یادداشت ها
مقالات
دو منظر مهاجر؛ بازآفرینی منظر دو باغ گورکانی در دهلی و کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه گرایی در ادبیات مدرن از اصول اولیه مورد توجه در باغ سازی مغولی بوده است. دو تجربه ارزشمند بازسازی باغ مقبره همایون و باغ بابر نشان دهنده اهمیت انتخاب سایت و مکان یابی باغ نسبت به بستر طبیعی خود است. این دو پروژه مرمت در ابعاد مختلف بیانگر نکاتی در زمینه های مختلف فضاسازی، طرح کاشت، احیای شبکه آبی باغ و مرمت راه ها و کفسازی هاست. توجه به سه وجه هندسه و کارکردهای فضایی، طرح کاشت مثمر و غیر مثمر باغ و سیستم یکپارچه آبی برای هریک از این دو باغ سیاست ها و راهبردهای نزدیکی را به دنبال داشته است که همگی در راستای احیای صحیح و مطابق با اسناد موجود اتخاذ شده اند. فارغ از انتخاب ماهرانه سایت، این مناظر با سیستم های ساده تفکیک فضا، به هم پیوستگی آب به عنوان یک عنصر زیباشناسانه و سودمند و تکمیل ساختار فضایی با انبوه گیاهان مثمر و تزئینی، قابل شناسایی هستند. هرچند این باغ ها در اساس برای استفاده و لذت شخصی ساخته شده بودند، امروزه بخشی از فضای شهری هستند که تغییرات آنها در بستر شهر با مشخصه های زیر قابل شناسایی است.
1- تغییر در استفاده (تغییر کاربری) : از ملک شخصی به پارک تفریحی؛
2- ویژگی های کاشت : از باغ میوه به پارترهای چمن کاری شده؛
3- ترکیب بندی فضایی : از تراکم و انباشتگی به گشودگی و دید باز.
کاربرد عملی و نظری این جنبه ها عمیقاً بر برنامه های ناظر بر حفاظت و نگهداری در آینده تأثیر می گذارد.
منظره پردازی خشک؛ بازخوانی یک سنت در هنر باغسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زری اسکیپ1 یا منظره پردازی خشک بخشی از علم منظر است که در مواجهه با شرایط و اقلیم های گرم و خشک مطرح می شود. زری اسکیپ متشکل از هفت اصل کلی است که در راستای دستیابی به آبیاری بهینه در منظر تعیین شده اند. این اصطلاح برای اولین بار در سال 2000 میلادی در فرهنگ آکسفورد تعریف شد، درحالی که اصول آن سال ها پیش در منظرسازی باغ های ایران به کار رفته است. باغ ایرانی راهی به سوی تبیین توانمندی انسان در هم زیستی با طبیعت به ویژه در مناطق خشک و خشن کویری است. این امر که انعکاس هوشمندی و هوشیاری ایرانی است تاکنون به دست فراموشی سپرده شده و تنها در دروس باغ سازی به آن اشاره شده است. در این نوشتار تلاش می شود به منظور پاس داشت توانمندی ایرانیان در حوزه باغ سازی اثبات شود هفت اصل منظرسازی در مناطق خشک، با سبک باغ سازی ایرانی هماهنگی دارد. همچنین برای به تصویر کشیدن شکوه تفکر ایرانی دو اصل دیگر نیز معرفی می شود تا سندی استوار و انکارناپذیر بر اثبات تولد این دانش در ایران زمین باشد.
