یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همت کن؛ و بگو : ماهی ها، حوضشان بی آب است. باد می رفت به سروقت چنار، من به سروقت خدا می رفتم. انسان در برابر کتاب طبیعت دو راه دارد: علم یا غوطه وری. تکاپوی انسان برای کشف حقیقت از جاه طلبی اوست. میل به قدرت، دانستن و سلطه بر دنیای پیرامون او را آرام نمی گذارد. عرفا این میل را از تمنای کمال مطلق دانسته اند که سرچشمه وجود است؛ و قدرت، دانایی و سلطه، از مظاهر آن است. دانشمندان آن را ناشی از صیانت نفس می دانند که برای بقا به دنبال تسلط بر طبیعت است. در هر دو مسیر، طبیعت نقش بی بدیلی دارد؛ کتابی است که در برابر انسان گشوده است تا به تمنای او پاسخ دهد. انسان عصر سنت که تجربه کمی در روش علمی داشت، چه بسا از سر جبر، راه غوطه وری در طبیعت در پیش گرفت. عاشقانه با طبیعت ملاقات کرد و راه گفتگو با آن را فرا گرفت. با «حس» طبیعت زندگی کرد و از اُبژه آن عبور کرد. طبیعت را آیه ای دید که پیغام دارد؛ همچون گفتار آدمی که علاوه بر نقل محتوا، از هستی گوینده خبر می دهد، و تلاش کرد پیامش را بفهمد. انسان مدرن غرب، که نقص تجربه دوران سنت را کمتر داشت، با تهور، راه علم را در پیش گرفت. عقل را از سلطه حس خارج کرد. هر کشف تازه در راه شناخت ماده طبیعت و آگاهی از اسرار قدرت آن، توانایی او را دوچندان کرد. انسان مدرن، طبیعت را اُبژه دید و از او رازهای رونق ماده را فراگرفت، اما دنیایی خارج از ماده را به او نشان نداد. انسان، چه سنتی و چه مدرن، توانایی هایی در خلقت خود دارد که سر به مهر نمی مانند. «حس» مهمترین آنهاست که درک وجود می کند. وجود ممکن است ماده محض، غیر ماده یا ترکیب این دو باشد. وجود مادی را علم نیز می تواند بشناسد اما دو گونه دیگر را نه. حس، امکان فهم موجوداتی را دارد که ماده محض نیستند. در نتیجه مفهوم طبیعت، چیزی خواهد بود که ابزار شناخت آن تعیین می کند. اگر عقل ابزار باشد، نتیجه، طبیعت بی معنایی است که از پیچیدگی و کمال مادی برخوردار است. اگر ابزار حس باشد، طبیعت کتابی است که انسان را مستقیماً به کمال وصل می کند. قرآن که از طبیعت به مثابه آیه نام برده، حس انسان را مخاطب قرار داده و او را دعوت به این راه از شناخت کرده است. «سهراب سپهری» نیز به تأسی، راه غوطه وری در طبیعت را نشان داده: کارِ ما نیست شناسایی راز گل سرخ کارِ ما، شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم او مواجهه و حضور، به معنای لمس ماده طبیعت را شرط ادراک «پیغام ماهیان» دانسته است. ماهی سهراب، زبان طبیعت است که به انسان خردمند و دل دار، راه کمال را نشان می دهد. در حیات باغ، که تپش نامیده است، خدا را می توان دید. خدا نهایت وجود است و آنگاه دیده می شود که تپش باغ را حس کنی. انرژی این احساس، از بادی است که سراغ چنار می رود تا به رقصش آورد. مواجهه، رخ بر رخ گذاشتن با باد، انسان را به کمال و درگاه خدا روانه می کند. نقل صحنه ای که سهراب را چنین بی خود کرده، بر پرده نقاشی، ذکر حالی است که در کنار حوض ماهی بر او رفته است. از صحنه ای عادی و این چنین، او توانست تپش باغ را ببیند. تصویر این نقاشی که در موزه هنرهای معاصر صنعتی کرمان نگهداری می شود، به لطف آقای میثم ثمررخی در اختیار نشریه قرار گرفت که سپاسگزار ایشان هستیم.
