مقالات
حوزه های تخصصی:
«باغ ایرانی دامپزشکی» در تهران دومین تجربه مهندسین مشاور پژوهشکده نظر در طراحی بوستان های شهری با رویکرد باغ ایرانی است. در این پروژه گروه طراح به دنبال خوانشی جدید از باغ ایرانی بود، تا در عین بهره گیری از الگوهای متنوع باغ ایرانی و تأکید بر ادراک تاریخی، الگویی جدید و متناسب با بعد اجتماعی بستر طرح ارائه دهد. در این نوشتار سیاست ها و اصولی که در طراحی باغ موردتوجه قرارگرفته بیان شده و اقدامات متأثر از رویکرد منظرین در طراحی باغ ایرانی دامپزشکی تشریح شده است.
تصویرسازی منظر در شهرسازی فرانسه (1970-1960)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با ابعاد دوگانه تاریخی و معرفت شناسانه، ابتدا مختصراً به دریافت منظر شهری و جایگاه این مفهوم در مداخلات ساماندهی و همچنین به عنوان ابزاری برای تحلیل شهر در سه دوره زمانی از 1960 تا اوایل 1980 می پردازد؛ سپس با بررسی آثار عکاسی و سینما به عنوان ابزارهای منظرین سازی، جایگاه تصویرسازی در منظر شهری را مطالعه می کند. این مطالعه بر پایه سه گروه سند استوار است : گروه اول شامل مجلات تخصصی معماری، شهرسازی، منظر و رساله های دکتری، گروه دوم مجموعه ای از پروژه های تخصصی منظر که صورت های طراحی در آن نمودار است و گروه آخر دو مجموعه عکس و منتخبی از فیلم هایی است که بین سال های 1957 تا 1974 ساخته شده اند. عکاسی و سینما به طرق گوناگون از مستندنگاری منظر و قرائت آن گرفته تا ایجاد خلاقیت و ایفای نقش به عنوان ابزاری برای مشارکت مردم و خوانا کردن شهر نزد جمعیت غیرمتخصص، نشان دهنده تمام عیار جایگاه تصویر در منظر شهری هستند. مطالعه ارتباط این شیوه های هنری با حوزه های تخصصی شهر و منظر گام مهمی در شناخت تاریخ منظر شهری به شمار می رود.
مطالعه موردی : پیوند حرفه و دانش در معماری منظر؛ تجربه بنیاد معماری منظر آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جداییِ فعالیت های دانشگاهی و حرفه ای از یکدیگر، مسئله ای است که با عنوان لزوم «پیوند حرفه و دانش» در سطح کشور مطرح است. لزوم پیوند میان حرفه و دانش در رشته هایی نظیر معماری و شهرسازی نیز به شدت احساس می رود. این انفصال دو دلیل اصلی دارد : اولی مربوط به تولیدِ علمِ نامرتبط با نیاز داخلِ کشور و دومی عدمِ امکانِ ترجمه کاربردی از دانش های تولیدشده است. در کشورهای توسعه یافته، به سبب روندِ همسانِ توسعه دانش و صنعت، تولید علم، مرتبط با زمینه است که با اقداماتی سازمان یافته تحت کنترل درآمده و کاربردی می شوند. در رشته معماری منظر، یکی از متصدیانی که در این زمینه تأسیس شده بنیادِ معماری منظرِ آمریکاست. در این راستا، هرچند برنامه ای که کشورهای توسعه یافته اجرا می کنند به عنوان یک حقیقت عینی برای کشوری چون ایران لزوماً راهگشا نیست، ولی شناخت و بررسی تجارب این کشورها حتماً می تواند بخشی از روند رسیدن به جوابِ مسئله قرار گیرد. سؤال نوشتار حاضر این است که این بنیاد چه برنامه سازمان یافته ای برای حل معضل «جدایی میان دانش و حرفه» معماری منظر اجرا می کند؟ مطالعه 2 نمونه موردی در این برنامه سازمان یافته چه اعتباری دارد؟ تعریف این بنیاد از مطالعه موردی چیست؟ در بنیاد معماری منظر آمریکا «مطالعه موردی» به عنوان هسته محورِ «تحقیقِ» این بنیاد، در کنار دو محور دیگر، یعنی «بورس تحصیلی» و «رهبری»، نقش بسیار پررنگی در شش حوزه آموزش، تحقیق، عمل، ساخت نظریه، نقد و ارتباطات و توسعه در معماری منظر دارد. در این مقاله ضمن بررسی چیستی مطالعه موردی، مزیت ها و محدودیت های آن برای معماران منظر، روش و قالب انجام مطالعه موردی منظر از نگاه بنیاد معماری منظر آمریکا بررسی می شود. توجه به تجربه بنیاد معماری منظر آمریکا، بهره گیری نظام مند و برنامه ریزی شده از شیوه مطالعه موردی در آموزش معماری منظر و همین طور در حوزه های حرفه ای معماری منظر به عنوان یکی از راه های برقراری پیوند میان حرفه و دانش معماری منظر معرفی و مطرح می کند.
