منظر

منظر

منظر دوره 15 بهار 1402 شماره 62 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

سرزمین لافت، فرزند مرجان و تلو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۸۶
روستای لافت در جزیره قشم بر صخره ای از مرجان ها استوار شده که نخستین دلیل پیدایش روستا بوده است. شیب صخره در لبه ساحل عمقی را ایجاد کرده که به طور طبیعی اسکله مناسبی برای پهلوگیری لنج های بزرگتر است. این ویژگی برای انتخاب مکان روستایی که اقتصاد آن برپایه دریاست، کفایت می کند. صخره مرجانی زمین زیادی برای کشاورزی در اختیار ساکنان نمی گذارد. آنها نیز در انطباق حداکثری با طبیعت، از مزیت عمق آب در ساحل و امکان پهلوگیری لنج های بزرگتر، بهره می برند. بدین ترتیب لافت بندر مهم بازرگانی و ماهیگیری قشم می شود و مردمانش از کسب وکار پررونقی بهره می برند.  صخره مرجانی نه تنها زمین کشاورزی در دسترس ندارد، بلکه حتی عرصه ای مسطح برای خانه سازی نیز در اختیار نمی گذارد. از این رو خانه های لافت کوچک، و بافت روستا متراکم است. مالکان اما، سرخوش از ثروت ناشی از عمق آب در پای صخره مرجانی، معماری فاخری برپا کرده اند؛ به طوری که معماری لافت با بادگیرها و حیاط های مرکزی و مدیریت گردش هوا و جریان باد در اتاق ها و حیاط، نماد جزیره قشم و همپای معماری بوشهر و صنعا، یادآور خلیج فارس و دریای عمان است. این برتری نیز به برکت آن صخره مرجانی به دست آمده است. جنس سنگ مرجان با حفره های درون خود، ضمن مقاومت در برابر آب، همچون اسفنجی عمل می کند که لابلای سلول های خود انبارهای ریزی برای ذخیره آب دارد. این خاصیت علاوه بر وجود حفره های احتمالی زیرسطحی، بسان منبعی بی کران برای ذخیره آب عمل می کند. چنانچه میان صخره مرجانی با آب های شور دریا عاملی به عنوان حائل عمل کند که مانع از نشت آب شور به عمق صخره گردد و شاید اساساً جنس سنگ مرجانی این خاصیت را داشته باشد که نشت آب نداشته باشد و آنگاه می توان از ظرفیت حفره های درون سنگ برای ذخیره آب شیرین استفاده کرد. به نظر می رسد این همان کاری است که چاه های تلو در میانه صخره مرجانی و بر لبه بالایی بافت متراکم و یکپارچه روستا که بسان حدی غیرقابل خدشه و دست اندازی توسط فرهنگ دیرپای ساکنان حفاظت شده، صورت گرفته باشد. یک سوم بالایی صخره مرجانی، منطقه آبخیر لافت است. باران های موسمی که بر صخره می ریزند، در میانه صخره درون گودال هایی که آبخوان روستا هستند و مصنوعاً حفر شده اند به دام می افتند و همان جا از طریق بی شمار چاه های کوتاه و بلند به درون صخره مرجانی نفوذ می کنند و همان جا ذخیره می شوند. قدری از آن نیز پس از صاف شدن در حوضچه های آب انبار به داخل مخزن آن می ریزند تا برای استفاده زودرس در دسترس باشند. در گام اول چاه ها آب گیرهای روستا هستند، اما در ماه های گرم سال نقش عوض می کنند. آنها این بار چاه های آبدِه هستند که اهالی با سطل و طناب از آنها آب برمی دارند و تدریجاً ذخایر حفره های ریز مرجان ها را به مظهر چاه هدایت می کنند. نقش دوگانه آب گیری و آب دهی چاه های تلو آنها را در کنار صخره مرجان که عامل به وجود آورنده لافت بوده، به مهنترین نمود منظر روستا بدل کرده است. می توان گفت که تشخص روستای لافت وابسته به مرجان و تلو است. هر آنچه پس از آن از عکس ها و روایت های معماری روستا و هنر مردمان آن ظاهر می شود، به تبعات این دو سنگ بنای حیات و بقای روستاست. اگر آب شیرین کن ها بگذارند و این نظام را برهم نزنند.
۲.

