مقالات
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی یکی از دستاوردهای مهم و منحصر به فرد فرهنگ ایرانی
است که نه تنها در محدوده جغرافیایی ایران بلکه در سراسر فلات ایران گسترده و
شناخته شده است. آنچه هویت این دستاورد را ارزشی یگانه میبخشد، حضور آن
در درازای تاریخ تمدن ایران زمین است. نکته مهم این است که تعریف پردیس
نه تنها چراغی بر تمدن زاینده ایران زمین می افکند، بلکه بنابر ضرورت، عنصری
حیاتی برای تداوم زندگی باغ ایرانی محسوب م یشود. تردیدهای تاریخی ما
درباره باغ ایرانی در دوران هخامنشی به یقین می رسد. پردیس های هخامنشی
جایگاه والایی در هنر دوران باستان دارند و اسناد و مدارک مهم و مستندی درباره
این دستاورد عظیم فرهنگی نه تنها به عنوان یک باغ، بلکه به عنوان یک نهاد
سیاسی، اقتصادی و هنری وجود دارد. امروز برای ما شناخت «باغ ایرانی » یک
ضرورت است و برای ادای این فریضه باید قدم را در پله اول گذارد و هستی باغ
ایرانی را در دوران هخامنشی جستجو کرد. این مقاله ضمن تبیین جایگاه باغ
ایرانی در نخستین روزهای تولد این دستاورد مهم فرهنگی، زوایای کمتر شناخته
شده «نهاد باغ » را در دوران هخامنشی مورد بررسی قرار می دهد.
پنجره، عنصر اصیل منظر؛ زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگری از زمره هنرهای سنتی است که زبان و بیان آن از ویژگیهای منحصر
به خود تبعیت می کند. بسیاری از پژوهشگران از یکسو با دیدگاه های مختلف که اغلب
دنباله رو رویکردهای سنت گرایی و عرفانی هستند، به مطالعه فراواقعیت های آن پرداخته
و از سوی دیگر برخی محققان به دلیل فقدان آثار به جامانده از دوره های پیشین در
حوزه های مختلف از جمله معماری، باغ سازی، شهرسازی، هنر و فرهنگ به آن روی
آورد ه اند و از خلال خوانش آنها به ویژگیهای سبکی این حوزهها در هر دوره پی می برند.
به گواه ادبیات و تاریخ معماری ایران، پنجره به عنوان یک عنصر عملکردی از
همان ابتدای تاریخ سکونت در معماری ایران باستان و دوران اسامی حضوری
پررنگ داشته، به طوری که نقش نوررسانی و تهویه هوای داخل ابنیه را عهده دار
بوده است. در دوران صفوی پنجره به عنوان گون های مشبک و پرده دار مطرح
می شود که امکان دیدن، بدون دیده شدن را فراهم می سازد. این گونه جدید
به افراد به ویژه بانوان دوره صفوی اجازه م یداد به رغم منع حضور مستقیم در
مراسم، جشن ها و دیگر رویدادها، امکان مشارکت و مشاهده بدون خدشه دارشدن
خلوت و آسایش شان را داشته باشند که به خوبی با اصل محرمیت فرهنگ ایرانی
اسلامی نیز مطابقت داشت.