منظر جنگ؛ ادراک منظر، استحکامات دفاعی و استتار در زمان جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به چگونگی تأثیر جنگ بر شکل گیری مناظر و همچنین نحوه ادراک ما از آن می پردازد. شواهد زیادی از تأثیر جنگ ها بر منظر از زمان باستان تاکنون وجود دارد. این تأثیرات هم در بعد فیزیکی منظر قابل مشاهده است و هم در ابعاد ذهنی آن تأثیر می گذارد. بسیاری از مناظر فرهنگی امروز درنتیجه جنگ ها شکل گرفته اند. رابطه متقابل جنگ و منظر را می توان بر پایه دو کلیدواژه اصلی «ادراک» و «زمین» مطالعه کرد. در این مقاله مختصراً به ادراک منظر در نظریه های غربی در ارتباط با ارزش های منفی مانند ترس و خطر، همچنین ادراک منظر در بستر جنگ پرداخته می شود؛ سپس نمونه هایی از تغییر فیزیکی منظر در نتیجه اقداماتی که در زمان جنگ و یا پس از آن برای شکل دهی به منظر صورت گرفته، بررسی می گردد. این نمونه ها شامل دیوارها و استحکامات دفاعی، یادمان های جنگی و گورستان های جنگ، باغسازی در زمان جنگ و همچنین مناظر استتار است. بررسی این موارد، پیچیدگی ارتباط میان جنگ و منظر را نشان می دهد و اینکه امروز، طراحی دوباره و معنادار مناظر متأثر از جنگ برای استفاده های جدید، در وهله اول نیازمند خوانش دقیق این مناظر است.
منظر گذرا در دوران جنگ؛ بازنمایی بناهای یادمانی برای قرن بیست و یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مروری بر حضور گل در بزرگداشت جنگ و یادبود سربازان و کشته شدگان جنگ نشان می دهد که رابطه جنگ و گل رابطه ای گذرا و ناپایدار نیست، بلکه گل ها با وجوه مختلف سیاسی در دوره های مختلف در یادبود و بزرگداشت جنگ ها حضوری فعال دارند. این نوشتار با تمرکز بر انگیزه های اصلی ساخت بناهای یادبود، به صورت مشخص نقش گل در شکل گیری مقابر موقت خیابانی در جنگ جهانی اول در اروپا، جنبش «باغ جنگ» در طول جنگ جهانی دوم در آمریکا و جنبش «قدرت گل» در طول جنگ ویتنام را معرفی و تحلیل می کند. درنهایت با توجه به تغییر وجه جنگ در قرن بیست ویک و شکل گیری جبهه جهانی علیه تروریست، نویسنده بهره گیری از گل در شکل دادن به منظری گذرا برای یادبود فجایع را به عنوان رویکرد نوین در ساخت یادبود معرفی می کند و یادبودهای آینده را بیشتر باغ هایی از گل می داند که مردم خود شکل دهنده به آن هستند تا بناهای معمارانه با مقیاس های عظیم که با طرح های از پیش تعیین شده ساخته می شوند.