زیبایی شناسی میدان ایرانی؛ تحلیل کالبدی میدان های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی هویت بخشی به فضاهای شهری امروز از مسایل چالش برانگیز در معماری و شهرسازی ایران است. مطالعه و استخراج ویژگی های زیبایی شناختی فضاهای شهری تاریخی ایران، به منظور تداوم هویت نسخه امروزین آنها لازم و ضروری است. میدان لزوماً یک فضای شهری نیست، اما همان طور که در تاریخ دیده شده، به تدریج با قرارگیری در بافت شهر توانسته تبدیل به فضایی شهری با بدنه های طراحی شده، شود. بررسی زیبایی شناسی کالبدی این نوع از میدان های تاریخی به شناخت ویژگی های خاص آنها می انجامد. اغلب پژوهش های مرتبط با ویژگی های فضاهای شهری تاریخی به صورت پراکنده و غیر منسجم است. برای این منظور در مقاله حاضر، دستاوردهایی که پیرامون ویژگی های فضاهای شهری تاریخی ایران متداولند در چهار میدان انتخابی مورد مطالعه قرار گرفتند. ویژگی های متداول فضاهای شهری از این قرارند: هر فضا برای اینکه تعریف شود، باید عناصری تحدید کننده داشته باشد، در تمام فضاهای شهری، به وفور گوشه های راست و تأکید در محور های تقارن دیده می شود، در دسترسی به تمامِ فضاهای شهری ایرانی، همواره یک تداومِ فضایی وجود داشته است، ایرانیان هر جا فضای بازی در شهر می یافتند، در صورتی که با عملکردِ فضا، مغایرتی نداشت، از آب نما یا گیاهان یا هر دو استفاده می کردند، در تمام فضاهای ایرانی اعم از شهری یا معماری، عناصر معماری خاص ایرانی استفاده می شده است. با بررسی این ویژگی ها و طبقه بندی آنها در قالب اصول زیبایی شناسانه، می توان لایه های نظام حاکم بر عناصر میدان و چگونگی ترکیب آنها را نتیجه گیری کرد. در پایان لایه های نظام حاکم بر میدان ها به طور خلاصه، به صورت «نظام عناصر» شامل نظام های عناصر معماری، عناصر طبیعی، عناصر مصنوع ثابت و موقّت و «نظام ترکیب» شامل نظام ترکیب عناصر، نظام هندسی، نظام فضایی، نظام رنگ و نور و نظام مصالح تقسیم بندی می شوند. می توان از این نظام های لایه ای در طراحی فضاهای شهری امروزی استفاده کرد.
ثبت منظر اکوسیستم؛ روش قرائت و ثبت مظاهر منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روند ارزیابی و بررسی ارزش های اجتماعی ـ فرهنگی اکوسیستم ها ، شکاف های روش شناختی عمیقی در حوزه مباحث مفهومی مرتبط با ارزش های زیباشناسانه، معنوی یا تاریخی آشکار می شود. این مقاله با این فرض که بهره برداری از منافع غیرعینی اکوسیستم ها ـ که خدمات فرهنگی اکوسیستم یا به اختصار CES1 نامیده می شوند ـ آثار ملموسی بر منظر فیزیکی به جا می گذارد، رویکرد جدیدی را جهت شناخت این منافع ارایه می دهد. این پژوهش نمودهای عینی به جا مانده از کاربرد CES در منظر را در قالب یک تحلیل میدانی از یک سایت ردیابی و ثبت می کند، سپس آنها را کمی کرده و با ابزارهای بصری ـ فضایی مثل نقشه یا GIS تحلیل می کند. نتایج این تحقیق، اطلاعاتی را در خصوص ویژگی ها، مفاهیم و نحوه توزیع فضایی CES ارائه می دهد و امکان تحلیل آنها را نیز از لحاظ تعامل با ویژگی های منظر یا مجموعه خدمات اکوسیستم فراهم می کند. این نتایج همچنین دو مزیت عمده این روش را نشان می دهد : 1) به عنوان رویکردی برای تجزیه و تحلیل آماری و ادغام با داده های کمی و فضایی در ارزیابی جامع منظر مناسب است. 2) به عنوان نسخه ای ساده شده می تواند داده های ارزشمندی را برای کاربردهای تحقیقی یا مکمل تولید کند.
نقش نویافته معماری؛ تجربه معماری در همبستگی اجتماعی : مسجد ری-اکا در کرواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
اصلاح روند نوسازی در گرو اصلاح تعاریف(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش ادبیات نوسازی در توفیق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوسازی در ایران، مفهومی جدید است. قدیمی ترین اقدامات مدیریت شهری در این زمینه به تأسیس سازمان نوسازی در تهران در بیش از چهار دهه قبل باز می گردد که هدف از آن لوکس گرایی و مدرنیزاسیون شهر از طریق حذف زواید و ناهنجاری ها از چهرة شهر بود. کارنامة سازمان تا دهة 80 نیز حاکی از همین رویکرد است.