با مطالعه نگاره های دوره صفوی به عنوان نقطه عطف نگارگری ایران، به نظر
می رسد پنجره از یک عنصر کالبدی صرف که تنها وظیفه نوررسانی را برعهده
دارد فراتر رفته و به واسطه برقراری تعامل انسان با محیط تبدیل به عنصری
منظرین می شود؛ به طوری که نگارگر هوشمندانه از پنجره برای جای گذاری
شخصیت ها و تعامل با فضای درون و بیرون بهره می گیرد. این مقاله با پذیرش
فرض منظرین بودن عنصر پنجره ادعا میکند زیبایی شناسی آن در نگاره های
دوره صفوی همچون دیگر پدیدههای منظرین شهری از سه مؤلفه عملکردی،
هویتی و زیبایی به طور هم زمان تبعیت میکند و میتوان گفت زبان و بیان
زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوران صفوی، زبان و بیانی منظرین است
معماری منظرگرا؛ ارتباط بین منظر رود کارون و معماری لبه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه ایرانیان به مناظر طبیعی خصوصاً آب همواره در شکل گیری
سکونتگاههای آنها تأثیرگذار بوده که این توجه از نیاز ساکنین منطقه به آب نشأت
گرفته است. در بین زرتشتیان و مسلمانان آب عنصری مقدس و لازمه طهارت بوده
است. ایرانیان گاه با شکل گیری سکونتگاه ها در اطراف آب و گاه با انتقال آب به درون
سکونتگاه ها نظیر اتفاقی که در فات مرکزی می افتد، بر اهمیت آب تأکید می کنند.
شهر شوشتر به عنوان نمونه ای از مجموعه سکونتگاه ها با شکل گیری میان دو انشعاب
کارون به حیات خود ادامه داده است. جریان آب در این رود- شهر موجب خلق فضاهای
متفاوتی شده است. نظرگاه، واکنش معماری شوشتر به منظر رود و به عنوان واسط میان
فضاهای خصوصی و منظر کارون است.
در فرضیه این مقاله تمایل به برو نگرایی معماری سکونتگاه ها با توجه به منظر
رود کارون مورد بررسی قرار گرفته است. مقایسه نمونه هایی از سکونتگاه های
مجاور رود با نمونه های مشابه در داخل بافت تاریخی شهر شوشتر، برونگرایی
نمونه های مشرف به منظر رود را نشان می دهد. به این ترتیب تأثیر منظر طبیعی
و در نتیجه چشم انداز رود کارون بر مکان یابی، شکل گیری و معماری خانه های
شوشتر، حائز اهمیت است؛ منظر کارون عامل پیدایش فضاهای جدیدی
همچون کت و ایوان (به مثابه نظرگاه) در معماری درون گرای خانه بوده و ساختار
فضاهای زیستی را به سوی برون گرایی سوق می دهد.
گردشگری به مثابه نظام معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
1. تصویر رایج گردشگری در ایران، در نمونه های سطح بالا، راهنمایی است که در میان
فضاهای یک مجموعه تاریخی به گروه گردشگران توضیحاتی درباره شهرت بنا می دهد:
سال ساخت، دوره حکومتی، اندازه ها، تعداد اجزاء مهم، سبک کلی و روایتهای
هیجان انگیزی که از مجموعه چهره ای رمزآلود و ماورایی می آفریند. گردشگر پس از
مراجعت، به سرعت داده های نخستین را به فراموشی می سپارد و از ترکیب داستان ها و
افسانه های وابسته، که با شاخه های سست به مجموعه تاریخی متصل شده تصویری
افسانه ای می سازد که با حقیقت شیء فاصله زیاد دارد و امکان بهره مندی از تجربه
تاریخی را به حداقل می رساند. در این رویکرد آثار تاریخی اشیائی برای نازیدن و اعجاب
مخاطب اند و بنا نیست چراغ راه آینده باشند.
درنتیجه گردشگری از این نوع، به تفرجی بدل می شود که برهم زننده عادات روزمره
است و نوعی تمدد اعصاب؛ و انتظار معرفت از آن به حداقل می گراید. این است که در
جامعه ما مفهوم گردشگری به گشت وگذار و خوش گذرانی نزدیکتر است تا سیاحت و
عبرت. اولی حالت روحی موقت انسان را نشانه می گیرد و دومی معرفت و فهم پایدار او را.
روشن است در گردشگری نوع دوم، که معرفت گراست، نشاط ناشی از سفر و تغییر حالت
متعارف نیز نهفته است، اما هدف آن توسعه بینش و ارتقاء فهم گردشگر در مواجهه با
تجربه پیشینیان یا طبیعت است.