از منظر نزاع تا منظر دفاع؛ مفاهیم و گونه های پیوند منظر با جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ و نزاع بخش تاریک و تلخ تجربه بشری است که تلاش ها برای اجتناب از آن برخی مواقع غیرممکن بوده است. این نوشتار با نگرشی متنی به پدیده جنگ، منظر را از صرف قرارگاهی برای تحقق آن به مثابه محصولی برای درک واقعیت جنگ و انتقال تجارب و مفاهیم موجود در آن تلقی می کند. به این ترتیب، این نوشتار با مطالعه ادبیات موضوع حوزه منظر جنگ، با ایجاد تمایز میان دو مفهوم «جنگ» و «نزاع»، این فرضیه را مطرح می کند که در رابطه ای دیالکتیکی میان منظر و نزاع، در شرایط مختلف، گونه هایی از «منظر نزاع» تولید و بازتولید می شود که برخلاف دیگر دسته بندی های ا موجود، فرآیند محور بوده و به همین سبب تعریف پذیرتر و قابل ارزیابی تر است. با این رویکرد، رابطه منظر و نزاع طبقه بندی شده، دسته بندی جدیدی در حوزه رابطه منظر و جنگ ارائه و سه گونه منظر نزاع شامل «منظر نزاع پیشا-جنگ»، «منظر نزاع حین جنگ» (منظر جنگ یا منظر کارزار) و «منظر نزاع پسا-جنگ» معرفی می شود. دو نکته اساسی در این طبقه بندی یکی، مفهوم «ارزش منظر» در شناسایی و حفظ مناظر نزاع است که فهم آن نیازمند نگرش های متنی و میان رشته ای است و دیگری «قابلیت تغییرپذیری» این مناظر جهت تبدیل شدن از یکی به دیگری است که توجه به وضعیت نهایی منظر و پایش مستمر آن را طلب می نماید. درحالی که منظر نزاع پیش و حین جنگ با حذف عامل بیرونی نزاع، شکل اولیه خود را به دست می آورند و یا به عبارتی «تولید» می شوند، منظر نزاع پسا-جنگ با حذف آن عامل، خلق شده و به انحا و اشکال گوناگون ادبی، سینمایی، شهری، خاطرهای و مانند آن «بازتولید» می شود.
منظر یادمانی جنگ : از واقع نمایی تا استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ پدیده ای خوشایند نیست که یادآوری آن به جامعه، امری مطلوب باشد. اما در ورای جنبه های تلخ و سیاه هر جنگ می توان به جنبه های سفید این پدیده نیز نظرکرده و حتی آن ها را به نسل های نو یادآوری کرد. هر نبردی بی شک شاهد دلاوری، ایثار و میهن پرستی عده ای بوده است که برای این ارزش ها از جان خود گذشته اند. در این حالت، یادآوری جنگ در قالب یادمان ها باید به پررنگ کردن یاد این افراد، مکان های خاطره انگیز و ارزش های فطری و انسانی مرتبط با جنگ بپردازد. یادمان های جنگ به عنوان نمادهایی در زندگی روزمره نسل های جدید، قرار است خاطراتی از جنگ را زنده نگه دارد. اما این نمادها چگونه باید باشند؟ آیا روایت مستقیم یک اثر هنری از جنگ، به عنوان مثال، مجسمه یک رزمنده پاسخ مناسبی به امر «یادآوری» است؟
نمونه های متنوعی در سراسر جهان با این موضوع اجرا شده است. مقاله حاضر به بررسی این نمونه ها می پردازد و از خلال آن ها دنبال پاسخ ا مناسبی برای این پرسش است.
نتایج تحقیق حاکی از آن هستند که در موضوع یادمان های مرتبط با جنگ، با یک طیف مواجه هستیم که یک سوی آن واقع نمایی و نگاه موزه ای است و سوی دیگر آن نگاه انتزاعی و استعاره ای. هرچند واقع نمایی ارتباط سریع تری با مخاطب برقرار می کند اما ماندگاری اثر در ذهن مخاطب به دلیل سادگی آن اندک خواهد بود. در مقابل یادمان هایی که دارای لایه های پیچیده تری بوده و تفسیرپذیر هستند اگرچه ممکن است در جذب اولیه مخاطب ضعیف باشند اما درگذر زمان کارکرد بهتری را به عنوان یک اثر یادمانی ایفا می کنند.