سازمان عمران و بهسازی شهری، در دهة 70 از سوی دولت تأسیس شد تا به حکم قانون برنامه دوم توسعه، به نوسازی بافت های فرسوده شهرهای مختلف کشور، طی 10 سال اقدام کند!
نخستین اقدامات علمی و حرفه ای در زمینه نوسازی بافت فرسوده شهری، مربوط به قراردادی است که جهاددانشگاهی دانشکده هنرهای زیبا در سال 1360 تحت عنوان ""احیای بافت قدیم کرمان"" با شهرداری کرمان منعقد کرد. به دلیل فقدان سابقة مداخله در بافت های تاریخی یا فرسوده، قرارداد همسان برای این هدف وجود نداشت. معاون وقت شهرسازی و معماری وزارت مسکن در ابلاغ استعلام استانداری کرمان برای تعیین تکلیف قرارداد پیشنهادی جهاد نوشته بود : ""اقدام در حد بدنه کوچه های فرعی بلامانع است"" و بیش از آن را به طرح جامع شهر واگذار کرده بود. همان طرحی که پل سواره روی پیشنهادی آن روی میدان تاریخی مشتاقیه و خیابان جدید به موازات محور اصلی شریعتی، اعتراض مسئولان وقت را نسبت به حفظ آثار تاریخی برانگیخته بود. این قرارداد در استان منعقد شد و اولین گام در راه نوسازی شهری در ایران برداشته شد. پس از آن مدیریت های مختلفی در وزارت مسکن ایجاد شد که نهایتاً به تشکیل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری در سال 1376 منجر شد که کلیة فعالیت های نوسازی شهری را ذیل مدیریت واحد تعریف کرد.
تشکیل شرکت های عمران و مسکن سازان ابتدا به صورت محدود در چند منطقه کشور و بعداً تکثیر آن در همه استان ها، پاسخی به چالش های اجرایی طرح های نوسازی مورد نظر شرکت بود. تعریف شاخص های فرسودگی، تعیین اسامی و عناوین مختلف برای انواع بافت های مشکل دار، تعیین 77 هزار هکتار محدوده فرسوده در شهرهای مختلف کشور، تهیه طرح های مختلف مداخله و نوسازی بافت های فرسوده از جمله اقداماتی بود که تا دوره اخیر در شرکت عمران و بهسازی دنبال شد. مدیریت فعلی شرکت عمران و بهسازی با آسیب شناسی روند نوسازی در ایران اقدامات مختلفی را برای اصلاح راهبردهای جاری پیش رو قرار داد که انجام پژوهش های کاربردی با همکاری متخصصان این حوزه در عناوین جاری و مبتلا به کشور از جمله آنهاست.
ویژه نامه حاضر با موضوع ""بررسی نقش ادبیات نوسازی در ایران"" به واکاوی نسبت میان مفاهیم و اصطلاحات نوسازی با اقدامات پیش رو پرداخت که دستاوردهای جالبی را عرضه می کند
نوسازی فرآیند نوسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان حیات شهری نه در گذشته سیر می کند و نه در اکنون راکد می ماند. شهر معاصر با کوله باری از گذشته به پیشواز آینده ای می رود که دنیای امروز نشانه رفته است؛ دنیایی که با دشواری های مشترک دست به گریبان بوده و اهل جهان را دل نگران کرده و به تکاپو انداخته است.