مقالات
جریان های احیایی منظر در باغ ایرانی، جستاری در باغ شازده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی یکی از شاخص ترین کهن الگوهای معماری ایرانی است که حاصل بینش جریان محور انسان نسبت به محیط بوده است. باغ ایرانی نمونه ای فاخر از طراحی و توسعه احیایی است. اصطلاح «احیایی» فرایندی را تشریح می کند که در آن یک سیستم بازسازی، تجدید و یا احیا، منابع ذاتی خود را در برداشته و توسعه ای پایدار خلق می کند که به هم پیوندی نیازهای جامعه و طبیعت می انجامد، زیرا راهکارهای موجود در پایداری، تنها به بررسی وضعیت اکوسیستم ها در «زمان حال» می پرداخت. این موضوع باعث شد تا «تفکر پایداری» از توجه به «بهبود گذشته» جا بماند. تئوری احیایی از دیدگاه های فلسفی مبتنی بر مفاهیم «بوم شناسانه» وام گرفته و با ریشه دواندن در سیستم های اجتماعی و محیطی، مجموعه ای گسترده از مفاهیم و رویکردها را هدایت می کند. باغ ایرانی «شبکه منحصربه فرد»، «چندلایه»، «متشکل از سیستم های زنده درون یک منطقه جغرافیایی» است که محصول تعامل پیچیده «زمان»، «اکولوژی» و «فرهنگ»است. این پژوهش بر این فرض استوار است که باغ شازده مفهوم طراحی و توسعه احیایی را در بر دارد. در این راستا هدف مقاله ارزیابی میزان انطباق باغ شازده با چارچوب های تعریف شده توسعه احیایی است. بر این اساس چارچوب تحلیلی لنز به عنوان ابزاری تحلیلی-سنجشی با بهره گیری از کاربرگ های ارزیابی جهت سنجش و ارزیابی جریان های شکل دهنده توسعه احیایی، در شبکه ای چندلایه به نام باغ ایرانی به کار گرفته شده است. ارزیابی باغ شازده با چارچوب اجرایی لنز منجر به درک عمیق تری از شرایط زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی می شود. این واقعیت که اغلب مؤلفه های بنیادی موجود در جریان های احیایی باغ ایرانی سازنده هستند، به تأیید فرضیه ابتدایی در این پژوهش منجر شد. یافته های این پژوهش زمینه مناسبی برای تلاش های احتمالی آینده، جهت تمرکز بر جنبه های پایدار باغ ایرانی به عنوان یک الگوی احیایی قابل تکرار در فضاهای شهری است.
ظرفیت های منظر در تحقق مفهوم مشارکت در طرح های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر پروژه های زیادی در سطح شهرها اجرا شده است که به دلایل زیاد علی رغم توانایی هایشان، تأثیر عمده ای در کیفیت محسوس شهر و داوری شهروندان از آن برجا نگذاشته اند و منظر شهری نابسامان امروز شهرها علی رغم تلاش های متولیان امر در افزایش کمی پروژه های آن، همچنان از بُعد کیفی و معنایی دارای مشکلاتی است که باعث ایجاد نارضایتی در مردم می شود. شاید بتوان گفت دلیل اصلی این مسئله، مدیریت محور بودن و عدم حضور و مشارکت واقعی مردم در این پروژه هاست. به نظر می رسد هرچه پروژه های شهری به عنوان «منظر» دیده شوند، باب مشارکت نیز بیشتر باز می شود. رویکرد منظرین می تواند تضمین مشارکت زیربنایی در پروژه های شهری باشد. بنابراین سؤال اصلی این پژوهش این است که چه ظرفیت های اختصاصی در رویکرد منظر وجود دارد که این رویکرد را جهت تحقق مفهوم مشارکت مناسب تلقی می کند؟ هدف از این پژوهش بررسی ارتباط نظری میان مفهوم منظر به عنوان مفهومی وابسته به مخاطب و مفهوم مشارکت، جهت لزوم و به کارگیری آن در تولید پروژه های شهری جهت افزایش کیفیت و رضایتمندی مخاطب از این پروژه هاست. در این پژوهش کیفی، ابتدا مفاهیم اصلی پژوهش (مشارکت و منظر) بررسی شده و سپس با استفاده از قیاس و استدلال منطقی، به بررسی ارتباط میان مشارکت و منظر و تعریف این پژوهش از مشارکت مورد نظر در منظر پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد در تعریف منظر ادراک مخاطب مهمترین و اساسی ترین رکن است، بنابراین تعریف منظر تعریفی اساساً از پایین به بالا و از نگاه مخاطب است. همین دیدگاه، اصلی ترین ظرفیت منظر در تحقق مشارکت را تبیین می کند، زیرا تعریف مشارکت نیز از دیدگاهی مردم محور نشأت می گیرد. در درجات بعدی مواردی چون تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستمر مخاطب از منظر، نقش فعالانه او در ساخت منظر و در نهایت منظر به مثابه موجودیتی دموکراتیک، اجتماعی و وابسته به مردم، از ظرفیت های دیگر منظر است که ارتباط آن را با مفهوم مشارکت نشان می دهد. در نهایت می توان گفت در صورتی که پروژه های شهری با رویکرد منظرین ساخته شوند، به دلیل اینکه ناگزیر به شناخت ذهن مردم هستند، مشارکت حداکثری تأمین شده و اساساً مشارکت مفهومی نهفته در منظر است.