بنابراین به نظر می رسد یادمان های جنگ متناظر با جنبه های حماسی و ارزش های ملی باید با بیان تمثیلی و استعاره ای ارائه شوند و آثاری که به یادآوری خاطرات مربوط است می تواند از بیان واقع گرایانه بهره گیرد. بررسی نمونه ها حاکی از آن است که انتخاب رویکرد مناسب با موضوع یادمان، در جذب مخاطب و انتقال پیام به نسل جدید موفق تر خواهد بود.
جنگ و مجسمه های شهری تهران؛ از واقعیت عینی تا امر ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ های متعدد از جمله با روس ها در دوره قاجار، جنگ جهانی دوم در دوره پهلوی و جنگ هشت ساله با عراق در دوره جمهوری اسلامی تجربیاتی است که ایران معاصر طعم آن را چشیده است. از سوی دیگر تجربه حضور مجسمه شهری در تهران معاصر نیز این پرسش را به ذهن متبادر می سازد که مجسمه شهری به مثابه گونه هنری چگونه تجربیات جنگی را بازتاب داده است؟ و در دوره های مختلف چه رویکردهایی بر بازنمایی موضوع جنگ در آثار پدیدار شده است؟
این مقاله مبتنی بر روش تحقیق اسنادی است که در آن مجسمه ها به عنوان سند مورد بررسی قرار می گیرند. با استناد به کتب و اسناد تاریخی در مجموع 47 مجسمه در ارتباط با موضوع جنگ که تاریخ داشتند از دوره قاجار تا سال 1389 مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد مجسمه های تهران را می توان به دو مقطع اصلی «قاجار تا انقلاب اسلامی» و «انقلاب اسلامی تا 1389» تقسیم کرد. در مقطع اول به واسطه تجربیات و هجوم های زیاد به کشور، جنگ معنای عام یعنی «تهاجم» دارد. از این رو سیاست حاکم از طریق مجسمه های شهری واقع در میادین – به عنوان عنصری حکومتی سعی در نمایش قدرت نظامی حکومت می کند؛ از توپ های جنگی به عنوان نخستین نمونه ها تا پیکره های سواره نظام شاه. از سوی دیگر مفاهیم انقلابی بعد از مشروطه همچون عدالت خواهی و آزادی خواهی نیز در اشکال اسطوره ای مبارزه در فضای میدان نمود پیدا می کند. در مقطع دوم، انقلاب اسلامی باعث تفسیر دیگری از مدلول جنگ شده؛ به طوری که از جنگ به دفاع مقدس تعبیر می شود و اسطوره سازی، قهرمان سازی و بیان مفاهیم انقلابی و ارزشی هدف قرار می گیرد؛ ساخت مجسمه و سردیس فیگوراتیو از شهدا به عنوان تکریم مقام قهرمانان دفاع مقدس و یادمان ها و مجسمه های انتزاعی از مفاهیمی چون شهادت، ایستادگی و رشادت که هم در فضاهای عمومی (بوستان ، میدان، خیابان) و هم غیرعمومی (حاشیه بزرگراه) نصب می شوند.