هشدارهای مکرر جهانی در خصوص نابودی و تخریب محیط زیست، شدت گرفتن تغییرات اقلیمی و اثرات مخرب گرمایش زمین، کاهش منابع آب، آلودگی هوا ناشی از استفاده از سوخت های فسیلی (فارغ از پایان پذیر بودن ذخایر آن) که در نتیجه مصرف بی رویه، بقای انسان را به مخاطره انداخته است، گویی هیچ بازتابی ندارد. گفتنی است برخلاف نظر بعضی، طرح این مباحث در کشورهای در حال توسعه از مقولات لوکس محسوب نمی شود. حال آنکه متأسفانه کشورهای در حال توسعه که تاکنون به تقلید از کشورهای توسعه یافته به تکرار اشتباهات آنها دست زده و بدون توجه به بازنگری کشورهای توسعه یافته در تصمیمات قبلی خود که برای دست یابی به پایداری هر چه بیشتر شهرها، حفاظت از محیط و منابع طبیعی، بهره گیری تمام عیار از ارزش های ماهوی و بالاخره ارتقاء کیفیت زندگی و رعایت حق به شهر و حقوق شهروندی به جبران خطاهای گذشته خود پرداخته اند، پند نگرفته و همچنان درگیر کمیت ها بوده و با ایجاد شهرهای لجام گسیخته و به ویژه با معابر فراخ و پرهزینه، منابعی را که می توانست به غایت مفید باشد به باطل هدر داده اند. از این رو این کشورها بیش از کشورهای توسعه یافته و بیش از هر زمان به دشواری افتاده و ناگزیر با شتابی دو چندان باید خود ساخته و خودکردة خویش را جبران کنند. بازتعریف مفهوم بهسازی و نوسازی با در نظر داشتن ملاحظات فوق الذکر، می تواند دریچه نوینی به توسعه شهری بگشاید.
جاماندگی ضرورت نیست، تاخیر عدالت است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاشهای چند دهه اخیر برای معاصرسازی پهنههای شهری جامانده تا کنون به نتیجه مورد انتظار نرسیده است. یکی از دلیلهای این امر و شاید مهمترین آن، طرح نادرست مسئله بوده است. تعریف درست مسئله نیاز ادبیات وپژه خویش دارد تا با روشنی افکندن بر معنا و مفهوم مقولههای حوزه مورد نظر زمینه طرح دقیق و بیش بعدی معاصرسازی پهنههای شهری جامانده آماده شود. نوشتهی حاضر تلاشی است برای جلب توجه به ضرورت جلوگیری از آنچه جاری است و پیشنهادی در بازاندیشی تعریف مسئله ""جاماندگی پهنههای شهری"" برای جبران تاخیر تاریخی در ""معاصرسازی"" آنها است.
رویکردهای نوسازی در واژه های تخصصی؛ روش های مداخله در بافت های شهری، فرایند و واژگان تخصصی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی در شهر مفاهیم متفاوتی دارد که از فرسودگی کالبدی تا فرسودگی اجتماعی و کارکرد اقتصادی شهر را در برمی گیرد. هریک از انواع فرسودگی درمانی متفاوت می طلبد که ممکن است به مداخله کالبدی منجر نشود. این اصطلاح در مقطع زمانی خاصی از مراحل توسعه و عمران کشور برای تعیین مناطقی که بناهای واقع در آنها نیازمند مقاوم سازی بودند، به کار برده شد. موضوع بافت های فرسوده شهری از 1347 در شهرهای کشور مطرح شد، اما از 1380 با تصویب مصوبة شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، اقدامات همه جانبه ای در این خصوص صورت گرفت و به عنوان برنامه ای در مقیاس ملی بودجه و برنامه های عمرانی را به سمت خود هدایت کرد.
سابقه اقدامات مشابه در کشورهای صنعتی اروپا به دوران معماری و شهرسازی مدرن و بازسازی های پس از جنگ های جهانی بازمی گردد. اکنون در کمتر کشوری نوسازی بافت های شهری از زاویه صرفاً توسعه ای در مقیاس محدوده های عظیم مطرح است. طرح های نوزایی و تجدید حیات1 و بازآفرینی2 شهری که امروزه در آن کشورها در دست انجام است، در تداوم نوسازی شهری ولی با رویکردی متفاوت مد نظر قرار گرفته است. در این طرح ها مداخله در بافت های شهری با هدف تعادل بخشی بین ""حفاظت و توسعه"" انجام می شود.
اصطلاحات فنی و واژگان تخصصی مداخله در بافت های شهری از تعاریف شاخص در حوزة شهرسازی هستند. برای فهم درست اقدامات و روش انجام آنها، باید به گونه ای هماهنگ از این اصطلاحات استفاده شود تا مشکلات بیشتری در به کارگیری و ترجمه متون و اسناد پیش نیاید. توجه و مقایسه واژگان معادل در ادبیات نوسازی کشورهای مختلف مختلف نشان می دهد دستیابی به زبانی مشترک برای ترجمه متون مرتبط با مداخله در بافت های شهری تا چه حد لازم است. تلاش در جهت رفع این ناهماهنگی از ضروری ترین اقدامات در برهه کنونی است.