بررسی کارکردهای کاروانسراهای ایرانی با رویکردی منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه راه ها از جمله ضروریات توسعه اقتصادی در هر دوران تاریخی بوده است. در روزگار قدیم به دلایل مختلف از جمله گستردگی کشور ایران و نیاز به برقراری ارتباط میان شهرهای مختلف، کاروانسراها ایجاد شده اند. بناهایی که در طول زمان به دلایل مختلفی مورد توجه قرار گرفته اند. این بناها علاوه بر آنکه برای استراحت کاروان ها و مسافران در بین راه و مبادله کالا در درون شهر ایجاد می شدند، کارکردهای مهم دیگری نیز داشتند. این مقاله با هدف بررسی کارکردهای کاروانسرا به منظور بررسی امکان تبدیل آن به یک منظر تاریخی مورد استفاده در گردشگری منظر و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و از طریق بررسی مجلات و مقالات معتبر و کتب تاریخی در خصوص کاروانسرا انجام شده است. در این تحلیل با نگاه منظرین به موضوع، کارکردهای کاروانسرا مشخص شده و کارکردها به 11 دسته اصلی تقسیم شده اند. با تحلیل این کارکردها به نظر می رسد کاروانسراها با همسان سازی عملکردی خود در دوره های زمانی مختلف، توانسته اند جایگاه خاصی در فرایندهای اقتصادی فرهنگی تجاری داشته باشند. روایت منظرین این کارکردها ظرفیت مناسبی برای ایجاد یک منظر و مقصد گردشگری ارائه می کند.
طبیعت گرایی در هنر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساسانیان پارس نژاد خالق فرهنگ و هنری باشکوه بودند که میراث اشکانی و هخامنشی را با تمام جلوه های طبیعت گرایانه در خود داشت. تعداد بی شماری از آثار معماری، نقش برجسته، نقاشی، پارچه بافی، ظروف، اشیای فلزی و شیشه ای، جنگ افزار و سکه های ارزشمند به جهت نقش و نگارهای نمادین و خط نگاره های پهلوی از آنان برجا مانده است. هنر ساسانی هنر «نوین ایرانی» است که سنت های پیشین را در خود دارد و با منظره سازی های باشکوه و بی نظیر در قالب نیایشگاه، کاخ و شکارگاه، پردیس ایرانی یا همان بهشت زمینی را در تاریخ معماری جهان ثبت کرده است. در زمینه های تزئین معماری، نقش برجسته، نقوش پارچه و ظروف و اشیا نیز ساسانیان از عناصر طبیعت در قالب نمادین بهره برده اند. هنر ساسانی با تکیه بر باورهای طبیعت گرا و اعتقاد به ایزدان مهر و آناهیتا و کیش زرتشت در گستره های وسیعی از فارس تا تیسفون، کرمانشاه، سیستان و آذربایجان شکل گرفته و در شاخه های مختلف هنری آثار ارزشمندی از آن برجای مانده است. اکثر آثار معماری این دوران شامل نیایشگاه، کاخ، شکارگاه و ۳۴ سنگ نگاره در جوار عناصر طبیعی مانند کوه، آب و درخت در دل طبیعت بنا شده اند. ساسانیان را می توان بزرگ ترین منظره سازان تاریخ ایران دانست، چنان که آثار معماری نیایشگاهی، کاخ و شکارگاه، و همچنین سنگ نگاره های آنان بر سینه کوه و صخره ها گواه این ادعاست.
مدلسازی خطای بصری«تغییر اندازه در مناظر شهری» بر ادراک نقاط کانونی شهر، مطالعه موردی: کریدور بصری پیاده راه آیت الله طبسی به حرم مطهر امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رؤیت پذیری نقاط کانونی، حاصل اطلاعات تصویری بر شبکیه چشم و چگونگی ادراک فرم است. تدوین اصول رؤیت پذیری نقاط کانونی، مستلزم شناخت فضای بصری در «بعد افق» و «بعد فاصله» و سیگنال های محیط زمینه ای است. سؤال اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان با محاسبه خطای بصری و تأثیرات عناصر پیش زمینه (مزاحم)، نقاط کانونی (نشانه شهری) را جانمایی کرد؟به طور کلی هدف این پژوهش، تدوین روشی است که با استفاده از آن می توان به وسیله شیوه آرایش ابنیه و طراحی فضای شهری و معماری، بر رؤیت پذیری نقاط کانونی شهر افزود. این پژوهش از نظر ماهیت و روش علی و از نظر هدف، توسعه ای است. جهت سنجش ارتباط میان ساختار کالبدی، ادراک بصری و محاسبه میزان خطای بصری، از مدلسازی هندسی و تکنیک واقعیت مجازی، استفاده شد. نمونه موردی نقطه کانونی و نشانگر حرم مطهر رضوی و ساختمان های پیاده راه «آیت الله واعظ طبسی»، با نرم افزار sketch up، مدلسازی شد. نتایج پژوهش نشان داد که نقطه ای (M) در کریدور بصری نقطه کانونی وجود دارد که در آن براساس دید دوچشمی، ارتفاع نقطه کانونی و نشانگر، برابر، و قبل از M ارتفاع نقطه کانونی بزرگتر و بعد از آن کوچکتر ادراک می شود. از این رو براساس محاسبات هندسی موقعیت نقطه M با توجه به ارتفاع نقطه کانونی- نشانگر و فاصله نقطه کانونی تا نشانگر مدلسازی شد و صحت آن با توجه به تکنیک واقعیت مجازی، پیاده راه آیت الله واعظ طبسی به سمت حرم مطهر امام رضا(ع)، مورد تأیید قرار گرفت. از این رو، چیدمان نشانه های شهری باید متناسب با این موضوع در فضای شهری صورت گیرد.