یادمان شهدای گمنام؛ بررسی دو رویکرد منظره پردازی در ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ ایران و عراق که در ایران با نام دفاع مقدس و در عراق و کشورهای عربی با عنوان «قادسیه صدام» و «جنگ اول خلیج فارس» شناخته می شود، از رویدادهایی است که بازآفرینی یادمانی آن در سال های بعد از جنگ در شهرهای مختلف ایران و همچنین عراق منظر شهرها را تحت تأثیر قرار داده است. جنگ ایران و عراق برای ایرانیان نسبت به عراقی ها یک تفاوت اصلی داشت؛ در جنگ ایران و عراق کشور ما مورد حمله قرار گرفت و مردم ما موضع دفاعی گرفتند. تفاوت دیگر جنگ برای ایرانیان، وجه اصلی و انسانی آن است. به همین دلیل تعریف انسان ایرانی از جنگ یک تعریف دم دستی و مطلق نخواهد بود و ادبیات جنگ در ایران با این مشخصات همیشه معنادار خواهد بود. تفاوت معنای جنگ در دو جامعه ایران و عراق، علی رغم شباهت های اجتماعی و تاریخی زیاد، منجر به رواج دو دیدگاه و دو رویکرد مختلف در ساخت یادمان های شهدا شد. مقاله حاضر ضمن ارزیابی نمونه های ساخته شده مزار شهدای گمنام در عراق و ایران نشان می دهد بازآفرینی خاطرات حماسه و غرور یک ملت، نقش بسزایی در اتصال خاطره فرهنگی مردم آن ملت برای نسل های بعدی دارد. نتایج پژوهش در جدولی به جمع بندی ویژگی های یادمان شهدای ایران در مقابل شهدای عراق پرداخته و نشان می دهد تفاوت دیدگاه چگونه باعث تفاوت در نمودها، ظاهر و محتوای یادمان های یک جنگ در دو کشور مدافع و مهاجم شده است.
نتیجه بررسی این مقاله نشان می دهد که مشکل قابل توجه المان های یادمانی شهدا در ایران، عدم استفاده از تخصص منظر و کم توجهی به پتانسیل فضاهای شهری مناسب در جذب مخاطبان است که علی رغم ضعف های تکنیکی، به دلیل مردمی بودن، ماندگار و معنادار بوده، در بلندمدت می تواند ارتباط خود با فضا و زندگی روزانه را اصلاح و تقویت کند. در مقابل یادمان های شهدای عراق علی رغم ویژگی های کالبدی برتر، به دلیل رویکرد اقتدارگرایانه، بعد معنوی ضعیفی دارد و قابلیت اصلاح پذیری در آن کمرنگ است.
منظر مشارکتی؛ اثر حضور مردم در طراحی دو باغ موزه : تهران و خرمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از هشت سال دفاع مقدسِ ملت ایران در برابر تجاوز کشور عراق، گونه ای از هنر به نام هنر دفاع مقدس در ایران پدید آمد که به لحاظ عینی و مفهومی به تجسم رشادت، استقامت، وطن پرستی و ایثار مردم در برابر کشور مهاجم می پردازد. از نمودهای این حوزه از هنر در حوزه معماری، موزه ها و باغ موزه هایی است که در بسیاری از شهرهای ایران برای به نمایش گذاشتن آثار برجای مانده از جنگ و یادگارهای رزمندگان و نیز بازسازی صحنه های نبرد - واقع گرایانه یا مفهومی- بوده است. موزه دفاع مقدس خرمشهر (1375) و موزه دفاع مقدس تهران (1385) دو نمونه قابل توجه از این دسته موزه ها به شمار می روند. نتیجه بررسی این دو پروژه در روندی قیاسی نشان می دهد که مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر، با هزینه ساخت اندک و بهره گیری حداقلی از تکنوکرات ها، در نمایش ایثار، ازخودگذشتگی و واقعیات جنگ ایران و عراق موفق تر از پروژه شهری بزرگ باغ موزه دفاع مقدس تهران با هزینه هنگفت و استفاده حداکثری از تکنوکرات هاست.
سؤال این است؛ چرا پروژه باغ موزه دفاع مقدس تهران نتوانست موفقیت لازم را به دست آورد و چه عواملی باعث شد تا مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر پروژه موفقی باشد؟
مردم پسندی در یادمان های شهید؛ ارزیابی موفقیت اجتماعی طرح های بنیاد شهید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار و بناهای یادمانی در ارتباط با جنگ و شهادت در دهه های اخیر به انواع مختلف در منظر شهرهای ایران تأثیرگذار بوده است. اگرچه ایجاد بناهای یادمانی در ایران سابقه ای طولانی و پیشینه ای غنی دارد، اما تنوع رویکردها و الگوهای ایجاد چنین مناظری در دوران مدرن و تلاش هایی که برای ایجاد نوآوری در این طرح ها صورت گرفته، به تولید آثار مختلفی انجامیده که در بسیاری موارد پاسخگوی نیازها نبوده اند. در این مقاله تلاش شده است با بررسی تلاش ها و برنامه های بنیاد شهید و امور ایثارگران الگوها و رویکردهایی که از موفقیت بیشتری در ابعاد مختلف کارکردی، هویتی و زیبا شناسانه طرح برخوردار هستند، شناسایی شوند. بدین منظور پس از مطالعه نمونه های مختلف با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات اسنادی و شناخت شیوه های طراحی آثار یادمانی، این شیوه ها بر اساس معیارهای عام طراحی، اهداف طرح و ویژگی های بناهای یادمانی و با نظرسنجی از متخصصین حوزه های مربوطه تحلیل و ارزیابی شدند.