جهت دست یابی به راهبردهای توسعه و حفاظتِ هماهنگ و یکپارچه پایدار شهری، مداخلات در بافت های شهری براساس تعاریف صورت گرفته جهانی به روش تلفیق توسعه و حفاظت3 (یکپارچه و هم پیوند) و به منظور نوزائی و تجدید حیات شهرها، با رعایت معیارهای توسعه پایدار و برنامه ریزی مشارکتی (مشارکت مردم در منافع و تصمیم گیری ها) صورت می گیرد.
اما هدف از این دسته بندی، به کارگیری آن در فرایند انجام مداخله در بافت های شهری است. بدین منظور راهبردها، اهداف کلی و اقدامات، از عاجل تا بلندمدت، طوری در یک ماتریس ارایه شده که بتوان با توالی اصطلاحات، به یک شرح خدمات تقریبی دست پیدا کرد و از این سند به عنوان نقشه راه استفاده شود.
دگرگونی رویکردهای نوسازی در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای مختلف نوسازی در فرانسه، در دوره های تاریخی نشان دهنده موارد استفاده و چگونگی برخورد با مقوله هایی چون ""بازسازی""، ""بهسازی"" و ""مرمت"" است. بررسی این تجربه ها نشان می دهد تعاریف متفاوت از مفاهیم، چگونه می تواند با رویکردهای متفاوت اتخاذشده توسط مدیران در رابطه ای دوجانبه باشد. این ارتباط، در راستای سیاست های دولت های مختلف سبب ایجاد تعاریف گوناگونی در این حوزه نیز شده است. چنانچه در هر دوره یک لغت یا تعریف خاص مصطلح شده و تفکر آن دوره به آن نام شناخته می شود. در فرانسه این دوره ها را می توان به دو بخش سیاست های بهسازی_تخریب و سیاست های حفاظتی و مرمتی تقسیم کرد. در بخش نخست، سیاست های تخریبی از دوران امپراتوری دوم با مبارزه با مسکن ناسالم آغاز شد. این سیاست از یک قرن بعد با تفکرات مدرنیستی و با اسکان ساکنان بافت های تخریب شده در مجتمع های بزرگ ادامه یافت و از سال 2003 به بعد با تخریب همان مجتمع های مسکونی دوره قبل پایان یافت. پایان این دوره همزمان با دو رویکرد و سیاست عمومی دیگر در برخورد با معضلات مسکن بود. سیاستی برخاسته از تفکرات کمونیستی که قانون ""همبستگی و باززنده سازی شهری"" را مطرح می کرد و قانون دوم که با عنوان ""تعهد ملی برای مسکن"" توسط وزیری میانه رو مطرح شد. به موازات این سیاست ها، رویکردهایی نیز در زمینه ""مرمت"" در ابعاد مختلفش توسط دولت دنبال می شد. رویکرد مدرنیستی، که به حفاظت محدود برخی آثار معماری می پرداختند، رویکرد بعدی که به حفاظت از پهنه های شهری پرداخت و رویکرد سوم که با کمک های مالی دولت یا سیاست هایی تسهیلی سعی در نگاه داشتن ساکنان در بافت های مسئله دار داشت. در مجموع می توان رویکردهای مختلف فرانسه در بهسازی، نوسازی یا مرمت بافت های شهری هم با ""تخریب"" و هم با ""مشارکت ساکنان"" درگیر دانست. بدین ترتیب اصطلاحات رایج هر دوره از طرفی نماینده تفکر آن دوره و از طرف دیگر هدایت کننده رویکردها و سیاست های مورد نظر سیاستمداران شهری بوده است.