نقش پوشش گیاهی در شکل گیری ناهنجاری های اجتماعی و میزان احساس امنیت در پارک های شهری، نمونه موردی: پارک شوش، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این گفتار موضوع اصلی بررسی نقش پوشش گیاهان بر ناهنجاری های اجتماعی و هدف از آن افزایش حس امنیت با کاستن از جنبه های منفی پوشش گیاهان در پارک های شهری است. ویژگی شاخص این پژوهش تجربه عملی (امکان ایجاد تغییر در پوشش گیاهی و ساختار اجرایی پارک) با تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحقیق کیفی است. به همین منظور چهار مرحله طی شده است: مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی برای شناخت وضعیت موجود و ویژگی های پوشش گیاهی پارک مورد بحث (پارک شوش در تهران) و ارتباط آن با میزان ناهنجاری های اجتماعی و احساس امنیت، به کار گرفتن دستاورد پژوهش های نظری کسب شده در تغییر در پوشش گیاهی پارک شوش تهران و سنجش میزان موفقیت طرح در کاهش ناهنجاری های اجتماعی و ارتقای احساس امنیت در آن، براساس شیوه تجزیه و تحلیل کیفی برگرفته از روش تحقیق کیفی در علوم انسانی دکتر محمدرضا حافظ نیا. بنابراین در این تحقیق کیفی، نوع پوشش گیاهان به عنوان متغیر مستقل و رفتار کاربران به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شد. با بررسی های انجام شده و به منظور افزایش احساس امنیت در پارک شوش (به عنوان یکی از پارک های حوزه مدیریت شهری نگارنده در منطقه 12 شهرداری تهران)، براساس احکام مستخرج از رویکرد CPTED، تغییراتی در پوشش های گیاهی پارک ایجاد شد. در پی این تغییرات، کارت های پلان گرافیکی تطبیقی که مکان های وقوع ناهنجاری های اجتماعی در پلان پارک شوش را قبل از تغییرات در پوشش گیاهی (در بهار سال 1385) و بعد از آن (در بهار سال 1387) نشان می دهد؛ تهیه و ترسیم شد. این بررسی تطبیقی نشان داد که با ایجاد این تغییرات در پوشش گیاهی پارک شوش وقوع ناهنجاری های اجتماعی در این پارک به صورت محسوسی کاهش پیدا کرده و احساس امنیت افزایش یافته است.
مجسمه میدان حر فعلی، قدیمی ترین مجسمه شهری موجود در میادین تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال اخیر (1399) مقرر شده است مجسمه میدان حر فعلی که سالیانی است در فضای شهری تهران حضور دارد به عنوان اثر ملی ثبت شود. این مجسمه از زمره مجسمه های شهری است که به دلیل ارجاع غیر مستقیم مجسمه به موضوعی خاص، تفاسیر مختلفی بر آن مترتب است. این تفاسیر متنوع و گاه متناسب که به رغم تغییر شرایط سیاسی و حکومتی-به عنوان مؤلفه ای برای حذف مجسمه ها- به بقای اثر انجامیده است، اما به نظر می رسد ثبت برخی اظهارات و برداشت ها همچون ارتباط ساخت مجسمه با آزادسازی آذربایجان از اشغال شوروی (1324) از سوی متولیان و پژوهشگران در رسانه های مختلف اعم از کتاب، مقاله، مصاحبه ها و گزارش خبری به دلیل عدم توجه به تاریخ نصب اثر بوده، تا حدی که باعث شده تفاسیر نامبرده از حقیقت اصلی فاصله زیادی داشته باشد. به این بهانه این نوشتار کوتاه قصد دارد اسنادی را از تاریخ نصب اثر -که ممکن است تاکنون دیده نشده باشد یا کمتر به آن توجه شده باشد- ارائه دهد.