بازشناسی تحولات شیوه مواجهه با باغ های درون شهری از منظر آسیب شناسی تخریب (موردپژوهی: شهر تهران، سال های 1357 تا 1398 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
در سال های اخیر در کلان شهر تهران، یکی از مسائل چالش برانگیز در حوزه معماری و شهرسازی، شیوه مواجهه با باغ های درون شهری بوده است. در دوره حاضر، در کلان شهر تهران با وسعت حدود هفت صد کیلومترمربع، باغ هایی پراکنده در برخی مناطق شهری باقی مانده است که شیوه مواجهه با آن ها در ضوابط، مقررات و طرح و برنامه های توسعه شهری معین شده است. این پژوهش پس از بررسی ادبیات و پیشینه موضوع، به بررسی تحولات باغ های تهران، دسته بندی آن ها براساس معیارهای مختلف، منفعت ناشی از باغ و گروه های ذینفع می پردازد و نیز از منظر منفعت باغ های تهران، سه دوره متفاوت را در شیوه مواجهه با باغ ها متمایز می کند. این پژوهش، با محورقراردادن مداخلات معمارانه و شهرسازانه، در جستجوی راهبردها و در ذیل آن، راهکارهای یکپارچه، میان ذینفعان متنوع و متکثر است، به گونه ای که این راهبردها و راهکارها، تضمین کننده حفاظت از ارزش باغ های شهر تهران باشد. منظور از مداخله معمارانه و شهرسازانه، مداخلاتی از نوع وضع ضوابط و مقررات احداث بنا، نحوه استفاده از قطعات زمین، برنامه کاربری و مسائلی از این قبیل است. این پژوهش به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه پژوهش های «کیفی» از نوع «توسعه ای یا کاربردی» است. پژوهش با دو نمونه مواجه بود: خبرگان و ذینفعان. انتخاب خبرگان از نوع هدفمند، غیرتصادفی و از گونه گلوله برفی بوده است. مقصود از ذینفعانِ مرتبط با منفعت خصوصی در باغ های تهران، دو گروه اصلی مالکین و سرمایه گذاران، مقصود از ذینفعانِ مرتبط با منفعت عمومی، در حالت کلی عموم شهروندان و کلیت شهر است. این پژوهش همچنین تضادهای میان منفعت خصوصی و منفعت عمومی را از منظر سویه های مختلف حقوقی، مدیریتی، اقتصادی، فنی، فرهنگی و اجتماعی بررسی می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین تضاد میان عموم شهروندان با گروه های دیگر ذینفع در عوامل اقتصادی و مدیریتی بوده است، درحالی که بیشترین تضاد میان گروه های ذینفع خصوصی با هم در عوامل فرهنگی و اجتماعی بوده است و تضاد منافع در عوامل اقتصادی ندارند.
۳.