واکاوی مفهوم نوسازی در سیر تحول رویکردهای مداخله در بافت های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وسعت زیاد بافت های فرسوده شهری در کنار معضلات و پیچیدگی های فراوانی که در حل معضلات مربوط به آنها وجود داشته، مسئولان امور شهری را بیش از پیش نیازمند بازنگری و اتخاذ رویکردهای جدید جهت مقابله با این معضلات کرده است. رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از ""بازسازی""، ""باززنده سازی""، ""نوسازی"" و ""توسعه مجدد"" به ""بازآفرینی"" و ""نوزایی"" شهری تکامل پیدا کرده و در این مسیر، گذاری از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تأکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری را تجربه کرده است. امروزه ساکنان بافت های فرسوده از مشکلاتی بیش از مشکلات کالبدی و نفوذناپذیری رنج می برند. هرچند مشکلات کالبدی در جای خود اهمیت دارد، اما مسئله اساسی، پایداری و تأثیرگذاری رویکردهای اتخاذ شده است، زیرا بدون در نظر گرفتن ابعاد دیگر، مسئله فرسودگی به ظاهر اگر هم حل شده باشد، پایدار نخواهد بود و در مدت زمان اندکی علاوه بر گسترش فرسودگی، مشکلات بیشتری در این حوزه بروز پیدا می کند.
این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی سیر تحولات مداخله در بافت های فرسوده، با توجه به تجارب جهانی و گرایش های نوین شهرسازی می پردازد. نتایج این بررسی نشان می دهد شیوه مداخله موثر در این بافت ها نیازمند برخوردی سیستماتیک و رویکرد ""فرایندمحور"" است؛ بدین معنا که روند برنامه ریزی به جای نگرش صرفاً کالبدی، نیازمند نگرشی همه جانبه و متقابل در زمینه های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
سند ملی راهبردی احیاء، بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
گزارش ها
رمز و راز معماری معبد اناهیتا
حوزه های تخصصی:
کارگاه نظریه های نو گزارش مجله منظر از کارگاه های تخصصی مرکز پژوهشی نظر است که در آن صاحبنظران برای نخستین بار یافته های نوین خود را که در اثر تأمل در موضوع قدیم به دست آورده اند به بحث می گذارند. این نظریه ها به تدریج در قالب مقاله های مستقل به طور مشروح عرضه می شود.
میزگرد: احیای واژه های نوسازی؛ تأثیر نام گذاری اقدامات نوسازی بر موفقیت آنها
حوزه های تخصصی:
علی رغم تلاش های فراوان مدیریت شهری برای پیشبرد نوسازی در شهرهای مختلف، ارزیابی نتایج به دست آمده نشان از انحراف در روند نوسازی شهری دارد : نوسازی شهری در ایران معطوف به کالبد است و از سایر ابعاد مسئله غافل شده است.
نقص در تعاریف و ادبیات موضوع نخستین عاملی است که منجر به این انحراف شده و تأثیر بسزایی در طرح ها، روند و مدیریت نوسازی داشته است. در ادبیات نوسازی ایران مفهوم ""فرسودگی"" معنای کالبدی را تداعی می کند و ناگزیر تأثیر خود را بر روند تعیین بافت های فرسوده بر جای گذارده است حال آنکه فرسودگی امری چندوجهی و ناظر به ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی است. تأثیر نام گذاری بر شناخت بافت های فرسوده و تبیین مفهوم آن اصلاح آن را ضروری می سازد.
همین امر در سایر اصطلاحات رسمی این حوزه نیز صادق است. اصطلاحات رسمی در ایران شامل ""نوسازی""، ""بهسازی"" و ""بازسازی"" ناظر به وجه کالبدی بافت ها هستند و سایر اصطلاحات مانند توانمندسازی و معاصرسازی به عنوان ادبیات تکمیلی این حوزه به کار می روند. این انحراف معنایی در تعاریف و اصطلاحات آغاز بیراهه رفتن فعالیت های این حوزه تلقی می شود.
با توجه به تجربه ناموفق نوسازی در ایران و تداوم این رویه در نام گذاری فرسودگی و نوسازی، سؤال میزگرد با جمعی از متخصصان این حوزه در میان گذارده شد : آیا مدیران و تصمیم گیران به این نکته واقف نیستند؟ یا اهمیت آن را در حد تأثیرگذار نمی دانند؟ این میزگرد با حضور دکتر مظفر صرافی، مهندس مجید روستا، دکتر محمد سعید ایزدی و دکتر سید امیر منصوری برگزار شد.