط و مؤلفه های آن پیشنهاد می دهد. طبق چارچوب این مقاله، محیط یک سری رابطه بین اشیاء با اشیاء، اشیاء با انسان، و انسان با انسان است. بر این اساس، محیط دارای سه مؤلفه اساسی است : محیط طبیعی، محیط انسان ساخت و محیط تعاملات انسانی.
خوانشی تطبیقی بین الگوهای اقتصادی و معماری در طول تاریخ
حوزه های تخصصی:
در دوران کشاورزی و دامداری، تفاوت های اقلیمی سبب ساز تفاوت های اقتصادی، فرهنگی و لاجرم معماری می شد و پس از انقلاب صنعتی نیز، همانندی در فرایند های اقتصادی، وضعیتی همگانی را به فرهنگ و معماری ملل دیکته می کرد. انقلاب سوم که از آن به «جهانی شدن» تعبیر می شود بر پایه اقتصادهای فراملی (فوکویاما) و جهان اطلاعاتی بی مرز (مک لوهان) در عین تأمین تشابهات زیستی انقلاب دوم، این ظرفیت را دارد که لایه های تمایزجویانة فرهنگی انقلاب اول را نیز حفظ کند. این وضعیت در معماری امروز جهان نیز رویکردهای بین المللی (مشابه) و محصولات منطقه ای (متفاوت) را در پی داشته است. اتفاقی که خود را در مقیاس یک بافت شهری تا طراحی داخلی فضاهای خصوصی و یا حتی طراحی مبلمان به رخ می کشد. هرچند دیگر نمی توان سنت را که محصول انقلاب نخستین است به مثابه الگویی زیستی در نظر گرفت اما از درون جهان جهانی شده می توان به گفتگویی بهره گیرانه با سنت روی آورد؛ گفتگویی بی جبر، درطول تاریخ و عرض جغرافیا.
تأملی در رویکردهای مختلف به مفهوم منظر
حوزه های تخصصی:
در این مقاله اشاراتی به علم منظر به عنوان فرایند و الگو، طراحی منظر و مداخلات مدیریتی، ارتباطات اجتماعی تشکیل دهندة مبنای منظر و تعابیر فرهنگی متفاوت از منظر صورت می گیرد. اینها فقط شکل های مختلف روایت منظر نیستند بلکه شیوه های مختلف شناخت جهان هم می باشند.
یکی از نتایج انتقال تفکر منظر به گونه های مختلف می تواند تفاوت های آشکار در دیدگاه ها باشد. از مضامین اصلی این مقاله، تنش بین منظر به عنوان دانش متعارف و نمودهای دیگر منظر به عنوان شیوه ای برای شناخت جهان است.
دانش یا بینش؟
حوزه های تخصصی:
پل ""Simcoe"" نظرگاهی از چوب و فولاد
حوزه های تخصصی:
آینده اکسپو : تغییر یا انحلال؟
حوزه های تخصصی: