مقالات
حوزه های تخصصی:
«چهارباغ» صحیح است یا «چارباغ»؟ این سؤال اصلی نوشتار پیش روست. هرگاه برای فهم عمیق تر این پدیده به متون تاریخی، کتاب ها، سفرنامه ها، زندگینامه ها و حتی کتیبه ها سر می زنیم مشاهده می کنیم که واژه «باغ» به عرصه ای دلپذیر، پر از گل، گیاه، درخت و آب جاری، اما منظم و برپایه هندسه ای مشهود، اطلاق شده است. در این میان«چهارباغ» یا شاید «چارباغ» اشاره ای به الگوواره نظم دهنده به آب ، گیاه و بنا در عرصه ای به نام «باغ» است.
اما سؤال اصلی اینجاست که چرا گاهی در متون علمی و ادبی حرف «ه» از واژه «چار» حذف شده است. آیا دلیل ویژه ای برای این امر وجود دارد یا صرفاً به مرور زمان و در افواه عمومی این حرف حذف شده است. البته بعید است فرض دوم صحیح باشد زیرا در متون ادبی که معمولاً نویسنده آن بر نگارش صحیح واژه اصرار داشته است نیز واژه «چارباغ» به چشم می خورد. از این رو این نوشتار براساس بررسی تطبیقی اسناد در دسترس - اما محدود- دودمان شناسی واژه و تطبیق آن با شکل شناسی، به کنکاش این موضوع می پردازد.
زیباشناسی سد و اعتلای منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند طراحی و ساخت یک سد ایمن و کارآمد، تلاشی مداوم جهت برخوردهایی درست و اقتصادی با چالش هایی مرتبط با زمین شناسی، هیدرولوژی و مصالح است. در کنار تحصیل این مطالبات بنیادین، دست یابی به زیبایی سد و ارتباط مطلوب میان طرح سد و محیط اطراف آن، ابعاد دیگری است که باید به آن توجه شود. سد به عنوان عنصری مداخله گر در طبیعت که گستره وسیعی از طبیعت را دستخوش تغییر می نماید، ضروری است نه تنها زیبایی طبیعت را مخدوش ننموده، بلکه آن را نیز ارتقا بخشد. به دلیل تأثیر مستقیم مشاهده و ارتباط با طبیعت بر سلامت روانی انسان، درصورتی که ساخت سد به تضعیف یا نابودی مناظر زیبای طبیعت منجر شود، سلامت روانی انسان نیز به مرور زمان در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. در صورت لحاظ نمودن این دیدگاه در طراحی، نتایج، اغلب چشمگیر است و سازه هایی باهیبت و زیبا پدید می آید که قادر است کیفیت زیباشناختی محیط طبیعی اطراف خود را تقویت سازد. عوامل اصلی پدیدآورنده زیبایی در معماری سدها و به دنبال آن حفظ و ارتقای منظر، موضوع اصلی این مقاله است. مطالعات نشان می دهد اعتلای زیبایی سدها با رعایت اصولی ازجمله نظم، تناسبات، ارتباط مطلوب با محیط و نیز دارابودن عملکرد مناسب، همزمان با پاسخگویی درخور به نیازهای تکنیکی سد قابل حصول خواهد بود.
فلسفه منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیلی پیش می آید که ما در طبیعت قدم بزنیم و با درجات مختلفی از علاقه و توجه از درختان، جوی های آب، مرغزارها و کشتزارها، تپه ها و خانه ها، و از هزاران تغییر در نور و ابرها یادداشت برداریم. ولی تنها توجه بیشتر به یک مورد مشخص یا کنار هم چیدن گروه متنوعی از ابژه های متفاوت در یک نگاه، به معنای آگاه بودن ما به ادراک یک منظر2 نیست. برای ادراک منظر، توجه ما نمی تواند تنها به یک مورد در محدوده دیدمان جلب شود. برای اینکه یک منظر شکل گیرد، آگاهی ما باید تمام چیزها را جذب و دریافت کند. یک کلیت واحد، فراتر از اجزای تشکیل دهنده اش، بدون اینکه در قید و بند خاص بودن یا چینش مکانیکی آن ها در کنار هم باشد. به ندرت متوجه می شویم که منظر از مجموعه تمام ابژه های گسترده شده در کنار هم بر روی قطعه ای زمین، که ما بدون واسطه و بی درنگ می بینیم، شکل نیافته است. این در واقع یک فرایند ذهنی منحصربه فرد است که منظر را خارج از تمام این ها شکل می دهد. من در اینجا تلاش می کنم تا با تکیه بر پیش شرط ها و فرم ها منظر را تحلیل کنم.