آمایش منظر و مدیریت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری، ابزار تعامل و تبادل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
بین جوامع گوناگون بوده و تعامل بین «انسان » ،«محیط » ،«تاریخ » و «فرهنگ »
در آن به عینی ترین شکل ممکن تبلور یافته است. رویکرد همپیوند و یکپارچه
مدیریتی به منظور بهره برداری از منابع و رفع نیازهای موجود با دیدگاه حفاظتی
وآینده نگر و همچنین تنظیم فعالیت ها درجهت بهبود زندگی، حفظ یکپارچگی،
تعادل اکولوژیکی و هویت فرهنگی گردشگری با عملکرد آمایش منظر میتواند به
عنوان پارادیم جدیدی در حوزه گردشگری مطرح شود. منظرگردشگری ترکیبی
از فضای جغرافیایی، معماری، تاریخی و فرهنگی جاذبه های گردشگری است
که پیوند عمیقی با ادراک حسی و هویتی انسان دارد. در این نوشتار ضمن تبیین
ضرورتهای آمایش منظر به عنوان رویکردی نوین در توسعه گردشگری پایدار،
نقش مدیریت گردشگری کشور و روند این حوزه، طی پنج سال اخیر( 1393 -
1343 ) با تأ کید بر بایستگی آمایش منظر در مسیر دست یابی به هدف گردشگری
پایدار مورد بررسی قرار می گیرد.
بن مایه های محیطی و منظرین : انگیزه توسعه گردشگری روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با طرح چگونگی تحقّق امر گردشگری در روستاها به دنبال
انگیزشی است که در خور موضوع و متناسب با مسایل واقعی جاری در یک محیط
روستایی باشد. در این راستا ابتدا به معرفی ابعاد و ظرفیتهای محیطی یک
روستا پرداخته شده است تا از این منظر امکان فراخوانده شدن روستا به عنوان
یک زمینه مناسب جهت بازدید و گردش به نحوی توجیه شود.
در ادامه موضوع گردشگری به مثابه یک تجربه خودآ گاه در محیط ناخودآ گاه
روستا با ماهیت ویژه ای معرفی می شود که حاکی از شیوه ای تازه در مواجهه با
یک محیط روستایی است؛ در این خصوص تلاش میشود تجربه ای شکل گیرد
تا اثرات این تضاد دوسویه را به نحوی شایسته با فراهم کردن امکان تحقّق هر دو
واقعیت به سازگاری مطلوب سوق دهد. در این رویکرد آنچه مورد تأ کید و اهمیت
بوده طرح پرسشی خودآ گاه از آموزه های محیطی ناخودآ گاه است که می تواند
پاسخی مناسب در تناظر با مسایل امروز قلمداد شود. در نتیجه تجربه مذکور
تا حدود زیادی به درک شایسته از جوهره هر آنچه در روستا رخ می دهد و فهم
بن مایه های تشکیل دهنده آن وابسته است.
مقایسه دو مفهوم گردشگر و زائر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
.زائر چه کسی است؟ گردشگر کیست؟ آیا زائر همان گردشگر است؟
وجوه اشتراک و افتراق این دو واژه کدامند؟ آیا زیارت نوعی گردشگری با علایق
ویژه بوده یا پدیده ای متمایز و متفاوت است؟
گردشگری و زیارت اشتراکات و افتراقاتی دارند، اما جهان بینی و انگیزههای
افراد، ماهیت ارتباط بین گردشگران، مذاهب و اماکن مذهبی مورد بازدید، نادیده
گرفته شده است. اینکه چرا و چگونه گردشگران به اماکن دارای اهمیت مذهبی
سفر م یکنند و درک و هدفشان از سفر چیست، سؤالات مهمی هستند که نه تنها
در مطالعه گردشگری، بلکه در مطالعه مذاهب و ادیان نیز مطرح می شوند. این
مقاله با مقایسه مفاهیم فلسفی و بعضاً فرهنگی دو واژه گردشگر و زائر به دنبال
پاسخ گویی به این سؤالات و تبیین چارچوبی منطقی است تا ارتباط و برهم کنش
جهان شناختی و انگیزشی گردشگران و زائران را به عنوان پدیده های مشابه یا
متفاوت بررسی کرده و به نتیجه روشن و قابل قبولی دست پیدا کند. همچنین
تاش می شود مبانی فلسفی و معناشناختی دو واژه زائر و گردشگر از جنبه های
مختلف به ویژه رویکرد منظر به گردشگری مورد توجه قرار گیرند.