نحو منظر؛ سنجش منظر با شاخص منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
تئوری نحو فضا روشی کمی و ملموس برای شناخت و تحلیل ساختار و یا پیکره بندی فضایی ارائه می دهد. این روش با وجود اینکه تکنیک نوپایی نیست، اما همچنان کاربردی و در حال تکامل است. در این راستا این پژوهش با ارائه روش نوینی از طریق شناخت ابعاد منظر، در صدد رفع برخی کاستی ها یا محدودیت های ساختاری و مفهومی نحو فضاست. با استفاده از دستاورد این روش می توان به تعریف واژه بدیع «نحو منظر» دست یافت. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سؤال است که اگر به جای نحو فضا نحو منظر جایگزین شود، معیارهای شاخص و روش سنجش چه تفاوتی خواهدکرد؟ این پژوهش با هدف ایجاد آشتی بین تعریف منظر از فضا و الگوهای نحوی فضا، در صدد ایجاد امکان یک الگوی اختصاصی نحوی منظر، برای شناخت نحو منظر است. پژوهش بنیادین حاضر از لحاظ ماهیت از نوع کیفی با هدف کاربردی است. روند پژوهش به صورت روش ترکیبی از تحلیل محتوا (به صورت توصیفی و تحلیلی- تبیین قیاسی) است. با استفاده از روش تحلیل محتوا، مفاهیم نحو فضا دسته بندی شده و با مفاهیم منظر تطبیق یافته است. بر طبق نتایج این پژوهش، منظر دارای ابعادی است که در مفاهیم نحو فضا نادیده گرفته شده است. بخش عمده ای از فاکتورهای منظرین جدید که در سیستم نحوی نیستند، فاکتورهای معنایی به ویژه ذهنی-تفسیری هستند. این فاکتورها دارای شاخص های ارزشی هستند که باید وارد محاسبات گراف ساده نحوی شوند. به این منظور شبکه ای از شاخص های جدید منظرین را روی شبکه نحوی قرار داده تا نقاط پرارزش مشخص شود. شبکه جدید به وجود آمده، شبکه نحو منظر است. گراف حاصل از نحو منظر گرافی وزن دار است که از طریق ارزش شاخص های منظرین ضریب وزنی به خود گرفته اند. با اضافه شدن ابعاد جدید منظرین به نحو فضا، نحو منظر شکل می یابد که نسخه توسعه یافته و ارتقا یافته ای از نسخه های قبلی است.
۴.

ساختار و مبانی شکل گیری «منظر بین فرهنگی» در بستر ایران و عمان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
 گسترش ارتباطات در جهان امروز، منجر به افزایش روابط میان بسترهای فرهنگی مختلف در زمینه های گوناگون شده است و ظهور مفاهیمی چون دهکده جهانی، جهانی شدن و فرهنگ زایی از نتایج آن می باشد. چالشی که اکنون جهان به خود می بیند، نحوه ارتباط فرهنگ ها در ساختارهای ارزشی متفاوت با یکدیگر است. معماری به عنوان یکی از عواملی که بیشترین اثرپذیری از فرهنگ را دارد، متأثر از این گسترش ارتباطات بوده و نیازمند پاسخی مناسب در راستای تحقق مبانی مراودات فرهنگی است. بسیاری از پژوهشگران حوزه معماری و معماری منظر به بررسی اثرگذاری فرهنگ بر معماری پرداخته اند و اصولی را برای این موضوع ارائه کرده اند. اکنون وجود ارتباط فراوان میان بسترهای فرهنگی مختلف در جهان، این مسئله را طرح می کند: آن محیطی که تحت تأثیر دو یا چند واحد فرهنگی مختلف شکل بگیرد، از چه مبانی پیروی می کند؟ در این راستا، ابتدا پژوهش های پیشین درخصوص تأثیر منظر از فرهنگ بررسی شده و بحث با محوریت ویژگی های فرهنگی دو کشور ایران و عمان مورد تحلیل قرار گرفته اند. روش پژوهش نیز شامل تحلیل تطبیقی نظریات موجود در شکل گیری منظر بین فرهنگی و معماری متأثر از فرهنگ و متناسب سازی مفاهیم و نظریه ها با واقعیت های میدانی است. در نتیجه با ارائه شناسه های مشترک منظرین تأثیرپذیرفته از فرهنگ هر دو سرزمین، چنین بیان شده است که معماری و منظر ایران و عمان دارای هویت بسیار نزدیک بوده و بنابراین شکل گیری چارچوب های منظر بین فرهنگی میان این دو بستر امکان پذیر خواهد بود. در آخر جهت تحقق هدف، به بهره مندی از ارزش های فرهنگی مشترک، استفاده از سازوکارهای شکل دهنده معماری و منظر تأثیر پذیرفته از فرهنگ همسو، به کارگیری مصالح مشابه و بوم آورد هر دو سرزمین، رجوع به نمادها و الگوهای مشترک دو فرهنگ با تکیه بر زیرساخت های اعتقادی و مذهبی واحد و پرهیز از تأکید بر ساختارهای ضد ارزش، توصیه شده است.
۵.