از اینجا شروع می کنیم؛ هر شبکه در محدوده مشخصی از زمین به چشم می آید، در واقع بخشی از طبیعت است و این می تواند شامل ساخته های بشر نیز باشد. اما این به خودی خود کافی نیست تا این بخش از زمین به منظر تبدیل شود. منظور ما از طبیعت یک ارتباط درونی نامتناهی از ابژه هاست، ساخت و تخریب متوالی فرم ها و کلیت جاری یک رویداد که در استمرار و پیوستگی زمانی و فضایی وجود دارد. صحبت کردن از «بخشی از طبیعت» درواقع یک خودانکاری و تناقض است. طبیعت از قطعات و بخش ها تشکیل نشده، بلکه یک کلیت واحد است.
از سوی دیگر در منظر، وجود یک مرز، یک میدان و محدوده دید دائمی یا گذرا، تقریباً حیاتی است. اگرچه پایه مادی یا قطعات منفرد منظر به سادگی می تواند به عنوان طبیعت در نظر آید، ولی درک شدن به عنوان منظر، نیاز به شأنی جدا برای خود دارد که می تواند عینی، زیباشناختی یا حالت محور با محوریت وضعیت روانی (mood-centred)باشد. در اینجا نیاز به منحصربه فردبودن است؛ متمایز شدن از آن کلیت غیرقابل تقسیم طبیعت که در آن هر بخش به عنوان نقطه انتقال برای تمام نیروهای موجود عمل می کند و از همین جاست که منظر با مفهوم طبیعت بیگانه می شود.
زیباشناسی فضای عمومی؛ هنر به مثابه ابزار یا ابزاری شدن هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، خروج هنر از حوزه زیباشناسی، همگانی و حتی جهانی شده است. هنر، به هر صورتی که باشد، «ابزار» نمایش پروژه های توسعه شهری و سرزمینی شده و از طریق واردکردن هنرمندان در عرصه فرهنگ، به اجتماع نظم داده است. اگرچه هنر نقشی جذاب در جهت جلب خیل مردم و سرمایه گذاران ایفا می کند، اما در مقابل، سرزمین، شهر و فضای عمومی توسط هنر تغییر شکل می یابند، در ارتباط ملموس با هنر عمومی، زمینه ای یا «در محل»، حامل پیام زیباشناسانه می شوند و به این واسطه، ارتباط مخاطب را با فضای عمومی تغییر داده و با اعطای ابعادی فراتر از عملکرد صرف به آن، غنا می بخشند. همان گونه که هنر می تواند تغییر شکل دهد و اَشکال یا فضاسازی های جدید تولید کند، برگشت پذیری این فرآیند نیز می تواند این اطمینان را ایجاد می کند که هر حوزه ای در ارتباط ملموس با هنر قرار گیرد، حامل پیام زیباشناسانه خواهد بود. این اصل تعامل که به فضای عمومی هم بسط داده می شود، مولد نمودهایی نو از شهر است که گسترش کارکردها و کاربری هایی محسوس تر را در سطح شهر به دنبال دارد.