رابطه درک منظر میراث فرهنگی با مدیریت آن؛ منظر محوطه باستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت ارزشهای نمادین و منظرین یک اثر، تأثیر قابل توجهی بر
حفاظت آن داشته و راهنمایی برای مدیریت آن خواهد بود. حفظ و نگهداشت
یک مجموعه تاریخی، نیازمند شناخت ارزشهای واقعی آن و تطبیق برداشتها و
ادراکات برنامه ریزان و متولیان امر حفاظت، با این ارزشهای واقعی است. محوطه
باستانی سازه های آبی واقع در شهر شوشتر، که در 1388 به عنوان دهمین اثر ایران
در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید، به عنوان یکی از جذابترین
گردشگری ایران و علاقه مندان به آثار تاریخی و بازدیدکنندگان زیادی را به خود
جذب میکند. مقاله حاضر، به این مجموعه از نقطه نظر ارزشهای منظرین آن و
نوع ادراک برنامه ریزان و بازدیدکنندگان نسبت به این ارزشها پرداخته است. با
توجه به ارزشهای واقعی اثر که هم در متون تاریخی بدانها اشاره شده و هم از
سوی یونسکو برای ثبت در فهرست میراث جهانی، محرز و پذیرفته شده است و
نیز با استناد به شواهد موجود،نتیجه شده که ارزشهای منظرین این اثر آن گونه
که می بایست معرفی نشده است .
رنگ منظر ایرانی؛ جایگاه رنگ در کشف برند گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کشورها به دنبال ایجاد تمایز و موقعیت خاص برای خود،
اقدام به برندسازی برای مدیریت سیمای مقصد و توسعه گردشگری می کنند.
برند ملی گردشگری یک کشور باید از دل فرهنگ، تاریخ و جغرافیای آن استخراج
شود، متمایز، پایدار و قابل باور بوده و برای تمامی ذی نفعان جذاب باشد و بتواند
در تمامی ارتباطات و تعامات جای خود را باز کند. از دیگر سو رنگ در زندگی
انسانها مفهومی نمادین دارد و پدیده ای عینی- ذهنی است که میتواند محرک
و جالب توجه باشد، بار معنایی و مفهومی عمیقی را بر دوش کشد و پیام اصلی
خود را به مخاطب برساند. همچنین پژوهش ها نشان می دهد در تمدن ایران،
از دیرباز تاکنون، رنگها حامل جهانبینی و نگرش ایرانیان بوده و تنها جنبه
تزیینی نداشته اند. بنابراین در برند گردشگری ایران، کشوری که مزیت نسبی آن
طبیعت ویژه و تمدن کهن آن است، کاربرد یک نماد رنگین ضروری است.
از پیتورسک تا پایدار؛ طبیعت توریستی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«زیبایی » یک منظر تنها براساس نگاهی که به آن اختصاص
می یابد سنجیده می شود. نگاه گردشگران نخستین زیباشناسانه بود. آنها زینت
تصویرشدنی را ارج می نهادند. سپس، نوبت به نگاه فعالان طبیعت رسید که
منظر نزد آنها، یک «زمین بازی » تلقی می شد. نگاه بعدی مربوط به حافظان
طبیعت بود که تمایل به تبدیل آن به عبادتگاه داشتند. در آخر، نگاهی که
توسط برخی گردشگران کنونی به منظر اختصاص می یابد به مفهوم پایداری
پیوند خورده است.
کیفیت توریستی (گردشگرانه)یک منظر، امروزه از طریق این چهار نگاه تحلیل
می شود که البته یکی، دیگری را حذف نمی کند.