بررسی این نتایج، نکات قابل توجهی را در ارتباط با رویکردها و میزان موفقیت تلاش ها در ایجاد مناظر یادمانی شهری نمایان ساخته و نشان می دهد که مؤلفه های مخاطب محوری، خاطره انگیزی و ارتباط با فعالیت های روزمره، از مهم ترین عوامل موفقیت طرح هاست.
حال و هوای جنگ در آثار نقاشی؛ گزارش ایرج اسکندری از تجربه های خویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر انقلاب، دفاع مقدس و مفاهیم پیوسته با آن در طول سه دهه اخیر بخش مهمی از هنر معاصر ایران را به خود اختصاص داده است. ایرج اسکندری، نقاش و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران، ازجمله هنرمندان پرکار این برهه از هنر کشور است؛ آثارش با تجربه ای زیسته در زمان جنگ توأمان بوده، مجموعه ای از رویکردهای واقع گرایانه، نشانه شناسانه و معناشناسانه را بازتاب می دهد. ایرج اسکندری در همایش یک روزه جنگ و منظر در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ماه 1395، به تشریح آثار و دستاوردهایش در طول سه دهه فعالیت در هنر انقلاب و دفاع مقدس پرداخت. آنچه در ادامه می خوانید مختصری از این سخنرانی و در واقع مونوگرافی هنرمند از سه دهه فعالیت هنری اش است.
جنگ و منظر؛ گزارش میزگرد همایش جنگ و منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای هفتمین نشست از سلسله نشست های مطالعات عالی پدیدارشناسی منظر شهری با عنوان «جنگ و منظر شهری» میزگرد تخصصی در این باب با حضور دکتر آن ماری بوخر، استاد و پژوهشگر ارشد دانشگاه زوریخ، دکتر سید امیر منصوری، رئیس پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر و آقای اسکندر یارنسب مدیر کل محترم امور تبلیغات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران در تاریخ اردیبهشت ماه 1395 در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
وجوه شکل شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گوناگونی مجموعه های زیستی در شناخت بشر از آن نیز انعکاس یافته است. غنای مطلب و لایه های متمایز این شناخت باعث پدیدار شدن روش های متفاوتی در پژوهش های شکل شهر شده است. حتی در حوزه ای مانند ریخت شناسی شهری، رویکردهای متفاوتی با منابع مطالعاتی مختلف وجود دارد. چالش اصلی، انتخاب میان این رویکردهای متنوع نیست، بلکه این است که چگونه آن ها را ترکیب و هماهنگ کنیم. مقصود این مقاله، یک تحلیل نقادانه اولیه از رویکردهای مختلف به ریخت شناسی شهری، در تلاش برای حل این چالش است. هدف اول، بازشناسی و تحلیل رویکردهای مختلف به مکاتب اصلی فرم شهر به عنوان مسئله اصلی موضوع ریخت شناسی است. هدف دوم، بازشناسی یک جنبه است که میان همه رویکردها مشترک باشد و بتواند به عنوان کلید مرجع برای هماهنگی میان دیدگاه های مختلف به صورت روشمند مورداستفاده قرار گیرد. هدف غایی نوشتار، دست یافتن به یک دیدگاه ترکیبی است که در آن رویکردهای گوناگون یکدیگر را حمایت کرده و ادراکی بهتر از زیستگاه های بشری ارائه کنند.