سنجش میزان موفقیت مجتمع های تجاری در سازماندهی فضاهای تفریح-خرید (مجتمع های تجاری نوین منتخب شهر تهران: تیراژه-کوروش- پالادیوم و تیراژه 2)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۸۴
 نقش نیازهای ثانویه انسان به طور عام و نیاز به تفریح به طور خاص به عنوان حلقه واسط بین معماری و محیط در فضاهای تجاری اهمیت غیرقابل انکاری دارد، به گونه ای که کیفیت فضاهای تفریح-خرید در مجتمع های تجاری برای رفع نیاز به تفریح کاربران که از وظایف مترتب بر معماری است می تواند میزان موفقیت یک مجتمع تجاری را تحت تأثیر قرار دهد. تحقیق پیشِ رو به بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت فضاهای مجتمع های تجاری از منظر فضاهای تفریح-خرید و ارزیابی روابط آنها و اهمیت نسبی هرکدام می پردازد تا از این طریق بتوان علاوه بر سنجش میزان موفقیت چهار مجتمع تجاری نوین منتخب شهر تهران (تیراژه- کوروش-پالادیوم و تیراژه2) در سازماندهی فضاهای تفریح-خرید، الگوهایی برای طراحی فضاهای مجتمع های تجاری که به مقبولیت فضای معماری از نگاه کاربران کمک کند را ارائه نماید. به این منظور سؤال اصلی این است که عوامل مؤثر بر موفقیت فضاهای تفریح-خرید کدامند؟ و بنا بر وزن نسبی هرکدام، میزان موفقیت نسبی مجتمع های تجاری مورد بررسی کدام است؟ لذا پس از شناخت و استخراج مؤلفه و عوامل مؤثر از آرای اندیشمندان صاحب نظر در حوزه مکان، از طریق تحلیل منطقی و استدلال قیاسی، مدل پیشنهادی از عوامل مؤثر بر موفقیت فضاهای تفریح-خرید مجتمع های تجاری به دست آمد. سپس صحت مدل پیشنهادی از طریق روش دلفی، با استناد به آرای اساتید معماری سنجیده و غربال شد، روابط میان این عوامل سنجیده شده و به کمک فرایند تحلیل شبکه ای ANP، میزان اهمیت و وزن هریک از عوامل مشخص شد. نتایج به دست آمده عوامل مؤثر بر کیفیت و موفقیت فضاهای تفریح-خرید را در سه دسته کلی «عملکردی»، «کالبدی» و «ادراکی» نشان می دهد که مهمترین مؤلفه ها براساس تعداد و شدت زیرمؤلفه های آن به ترتیب مؤلفه کالبدی سپس مؤلفه ادراکی و در انتها مؤلفه عملکردی شناخته شدند.
۶.

