کهن الگو معمولاً به الگوهایى اطلاق می شود که به عنوان نمونه آغازین مورد اقتباس قرار می گیرد. براى بازشناسى الگوى آغازین باغ ایرانى و اجتناب از بد فهمی هاى متداول، می توان به طرح یک فرضیه جدید مبادرت ورزید.
در این خصوص ضمن بررسى آنچه به عنوان الگوى اولیه باغ ایرانى قلمداد می شود، می توان به تجزیه و تحلیل بنیادى این الگو پرداخت و آنچه را در این رابطه بدیهى فرض می شود به چالش کشید. در این بررسی ها، ابزارهاى نظرى مرتبط با زبان شناسى و اسطوره شناسى بیشترین نقطه اتکاء را تشکیل داده است. ساختار این تحقیق را توجه به دو موضوع تشکیل خواهد داد :
اول اینکه الگوى بدیهى فرض شده باغ ایرانى الزاماً ابتدایی ترین شکل آن نبوده و به نظر می رسد این طرح بندى، وجهى انتزاعى از نمونه هایى قدیمی تر باشد. موضوع دوم که محور اصلى مقاله
را تشکیل داده و به نظر می رسد کمتر به آن توجه شده، همانا جستجوى نمونه هاى متقدم است، که در نهایت به معرفى یک
سیستم مرتبط با آبیارى منتهى خواهد شد. این سیستم را می توان به عنوان نطفه اولیه باغ ایرانى قلمداد نمود که هنوز به کارکرد خود ادامه می دهد. در معیارى فراتر از باغ ایرانى و دلمشغولی هاى مرتبط با آن به نظر میرسد که نتیجه این تحقیق در رابطه با مقولات مرتبط با کهن الگوها و اسطوره ها از اهمیت بیشترى برخوردار است. در این خصوص چنین فرض می شود که اسطوره ها، عمر محدودى داشته و با از دست دادن کارکردهاى خود ""از زندگى مردم خارج شده و تنها در زندگى روشن فکرانه، ادبیات... وارد شده و ادامه حیات بدهند"" (بهار، 1384).