۲.
کلید واژه ها:
تهران باغبانی قاجار پارک باغ فرنگی سازی
در انتهای سده 13 ه .ق و طی دهه اول سده 14 ه .ق شکل و نقشه باغ های تهران تغییر کرد و نوعی باغ با نام پارک ایجاد شد. بررسی باغ ها در یک دهه پیش از این رویداد نشان می دهد شکل باغ ها کماکان با باغ های اصیل قاجاری تهران هم خوانی داشته و در عین حال برخی تغییرات در باغبانی و آرایش گیاهان آغاز شده است. تغییرات وسیعی که به تغییر شکل باغ ها انجامید در باغ شاه و پس از آن در پارک های امین الدوله، ظل السلطان و امین السلطان که غالباً طی دهه 1300 ه.ق ساخته شدند قابل مشاهده است. این باغ ها اجزای جدیدی مانند دریاچه و عناصر تزئینی مانند مجسمه داشتند و نحوه کاشت و آرایش گیاهان به ویژه گل ها در آنها به کلی تغییر کرده بود. در عین حال نمی توان در دوره های پیشین و قبل از دهه 1280 ه.ق ریشه های این دگرگونی را جستجو کرد. این باغ های نو، با روابط جدیدی قابل مقایسه اند که پیش از دهه 1300 ه.ق چندان معمول نبود. میل و علاقه به پرورش گیاهان و به ویژه گلکاری هایی که اخیراً شکل گرفته بود می توانست نوعی منظرسازی را تعریف کند که با منظر درون باغ های رسمی تفاوت داشت. این منظرسازی ها بیش از هرچیز نتیجه باغبانی جدید و زیبایی ترکیب های تصویری ایجادشده توسط گیاهان بودند.
۳.
کلید واژه ها:
بندر انزلی حس مکان نظرگاه درک جامع شهر لامکان
نظام مندی شهرها را باید مخلوق ساختار ذهنی نظم طلب انسان دانست. در سامان دهی شهرهای امروزی، نظم مبتنی بر «زندگی اجتماعی» به عنوان مفهومی انعطاف پذیر و سازگار با حیات جمعی می تواند اساس نظام شهرها قرار گیرد. در چنین نظمی ساختار شهر براساس فضاهای جمعی قوام پیدا می کند. درک جامع از شهر، در قالب دریافت حسی ساختار شهر و فهم نظام ذهنی آن و نیز تفسیر براساس خاطرات جمعی شهروندان، منجر به درک شهر به عنوان یک «ابرمکان» و «ابر خاطره» می شود و در هویت جمعی شهروندان مؤثر است. برای برقراری نظم ذهنی شهر لازم است عناصر غیر اجتماعی کالبد شهر که از آنها به نام لامکان ها یاد می کنیم، شناسایی و با فضاهایی با کارکرد اجتماعی جایگزین شود که قابل ارتقا به مکان منظرین و مؤثر در هویت جمعی شهر هستند.
نوشتار پیش رو، با انتخاب شهر بندر انزلی به عنوان نمونه موردی، به بررسی نظم عینی این شهر و تناقضاتش با نظم ذهنی آن می پردازد. در این میان ابتدا ثابت می شود که ادراک جامع از چیستیِ این شهر به دلیل تجمع ارکان ساختاری شهر در مرکز آن، در پی ادراک مرکز شهر ـ و نه کل آن ـ حاصل می شود. سپس با شناسایی فضای لامکان در مرکز شهر و کشف کیفیت نظرگاهیِ بالقوه آن، پیشنهاد می شود فضای مذکور با تبدیل به نظرگاه در مقیاس میانی، درکی جامع از مرکز شهر انزلی ـ به عنوان عصاره شهر ـ ارائه کند. در نهایت حفظ عناصر صنعتی باقیمانده در سایت، در حین تبدیل آن به فضای جمعی، به عنوان راهبرد پیشنهادی در طراحی ارائه می شود.
۴.
کلید واژه ها:
منظر شهری منظر پساصنعتی زبان الگو ساختار زبان منظر
ساختار زبان منظر، از یک سو با به کارگیری واژگان برای انواع اُبژه های منظر (Landscape Objects) و قوانین ترکیب فضایی آنها می تواند شخصیت یک منظر را تجزیه و تحلیل کند. و از سوی دیگر، با استفاده از نوعی سیستم زاینده (Generative System) به بازآفرینی منظر کمک کند. ساختار زبان منظر و نوع گفتمان مخاطب و منظر، در هر فضا متفاوت است. بشر امروزی با تغییر در سیاست های اقتصادی عصر مدرن، به طور دایم شیوه های جدیدی از زندگی و فضاهای شهری را تجربه می کند. تغییر مرزهای شهری، به واسطه رشد پراکنده شهر و رویارویی با عرصه های دانه درشتی که سیالیت و فعالیت شهری را مختل کرده، به عنوان چالشی نوین، پارادایم های منظر شهری در عرصه های پساصنعتی را شکل داده است. در واقع بشر امروزی، دایم فضا را مصرف می کند، دور می اندازد و باز با آن مواجه می شود. این فرآیند رویارویی مجدد با فضاهای انسان ساخت و مهجور، محرکی برای جهش دیدگاه زیبایی شناسانه منظر و ادبیات گفتمانیِ آن است و ساختار جدید زبان منظر در عرصه های پساصنعتی را شکل می دهد.
۵.
کلید واژه ها:
تندرستی جنگل شهری تعلق مکانی درختان خیابانی زیرساخت های سبز
مشاهده طبیعت به سلامتی بشر و نظارت بر محیط، کمک می کند. هر دوی این موارد، با بروز اختلالات محیطی در محل، تحت تأثیر قرار می گیرند. در سال های اخیر، سوسک زمردی درخت زبان گنجشک، ده هزار درخت خیابانی را در منطقه آن آربور (Ann Arbor) در میشیگان، نابود کرد. پس از این اتفاق اطلاعاتی در خصوص دیدگاه ساکنین و رفتارشان نسبت به ماهیت شهری و درختان شهری با یک نظرسنجی الکترونیکی از 594 صاحب خانه ساکن در منطقه، جمع آوری شد.
نتایج نشان داد ساکنینی که از دست دادن درختان را تجربه کردند به طور چشمگیری با طبیعت ارتباط بیشتری داشتند و تمایلی بیشتری برای نظارت بر محیط نشان دادند. میزان این ارتباط با طبیعت به طور مستقیم با تجربه و تماس شخص با اختلالات [بوم شناختی] ارتباط داشت. تجربه از دست دادن درخت نیز نقش بسزایی در باارزش دانستن ماهیت طبیعت از سوی شرکت کنندگان داشت و این احساس را برانگیخت که درختان خیابان باعث افزایش سلامتی افراد می شوند. با این وجود، صرف نظر از تجربه از دست دادن درختان، تعداد پاسخ های سؤالات مربوط به ارزش ماهیت طبیعت و احساس بهبود سلامتی از طریق درختان خیابان، بسیار بالا بود. همچنین این تحقیق نشان می دهد شاید بهترین راه برای بهبود اختلالات بوم شناختی، فعالیت های نظارتی باشد که شهروندان را به انجام آنچه اهمیت می دهند، تشویق کند به گونه ای که باعث افزایش سلامتی شخص و اکوسیستم محیط شهری شود.