تحلیل و تدوین راهبردهای بهسازی اکولوژیک رودخانه های شهری در چارچوب شهرسازی اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۵
درجهان معاصر با توسعه شهریِ بی وقفه ای مواجه هستیم که با آسیب به اکوسیستم های طبیعی درون شهری، شرایط اکولوژیکی شهرها را دچار اختلال کرده است. رودخانه های درون شهری اکوسیستم های طبیعی هستند که ماهیت اکولوژیکی دارند و بر بهبود شرایط اکولوژیکی شهرها اثر می گذارند. چارچوب شهرسازی اکولوژیک بر تداوم ساختارهای اکولوژیکی اکوسیستم های طبیعی در شهرها تأکید می کند و در جهت بهسازی آنها برنامه ریزی کرده و راهبردهایی تدوین می نماید. این پژوهش در چارچوب شهرسازی اکولوژیک بر بهسازی اکوسیستم رودخانه های شهری متمرکز شده، با مرور ادبیات تحقیق به بررسی مبانی نظری شهرسازی اکولوژیک، ماهیت اکولوژیکی رودخانه ها، آسیب های اکولوژیکی ناشی از توسعه های شهری و بهسازی رودخانه های شهری پرداخته می شود. سپس با روش قیاسی-استنتاجی، براساس منابع معتبر علمی، مبتنی بر نظر پژوهشگران، مؤلفه ها در جهت بهسازی اکولوژیک رودخانه های شهری مبتنی بر فرایند استخراج می شود. در نهایت به روش استنتاجی، براساس مؤلفه های اکولوژیک، راهبردهایی در مقیاس کلان و خُردِ برنامه ریزی به منظور بهسازی مجدد و حفاظت از اکوسیستم رودخانه ها و کرانه ها و اراضی مجاور، افزایش انعطاف پذیری اکوسیستم رودخانه در مواجهه با اغتشاشات اقلیمی آینده و جلوگیری از تداخل انسانی در فرایندهای طبیعی تدوین می شود. شناخت دلایل اصلی تخریب اکوسیستم، حفاظت از سلامت رودخانه، بازیابی مجدد ژئومورفولوژی رودخانه در شهر، ایجاد واتصال شبکه های  اکولوژیکی زیستی، ممانعت از ورود فاضلاب و روان آب آلوده شهری، کنترل سیلاب با حفظ شرایط اکوسیستم رودخانه، برنامه ها و اقدامات بهسازی متناسب با توسعه شهری، تغییر نگرش مردم در حفاظت رودخانه و محدودیت حضور شهروندان در حریم آن، راهبردهایی در مقیاس کلان برنامه ریزی و اجرایی هستند که به واسطه راهبردهایی در مقیاس خُرد میسر می شوند تا در برنامه ریزی های توسعه شهری، با شرایط مشابه، مورد استفاده قرار گیرند و شهرسازی اکولوژیکْ آینده شهرهای معاصر شود.
۷.

بازشناسی مؤلفه های نظام بصری منظر شهری؛ عناصر و ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۹۷
منظر شهری، پدیده ای عینی-ذهنی و حاصل ادراک انسان از ابعاد مختلف شهر در قالب کالبد، فعالیت و معناست؛ اطلاعات منظر شهری به عنوان پدیده ادراک شونده، با حواس مختلف انسان شامل بینایی دریافت می شود. بخش عمده ای از دریافت انسان  از محیط، به عنوان جزیی از فرایند ادراک، از طریق «دیدن» است. هرآنچه با دیدن فضا دریافت می شود، نظام بصری منظر شهری را شکل می دهد که به همراه اطلاعات دریافتی سایر حواس و در ترکیب توأمان با جنبه ذهنی (فهم فرد بر اساس تجارب، خاطرات، شرایط و ویژگی های فردی و اجتماعی) معنا می یابد و منظر شهری ادراک می شود. بخش عمده ای از پژوهش های نظام بصری منظر شهری، با تأکید بر «کالبد»، ویژگی های آن و سازماندهی اجزای آن انجام شده و کمتر به «فعالیت» به عنوان جزیی از منظر شهری که توسط انسان دیده می شود، پرداخته شده است؛ به همین دلیل ضروری است که به نقش فعالیت در شکل گیری نظام بصری منظر شهری نیز پرداخته شود. هدف این پژوهش، بازشناسی مفهوم نظام بصری منظر شهری با تبیین عناصر آن و نوع ارتباط آنها با یکدیگر است که با بررسی ارتباط نظری میان مفهوم منظر شهری و اجزای آن و تبیین مفهوم ادراک با تأکید بر اطلاعات دریافتی توسط حس بینایی انجام می شود. نتایج این پژوهش که به صورت توصیفی-تفسیری و با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و سپس دسته بندی و استدلال منطقی انجام شده، نشان می دهد که مؤلفه های نظام بصری منظر شهری در قالب عناصر بصری (شامل کالبد و فعالیت) و ارزش های بصری (کیفیت اجزا و ارتباط آنها با یکدیگر شامل نُه کیفیت طبیعی بودن، راحتی و آسایش، خوانایی، سرزندگی و پویایی، زیبایی، انسجام و تداوم، هویت مندی، پیچیدگی و تنوع و زمینه گرایی) قابل تبیین است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