قرائت نقش خیابان در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوانش «شهر» می تواند اقدامی بی پایان و کتابی بی انتها به نظر آید. با وجود این، همه ما برای انجام مؤثر وظایف خود از یک سو و شهر، جهت ادامه زندگی و توسعه از سوی دیگر، نیازمند یک دید ساده شده است. لذا وجود جلوه ای ساده از ادراک ساختار شهر و قدرت مکان یابی سریع درون آن، به صورت غریزی، ضروری ست. در پژوهش های گروه مورفوسیتی، تحلیل ساختار شهر تنها با درنظر گرفتن اسکلت آن یعنی شبکه ای خطی از خیابان ها، انجام شده است. شبیه سازی [مدلیزاسیون] خیابان ها براساس سنجش شاخص هایی ساده چون اتصال و دسترسی آن ها، امکان خوانش ساختار و تاریخ شهر را فراهم می سازد. در بازدید از شهر تهران مشخص شد که مداخله بر ساختمان ها و راه ها براساس قوانین محله ای، با ارزش شاخص های تحلیل شده هم خوانی دارد. این امر به اصالت شاخص های منتخب تأکید دارد که اجازه می دهند براساس ارتباط میان ساختمان و راه محلی، خوانش سریع و غریضی آن ها صورت گیرد.
منظر خیابان نفوذی؛ تأثیر خیابان های نفوذی بر منظر شهری پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیابان نفوذی محصول تبدیل خیابان از عنصری منفرد به عنصری مرکب در تحولات شهرهاست که هدف اول آن گشایش دسترسی از میان یک محله متراکم است؛ اما قبل از آنکه یک خیابان کشی باشد، عملیات زیرساختی ویژه ای با محدودیت هایی همچون تخصیص زمین است. خیابان های نفوذی از مهم ترین فضاهای مؤثر بر ادراک مخاطب از شهر هستند که نقشی مهم را در ارتقا یا تنزل منظر شهری بر عهده دارند. این مقاله در صدد است از طریق تبیین ابعاد و تحلیل تفسیری ارزش های منظرین خیابان نفوذی و با تکیه بر تجربه پاریس در این زمینه، به ارزیابی کیفی تاثیر این نوع خیابان در منظر شهری بپردازد.
زیباشناسی فضای جمعی؛ ارزیابی زیبایی در سه فضای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای جمعی و زیباشناسی دو مفهومی هستند که امروزه در ادبیات شهری جایگاه وسیعی را به خود اختصاص داده اند. نقطه پیوند این «دوگانه» در مقوله معنای فضا نزد انسان و نقش او در شکل دهی به این معناست. اقدامات زیباشناسانه از طریق مداخله انسان در فضای جمعی به بروز معنا در تجربه محسوس مخاطب از آن می انجامد. این اقدام، میزان انطباق معنا را با ذهن مخاطب تعیین می کند. هرچه اقدام زیباشناسانه با ذهنیت جامعه هم سوتر باشد، مخاطب معنای عمیق تری از فضای جمعی دریافت خواهد کرد. در مقابل، اقدامات زیباشناسانه که اغلب به دلایل ایدئولوژیک، اقتصادی، بی برنامگی از ذهنیت جامعه به دورند، در محصول خود به وضوح دچار آشفتگی و بی معنایی می شوند.
خوانش شهر به روایت خیابان؛ تحلیل پیچیدگی خیابان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر، امری پیچیده است که توصیف جامع آن غیر ممکن به نظر می رسد. از آنجا که شهر ترکیب متنوعی از کل های در تعامل را در خود جای می دهد، شناخت آن با یک مطالعه ساده ممکن نیست. لذا در این نوشتار، جهت ارائه یک تحلیل از شبکه معابر، عینیت پیچیده خیابان، تنها با داده های هندسی1 بدست آمده از شبکه راه، تحلیل شده است. این داده ها که به صورت گراف2 به نمایش درخواهد آمد، به شناخت بهتر ساختار فضا منتهی می شود. چهار شاخص اصلی عینیت مذکور یعنی اتصال، دسترسی، فاصله و پیکره، امکان دست یابی به سلسله مراتب میان راه ها و زیرمجموعه هایی را ایجاد می کند که موجب آشکاری فرآیند پیدایش شکل شهر مورفوژونِز (Morphogenèse) می شود. سایت مورد مطالعه در این مقاله محله های مرکزی شهر در منطقه شهر تهران است.
گزارش ها
رمزگشایی از سنگ برجسته بیشاپور
حوزه های تخصصی:
در حفاری های گروه باستان شناسی دکتر علی اکبر سرفراز، در شهر «بیشاپور» در سال 1382، سنگ نگاره ای کشف شد که هویت فرد تصویرشده بر آن ناشناخته است. دکتر «فریدون آورزمانی» در کارگاه نظریه های نو در تاریخ 16 آذر 1393 نتایج بررسی های خود از رمز گشایی این سنگ نگاره را عرضه کرد.
زیبایی تهرانی
حوزه های تخصصی:
کارگاه تخصصی تهران پژوهی در راستای همایش دوم پدیدارشناسی منظر شهری با عنوان «زیباشناسی فضای جمعی» در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد. بازدید خانم دکتر «مارتین بوشیه» از تهران و مطرح شدن تفاسیر ایشان از برخی نقاط شاخص آن، مجالی کوتاه برای ارزیابی رویکرد و روش مداخله های زیباسازانه در شهر تهران به شمار می رود. اگرچه مخاطبان اصلی منظر، شهروندان هستند، اما شنیدن نظرات تخصصی با نگاهی متفاوت می تواند مفهوم تازه ای از شهر را در اختیار قرار دهد : یادآوری ظرفیت های موجود شهر، که به واسطه مشاهده هر روزه چندان قابل تشخیص نیست و تلنگری برای درک اشتباهاتی که گاه به سبب برداشت نادرست از مفهوم زیباشناسی رخ می دهد.
این برنامه فرصتی بود تا اقدامات حوزه زیباشناسی در تهران با نگاهی دیگر نقد شود؛ نه گفته شود «همه چیز خوب است» و نه آن که «اقدام مثبتی دیده نمی شود». مقایسه تجربیات زیباشناسی تهران با نمونه های جهانی، این امکان را به وجود آورد که زیباسازی در تهران با زاویه ای بازتر بررسی شود.
تحلیل ساختار منظر خیابان
حوزه های تخصصی:
«شهر را به واسطه خیابان های آن می توان مورد خوانش قرار داد». «استفان دوادی» متخصص تحلیل پویایی سیستم های خارج از تعادل در دانشگاه پاریس ۷، سخنرانی خود را با این جمله آغاز کرد. وی در ادامه با توضیح اهمیت شناخت ساختار خیابان های یک شهر افزود : «وقتی به یک شهر فکر می کنیم، ابتدا به خانه ها می اندیشیم در حالی که خانه ها می توانند خراب یا رها شوند و به جای آن ها چیز دیگری ساخته شود؛ اما خیابان ها پایدار باقی می مانند». گروه چندرشته ای دکتر دوآدی، متشکل از فیزیکدان، معمار، معمار منظر، جامعه شناس، شهرساز و جغرافیدان، با هدف طراحی افزونه ای با نام مورفئو (Morpheo) برای نرم افزار GIS، شاخص هایی را برای خوانش پدیده پیچیده شهر تعریف کرده است. با اضافه نمودن این افزونه می توان به تغییرات و معنای خیابان در شهر دست یافت. ایده اصلی طراحی این افزونه استفاده از شاخص های توپولوژیک (شاخص هایی که با تغییر هندسه تغییر نمی کنند، غیر از بریده شدن) در راستای تحلیل نقشه ساده شده براساس خیابان هاست.
استفان دوآدی در کارگاه «فرایندشناسی منظر خیابان»، با تکیه بر بازدید خود از محله های تهران، سؤالاتی را در خصوص ارزیابی شاخص ساختارمندی مطرح نمود. وی با راستی آزمایی نتایج بدست آمده از تحلیل نقشه تهران و مشاهده میدانی خود، به دنبال بررسی میزان دقت افزونه مورفئو و معرفی آن بود. دوآدی با نمایش تصاویر مختلف از خیابان و پرسیدن نظر حضار درباره ساختارمندی آن و تطابق آن ها با نقشه تحلیل شده (قبل از بازدید)، توضیحاتی درباره علت و چگونگی ساختارمندی هر تصویر ارائه کرد.